انقلاب روسیه

140,000 تومان

کتاب انقلاب روسیه از سرى مجموعه تاریخ جهان به رویداد بزرگ تاریخ این کشور یعنى انقلاب اکتبر سال ۱۹۱۷ مى‏پردازد.از سال ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۷ نظام سیاسى، اقتصادى و دولتى در روسیه به کلى فرو پاشید. چرا در روسیه انقلاب شد؟ نویسنده در پاسخ به سؤال مى‏نویسد چون صبر مردم تحت فشار نظامى که در ناکارآیى و فسادبى‏مانند بود، سرآمد، هیچ ملت دیگرى نمى‏توانست مانند ملت روسیه آن همه محرومیت را در چنان مدت طولانى تاب‏آورد. در انقلاب روسیه هزاران نفر کشته شدند تا از صلح، غذا، مالکیت خصوصى، بهبود شرایط کار، افزایش دستمزدها ودولتى پاسخگوتر برخوردار باشند. انقلاب روسیه، سرگذشت روى کار آمدن نسل جدیدى از حاکمان روس به نام بلشویک‏ها و رهبرشان ولادیمیر ایلیچ‏اولیانوف (معروف به لنین) را به زبانى ساده و جذاب بیان مى‏کند.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

انقلاب روسیه

نویسنده
جان ام .دان
مترجم
سهیل سمی
نوبت چاپ ٩
تعداد صفحات ١٥٧
نوع جلد سلفون
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٨٤
موضوع
——-
نوع کاغذ تحریر
وزن ٤٠٣ گرم
شابک
9789643115555
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.403 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “انقلاب روسیه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چین خوردگی

11,000 تومان
کیان دهه سی‌سالگی‌اش را پشت سر می‌گذارد. در یک شرکت تهیه و مونتاژ فیلم کار می‌کند. در زندگی‌اش دست از پا خطا نکرده. ازدواج کرده و صاحب پسری به نام ماکان شده. در جریان فیلم‌برداری او از مراسم عروسی زندگی او دچار تغییر می‌شود. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: می‌توانستم حدس بزنم آن شب چه شبی بوده برای جفتشان. توی فیلم‌های خارجی شبیهش را زیاد دیده بودم. از آن ازدواج‌هایی که توی یک لحظه اتفاق می‌افتند. دو نفر خیره می‌شوند توی چشم‌های هم و همان موقع تصمیم می‌گیرند با هم ازدواج کنند. از این بهتر نمی‌شود. هر وقت فیلم‌های این مدلی می‌دیدم، هرچند همه‌چیز توی سه تا دیزالو اتفاق می‌افتاد، کلی کیف می‌کردم. از ساده کردن روابط خوشم می‌آمد. شاید برای همین هم بود که عروسی نگرفته بودم. دلم می‌خواست مهتاب حس و حالم را بفهمد. بفهمد که دلم می‌خواهد توی سه تا دیزالو ازدواج کنیم. دلم می‌خواست مثل ناهید و اشکان می‌زدیم به یک قهوه‌خانه فکسنی وسط جاده چالوس، بعد مردی شبیه عمومنصور به هم محرممان می‌کرد. ولی مهتاب توی باغ نبود. عروسی می‌خواست با همه تشکیلاتش... نقدی بر این کتاب

رکسانه و اسکندر

420,000 تومان
رکسانه‌ دختر فرمانروای‌ سغد با وحشت‌ مطلع‌ می‌شود که‌ باید با پادشاه‌ و فرمانده‌ سپاه‌ مقدونی‌، یعنی‌ اسکندر کبیر ازدواج‌ کند. شنیده‌های‌ او از اسکندر همه‌ حاکی‌ از بدی‌ او بوده‌اند. سرانجام‌ روز دیدار فرا می‌رسد و تنفر جای‌ خود را به‌ آمیزه‌ای‌ از تحسین‌ و احترام‌ و عشق‌ می‌سپارد... این‌ رمان‌ که‌ با دقتی‌ موشکافانه‌ رویدادها را به‌ تصویر می‌کشد بر حقایق‌ تاریخی‌ استوار است‌ و اسکندر را از دیدگاهی‌ کاملاً نو، از دیدِ یک‌ زن‌، می‌شناساند.

فراز و نشیب‌ زندگی‌ بدکاران‌

590,000 تومان
این رمان آخرین بخش از سه‌گانه‌ای است که در آن سرنوشت قهرمان باب گوریو و آرزوهای بربادرفته مشخص می شود این کتاب بزرگترین، جذاب‌ترین و به نوعی پراهمیت‌ترین نوشته‌ی بالزاک و در عین حال یکی از تلخ‌ترین و گزنده‌ترین آثار او استبالزاک در این کتاب بیش از هر اثر دیگری به سراغ پاریس و پاریس‌نشینان می‌رود، اما این‌بار با طبقه متوسط، با کارمند‌ها، پیشه‌وران خرده‌پا و خرده‌بورژواها کاری ندارد و نوک تیز نیشترش را به جان دو طبقه زده: اشراف و بزهکاران

