الفبایم را جدی بگیر

6,000 تومان

مجموعه داستان الفبایم را جدی بگیر داستان آدم‌هایی است که در قصه‌ها مانده‌اند، آنقدر که قصه‌ها جزئی از زندگی‌شان شده است و یا زندگی آنها شبیه قصه شده. دیگر نمی‌توانند از قصه رهایی یابند.
امیر سالهاست که در صنعت چاپ کار می‌کند. او عاشق داستان است و به قول خودش همین داستان‌هاست که زندگی‌اش را به باد داده‌اند. روزی تصمیم می‌گیرد همه کتاب‌هایش را دور بریزد غافل از اینکه کلمات عاشق او شده‌اند: «وقتی برگشتم به اتاق دیدم «الف» تبر برداشته و دارد حروف را از هم جدا می‌کند. برگشت با یک صدای عجیب و غریبی گفت: کارم را زیاد کردی مرد. دیگر از این کارها نکن، باشد؟ چی بهش می‌گفتم. فقط گفتم: آخر چرا همچین کاری کردند؟ برگشت و گفت: دوستت دارند مرد! تا به حال ندیدم این همه کلمه این جوری خودکشی کلامی کنند! واقعاً ندیدم!»
هانیه عاشق داستان «خاله خمیره» است و هر روز مش طوبی را مجبور می‌کند، قصه خاله خمیره را برایش تعریف کند. آنقدر که قصه خاله خمیره جزئی از زندگی‌اش شده است.
الفبایم را جدی بگیر‌، «خاله خمیره»، «خانه‌ات بوی سوسیس می‌دهد»، «اشک‌هایت را در آسمان بریز»، «کفش‌هایش کتانی است»، «همه کوتولکه‌های من» و «هیچ کس حال آهو را نمی‌فهمد» داستان‌های این مجموعه هستند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

الفبایم را جدی بگیر

نویسنده
پریناز موسوی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٩٦
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٤
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۱۲۳ گرم
شابک
9786005639520
توضیحات تکمیلی
وزن 0.123 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “الفبایم را جدی بگیر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تمساح بودایی نیوزلندی محبوب من

2,000 تومان
این مجموعه از ٨ داستان کوتاه تشکیل شده است . داستان « صبح به خیر شادپری » اوج کسالت‌بار بودن و اندوه بی‌پایان یک زن را روایت می‌کند : « ساعت نزدیک ٦ صبح است ، ساعت ده باید بروم تشییع جنازه شوکت خانم . فکرشو بکن ؟ اونم مرد . بدبخت . . . خوشبخت . . . چه می‌دونم ؟ چی بگم ؟ بگم اونم راحت شد ؟ آخه یه زن ، نه اصلاً یه آدم ، اونم آدمی مثل اون ، مجبور باشه پنج سال با چشم کور تو یه خونه بی کولر و بی بخاری رو تخت بخوابه ، کم‌کم از زور درد پا نتونه راه بره . » دیگر داستانهای این مجموعه عبارتند از : باد ، باران ، برف ، خاک ، تمساح بودایی نیوزلندی محبوب من ، صبح به خیر شادپری ، ماهی‌ها ، مردی که مرد نبود و خون می‌چکید از قلبش و افلیا ، افلیا . . . . « از پله‌ها پایین می‌روند و دست همدیگر را می‌گیرند . اتاق انتظار ساکت است . موزاییک‌ها سفید و رگه رگه است . نور بی‌ حال مهتابی‌ها ، روی میزها و صندلی‌های تمیز افتاده است . برگ‌ها و گل‌های مصنوعی زیر باد کولر تکان می‌خورند . پشت میز پذیرش مردی مو جوگندمی نشسته است و از تلویزیونی که به دیوار روبرو چسبیده فوتبال نگاه می‌کند . » « آسیه نظام شهیدی » ساکن مشهد نویسنده‌ای است که با بیانی موجز و کوتاه حرف و خواسته‌های درونی‌اش را بیان می‌کند .

ققنوس پرده‌های خاموش

11,000 تومان
پشت میله همه چیز فرق می کند حتی اگر خارج از اینجا تعریفی به اسم زندگی را شنیده و ندیده باشی. اگر بیرون از این خراب آباد فکر می کردی در قفسی، فقط فکر کرده بودی! چرا که میله معنای آزادی را در خود می پرورد و آزادی معنای میله را.... یا: چراغ بودن نفت می خواهد و زبانه ای برای شعله کشیدن. که اولی را در دل دفن شدگان باید یافت و دومی را در لب خاموش شدگان زنده. هر آتش چراغی که آتش فروزان نیست و هر خاکستری خاکستر درد باوران. با این همه چراغی باش از دل خفتگان به خاموشی و خاکستری از خاطرات به اجبار فراموش شوندگان. یا: تنها پیرمردی بود و مجله ای و رگبار کلماتی، آن هم آن گونه با حرارت و بی تاخیر، درست مثل گدازه های آتشفشانی که فوران می کرد و به صخره های بی خبر می غلتید و بعد از جوشش یکباره اش، آرام به کناری می سرید و با ناله و شیونی از خودسوزی بی امان به خاکستر خود می نشست و در حالی که حرارت خود را می فشاند، سوز و وسوسه ی داغی اش را تا ابد به گرده ی صخره ها بار می داد! طاهر صورتش داغ شد و ....آقا دو یا سه بار دیگر آن بیت را تکرار کرد: آنگه ز دردهای درونیش مست....

