اعلامیه استقلال آمریکا

75,000 تومان

آبراهام لینکُلن، در ٢٢ فوریه ١٨٦١، کمى پس از آن‏که به عنوان شانزدهمین رئیس‏جمهور ایالات متحده بر سر کار آمد، در «تالار استقلال» در فیلادلفیا یک سخنرانى‏ایراد کرد که در بخشى از آن گفت: من هیچ گاه به لحاظ سیاسى احساسى نداشته‏ام که ازنظرات ابراز شده در اعلامیه استقلال برنخاسته باشد. اغلب به زحماتى اندیشیده‏ام که‏افسران و سربازان ارتش در کسب این استقلال متحمل شدند. اغلب از خودم پرسیده‏ام‏که این چه اصل یا ایده بزرگى بود که این اتحاد گروه ایالت‏هارا براى چنین مدت‏درازى استوار نگه داشته است.

وقتى مردى با چنان فراست و شرافت درخشان به یک سند سیاسى خاص چنین ابرازدین مى‏کند، بیانگر عظمت آن سند و مؤلف آن است. لینکلن به راستى براى مردى که‏اعلامیه استقلال را نوشت، یعنى توماس جفرسون، ارج و احترام والایى قایل بود. لینکلن مى‏دانست انقلابى که باعث پیدایش ایالات متحده شد حاصل کوششى‏ دسته‏‌جمعى بود، و نیازمند «زحمات» نه تنها «افسران و سربازان»، بلکه‏قانونگذاران، مغازه‏داران، کشاورزان، و بى‏شمارى دیگران نیز بود. با این حال «اصل یاایده بزرگ» پشت این انقلاب را یک مرد در چند ماده جاویدان بیان داشته است.

جفرسون، در سندى که استقلال آمریکا را به جهان اعلام داشته بود، موفق شده بودجوهره اصلى آرزوهاى انسان را براى آزادى، سلوک عادلانه، و خودمختارى بگنجاند.او با انجام دادن این کار، خود را به مثابه شخصیتى والا و مورد ستایش براى نسل‏هاى‏آینده تثبیت کرد. لینکلن نیز به یقین از جهتى به جفرسون به همین گونه مى‏نگریست -فراتر از صرفاً یک انسان، به مثابه یک نماد، شاید نماد آمریکایى نمونه. «جالب‏آن‏که بعدها زمانى فرا رسید که به خود لینکلن نیز به همین شیوه نگریسته مى‏شد.»

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

اعلامیه استقلال آمریکا

نویسنده
دان ناردو
مترجم
مهدی حقیقت‌خواه
نوبت چاپ ٦
تعداد صفحات ١٣٦
نوع جلد سلفون
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠٣
سال چاپ اول ١٣٨٦
موضوع
تاریخ
نوع کاغذ تحریر
وزن ٣٩٧ گرم
شابک
9789643116750
توضیحات تکمیلی
وزن 0.397 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “اعلامیه استقلال آمریکا”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

حیات مردان نامی

98,000 تومان
زندگانی‌ تزه‌، زندگانی‌ رومولوس‌، مقایسه‌ تزه‌ با رومولوس‌، زندگانی‌ لیکورگ‌، زندگانی‌ نوماپومپیلیوس‌، در مقایسه‌ لیکورگ‌ و نوماپومپیلوس‌، زندگانی‌ سولن‌، زندگانی‌ پوبلیکولا، مقایسه‌ سولن‌ و پوبلیکولا، زندگانی‌ تمیستوکل‌، زندگانی‌ کامیل‌، زندگانی‌ پریکلس‌، زندگانی‌ فابیوس‌ ماکزیموس‌، مقایسه‌ پریکلس‌ با فابیوس‌ ماکزیموس‌، زندگانی‌ آلسیبیاد، زندگانی‌ کوریولان‌، مقایسه‌ آلسیبیاد با کوریولان‌، زندگانی‌ تیمولئون‌، زندگانی‌ پول‌امیل‌، مقایسه‌ زندگانی‌ تیمولئون‌ با پول‌امیل‌.

کتاب بچه های جینگیلی 6 (شیره می گیره از گلا برای کی؟برای ما)

25,000 تومان
رانه های شاد و تصاویر خیال انگیز مجموعه کتاب های «بچه های جینگیلی» خلاقیت کودکان را افزایش می دهند. در هر صفحه از کتاب ها یکی از بچه ها، با لباس عروسکی مخصوص، نقش جدیدی را بازی می کند. در واقع فعالیت هایی چون آموزش حیوانات، میوه ها، شغل ها و… به تجربه ای متفاوت و لذت بخش تبدیل می شوند.

