الیاف شناسی

70,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

چکیده:

کشور ما پیشینه تاریخی غنی‌ای در زمینه فرش دارد و امروزه نیز یکی از مهم‌ترین تولید‌کنندگان فرش دستباف در دنیا به شمار می‌رود.

در چند دهه اخیر، صنعت فرش به یک علم تبدیل شده و طبعاً با رویکردی علمی مورد توجه قرار گرفته است؛ به طوری که می‌توان آن را به صورت یک رشته تحصیلی در هنرستان‌ها و آموزشکده‌های فنی و دانشگاه‌های مختلف انتخاب کرد.

نگارنده به دلیل کمبود منابع علمی در این رشته نوپا و اینکه منابع موجود برای تدریس دروس تخصصی رشته فرش، گاهی بسیار قدیمی و گاهی بسیار تخصصی و پیچیده‌اند، اقدام به تدوین آن کرده است.

از جمله این دروس می‌توان به درس «علوم الیاف» اشاره کرد که دانشجویان رشته فرش نیاز دارند اطلاعات گسترده‌ای از انواع الیاف و کاربرد آنها در صنعت فرش کسب کنند، اما به مباحث پیچیده الیاف که در حد رشته‌های مهندسی نساجی است، نیازی ندارند.

در این کتاب سعی شده است به این نیاز پاسخ داده شود.از این کتاب علاوه بر دانشجویان رشته فرش، دانشجویان سال‌های اول کارشناسی رشته مهندسی نساجی و همچنین دانشجویان رشته فرش دانشگاه علمی و کاربردی و هنرجویان رشته فرش نیز می‌توانند استفاده کنند.

توضیحات:

این کتاب برای دانشجویان رشته هنر (گرایش فرش) در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «علوم الیاف و آزمایشگاه» به ارزش 3 واحد تدوین شده است.

فهرست:

پیشگفتار

فصل اول: ویژگیهای الیاف
فصل دوم: الیاف حیوانی (پشم)
فصل سوم: ابریشم
فصل چهارم: الیاف سلولزیژ
فصل پنجم: الیاف بشر ساخت
فصل ششم: آزمایشگاه الیاف‌شناسی

منابع و مآخذ
واژه‌نامه

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789645301109 دسته: , برچسب: , ,
توضیحات

الیاف شناسی

نویسنده
ستاره امیری
مترجم
——
نوبت چاپ 9
تعداد صفحات 128
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
هنر
نوع کاغذ ——
وزن 195 گرم
شابک
9789645301109
توضیحات تکمیلی
وزن 0.195 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “الیاف شناسی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مرگ در مي زند

220,000 تومان

در بخشی از کتاب مرگ در می‌زند می‌خوانیم

نات: از من چى مى‌خوایى؟ مرگ: چى مى‌خوام؟ فکر مى‌کنى چى مى‌خوام؟ نات: حتماً شوخیت گرفته. من کاملاً سرحال و سالم‌ام. مرگ [بى‌اعتنا]: آهان. [به دوروبر مى‌نگرد.] جاى خوش‌گلیه. خودت درستش کردى؟ نات: یه دکوراتور داشتیم، اما خودمون هم باش کار کردیم. مرگ [به عکسى روى دیوار نگاه مى‌کند.]: من از این بچه‌هاى چشم‌درشت خوشم میاد. نات: من فعلاً نمى‌خوام برم. مرگ: نمى‌خوایى برى؟ تو رو خدا شروع نکن که حال‌ش رو ندارم. مى‌بینى که، از صعود حالت تهوع بهم دست مى‌ده. نات: چه صعودى؟ مرگ: از ناودون اومدم بالا. مى‌خواستم یه ورود نمایشى داشته باشم. دیدم پنجره‌ها بزرگ اند و تو هم بیدارى دارى مطالعه مى‌کنى. گفتم به زحمتش مى‌ارزه. بالا مى‌رم و با یه کمى چیز وارد مى‌شم. [‌انگشت‌هایش را به اصطلاح مى‌شکند و ترق‌تروق راه مى‌اندازد.] همین موقع پاشنه‌ى پام گیر کرد به چند تا شاخه‌ى مو. ناودون شکست و آویزون شدم به یه بند. بعد شنلم شروع کرد به پاره‌شدن. مى‌گم بیا بریم بابا. انگار از اون شب‌هاى سخته. نات: تو ناودون من رو شکستى؟ مرگ: شکست. یعنى نشکست. یه‌خرده کج شد. تو چیزى نشنیدى؟ من خوردم زمین. نات: داشتم چیز مى‌خوندم. مرگ: چى بوده شش‌دانگ رفته بودى توُ بحرش. [روزنامه‌ای را که نات مى‌خواند بر مى‌دارد.] «سرقت در مجلس عیاشى». مى‌تونم این رو امانت بگیرم؟
سفارش:0
باقی مانده:2

