افلاطون‌های جوان/ تئاتر کوچک هانا آرنت

33,000 تومان

سفارش:1
باقی مانده:1
هانا آرنت می‌خواهد آخرین کتابش را بنویسد؛ اما انگار چیزی را فراموش کرده.
همین‌طور که فکر می‌کند، دوستی از گذشته سراغش می‌آید. مهمانِ تازه‌وارد کسی نیست جز خودش در سن نُه‌سالگی!
او و هانای جوان به تئاتر کوچکی می‌روند و نمایش ترسناکی را تماشا می‌کنند: گرگ بدجنس و عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی اهالی شهر را به وحشت انداخته‌اند.
اما در سیاه‌ترین روزها، حتی وقتی به نظر می‌رسد که تاریکی همه‌جا را فراگرفته، همیشه راه نجاتی وجود دارد.
آیا درباره‌ی «تئاترِ» دنیای واقعی هم همین‌طور است؟ آیا مردم می‌توانند با کمک هم تغییر ایجاد کنند؟

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

افلاطون‌های جوان/ تئاتر کوچک هانا آرنت

نویسنده
 ماریون مولر کلار
مترجم
فرزانه باقری آتدرسی، پونه تویر سیاری
نوبت چاپ
تعداد صفحات 72
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222043131
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “افلاطون‌های جوان/ تئاتر کوچک هانا آرنت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سقا ها

78,000 تومان

معرفی کتاب سقاها اثر عتیق رحیمی

بله درست است، طالبان اصیلند، خیلی هم اصیلند! اما اصیل در چه چیزی؟ اصالت‌شان به چیست؟
اصیلند در کشتار، در دهشت، در خون‌ریزی. طالبان اصالت ذاتی‌شان ایشتادن در سمت شرور و دهشتناک جهان است؛ طالبان، اصالت مغاک جهان است!
کتاب «سقاها» داستان دو مرد‌ست که در چنگال اصالت نیاکان اصیل‌شان، اسیر و درمانده‌اند و حرکت روایت از کابل تا قلب اروپا هم رخنه‌ی بدویت وحشت نیاکان را پاک نمی‌کند؛ همان‌ نیاکانی که از دیروز تا امروز، دخترکان نابالغ‌شان را شوهر داده و می‌دهند، سنگسار می‌کنند، آموزش و بهداشت را از فرزاندان‌شان دریغ می‌کنند و در معنای تمام کلمه با اصالت تاریخی‌شان نماینده‌ی شر و دشمن آزادی و انسان‌اند.
عتیق رحیمی، نویسنده، فیلم‌ساز و عکاس شهیر افغانستانی/ فرانسوی، در این کتاب نیز مانند دیگر آثارش به سراغ وجوه پیچیده‌ی شر دامنگیر و جهالت تاریخی مردمی رفته که یا باید با ظلمت سازگار شوند یا محکومند به فرار و زندگی در غربت و تبعید. رمان سقاها زندگی دو مرد را کنار یکدیگر پیش برده و به آرامی هرآنچه روایتی شعرگون می‌‌طلبید را برمی‌سازد.
روایتی برای فهم ظلمات کابل اسیر چنگال خونخواران طالبان در یک سو و زندگی در غربت شهرهای مدرن اروپا در سوی دیگر؛ سقاها نشان می‌دهد که چه‌گونه اصالت ظلمت، جز آوارگی ارمغانی نداشته، اما این همه‌ی ماجرا نیست و عشق آن کنشی‌ست که هماره نور را به ارمغان آورده و در تاریک‌‌ترین تاریکی‌ها، حقیقت زندگی و بودن را به رخ می‌کشد.

بازارهای پولی و مالی بین المللی

17,500 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته مدیریت بازرگانی در مقطع کارشناسی برای درس «سازمانهای پولی و مالی بین‌المللی» به ارزش 3 واحد و برای مقطع کارشناسی‌ارشد برای درس «بازارهای پولی و مالی» به ارزش 2 واحد تدوین شده است.

