انقلاب زیست‌بومی صلح با کره‌ی زمین

140,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب انقلاب زیست بومی اثر جان بلامی فاستر

فرانسیس فوکویاما، نویسنده و تحلیلگر لیبرال، سی سال پس‌از مدعایش مبنی بر اینکه لیبرال دموکراسی بهترین و کامل‌ترین نظریه برای اداره‌ی جامعه است، در گفت‌وگویی عجیب اعتراف به اشتباه کرده و گفته که برای نجات انسان و جهان نیاز مبرم داریم به جنبشی سوسیالیستی. این نیاز مبرم سال‌هاست که بر همگان روشن شده و به جز سرمایه‌داران و جیره‌خوارانشان، هرآنچه بر زمین و انسان آوار شده نشان می‌دهد که یا باید هرچه زودتر از شر سرمایه‌داری و نئولیبرالیسم خلاص شویم یا اینکه پایان مرگبار جهانمان را بپذیریم.
کتاب «انقلاب زیست‌بومی: صلح با کره‌ی زمین» روایتی تحلیلی و آینده‌نگر از همه‌ی بلایایی‌ست که بر سر زمین عزیزمان و همه‌ی موجوداتش آمده و اگر فکری به حالش نکنیم، پایانی محتوم و دردناک در انتظارمان است.
جان بلامی فاستر، پژوهشگر و نظریه‌پرداز مارکسیست که همواره تحقیقات بزرگی درباره‌ی محیط زیست جهان انجام داده است، این بار در «انقلاب زیست‌بومی» بر الزام همبستگی عمومی و جهانی برای نجات جهان پافشاری می‌کند و می‌نویسد که این کار باید خیلی سریع هم اتفاق بیفتد، چون به گفته‌ی او و بر اساس پژوهش‌های عظیم انجام شده، فرصت بسیار کمی برای نجات جان خودمان و زمین باقی مانده است.
نگاهی سرسری به محیط اطرافمان، بحران‌های آب، خاک و هوا و انبوهی مشکلات ریز و درشت برآمده از دل این بحران‌ها که فقط و فقط سرمایه‌داری و سرمایه‌داران موجب آن شده‌اند، نشان می‌دهد که وضعیت به چه حدی وخیم و بغرنج است.
انقلاب زیست‌بومی دعوتی‌ست به خشمی بزرگ، جهانشمول و همه‌گیر که باید درون همه‌ی ما شعله‌ور شود تا بتوانیم خودمان و جهانمان را نجات دهیم.
این کتاب شرح، توصیف و نقشه‌ی راهی‌ست در راستای بازتنظیم رابطه‌مان با طبیعت برای رسیدن به صلح با کره‌ی زمین، صلحی که ممکن نمی‌شود مگر با نابودی کامل سرمایه‌‎داری.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

انقلاب زیست‌بومی صلح با کره‌ی زمین

نویسنده
جان بلامی فاستر
مترجم
محسن صفاری
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 426
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1400
سال چاپ اول ——
موضوع
جغرافیا
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786007405703
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “انقلاب زیست‌بومی صلح با کره‌ی زمین”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ته جدولی‌ها 2/ راز هفت گل‌به‌خودی

215,000 تومان

در بخشی از کتاب ته جدولی‌ها 2: راز هفت گل به خودی میخوانیم:

بهش گفتم چرا می‌خوای النا رو ببری توی تیم خودتون؟‌ چشم‌های النا چهارتا شد. انگار که سوال خیلی بدی کردم. لوسین خندید. البته دست و پا شکسته گفته بودم چون انگلیسیم زیاد خوب نیست. البته لوسین کاملاً متوجه سوالم شد چون گفت: «اُ‌لَلَه!». بهش نگاه کردم و سعی کردم بفهمم منظورش چیه. نمی‌دونستم اُ‌لَلَه یعنی چی. شاید یعنی جوابت رو نمی‌دم یا هر کی رو دلم بخواد می‌برم تیم خودمون یا شاید اصلاً یعنی به تو مربوط نیستش. شایدم اصلاً معنای خاصی نداره. خلاصه این که گفت و رفت. النا نگام کرد. پرسید:‌ «این چه سوالی بود پرسیدی؟» گفتم: «چی شده حالا؟ مگه فقط تو حق داری با لوسین حرف بزنی؟» النا با تعجب نگاهم کرد.
سفارش:1
باقی مانده:1