کارآگاه آگاتا 1/ نفرین فرعون

76,000 تومان
آگاتا دختری است عاشق نویسندگی و داستان‌های هیجان‌انگیز. او در خانواده‌ای به دنیا آمده که همه‌شان کارآگاه هستند. دَش، پسرعموی آگاتا، دانش‌آموز مدرسه‌ی کارآگاهی است. دَش باید راز معماهای مختلفی را کشف کند تا بتواند در آینده کارآگاه شود. آگاتا همراه پسرعمویش دَش به کشورهای مختلف سفر می‌کنند تا پرده از اسرار معماهای پیچیده بردارند. در معبدهای مصر، هنوز هم صدای نفرین فراعنه در گوش مردم محلی می‌پیچد و کسی جرئت نزدیک‌شدن به آنها را ندارد. پس تکلیف لوحی که از این معبدهای پررمزوراز دزدیده‌اند چه می‌شود؟

دلبند

110,000 تومان
کتاب دلبند اثر تونی موریسون، نویسنده، فمینیست و استاد دانشگاه است که در سال ۱۹۹۳ برنده جایزه ادبی نوبل شد. موسسه نوبل درباره آثار تونی موریسون اشاره می‌کند که: رمان‌های او یک جنبه ضروری از واقعیت آمریکایی را به زندگی می‌دهد. موریسون نخستین زنِ سیاه‌پوستی است که کرسی‌‌ای به نامِ خود در یکی از دانشگاه‌های بزرگ آمریکا (دانشگاه پرینستون) دارد. او اولین زن سیاه‌پوست آمریکایی است که جایزه نوبل را دریافت کرده‌است. آثار او آمیخته‌ای از نقد اجتماعی را در بر دارد. کتاب دلبند از این نویسنده در سال ۱۹۸۸ نیز توانست جایزه پولیتزر را دریافت کند. در سال ۲۰۰۶ روزنامه نیویورک تایمز کتاب دلبند را به عنوان بهترین رمان ۲۵ سال گذشته آمریکا انتخاب کرد. همچنین در سال ۱۹۹۸ فیلم این رمان با کارگردانی جاناتان دمی و تهیه کنندگی و بازی اپرا وینفری – از مشهورترین و مطرح‌ترین مجری‌های تلویزیونی آمریکا و جهان – ساخته شد. پشت جلد کتاب دلبند، قسمتی از متن کتاب آمده است:
روی ساحل رودخانه، در خنکای یک شب تابستانی، دو زن زیر بارشی از نقره آبی‌فام مبارزه کردند. آنها اصلا انتظار دیدن دوباره یکدیگر را در این دنیا نداشتند و در آن لحظه همه‌چیز برایشان بی‌تفاوت بود. ولی آنجا، در آن شب تابستانی، در میان سرخسهای آبی رنگ با همکاری یکدیگر کار شایسته و خوبی انجام داده بودند. اگر قراولی از آنجا می‌گذشت با دیدن آن دو زن بدون آتش و بی‌جا و مکان و همراهی خلاف قانون یک زن برده و زن سفیدی با پاهای برهنه و موهای آشفته که نوزادی ده دقیقه‌ای را لای لباسهایشان پیچیده بودند، آنها را ریشخند می‌کرد