قلعه مرغی؛ روزگار هرمی

6,500 تومان

شبکه‌های هرمی و حکایت پولدار شدن. اگه پول داشته باشی همه چیز داری. زن، بچه، همه‌چی. « قلعه مرغی؛ روزگار هرمی » داستان پسر نوجوانی را روایت می‌کند که بر اثر حوادثی به سمت شبکه‌های هرمی کشیده می‌شود و با اتفاقات غیر قابل پیش‌بینی روبرو می‌شود . داستان یک تم اجتماعی دارد و در محله‌ای از محله‌های جنوب شهر ( قلعه‌مرغی ) می‌گذرد : « پول خوشبختی نمی‌آره. همه می‌دونن. برو از هر کسی می‌خواهی بپرس. مگه همین اصغر نبود. اون همه پول پیدا کرد، آخرشم اون جور شد. » اصغر مقنی را همه می‌شناختند.

چند سال پیش سمت قزل‌قلعه، موقع چاه کنی خورده بود به یک زیر خاکی. توی یک چشم به هم زدن زندگی‌اش زیر و رو شد. زبان بسته از بس ذوق زده شده بود، چنان ریخت و پاشی کرد که سال نشده به خودش آمد، دید همان یک زنی هم که داشت از چنگش درآمده و خداحافظ.

  • برنده‌ی جایزه‌ی بهترین رمان اول بنیاد هوشنگ گلشیری ۱۳۹۱ 

خون و نفت

520,000 تومان
خاطرات‌ منوچهر فرمانفرمائیان‌ به‌ چند دلیل‌-از جمله‌ این‌که‌ وی‌ عضو یکی‌ از خاندان‌های‌ حکومتگر چند سده اخیر بوده‌ و بعدها به‌ اعتبار همین‌ وابستگی‌ و نیز تحصیلاتش‌ در رشته مهندسی‌ نفت‌ دانشگاه‌ بیرمنگام‌، در مراکز مهم‌ قدرت‌ دوران‌ پهلوی‌ نفوذ داشته‌ است‌ - از لحاظ‌ تاریخی‌ اهمیت‌ دارد. از دیگر سو، شیوه نگارش‌ کتاب‌ که‌ به‌ داستان‌نویسی‌ معاصر نزدیک‌ است‌، جذابیت‌ آن‌ را به‌ ویژه‌ برای‌ خوانندگان‌ عادی‌، افزایش‌ داده‌ است‌.

سحابی خرچنگ

12,000 تومان
كراب با یك زن نامرئی زندگی می كند.دریك كلام، شیرین ترین و نازنین ترین زن نامرئی كه خیلی دلرباتر از بقیه است.دروغ نگویم، بین همه زن هایی كه هیچ وقت ندیده ، همانی است كه نبودنش بی رحمانه تر از همه عذابش می دهد.كراب دلش نمیخواهد بختش را با بخت هیچ كس عوض كند. این عشق زندگی اش را نورانی می كند.او خوشبخت ترین مرد دنیاست.  

ملت عشق

420,000 تومان
مولانا خودش را «خاموش» می‌نامید؛ یعنی ساکت. هیچ به این موضوع اندیشیده‌ای که شاعری، آن هم شاعری که آوازه‌اش عالمگیر شده، انسانی که کار و بارش، هستی‌اش، چیستی‌اش، حتی هوایی که تنفس می‌کند چیزی نیست جز کلمه‌ها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته چطور می‌شود که خودش را «خاموش» بنامد؟ کائنات هم مثل ما قلبی نازنین و قلبش تپشی منظم دارد. سال‌هاست به هر جا پا گذاشته‌ام آن صدا را شنیده‌ام. هر انسانی را جواهری پنهان و امانت پروردگار دانسته‌ام و به گفته‌هایش گوش سپرده‌ام. شنیدن را دوست دارم؛ جمله‌ها و کلمه‌ها و حرف‌ها را... اما چیزی که وادارم کرد این کتاب را بنویسم سکوت محض بود. اغلب مفسران مثنوی بر این نکته تأکید می‌کنند که این اثرِ جاودان با حرف «ب» شروع شده است. نخستین کلمه‌اش «بشنو!» است. یعنی می‌گویی تصادفی است شاعری که تخلصش «خاموش» بوده ارزشمندترین اثرش را با «بشنو» شروع می‌کند؟ راستی، خاموشی را می‌شود شنید؟ همه بخش‌های این رمان نیز با همان حرف بی‌صدا شروع می‌شود. نپرس «چرا؟» خواهش می‌کنم. جوابش را تو پیدا کن و برای خودت نگه دار. چون در این راه‌ها چنان حقیقت‌هایی هست که حتی هنگام روایتشان هم باید به مثابه راز بمانند. (از متن کتاب) «ارسلان فصیحی» بیش از این کتاب‌های «زندگی نو»، «قلعه سفید» از اورهان پاموک (برنده جایزه نوبل ادبی ۲۰۰۶) و «سلول ۷۲» از اورهان کمال را ترجمه و راهی بازار کتاب کرده است.