بیست: رمان ترک سیگار

49,000 تومان
سیگار، ماده‌ی دخانی اعتیاد‌آوری است که معتادان را از نظر روانی به خود وابسته می‌کند. دود کردن‌اش باعث بروز عفونت‌های ریوی - ذات‌الریه و برونشیت -، سرفه‌ی مزمن، عفونت گوش، انواع سرطان‌ها - به خصوص سرطان ریه - بیماری قلبی و ... می‌شود. اکثر قریب به اتفاق سیگاری‌ها روزی از بهترین روزها از خواب بیدار شده و تصمیم می‌گیرند ترک کنند، ولی پس از گذشت چند ساعت یا چند روز دوباره دود کردن‌اش را از سر می‌گیرند. اما شاید با خواندن کتاب «بیست / رمان ترک سیگار» راحت‌تر بتوانند از شر این ماده‌ی مخدر کشنده خلاص شوند. ریچارد بیرد، نویسنده‌ی بریتانیایی که در اکثر آثارش تحت تاثیر آموزه‌های گروه اولیپور (کارگاه ادبیات بالقوه) است، اولین رمان‌اش را در قالب خاصی نوشته است. او برای ایجاد الگوی ذهنی مشابه فردی سیگاری محدودیت‌های خاص و ساختاری برای خودش ایجاد کرد. کتاب، قصه‌ی بیست روز نخست تلاش راوی داستان (گرگوری سیمپسون) برای ترک سیگار پس از کشیدن بیست نخ سیگار در روز به مدت ده سال را روایت می‌کند. راوی تصمیم می‌گیرد هر بار هوس دود کردن سیگار می‌کند، با نوشتن دست‌های‌اش را مشغول کاری کند و چون موقعی که هوس سیگار می‌کند دست به قلم می‌شود، هر چه می‌نویسد درباره‌ی این ماده دخانی است: «دکتر ویلیام بارکلی می‌گفت، حواست را پرت کن. سرگرمی جدیدی پیدا کن. دست‌هایت را مشغول نگه دار. فکرش را از سرت بیرون کن. در مکان‌های عمومی وقت بگذران. کل روز خودت را خیلی خیلی مشغول نگه دار.»

آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد (کپی)

3,400 تومان
مجموعه‌ای از سروده‌های شاعر معاصر، سید مرتضی نجاتی، در کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد گرد آمده‌اند تا آینه‌ای تمام‌نما از آخرین دستاوردهای ارزشمند شعر معاصر فارسی باشند. این شعرهای نو و سپید دربردارنده‌ی مضامین بکر شاعرند و با هنرمندی وی در کاربرد زبان و ابزار شعر همراه شده‌اند. مطالعه‌ی این مجلد از مجموعه کتاب‌های جهان تازه‌ی شعر را به تمامی مخاطبان و مشتاقان شعر معاصر ایران پیشنهاد می‌کنیم.

