امید بازیافته (سینمای آندری تارکوفسکی)
198,500 تومان
آندري تاركوفسكي هفت شاهكار شگفتانگيز ساخت. در سينما، هنري كه آن را بزرگ ميداشت، و خود به ارج آن بسيار افزوده بود، به هيچ سنتي وابسته نبود. خواست، كوشيد و توانست كه زباني تازه بيافريند كه شيوهي نگاه ما را دگرگون كرد. فقط به سينما و هنر بل به واقعيت و زندگي.
اين كتاب كوششي تازه است در كشف دنياي هنرمندي كه سينما را به فضايي پيشتر ناديده برد، فضايي كه حتي شعر هم بدان راه ندارد.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
امید بازیافته (سینمای آندری تارکوفسکی)
نویسنده | بابک احمدی |
مترجم | |
نوبت چاپ | 7 |
تعداد صفحات | 456 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1397 |
شابک | 9789643057084 |
وزن | 0.525 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
تاریخ ملل
چهار گوهر گزیده شعر شاعران حوزه ادبی عراق
روانشناسی رشد (از نوجوانی تا پایان عمر) (جلد 2)
من و تو
در بخشی از کتاب من و تو میخوانیم
با بازوهایی حلقهزده دور چوباسکیها ساک کفشها در دست و کولهپشتی به دوش، مادر را دیدم که دور میزد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بیامو روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاهقدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم بهشدت میزد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آنهمه بار جلوِ حرکتم را میگرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشهی دیگر چرخاندم. آن انتها، روبهروی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسیبلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدانها را در صندوقعقب جا میدادند. یک ولوو با یک جفت چوباسکی روی سقفش کنار شاسیبلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، روبهروی دیوار. به چوباسکیها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوباسکیها را روی سقف مرسدس محکم میکردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف میزدند. سومرو میپرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمیآورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچههایی که کمک نمیکردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوباسکیها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوبها و کفشهای اسکی، فشرده میان کارمندان کتوشلواری، مادران و بچههایی که به مدرسه میرفتند، احساس حماقت میکردم. میشد چشمهایم را ببندم و خیال کنم در تلهکابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. میتوانستم بوی کرهی کاکائو را از میان کرمهای برنزکننده بشنوم. میخندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون میآمدیم.اسطورههای یونان و روم
بیش از یکهزار سال ناحیهی مدیترانه زیر سلطۀ سیاسی و فرهنگی یونانیان و رومیان بود. بسیاری از عناصر متعلق به این دو فرهنگ را-که نمونهی آن اقتباسهای گستردۀ رومیان از هنر، معماری و ادبیات بسیار لطیف و عقلانی یونان است - اغلب به منزلۀ عناصر تمدن کلاسیک و برجسته یادآور میشوند. یکی از مهمترین و دامنهدارترین دستاوردهای این فرهنگ، میراث پربار اسطورهها، داستانها، شخصیتها و درسهای اخلاقی یونانی و رومی است که بر هنر و ادب جوامع دورههای بعد، از جمله جهان امروز، تاثیر عمیقی نهادهاند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.