امپراتوری‌ آشور

130,000 تومان

تا نیمه‌ی قرن‌ نوزدهم‌، از فرهنگ‌ و تمدن‌ بین‌النهرین‌ باستان‌ جز افسانه‌ای‌ بیش‌ نمانده‌ بود. تا این‌ که‌ در دهه‌ی ۱۸۴۰پرده‌برداری‌ از حجاب‌ رازآلودی‌ که‌ آشور و فرهنگ‌های‌ همتایش‌ را پوشانده‌ بود آغاز شد و کاخ‌ها و شهرهای‌ باستانی‌ یکی‌ پس‌ از دیگری‌ از زیر خاک‌ به‌ درآمدند. یک‌ قرن‌ و نیم‌ کاوشگری‌، به‌ همراه‌ ترجمه‌ی بسیاری‌ از متون‌ بین‌النهرینی‌، آشکار ساخته‌ است‌ که‌ آشوریان‌ صرفاً ویرانگرانی‌ سنگدل‌ نبودند، بلکه‌ سازندگانی‌ شگفت‌انگیز، کشاورزانی‌ سختکوش‌، بازرگانانی‌ کوشا، هنرمندانی‌ ماهر نیز بودند. با این‌ حال‌، آشوریان‌ بیش‌ از هر قوم‌ باستانی‌ دیگری‌، از راه‌ یورش‌های‌ نظامی‌ تجاوزکارانه‌، لشکرکشی‌ و جنگ‌، و غارت‌ و چپاول‌ زندگی‌ می‌کردند.

خشونت‌ و ستمگری‌ آن‌ها نسبت‌ به‌ اقوامی‌ که‌ بر آن‌ها چیره‌ می‌شدند در تاریخ‌ ثبت‌ شده‌ انسان‌ تقریباً بی‌همانند است‌. کتاب‌ حاضر، از «مجموعه‌ی تاریخ‌ جهان‌»، به‌ بررسی‌ تاریخ‌، فرهنگ‌، و تمدن‌ امپراتوری‌ آشور و علل‌ سقوط‌ آن‌ از اوج‌ قدرت‌ به‌ ژرفای‌ تیرگی‌ و گمنامی‌ می‌پردازد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

امپراتوری‌ آشور

نویسنده
دان ناردو
مترجم
مهدی حقیقت‌خواه
نوبت چاپ ١١
تعداد صفحات ١٢٨
نوع جلد سلفون
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٨١
موضوع
——
نوع کاغذ تحریر
وزن ٣٣٤ گرم
شابک
9789643113407
توضیحات تکمیلی
وزن 0.334 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “امپراتوری‌ آشور”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

امروز چیزی ننوشتم

9,000 تومان
دراواخر سال ١٩٣٠ خارمس تعدادی ازقطعات کوتاه نثر ونمایشنامه‌های خود را در یک دفتر ساده پاکنویس کرد. مجموعه آثاری که در این دفتر آمده‌اند غالباً (باجوهرمشکی) از دفترها و چرکنویس‌های دیگر پاکنویس شده‌اند و معمولاً نسبت به نسخهاول کمی ویرایش شده اند. دانیل خارمس از نویسندگانی بود که قربانی خشونت دستگاه پلیس یرژیم استالین شد. او سه بار دستگیر شد که هر سه بار هم ژوزف استالین بر این دستگیری‌ها نظارت داشت. اولین باردرسال ١٩٣١ به اتهام عضویت درگروه نویسندگان کودک ضدشوروی، بار دوم به بهانه فروشندگی در بازار سیاهی مشکوک درسال ١٩٣٥ و در نهایت در سال ١٩٤١ هنگامی که ارتش آلمان به اتحاد جماهیر شوروی حمله کرد و تمام کسانی که سابقه محکومیت سیاسی داشتند در سراسر کشور و همینطور لنینگراد به دلیل احتمال خیانت به کشور دستگیر شدند . حقایق بسیاری در مورد قربانی شدن خارمس به دست رژیم شوروی برای گفتن وجود دارد. این کتاب دستنوشته‌های مردی است که داستان‌ها، حکایت‌ها و تمثیل‌هایش، تفسیری است بر خشونت قدرت و پوچی زندگی از دید حزب کمونیست در شوروی سابق.