درباره‌ی کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد

آن‌چه بیش از هر چیزی در کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد به چشم می‌خورد، آمیزه‌‌ی عشق با تمامی اتفاقات و لحظات زندگی است؛ از سفره‌ی هفت‌سینی که چیده نشده تا میل‌های بافتنی مادر! البته عشقی که در لابه‌لای سروده‌های این مجموعه‌ی شعر می‌بینیم، از نوع عاشقانه‌هایی نیست که معمولاً در اشعار کهن یا نو دیده‌ایم. عشقی که سید مرتضی نجاتی در شعرهای خود به مخاطب نشان می‌دهد، بیشتر با نوعی عصیان، اعتراض و یا حتی کنایه‌های تلخ همراه است که به جای خالی عشقی ازدست‌رفته اشاره دارند. از همین ابتدا به شما اطمینان می‌دهیم، مطالعه‌ی این مجموعه‌ی شعر تجربه‌ای کاملاً متفاوت را در دنیای ادب و هنر برایتان رقم خواهد زد. اشعاری که در کتاب حاضر گرد آمده‌اند نه از محور ثابت زمانی و نه از نقطه‌ای پایدار به‌عنوان مکان برخوردارند. اصولاً شعر برای زیبا بودن به زمان و مکان نیازی ندارد اما به نظر می‌رسد بخش گسترده‌ای از سروده‌های کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد حاصل گشت‌وگذار خیالی شاعر در زمان‌ها و مکان‌های گوناگون‌اند. شاعر از اشاره به وقایع اجتماعی و تاریخی غافل نبوده و گریزی نیز به جنگ هشت‌ساله و مصائب آن زده است. البته این کار را هم به روش ویژه‌ی خود انجام داده، به طوری که مخاطبان ادبیات دفاع مقدس، به‌خوبی متوجه نگاه متمایز و تصویرسازی‌های متفاوت نویسنده نسبت به شاعران دیگر خواهند شد. به لحاظ قالب اشعار نیز باید یادآور شویم، سروده‌های این دفتر به روش شعر نو و سپید پدید آمده‌اند. البته انتخاب چنین قالبی با مضامین بدیع و هنجارشکنی سید مرتضی نجاتی در تصویرآفرینی‌هایش، در تناسب کامل قرار می‌گیرد و گزینش هوشمندانه‌ای به نظر می‌رسد. اشعار این مجموعه هر کدام به سفری در عمق احساس شاعر می‌مانند که دغدغه‌ها، واگویه‌های درونی و باورهای او را به مخاطبان نشان می‌دهند.‌ این اشعار هم به لحاظ لفظ و هم از جهت معنا، سروده‌هایی چندلایه هستند که به خواننده اجازه می‌دهند در هر بار خوانش خود، برداشت و تفسیر متفاوتی از این اشعار داشته باشند. به عبارت دیگر، اشعار کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد هرگز کهنه نمی‌شوند و در هر مرتبه‌ای که آن‌ها را مطالعه می‌کنید، چهره‌ی جدیدی از خود را به نمایش می‌گذارند. به این ترتیب، زمان به هیچ روی نمی‌تواند گَردی از کهنگی بر چهره‌شان بنشاند. اگر به دنبال اشعاری هستید که حکایت از دغدغه‌مند بودن شاعر خود داشته باشند، مشخصه‌های ادبی را در زیباترین حالت خود نشان بدهند، عشق را به‌عنوان جوهره‌ی اصلی خودشان به نمایش بگذارند و نماینده‌ی چهره‌ی حقیقی شعر معاصر باشند، پیشنهاد ما به شما مطالعه‌ی اثر حاضر خواهد بود. پدید آمدن چنین مجموعه‌ی شعری در سال‌های اخیر نشان می‌دهد، برخلاف باور بسیاری از صاحب‌نظران، شعر و ادب معاصر فارسی دوران افول و زوال خود را طی نمی‌کند، بلکه اوج گرفته و با تغییراتی در زبان و مضمون، دوران تازه‌ای از حیات خود را آغاز کرده است؛ دورانی که خبر از آینده‌ای روشن و پربار می‌تواند به جامعه‌‌ی ادبی بدهد. نشر چشمه چاپ و انتشار کتاب آوازهای زنی که از گرامافون می‌آمد را به عهده داشته و آن را به‌عنوان مجلد بیست‌و‌چهارم مجموعه‌ی جهان تازه‌ی شعر به ادب‌دوستان و مخاطبان شعر معاصر عرضه کرده است.

