اقتصاد مالی (جلد اول)

52,000 تومان

دانش مالیه نوین بعد از رساله دکتری هری مارکوویتز در زمینه سبد بهینه دارایی های مالی وارد مرحله جدیدی شد و بعد از وی افرادی همانند شارپه و لیتنر به تکمیل نظریه های مربوط به قیمت گذاری دارایی ها پرداختند. علاوه بر این در نظریه های نوین قیمت گذاری شکل های گسترده تری از نظریه ها تحت عنوان «الگوهای قیمت گذاری با عامل تنزیل تصادفی» مطرح شدند. از سوی دیگر طرح موضوعات اقتصاد اطلاعات و نامتقارن بودن اطلاعات در عرصه مالیه طی سه دهه گذشته موجب شد حیطه مطالعات و تحلیل ها در مالیه گسترده تر، عمیق تر و واقعی تر شود. در پی این تحولات طی دو دهه اخیر نیز کتاب های متعددی با رویکرد تحلیل اقتصادی – مالی نوشته شده است. در این کتاب سعی شده است کلیدی ترین مفاهیم علم مالیه همچون ساختار سرمایه، ادعای مشروط، اندازه مخاطره، قیمت گذاری دارایی ها، مشتقات مالی، بودجه بندی سرمایه و نواقص بازار مالی در هفت بخش مشتمل بر بیست وشش فصل و پیوست های تکمیلی با نثری ساده بیان شود

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786000201210 دسته: , برچسب: , ,
توضیحات
نویسنده فرانک جی. فابوزی ، ادوین اچ.نیو ، گوفر زو
دکتر رضا طالبلو، عریانی
نوبت چاپ 7
تعداد صفحات 512
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1402
سال چاپ اول ————
موضوع اقتصاد
نوع کاغذ ————–
وزن 710 گرم
شابک 9786000201210
توضیحات تکمیلی
وزن 0.710 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “اقتصاد مالی (جلد اول)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

شخصیت رنسانس … دسیدریس اراسموس

5,200 تومان
« اراسموس » در نیمه دوم قرن ١٥ میلادی در روتردام هلند به دنیا آمد. در طول زندگی اراسموس تمایل به تغییر در سرتاسر اروپا گسترش یافت و هیچ‌کس نتوانست موج این اصلاحات رادیکال را فروبنشاند. اراسموس یک نویسنده انسانگرا بود که درباره موضوعاتی می‌نوشت که به نظر مردم اهمیت خاصی داشتند. از جمله اتحاد مسیحیت، خاتمه دادن به جنگ‌ها، ایمان به خداوند و رفتار و سلوک مسیحی. اراسموس یکی از مشهورترین دانشمندان و متفکران زمان خود شد. در حالی که جنبش پروتستان در اروپا منتشر می‌گردید، کلیسای کاتولیک رومی در جهت ایجاد تغییر گام‌هایی برداشت. جنبشی که ضد جنبش اصلاح دینی نامیده شد در کلیساهای کاتولیک سرتاسر اروپا گسترش یافت. کلیسا بسیاری از مشکلاتش را برطرف کرد و کوشید تا از نتایج جنبش اصلاح دینی خلاص شود و تجدید قوا کند.

سازمان و مدیریت در آموزش و پرورش ویراست سوم

32,000 تومان
کتاب سازمان و مدیریت در آموزش و پرورش نوشته احمد صافی، توسط انتشارات ارسباران به چاپ رسیده است. موضوع کتاب:

شخصیت معاصر … آدولف هیتلر

14,000 تومان
وقتی آدولف هیتلر در ژانویه سال ١٩٣٣ صدر اعظم آلمان شد، تقریباً یک شبه دست به تغییراتی بزرگ زد. او حقوق مدنی اساسی مثل آزادی بیان و آزادی مطبوعات را برچید. جهان با نگرانی نظاره‌گر رویدادهایی بود که در کشور آلمان به وقوع می‌پیوست. در سال ١٩٣٦ برلین پایتخت آلمان میزبان بازی‌های تابستانی و زمستانی المپیک می‌شود. هیتلر علاقه زیادی به رقابت‌های المپیک نداشت اما وزیر تبلیغات او، یوزف گوبلز، استدلال می‌کرد که بازی‌های المپیک صحنه‌ای تمام عیار برای آلمان فراهم می‌کند و این مسابقه‌ها به جهانیان نشان خواهد داد که نظر هیتلر درباره برتری ورزشکاران آریایی درست بوده است و عظمت آلمان را اثبات خواهد کرد. مردم کشورهای دیگر که از اتفاقات داخل آلمان مطلع شده بودند به نحوی کوشیدند که کشورهایشان المپیک برلین را تحریم کند. با وجود این، مسابقات طبق برنامه و با شرکت ٤٩ کشور که در آن زمان رکوردی به حساب می‌آمد، برگزار شد. آمریکا نیز جزو این کشورها بود و پس از آلمان بزرگ‌ترین تیم را داشت. جهان می‌خواست ببیند هیتلر این مسابقات را چگونه برگزار می‌کند. به ویژه که ماشین تبلیغات نازی‌ها علیه یهودیان تحرکات ویژه‌ای انجام می‌داد. «آدولف هیتلر» مجلد جدیدی از مجموعه شخصیت‌های تأثیر گذار است که به فراز و فرود زندگی پیشوای آلمان‌ها پس از به قدرت رسیدن نازی‌ها در این کشور پرداخته است.