خدمتکارها

580,000 تومان
رمان خدمتکارها داستان سه زن آمریکایی است که دو نفرشان مستخدم سیاهپوستند . سومین زن می‌خواهد تبعیض‌های نژادی را درباره آنها روایت کند . کاترین استاکت با لحنی گیرا این سه زن را به تصویر کشیده است که اراده‌شان برای ایجاد حرکتی تحول‌ برانگیز وضعیت شهرشان و نظر زنان ، مادران ، دختران ، پرستاران و دوستان را نسبت به همدیگر تغییر می‌دهد . خدمتکارها داستانی جهانی و همیشگی درباره خط قرمزها و قوانینی است که رعایتشان می‌کنیم و قوانینی که رعایتشان نمی‌کنیم . این سه زن با تفاوت‌هایی که دارند برای کار کردن روی طرحی مخفیانه دور هم جمع می‌شوند و خودشان را به خطر می‌اندازند . چرا که می‌خواهند از خط قرمزهای حاکم بر جامعه‌شان عبور کنند : « درست قبل از اینکه خدمتکار خانم لیفولت شوم ، پسرم را از دست دادم . بیست و چهار ساله بود . بهترین دوره زندگی هر آدمی . وقت زیادی برای زندگی کردن توی این دنیا نداشت . » از رمان « خدمتکارها » چند سال پیش فیلمی ساخته شد ، که روح زنانه داستان را همراه خود داشت .

نفرین‌ ابدی بر خواننده این برگ ها‌

14,000 تومان
آدم‌های‌ آثار مانوئل‌ پوییگ‌ با پناه‌ بردن‌ به‌ خیالپردازی‌ از درماندگی‌ و یأسِ حاصل‌ از موقعیت‌ اسفناک‌ خود می‌گریزند و به‌ یاری‌ فرهنگ‌ با بی‌عدالتی‌های‌ پیرامون‌ خود مقابله‌ می‌کنند. او در آثارش‌ روایت‌ سوم‌ شخص‌ مألوف‌ را به‌ کناری‌ می‌افکند، راوی‌ را حذف‌ می‌کند و از «ابزارهای‌ غیرادبی‌» سود می‌جوید. ماجراجویی‌های‌ تخیل‌ را نیز می‌ستاید. مانوئل‌ پوییگ‌ در ژوییه‌ ١٩٩٠ چشم‌ از جهان‌ فرو بست‌. مرگ‌ نابه‌هنگام‌ این‌ نویسنده‌ نابغه‌ در پنجاه‌ و هشت‌ سالگی‌ و در اوجِ قدرتِ آفرینندگی‌ از خُسران‌های‌ بزرگ‌ قرن‌ بیستم‌ به‌شمار می‌رود.

والس یک نفره

15,000 تومان
زنی از گذشته به ناگاه وارد زندگی خانوادگی یک مرد می‌شود. همسر آن مرد روایت دلمشغولی‌های او را برعهده می‌گیرد: صدای مامک از پشت در آمد: «کی بود این وقت شب؟» دو سه تقه به در زد و وارد اتاق ما شد. گفتم: «یکی خوابش نمی‌برده. گوشی را برداشته به آشنایی، دوستی، قوم و خویشی زنگ بزند، به اشتباه شماره ما را گرفته.» می‌گویم: «که عاشق چشم‌های عسلی‌اش شده بودی؟!» سام می‌گوید: «جوانی بود و...» پشت به دیوارکوب تکیه داده به مبل. سایه‌اش تلنبار شده بر تکه‌ای از سنگفرش جلوی پایش. شاهکار می‌گوید: «جوانی و سرکشی!» می‌خندم:«طغیان احساس!» سهیل روی زمین زانو زده است و ماشین باری زرد کوچکش را روی سنگ‌های سبز کف هال سُر می‌دهد. شاهکار می‌گوید: «خوش به حالت بابا! فقط یک بار عاشق شده‌ای.» و قلم‌مو را توی رنگ نارنجی و اکر می‌زند. برمی‌گردد رو به من: «رحم داشته باش مامان! یک بار یک جفت چشم عسلی! فقط یک بار عشق.» می‌گویم: «پس سهم من چی؟» می‌گوید: «دوست داشتن با عشق فرق می‌کند.» از ماه‌منیر کهباسی پیش از این رمان خط تیره آیلین منتشر شده که این کتاب برنده جایزه روزی روزگاری در سال ١٣٨٦ شد.