کارآگاه سیتو و دستیارش چین‌می‌ادو 9/ یک داستان خیلی مغناطیسی

70,000 تومان

معرفی کتاب کارآگاه سیتو و دستیارش چین می ادو 9 اثر آنتونیو ایتوربه

در بخش پرونده های عجیب، مرموز و خیلی سخت، آرامش حکم فرماست. کارآگاه سیتو دانش نامه ی کارآگاه های بزرگ را می خواند که در آن عجیب ترین پرونده های مشهورترین کارآگاه ها را نوشته اند. یک روز هم کسی داستان های کارآگاه سیتو را در این کتاب می نویسد. سروان چین می ادو با یک جورچین چینی ور می رود. - کارآگاه! می خواهی توی چفت کردن تکه های این جورچین کمکم کنی؟ - نه، ممنون. الان فقط می خواهم دندان هایم را روی یک املت سیب زمینی چفت کنم. اما در کلانتری مرکزی، آرامش هیچ وقت خیلی طول نمی کشد.
اگر پای گم‌شدن بزرگ‌ترین آهن‌ربای طبیعی جهان، یعنی یک تخته‌سنگ چندهزار کیلویی در میان باشد، اصلاً عجیب نیست اگر باز هم بروند سراغ کارآگاه سیتو و دستیارش، چین‌می‌ادو و از آن‌ها کمک بخواهند!
سفارش:0
باقی مانده:1

بگذارید میترا بخوابد

3,300 تومان

معرفی کتاب بگذارید میترا بخوابد

کتاب بگذارید میترا بخوابد نوشته‌ی کامران محمدی، با موضوعی روان‌شناختی، داستان آدم‌هایی را به تصویر می‌کشد که وجه اشتراک زندگی‌شان عشق، خیانت و فراموشی‌ است. این رمان از سه داستان هم راستا تشکیل شده که می‌توانید در هر یک از آن‌ها حضور یکی از این عناصر را پررنگ‌تر بدانید: خواهر و برادری به نام ایوب و ماریا که اتفاقی در گذشته زندگی آن‌ها را تحت تأثیر قرار داده و به فراموشی سپرده شده است.  در این اثر داستان عاشقانه‌ی ماریا و هیوا و ایوب متأهل که همزمان با سه زن به نام‌های میترا، شهرزاد و ستاره در ارتباط است را می‌خوانید. میترای 42 ساله که زنی تودار است و کمتر حرف می‌زند و متفاوت با زن‌های دیگر رفتار می‌کند با ایوب ارتباط دارد. ایوب همسر ستاره، علاوه بر میترا، با شهرزاد هم در ارتباط است. ستاره زنی معمولی است و شوهر و زندگی‌اش را دوست دارد. «بگذارید میترا بخوابد» دومین جلد از سه گانه کامران محمدی است. این داستان دومین اثر از این مجموعه محسوب می‌شود که نخستین جلد آن پیش از این با عنوان «آن جا که برف‌ها آب نمی‌شوند» از سوی همین ناشر منتشر شده است. از روی این کتاب در سال 1394 فیلمی هم ساخته شده که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. این اثر رمانی محسوب می‌شود که یک نویسنده‌ی مرد با رویکردهای روان‌شناختی خود، پیرامون افکار، احساسات و رفتارهای زنان نگاشته است. این رمان شش شخصیت اصلی دارد که رابطه‌ی زن‌ها با یکدیگر بیش از رابطه‌شان با مردان اهمیت دارد. متفاوت بودن شخصیت این زن‌ها از جنبه‌های جالب و قابل توجه داستان است و نشان دهنده‌ی جدی گرفتن شخصیت زنان توسط نویسنده می‌باشد. به ویژه آنکه رمان، قصه محور است و روابط علت‌ و معلولی رویدادهای اصلی‌اش، لذت خواندن یک داستان پرفراز و نشیب را دو چندان می‌کند. از ویژگی‌های این رمان زاویه دید نویسنده است. در شرایطی که تقریباً اکثر نویسندگان از زاویه‌ی اول شخص استفاده می‌کنند نگاه کامران محمدی، دانای کل محدود به فرد است که بسیار منحصر به‌ فرد می‌باشد. این سبک روایت داستانی باعث می‌شود تا نویسنده شخصیت‌هایش را به طور کامل مورد بررسی قرار داده و در موقعیت‌های مختلف ذهنشان را زیر و رو کند. نویسنده درباره‌ی این کتاب می‌گوید: «من جنس ماده را بر‌تر می‌دانم و به همین علت شخصیت‌های زن برایم جذاب‌تر هستند. رابطه‌ی میترا و شهرزاد و ویژگی‌های متمایزشان در حین نوشتن برای خودم جالب بود و امید دارم که خانم‌ها از شخصیت‌پردازی زن‌ها درکتاب‌هایم رضایت کافی داشته باشند. در واقع فکر کنم «بگذارید میترا بخوابد» برای ز‌ن‌ها بسیار جذاب‌ باشد، به‌ خصوص که از شش شخصیت محوری کتاب، چهارتایشان زن هستند. البته این همه‌‌ی ماجرا نیست و داستان دیگری در کتاب وجود دارد که به گذشته مربوط است و با طرح مسئله‌ی تجاوز، قصه را پیچیده‌تر خواهد کرد.»