شهروند شهرهای داستانی: زندگی و آثار سیدمحمدعلی جمالزاده

16,000 تومان
 
در بخشی از کتاب شهروند شهرهای داستانی می‌خوانیم: داستان‌های جمال زاده حاکی از آن است که او هم زندگی در ایرانِ گذشته را از سر گذرانده و هم شاهد گام‌ نهادن ایران به روزگار نو بوده است. قرار گرفتن در مرحلۀ گذار، نوعی دوگانگی ناشی از گسست فکری فرهنگی در کار او پدید آورده است: از سویی، به ستایش از تجدد برمی‌خیزد و از سوی دیگر، ندای بازگشت به ریشه‌های بومی و عرفانی سر می‌دهد؛ هم صناعت داستان‌نویسی اروپایی را به کار می‌گیرد و هم شیفتۀ سنت‌های قصه‌گویی شرقی است. در عین تلفیق قصۀ سنتی با داستان نو، نام برخی از داستان‌هایش تلخ و شیرین، کهنه و نو، آسمان و ریسمان، حق و ناحق، ثواب یا گناه حاکی آن است که همچنان بر تقابل‌های دوگانۀ حکایت‌های کهن تأکید دارد؛ و می‌کوشد از لابه‌لای طرح تو در تو و کهنه‌نمای حکایت، عناصر تربیتی را با لحنی اندرزگونه و طنزآمیز به خواننده انتقال دهد. او معمولاً از دو شیوۀ روایی بهره می‌برد: گاه پیوستگی رویدادهای داستان از طریق سفر صورت می‌گیرد. راوی داستان‌ها، ایرانی تحصیل کرده‌ای است که پس از سال‌ها به وطن بازمی‌گردد اما چون آن را گرفتار «تعصب و خودخواهی طبقات با نفوذ فاقد احساس مسئولیت» می‌یابد، سرخورده می‌شود. دوستی را می‌یابد و او سرگذشت خود را برای راوی / نویسنده شرح می‌دهد. بدین‌سان، قصه در قصه می‌تَند و داستان ساختی هزار و یک‌ شبی می‌گیرد. جمال زاده گاهی نیز، به شیوۀ مقامه‌نویسان، تیپ‌های گوناگون را که هر یک با لحن خاص خود شناسانده می‌شوند، برای بحث دربارۀ موضوعی اجتماعی یا اخلاقی گرد هم می‌نشاند و داستان را به صورت شاهد مثالی برای ابلاغ پیام خود درمی‌آورد. در مقامه، ‌راوی پس از ورود به شهری، جمعی را می‌بیند.

زبان پیراهن

35,000 تومان
کتاب حاضر برای دانشجویان رشته هنر گرایش طراحی لباس و مد در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «کارگاه طراحی لباس (1)» به ارزش 1 واحد منظور شده است.
فهرست: پیشگفتار مقدمه بخش اول: نماهای جلو بخش دوم: نماهای پشت بخش سوم: نماهای یخه بخش چهارم: نماهای سرآستین بخش پنجم: نماهای آستین کوتاه بخش ششم: نماهای جیب بخش هفتم: نماهای دیگر بخش هشتم: برشهای پارچه راه‌راه کتابنامه واژه‌نامه
سفارش:0
باقی مانده:1

دختر خاندان گات 3/ دختر خاندان گات و لولوی بلندی‌های بادگیر

54,000 تومان

در بخشی از کتاب دختر گات و شبح موش می‌خوانیم

در عین این‌که بقیه مات مانده بودند و نگاه می‌کردند فُن هِلسانگ یکی از چهارلول‌ها را در‌آورد و شلیک کرد؛ یک‌بار، دو‌بار، چهار‌بار، هشت‌بار.. با هر شلیک مرگ‌بار، یکی از موجودات جلوِ چشم تماشاچی‌ها از بین می‌رفت. فُن هِلسانگ هنسل و گرِتِل را با پوزخندی توی جلدشان فرو‌کرد و شمشیر مبارزه‌ی دندانه‌داری از کمربندش بیرون کشید. «پیش به‌سوی بریدن سرها!» این را گفت و با قدم‌های بلند روی پشت‌بام به طرف دودکش‌ها رفت اما سرجایش بی‌حرکت ماند. غرید: «این چیه؟» پایین پایش یک‌عالم یخ ریخته بود. در همین لحظه آدا از پشت یکی از دودکش‌های یک‌کم دورتر بیرون آمد. سیرن سِستا کنارش ایستاده بود. از پشت دودکش‌های دور و برش بقیه اعضای کلوب زیر‌شیروانی هم هر یک با یکی از موجودات بیرون آمدند. روبی خدمت‌کارِ انبارِ پشتی موادِ غذایی کنار اومالوسِ فان ایستاد. امیلی کَبِیج روی هر یک از شانه‌هایش یک هارپی و روی سرش هارپی دیگری نشسته بود. کینگزلیِ دودکش‌پاک‌کن بازوی همسرِ بارنز را گرفته بود و آرتور هالفورد هم دستِ وایلد‌مَنِ پات‌نِی را در دست داشت. ویلیام کَبِیج سرِ پشمالوی هَمیش فانِ شِتلَند را نوازش می‌کرد. فُن هِلسانگ فریاد کشید: «من جوایزم را می‌خواهم.» و از روی یک دودکش به روی دودکش دیگر می‌پرید و شمشیرش را دیوانه‌وار حرکت می‌داد و روی پشت‌بام پیش می‌رفت. صدای خوش‌نواز و آرامی که کمی ته‌لهجه داشت به گوش رسید که می‌گفت: «روپرت فُن هِلسانگ! بالاخره به هم رسیدیم.» لوسی بورجیا از پشتِ کلاهکِ دودکشی بیرون آمد و چترش را بالا گرفت.
سفارش:0
باقی مانده:2