روسیه‌ تزاری‌

180,000 تومان
در سده‌ی پانزدهمٰ سرزمینی که روسیه نام گرفت کشوری کوچک بود که مرکز فرمانروایی آن شهر مسکو بود. در ۱۹۱۷ٰ امپراتوری روسیه از لهستان در غرب تا اقیانوس آرام در شرقٰ از اقیانوس منجمد شمالی در شمال تا دریای سیاه چین در جنوب امتداد داشت. این کشور بسیار پهناور سه برابر ایلات متحده وسعت داشت. با افزایش وسعت روسیهٰ گونه گونی جمعیت آن نیز زیاد شد. در سده‌ی پانزدهم اکثر اهالی روسیه اسلاو بودند. اسلاوها تیره‌ای از چندین گروه قومی در اروپای شرقی هستند که به زبان‌های خویشاوند سخن می‌گویند و شامل روس‌ها، لهستانی‌ها، اوکراینی‌ها، بلاروس، و بسیاری گروه‌های دیگر می‌شوند. در سال ۱۹۱۷ تنها نیمی از مردم ساکن روسیه خود را روسی‌تبار می‌دانستند. نیمه‌ی دیگر شامل گروه‌های گوناگون اسلاو و نیز بسیاری گروه‌های غیر اسلاو می‌شد. در میان بزرگ‌ترین گروه‌های غیر اسلاو، ازبک‌ها و قزاق‌های ترک‌زبان بودند.

کوچه پریدخت

2,200 تومان
ببین روشنک‌جان، این کوچه‌ای که الآن آسفالت شده، قبلاً خاکی بود، کوچه پریدخت. این جوب آبی که این وسط ساختن و خشکه، قبلاً نبود، اما یک راه‌آب باریک بودش که می‌رفت ته این پارکی که قبلاً خاکی بود و ما توش گُل‌کوچیک بازی می‌کردیم. اون ساختمون شیشه‌ای که می‌گی شبیه ساختمون‌های فضاییه، قبلاً یه خونه آجری بود که توش حوض داشت و چند تا درخت انجیر و خرمالو، درست کر خونه بغلیش، همون آجریه رو می‌گم، اون خونه رسول‌ایناست، شیشه‌اییه هم خونه ماست.
قدیما، خیلی سالای پیش توی اون زمین خاکی، بچه‌های محل وول می‌خوردن. فوتبال بازی می‌کردیم، تیله‌بازی، هفت‌سنگ، دخترا لی‌لی بازی می‌کردن. اما حالا که پارک شده و این همه وسیله هم توش داره، پرنده هم پر نمی‌زنه. اون موقع‌ها عصر که می‌شد رسول با سنگ می‌زد به شیشه ما، می‌پریدیم توی کوچه می‌رفتیم تو اون زمین خاکی و تا شب که با کتک و داد و دعوا می‌کشیدنمون تو خونه، بازی می‌کردیم. بابای رسول مغازه عطاری داشت، اون مغازه‌ای که اون‌جاست و کرکره‌هاش پایینه، همونه. بزرگ‌تر که شدیم با رسول هفته‌ای یه بار می‌رفتیم سینما، یه فیلم می‌دیدیم و تا یه هفته بعدش هزار بار جای هنرپیشه‌هاش بازی می‌کردیم. از فیلمای فارسی گرفته تا «وسترن» و هندی و «بروس لی». خلاصه هر چی که بود. کم‌کم من شدم عشق فیلم، هفته‌ای چند بار می‌رفتم سینما و بعدش می‌اومدم واسه رسول تعریف می‌کردم.