مهماني تلخ

70,000 تومان

در بخشی از کتاب مهمانی تلخ می‌خوانیم

با انگشت جلو را نشان داد. خواستم راه بیفتم که دیدم دنده عقب گرفت و به سرعت آمد طرفم. جلوام که رسید، زد روی ترمز، طوری که لاستیک‌ها چند سانتی روی آسفالت کشیده شدند. سرم را خم کردم و کنار شیشه‌ی نیمه پایین گفتم: « پارک‌وی. » با انگشت شست، صندلی عقب را نشان داد.

وقتی در را باز کردم، زنی که عقب نشسته بود، رفت کنار شیشه. سوار شدم. راننده زد توی دنده. گفت: « حالا تا نیایش بریم. » « من پیاده می شم. » خواستم دستگیره را بکشم که گفت: « بشین، آقاجون. بالاخره یه کاریش می‌کنیم. » برگشته بود. گفتم: « نمی خوام وسط راه تاکسی عوض کنم. » پایش را گذاشت روی گاز و ماشین از جایش کنده شد.

شاید هنوز بیست متر نرفته بود که گفت: « خیلی زود جوش می آری،آقا. » « جوش نمی آرم. گفتم که نمی خوام تاکسی عوض کنم. » « اصلاً اون جا که شما وایساده بودی تا صبح هم کسی سوارت نمی‌کرد. » از توی آینه نگاهی به من انداخت.

بعد سرش را چرخاند طرف مردی که صندلی جلو نشسته بود. گفت: « شما دیدینش، آقا؟ » مرد بی آن که نگاهش کند، گفت: « من اصلاً حواسم به خیابون نبود.» زن گفت: « من دست شونو دیدم. » « آره، منم همون یه دستو دیدم که از لای درخت ها اومده بود بیرون. معلوم می شه شما هم مثل من حواس تون خیلی جَمعه. » گفتم: « می خواستین بیام وایسم وسط اتوبان؟ »

« دیگه آخه شما هم خیلی رفته بودی کنار. تا آدم می اومد بفهمه چی به چیه، پنجاه متر رفته بودجلو. » مردی که جلو نشسته بود، گفت: « اتفاقاً ایشون کار درستی کردن. تو این شهر تا بخوای جوون الکی خوش هست. می زنن به آدم و درمی رن. بعدش هم هیچی به هیچی. جنازه ت افتاده وسط اتوبان. » زن گفت: « آره، واقعاً. » کیفش را که گذاشته بود روی زانویش، باز کرد و دستمالی بیرون آورد

 گفت: « اگه تا پارک وی می رین، من هم می آم. » راننده از توی آینه نگاهش کرد. « تا تجریش هم بخواین می رم. می خوام برم اون جا بنزین بزنم.«من همون پارک وی پیاده می شم.» دوباره توی آینه نگاهش کرد. گفت: «رو چشمم، خانم.» لبخند زد.

کمی بعد، وقتی داشتیم به پل گیشا نزدیک می شدیم، راننده شیشه اش را تا آخر پایین کشید. آرنجش را گذاشت لب پنجره و به ماشین بغلی نگاه کرد که داشت نزدیک ما حرکت می کرد. از پنجره‌ی بازش صدای آهنگ ملایمی به گوش می‌رسید.

گفت: «لامسب، انگار نه انگار پاییز شده. هوا از تابستون هم گرم تره». دست راستش را گذاشت به صورتش. حدس زدم دارد با سبیلش ور می‌رود. باز توی آینه نگاهی به من انداخت. وقتی دید حواسم به اوست، نگاهش را دزدید. با این حال هنوز چشم‌های ریزش پیدا بود.