كاتارسیس در هنرهای زیبا

7,000 تومان
عشقی که پس از سال‌ها خود را نمایان کرده و همه چیز را تغییر می‌دهد. کاتارسیس عشق ممنوعه‌ای بود که می‌بایست فقط از فاصله‌ای دور تماشایش کرد. اما حضور او پس از سال‌ها آتشی است که همه چیز را می‌سوزاند و البته همه چیز را روشن می‌کند. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: سال دوم هنرهای زیبا سال انزواست. از اواخر سال اول، که سال آشنایی و بعد منحصربه‌فرد شدن است، این انزوای عجیب آغاز می‌شود. نه این‌که این انزوا مانع ارتباط باشد، اتفاقاً برعکس، خود نوعی وسیله ارتباطی با سیگنال‌هایی مشخص است. و هر چقدر که منحصربه‌فردتر باشی منزوی‌تر می‌شوی و البته انزوایی منحصربه‌فرد! انزوای هرکس شکل خاص خود را دارد و از روزی که هنرهای زیبا افتتاح شده این زایشِ انزوا آغاز شده و هنوز هم به اشکال مختلف بازتولید یا متولد می‌شود.

سنگ و سایه

8,500 تومان
داستان سنگ و سایه گونه‌ای یارکشی پیش از بازی بود که از هر بازی‌ای زیباتر می‌نمود و کودک می‌خواست که بازی هرگز آغاز نشود، همچنان ایستاده باشند پشت به مهتاب، چشم به سایه‌ها که بر زمین افتاده بودند. چنین نمی‌شد. سردسته‌ها سنگ به سایۀ دلخواه خود می‌انداختند و یارگیری آغاز می‌شد. گاه پیش می‌آمد که سنگ بر سایۀ کودک می‌ماند اما او از جا تکان نمی‌خورد. دلش می‌کشید سنگ پیوسته در راه باشد و سایه در خنکای خاک مهتاب گرفته، بماند. شیوۀ دیگر برای یارگیری، «چُرچُر، دست پُر» بود. بدین گونه که سردسته‌ها در کنار هم می‌ماندند و بچه‌ها دست به گردن هم انداخته دور می‌شدند و با هم می‌خواندند که یکی ماه باشد و دیگری ستاره، یا یکی آسمان باشد و دیگری آفتاب. پس از اینکه «واخواندن» انجام می‌گرفت، دوتایی به سردسته‌ها نزدیک می‌شدند، می‌گفتند: «چُرچُر» سردسته‌ها می‌گفتند: «دست پُر!» می‌گفتند: «کی می‌خواهد ماه؟ کی می‌خواهد ستاره؟». (ازمقدمۀ کتاب ) نشر ققنوس از محمدرضا صفدری پیش از این کتاب «من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم» را منتشر کرد که برندۀ رمان برگزیده سال 81 منتقدان و نویسندگان مطبوعات و

کوچه پریدخت

2,200 تومان
ببین روشنک‌جان، این کوچه‌ای که الآن آسفالت شده، قبلاً خاکی بود، کوچه پریدخت. این جوب آبی که این وسط ساختن و خشکه، قبلاً نبود، اما یک راه‌آب باریک بودش که می‌رفت ته این پارکی که قبلاً خاکی بود و ما توش گُل‌کوچیک بازی می‌کردیم. اون ساختمون شیشه‌ای که می‌گی شبیه ساختمون‌های فضاییه، قبلاً یه خونه آجری بود که توش حوض داشت و چند تا درخت انجیر و خرمالو، درست کر خونه بغلیش، همون آجریه رو می‌گم، اون خونه رسول‌ایناست، شیشه‌اییه هم خونه ماست.
قدیما، خیلی سالای پیش توی اون زمین خاکی، بچه‌های محل وول می‌خوردن. فوتبال بازی می‌کردیم، تیله‌بازی، هفت‌سنگ، دخترا لی‌لی بازی می‌کردن. اما حالا که پارک شده و این همه وسیله هم توش داره، پرنده هم پر نمی‌زنه. اون موقع‌ها عصر که می‌شد رسول با سنگ می‌زد به شیشه ما، می‌پریدیم توی کوچه می‌رفتیم تو اون زمین خاکی و تا شب که با کتک و داد و دعوا می‌کشیدنمون تو خونه، بازی می‌کردیم. بابای رسول مغازه عطاری داشت، اون مغازه‌ای که اون‌جاست و کرکره‌هاش پایینه، همونه. بزرگ‌تر که شدیم با رسول هفته‌ای یه بار می‌رفتیم سینما، یه فیلم می‌دیدیم و تا یه هفته بعدش هزار بار جای هنرپیشه‌هاش بازی می‌کردیم. از فیلمای فارسی گرفته تا «وسترن» و هندی و «بروس لی». خلاصه هر چی که بود. کم‌کم من شدم عشق فیلم، هفته‌ای چند بار می‌رفتم سینما و بعدش می‌اومدم واسه رسول تعریف می‌کردم.