فهرست:

پیشگفتار فصل اول: پس‌اندازها و تمرکز منابع مالی جامعه فصل دوم: روشهای تمرکز یا تشکیل منابع مالی (در سطح کلان وخرد)، ... فصل سوم: مشخصات بازارهای پولی و مالی در کشورهای در حال توسعه، ... فصل چهارم: بازار سرمایه و پیش‌بینی جریان فعالیتها در آن فصل پنجم: عوامل اقتصادی مؤثر بر بازار پول و سرمایه فصل ششم: نقش سیستم بانکی جدید (بانکداری اسلامی یا بدون ربا) در بازار مالی ایران فصل هفتم: نقش درآمد حاصل از صادرات نفت در بازارهای مالی کشورهای صادرکننده نفت فصل هشتم: منابع مالی خارجی، وامها، اعتبارات و ذخایر پولی بین‌المللی فصل نهم: بازار اسعار (ارز) اروپا فصل دهم: مسائل جاری در امور پولی و مالی بین‌الملل (پولشویی)
سفارش:0
باقی مانده:8

حرف بزن، خاطره!

115,000 تومان

معرفی کتاب حرف بزن، خاطره: یک خودزندگینامه‌ی بازبینی شده

ولادیمیر ناباکوف در کتاب حرف بزن، خاطره: یک خودزندگینامه‌ی بازبینی شده، زندگی و جهان پیرامونش را با نثری آهنگین به رشته تحریر درآورده و با واکاوی گذشته‌اش، نقاط عطفی که سبب شکل ‌گرفتن مسیر شخصی او به عنوان یک نویسنده مهم شد را بیرون می‌کشد. ولادیمیر ناباکوف متولد 23 آوریل 1899 در سن‌پترزبورگ روسیه است. خانواده‌ی او در سال 1917، حین انقلاب بلشویکی، به کریمه گریختند و بعد به اروپا مهاجرت کردند. نابوکوف تا سال 1922 در کالج ترینیتیِ کمبریج ادبیات روسی و فرانسوی خواند و دو دهه‌ی بعد را در پاریس و برلین با نام مستعار «سیرین»، عمدتاً به روسی، شعر و داستان نوشت. او در سال 1940 به ایالات متحده‌ی امریکا نقل مکان کرد و ضمن تدریس زبان و ادبیات روسی و نویسندگی خلاق در دانشگاه‌های استنفورد، کور‌نِل، هاروارد و کالج ولزلی، حرفه‌ی درخشان ادبی خود را به ‌عنوان شاعر، رمان‌نویس، مموآرنویس، منتقد و مترجم پی گرفت. کتاب حرف بزن، خاطره (Speak, memory: an autobiography revisited) در میان آثار ولادیمیر ناباکوف (Vladimir Nabokov)، دارای چنان اهمیتی است که بارها و بارها در آنتولوژی‌های ادبی از آن یاد شده است. این کتاب شما را دچار گذشته‌ای دور می‌کند تا جایی که حس می‌کنید ولادیمیر مقابل چشمانتان نشسته و مشغول اعتراف است. موفقیت بی‌نظیر ولادیمیر ناباکوف از رمان لولیتا (1950) به او اجازه داد تا تدریس را کنار بگذارد و خود را تمام وقت وقف نوشتن کند. او در سال 1961 به مونتروِ سوئیس نقل مکان کرد و 2 ژوئیه‌ی 1977 در همین شهر درگذشت. ناباکوف که یکی از نویسندگان قهار قرن دانسته می‌شود، چه در زبان انگلیسی و چه در زبان روسی، شماری از آثار انگلیسی خود از جمله لولیتا را به روسی ترجمه کرده و بر ترجمه‌ی انگلیسی آثار روسی‌اش نیز نظارت داشته است. برخی نظرات در مورد ولادیمیر ناباکوف: - یکی از اصیل‌ترین و خلاق‌ترین رمان‌نویس‌های زمانه‌مان. (فایننشال تایمز) - پروانه‌های ذهنش خاک‌ریزهایی می‌سازند از معاصرینش. (سان‌دی تایمز) - او با برگزیدن به کارگیری و تحول زبان ما، به همه‌مان افتخار داد. (انتونی برجس) - قدرت خیال سر آن ندارد که به این زودی‌ها قهرمان دیگری به این زورمندی بیابد. (جان آپدایک) - او استاد همه جور حقه‌ی فنی رمان‌نویسی است، و چندتایی هم خودش سرهم کرده. (پیتر اکروید) - نابوکوف افزون بر موهبت برگردان سوژه به تصاویر دقیق تماشایی، حس طنزی فراوان، قدرت درک پوچی پس تراژدی، دارد. (آبزرور)
سفارش:0
باقی مانده:1

قمار باز

260,000 تومان

یک جرعه از کتاب

من همیشه اظهارنظر آن پیرو مسائل اخلاقی آدم‌های مرفه و به‌دور از هر گونه نیاز مادی را نپسندیده‌ام که در پاسخ به این پرسش که چرا بعضی‌ها با مبلغ‌های کوچکی بازی می‌کنند، گفته: «این کار از همه بدتر است، زیرا نشانه‌ی آزمندی حقیرانه‌ی آن‌هاست.» انگار آزمندی کم یا زیاد با هم تفاوت دارند.
یک اصیل‌زاده، حتی اگر همه‎ی ثروتش را هم ببازد، نباید خم به ابرو بیاورد. پول در برابر شأن و مقامش باید چنان بی‌ارزش باشد که برای از دست دادنش اهمیتی قائل نشود و نگرانی‌ای به خود راه ندهد. البته باید یک اشراف‌زاده باشد که به نظر برسد برای این مکان و افراد حقیری که در آن در جنب‌وجوش هستند، اهمیتی قائل نیست.
با این همه، رفتاری عکس این: یعنی ملاحظه کردن، دیدن و حتی نظاره کردن همه‌ی این موجودهای فرومایه از پشت شیشه‌های عینک و به ظاهر پست شمردن و ارزشی برای این محیط و جمعیت آزمند آن قائل نشدن همچنین همه‌ی این‌ها را گونه‌ای نمایش سازماندهی‌شده برای سرگرم کردن اصیل‌زادگان به شمار آوردن نیز گاهی نشانه‌ی بزرگ‌منشی است.
«... مادمازل زلما بنا به عادتی که داشت، به صدای بلند می‌خندید و رفتاری جلف داشت. بی‌درنگ در صف خانم‌هایی درآمد که بازی رولت را دوست دارند و برای اینکه خودشان را به میز برسانند تنه‌ای به این و آن می‌زنند، بازیکنی را با شانه هل می‌دهند و جایی برای خودشان باز می‌کنند. این حرکت از سوی خانم‌ها، خودتان هم به طور حتم دیده‌اید، عشوه‌گری به شمار می‌آید.» «آه، بله!» «حتی به زحمتش هم نمی‌ارزد، آدم‌های سرشناس به‌رغم نارضایتی‌شان این حرکت آن‌ها را تحمل می‌کنند، به‌ویژه اگر این‌ها هر روز اسکناس‌های هزارفرانکی خرد کنند.
اما به محض اینکه دیگر چنین کاری را نمی‌کنند، از آن‌ها خواهش می‌شود از میز فاصله بگیرند. مادمازل زلما این کار را می‌کرد ولی باز هم در بازی با بدشانسی روبرو شد.
یادتان باشد که خانم‌ها بیشتر وقت‌ها در این بازی شانس می‌آورند. آن‌ها بی‌نهایت به اعصابشان مسلط هستند و بسیار خویشتندار...»
سفارش:1
باقی مانده:2

من از گوراني ها مي ترسم

76,000 تومان
در بخشی از کتاب من از گورانی‌ها می‌ترسم می‌خوانیم: چی می‌شد اگر دعوتش را قبول می‌کردم و یک روز صبح، صبحانه را با او می‌خوردم؟ چرا نباید این کار را بکنم؟ از چی می‌ترسم؟ چرا این ترس لعنتی ولم نمی‌کند؟ مگر نه اینکه حالا آزادم؟ مگر نه این‌که حالا برای بهداشت اخلاقی جامعه خطری ندارم؟ از اول هم خطری نداشتم. زن‌های زشت، زن‌های معمولی، هیچ‌وقت برای جامعه خطر ندارند. من زشت نبودم اما خوشگل هم نبودم. معمولی بودم. معمولی شدم، بعد از آن‌که دانشجو شدم و آن بینی صدمنی را عمل کردم. من کپی پدرم بودم، پوست سبزه، دماغ بزرگ و پیشانی بلند را از او به ارث برده بودم. مادر هیچ‌چیز به من نداده بود. به بقیه‌ی بچه‌ها چیزی داده بود اما به من دریغ از یک انگشت پا. حتم ابراهیمِ خیابان‌گز‌کن چشم به ثروت پدرم داشت که آمد خواستگاری‌ام، وگرنه من انتخاب یکی‌مانده‌به‌آخرش بودم. عاشقش نبودم. چه‌طور می‌توانستم عاشقش باشم وقتی به تعداد زیادی از دخترهای دبیرستان جلال آل‌احمدِ گوران پیشنهاد ازدواج داده بود و من آخری‌شان بودم؟ با این‌همه خوشحال بودم که یک نفر به خواستگاری‌ام آمده. بختم باز شده بود و همین برایم کافی بود. به دکتر می‌گویم: «من از گورانی‌ها می‌ترسم.» می‌گوید: «چرا؟» «به خاطر شلاق زدن یه هم‌مدرسه‌ای و شریک‌جرمش تو اون سال‌ها.» کلاس اول دبیرستان بودم، پانزده سالم بود و عاشق احسان شیخ‌خانی شده بودم که خانه‌شان روبه‌روی خانه‌مان بود. می‌دانستم شیخ‌خانی‌ها از ملاکین آن اطراف هستند و برای خودشان اسم‌ و رسمی دارند. پدر احسان به نظرم در اداره‌ی کشاورزی، آب، برق، یک همچین جایی کار می‌کرد، رئیس اداره بود انگار. تمام سال‌هایی که در آن خانه بودیم، حتی یک بار من خانه‌شان را ندیدم. آن‌ها از ما هم خاص‌تر بودند. اما صبح‌به‌صبح پسرِ سر‌ به زیر و قد‌بلندشان را می‌دیدم که کیف به دست به دبیرستان می‌رفت، از من بزرگ‌تر بود. من عاشقش شده بودم و او چنان‌ که بعدها فهمیدم عاشق رودابه بود که خویش‌شان بود.

قلبي به اين سپيدي

240,000 تومان

معرفی کتاب قلبی به این سپیدی اثر خابیر ماریاس

رمان قلبی به این سپیدی، که موفق به کسب جایزه ی ایمپک دوبلین شده و شاهکار خابیر ماریاس به حساب می آید، رمانی نفس گیر درباره ی رازهای خانوادگی است؛ اسراری که قدرت و تأثیر بی رحمانه ی اتفاقات گذشته را به ذهن متبادر می کنند.
خوان، چیزهای بسیار اندکی از باطن زندگی پدرش، رانز، می داند؛ اما وقتی که ازدواج می کند، شروع به مرور دوباره ی اتفاقات گذشته کرده و روی اطلاعاتی که قلبا علاقه ای به دانستن آن ها ندارد، عمیق می شود.
رازداری و پنهان کاری [آسودگی، تاوان و حتی قبح آن]در سراسر این رمان به چشم می خورد. رمان قلبی به این سپیدی، به گونه ای به داستانی ضدکارآگاهی درباره ی سرشت و ذات انسان تبدیل می شود.
فتنه و توطئه، گناهان یک پدر، فریبکاران و راستگویان، ازدواج و تداوم عجیب خشم و خشونت: ماریاس در رمان قلبی به این سپیدی، به مسائل عمیق انسانی پرداخته و تاوان و هزینه ی تردید و بلاتکلیفی را به تصویر کشیده است.
سفارش:0
باقی مانده:1