


انگار کمی مرده بودم
5,500 تومان
داستان درباره مردی است که بر اثر تصادف اتومبیل به کمای موقت فرو میرود و در حالت نیمه بیهوشی، متوجه حرفهای همسرش – گلرخ – میشود و در مییابد که گلرخ قبل از ازدواج با او نامزد داشته است. این مرد که بسیار به همسرش علاقهمند بوده و او را براساس باورهای خودش دوست داشته ناگهان به هم میریزد و احساس میکند بار زندگی و خاطرات گذشته هیچگاه او را رها نمیکند. به همین خاطر به کندوکاو در زندگی گذشتهاش میپردازد. او فرزند پدری سختگیر و زیاده خواه بوده که به دلیل ضعیفالجثه بودن و معایب کودکیاش همیشه مورد تحقیر پدر قرار میگرفته و اکنون حس شرم و نفرت تنها حس باقی مانده در اعماق وجودش دوباره جان میگیرد.
درگیری ذهنی او برای رهایی از خاطرات تلخ کودکی و نیز راز پنهان همسرش باعث سردرگمی هر چه بیشترش میشود. بنابراین به سراغ نامزد سابق همسرش میرود و از دور او را زیر نظر میگیرد اما او را مردی بسیار معمولی مییابد که هیچ ویژگی برای اینکه بتوان از او متنفر بود یا باعث آزارش شد ندارد. با بهرهگیری از یک روانشناس و پاکسازی قدم به قدم ذهنش به این باور میرسد که به هر حال باید از جایی شروع کند و با خاطرات ناراحتکننده گذشتهاش با واقعبینی کنار بیاید. ولی…
مهیندخت حسنی زاده پیشازاین کتابهای «زمانه بیمجنون»، «دویدن میان زندگان»و «از جنس بلور» را نوشته است.
در انبار موجود نمی باشد
انگار کمی مرده بودم
نویسنده |
مهین دخت حسنی زاده
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | ١ |
تعداد صفحات | ١٢٠ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٣٩٢ |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
رمان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | ۱۴۷ گرم |
شابک |
9786005639308
|
وزن | 0.147 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Samaneh Fathi
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
قلعه مرغی؛ روزگار هرمی
شبکههای هرمی و حکایت پولدار شدن. اگه پول داشته باشی همه چیز داری. زن، بچه، همهچی. « قلعه مرغی؛ روزگار هرمی » داستان پسر نوجوانی را روایت میکند که بر اثر حوادثی به سمت شبکههای هرمی کشیده میشود و با اتفاقات غیر قابل پیشبینی روبرو میشود . داستان یک تم اجتماعی دارد و در محلهای از محلههای جنوب شهر ( قلعهمرغی ) میگذرد : « پول خوشبختی نمیآره. همه میدونن. برو از هر کسی میخواهی بپرس. مگه همین اصغر نبود. اون همه پول پیدا کرد، آخرشم اون جور شد. » اصغر مقنی را همه میشناختند.
چند سال پیش سمت قزلقلعه، موقع چاه کنی خورده بود به یک زیر خاکی. توی یک چشم به هم زدن زندگیاش زیر و رو شد. زبان بسته از بس ذوق زده شده بود، چنان ریخت و پاشی کرد که سال نشده به خودش آمد، دید همان یک زنی هم که داشت از چنگش درآمده و خداحافظ.
- برندهی جایزهی بهترین رمان اول بنیاد هوشنگ گلشیری ۱۳۹۱
بانوی پیشگو
چند داستان کوتاه (همراه با تحلیل – 4)
برای پیرهنت میمیرند
من و محمد فری
مردهها در راهند
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.