کتاب فوائد گیاهخواری

55,000 تومان
معرفی کتاب فوائد گیاهخواری اثر پیش رو متن کامل کتاب “فواید گیاهخواری” از “صادق هدایت”، نویسنده ی مشهور معاصر است که به فواید این سبک زندگی می پردازد. با وجود اینکه نزدیک به یک قرن از نگارش کتاب “فواید گیاهخواری” می گذرد اما هنوز تفکر و دیدگاه “صادق هدایت” در این زمینه بدیع و ارتباط پذیر است و این اثر علاوه بر اینکه به تحلیل علمی و منطق محور “فواید گیاهخواری” می پردازد، خواننده را با عقاید و سبک زندگی یکی از برجسته ترین نویسندگان ایرانی نیز آشنا می کند. “صادق هدایت” این کتاب را در اواسط دهه ی دوم زندگی اش، یعنی سال ها پس از اینکه رژیم گیاهخواری را در دوره ی نوجوانی آغاز کرده بود به رشته ی تحریر درآورد و به این ترتیب می توان گفت “فواید گیاهخواری” نوعی به اشتراک گذاشتن تجربه ی این سبک زندگی از جانب کسی است که خود سال ها پیش به آن روی آورده است. ”صادق هدایت” در این اثر قابل تامل، از قلم درخشان خود استفاده کرده تا اهمیت رژیم گیاهخواری را با روایتی گیرا و جذاب تشریح کند و علاوه بر معرفی جنبه های مختلف این سبک زندگی، صنعت تولید گوشت را که از جهاتی بسیار ظالمانه جلوه می کند، مورد انتقاد قرار می دهد. نویسنده پس از برشمردن جنبه های مثبت سبک زندگی گیاهخوارانه، به رفتارهای منفی و نادرستی که به دلیل مصرف گوشت حیوانات از نوع بشر سر می زند اشاره کرده و با نگارشی تاثیرگذار، ابعاد وحشیانه و غم انگیز کشتن حیواناتی که هیچ مزاحمتی برای انسان نداشته اند را زیر بین نقد خود قرار می دهد. “فواید گیاهخواری” با اینکه از حجم کمی برخوردار است، اما مساله ی مهمی را تشریح کرده که نیازمند مطالعه و تفکر بیشتر است.

مجمع الجزایر گولاگ (جلد سوم)

600,000 تومان
هنگامي که «ماکسيم گورکي»، از اردوگاه‌هاي سيبري ديدن کرد، تا آخرين ساعات همه‌چيز همان‌طور گذشته بود که قدرت مي‌خواست. در همان لحظه‌هاي آخر بود که زنداني‌اي حقيقت را پيش روي نويسنده‌ي بزرگ روس گذاشت و به قول الکساندر سولژنستين، درست در زماني که گورکي سوار بر قايق، آنجا را ترک مي‌کرد، آن زنداني تيرباران شد و توامان همه‌ي آن آرمان‌هاي انساني جا گرفته در ذهن شبه‌ پيامبر شوروي، درحال فروريختن بود. هرچند او نمي‌دانست که اين فروريختن هم، به قيمت جان آن زنداني تمام شده است! گورکي پيرسال‌تر از آن بود که بتواند براي روايت آن‌چه دانسته بود کاري کند و ازهمين‌رو ظهور سولژنستين و روايت‌هايش از گولاگ، الزامي بود و مبدل به سهمگين‌ترين روايت‌هاي تاريخ بشري از سرحدات رنج زير يوغ استبداد شد. با اينکه در آغازين سال‌هاي پسااستاليني، نيکيتا خروشچف، سومين رهبر اتحاد جماهير شوروي، از در دوستي با سولژنستين درآمد و اجازه‌ي انتشار کتاب «يک روز از زندگي ايوان دنيسويچ» را صادر کرد، اما هيچ‌کس انتظارش را نداشت ماجراي گولاگ و گولاگي‌ها، از آن‌چه بر ايوان دنيسويچ رفته، فراتر باشد. شوک عظيم دوازده سال پس‌از چاپ «يک روز از زندگي...» اتفاق افتاد: نسخه‌هاي زيرزميني و بدون سانسور «مجمع‌الجزاير گولاگ»، حاصل ده سال تحقيق و تفحص الکساندر سولژنستين از اردوگاه‌هاي کار اجباري شوروي و گفت‌وگو با بازماندگان، در زمستان 1974، ميان مردم دست به دست شد. درحالي‌که جاسوسان کا. گ. ب، در همه‌جا به‌دنبال سولژنستين‌خوان‌ها بودند، وقايع‌نگاري هول‌انگيز و هوش‌رباي برنده‌ي نوبل ادبيات 1970، منظر مردم شوروي و همه‌ي جهانيان را نسبت به اعماق وحشت زيستن در جهان استاليني، براي هميشه تغيير داد. مجمع‌الجزاير گولاگ به مثابه‌ي تجربه‌اي در تحقيق و تفحص ادبي، فقط از عهده‌ي نويسنده‌اي متعهد، چپ‌گرا و معتقد به آرمان‌هاي بزرگ اخلاقي و انساني هم‌چون سولژنستين برمي‌آمد که وجدان بيدارش، به او اجازه‌ي سکوت برابر رنج و محنت مردمش را نمي‌داد. خواندن کتاب بزرگ سولژنستين، در زمانه‌ي اکنون، بايد همراه با يادآوري جمله‌هاي خود او در پيامش هنگام دريافت نوبل ادبيات باشد، تا گولاگ‌هاي دور و نزديک خودمان را در همين هزاره‌ي سوم، فراموش نکنيم: «بياييد هيچ‌يک از مدعوين اين خوان ضيافت از خاطر نبرند که همين الساعه زنداني‌هاي سياسي در دفاع از حقوقي که محدود و پايمال شده‌اند، در اعتصاب غذا به سر مي‌برند.»