پرورش کودک چگونه به رشد جسمی، ذهنی، زبانی و فردی کودک خود کمک کنیم؟

99,000 تومان
یک قانون طلایی در تربیت: اگر روش‏تان جواب نمی‏‌دهد آن را ادامه ندهید. هنگام بزرگ کردن بچه زمان خیلی زود می‌گذرد. این یک چالش باورنکردنی است! آیا گزینه‌های درستی را انتخاب می‌کنید؟ آیا دارید به کودکتان کمک می‌کنید یا به او صدمه می‌زنید؟ اگر هیچ کس دیگری این رفتار را انجام ندهد چه؟ با بزرگ شدن کودکان چه تغییری در رفتار خود باید به وجود بیاورید؟ در این کتاب، رشد کودکان به چهار مقوله تقسیم شده است: رشد جسمی، رشد ذهنی، رشد زبانی، رشد فردی. در هر فصل به نقاط عطف رشد یا به زبان ساده‏‌تر مهارت‏‌هایی که در یک بازه زمانی مشخص خوب یاد گرفته می‌شود اشاره شده ‏است که برای هر بازه سنّی، اختصاصی هستند. همچنین نشانه‌های "خطر" تأخیر رشد در هر مرحله نیز مشخص شده ‏است. نثر این کتاب ساده و روان است و به بسیاری از پرسش‏‌هایی که پدران و مادران در ارتباط با پرورش کودک خود در شش سال اول زندگی دارند پاسخ می‏دهد
سفارش:0
باقی مانده:1

خودشناسی کاربردی

110,000 تومان
کتاب"خودشناسی" از "آلن دوباتن" به سفری در ژرف ترین و دور افتاده ترین گوشه های وجود بشر میپردازد و مخاطب را مجهز به ابزاری می کند که به شناخت شخصیت هر فرد توسط خو او کمک میکند. "آلن دوباتن" روایت می دارد که در یونان باستان از سقراط فیلسوف خواستند که لب کلام همه فرامین فلسفی را در یک عبارت خلاصه کند؛ و او در پاسخ گفت: «خودت را بشناس».کتاب"خودشناسی" به واسطه ی علم روان شناسی، در ذهن همه ی خوانندگانش این واقعیت را نمایان می کند ذهن اساسا به دو بخش آگاه و ناخودآگاه تقسیم می شود؛ یعنی اتفاقاتی که بی واسطه در دسترس شخص است و چیزهایی که در سایه های ذهن شکل می گیرد، یعنی اتفاقاتی که ممکن است به شکل علایم بیماری، رویاها، لغزش های زبانی و اضطراب ها، حسرت ها و ترس های فراگیر بروز کند و هر فردی را غافلگیر کند. "آلن دوباتن" معتقد است خودشناسی آنچنان اهمیتی دارد که فقط بر اساس شناختی دقیق از وجود خود افراد است که می توان تصمیم هایی قابل اطمینان گرفت؛ به خصوص در قلمرو زندگی شخصی و زندگی شغلی. کتابی که در دست دارید ما را به سفری در ژرف ترین گوشه های وجود خودمان می برد و خوانندگان آنرا مسلح به مجموعه ای از ابزارها می کند تا بتوان ابعاد شخصیتی را به درستی شناخت. آلن دوباتن (Alain de Botton)، نویسنده "خود شناسی"،همچنین فیلسوف و مجری تلویزیون سوئیسی که بیشتر زندگی خود را در انگلستان گذرانده است از علاقمندان فلسفه به شمار می رود و البته اصرار و تأکید دارد که فلسفه را فقط در خدمت زندگی می خواهد و این موضوع کمک کرده است که علاوه بر شکافتن لایه های شخصیتی از دید روانشناختی،از منظر فلسفه هم نیز به تجزیه و تحلیل بپردازد و منجر به جذابیت بیشتر و تمییز این اثر نسبت به سایر آثار روانشناختی شده است.   فصل اول: از خود بی خبری فصل دوم: تعمق فلسفی فصل سوم: هویت عاطفی فصل چهارم: روراستی و طفره روی فصل پنجم: قضاوت در باب خویشتن فصل ششم: شک گرایی عاطفی
سفارش:0
باقی مانده:2

آسیاب رودخانه فلاس = The mill on the floss

465,000 تومان
آسیاب رودخانه فلاس = The mill on the floss نویسنده جورج الیوت مترجم عبدالاحد علیقلیان نوبت چاپ 1 تعداد صفحات

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت