اوستا 4 جلدی

2,250,000 تومان

معرفی کتاب اوستا 4 جلدی

« اوستا » کارنامه ی باستانی ایرانیان است. کتابی آیینی، اخلاقی و ادبی است. گفتار زرتشت پیامبر باستانی ایران که پیامش پندار، گفتار و کردار نیک بود و بهروزی انسان در نبرد با اهریمن جهل و دروغ وکید.ابراهیم پورداوود از بزرگترین دانشمندان ایرانی است که در نشر فرهنگ ، زبان و ادبیات پیش از اسلام ، اشتیاق نشان داد و سال های سال به پژوهش و کاوش در آن پرداخت .

ایشان در سحرگاه آدینه 20 بهمن 1264 خورشیدی در سبزه میدان رشت در خانه ای که تا چند سال پیش ، دبستان عنصری نام داشت ، تولد یافت ، پدرش ، حاجی داوود ، بازرگان و ملاک بود و خانواده اش در رشت ، داوودزاده شهرت داشتند و هوشنگ اتحادیه ی مادر او را در خانواده مجتهدی بزرگ می داند ایشان در یکی از بزنگاه های تاریخی ملت ایران به دنیا آمد و تأثیر فوق العاده ای بر رشته ی ایران شناسی گذاشت و در چهره اش می گفتی کتیبه های کهن ایرانی تصویر می شد شگفتا از این سرزمین دیر پای و باستانی که هر وقت در تنگنایی گرفتار می شود فرزندی از آن برمی خیزد که یک تنه چون ققنوس از خاکستر تاریخ سربر می افرازد و امید دل ایرانیان می شود و چون آرشی که یک تنه مرزهای نورانی دانش را در می نوردد .

اوستا نام فراگیر مجموعهٔ کهن ترین نوشتار و سروده های ایرانیان است، که همانا دانشنامهٔ ایرانیان بوده و در روزگار باستان بیست و یک نسک (کتاب) داشته و هم اکنون دارای پنج بخش است. بخش های اوستا بر این پایه اند: یسنه که سخنان زرتشت، شناخته شده با نام گاهان در آن گنجانده شده، یشت ها (سرودهای نیایشی)، وندیداد، ویسپرد و خرده اوستا.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

اوستا 4 جلدی

نویسنده
ابراهیم پورداود
مترجم
———
نوبت چاپ 6
تعداد صفحات 2410
نوع جلد زرکوب
قطع وزیری
سال انتشار 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
تاریخ ایران
نوع کاغذ ———
وزن 4240 گرم
شابک
9786003760394

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 4.240 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “اوستا 4 جلدی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب بهترین داستان های کوتاه (گارسیا)

425,000 تومان
معرفی کتاب بهترین داستان های کوتاه (گارسیا) گابریل خوزه گارسیا مارکز (۱۹۲۷-۲۰۱۴)، نویسنده کلمبیایی برنده نوبل ادبیات است. این کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه مارکز است. داستان ها و مضمون آن ها به شرح زیر است:۱-بعد از ظهر باشکوه بالتاسار: در مورد مردی که زیباترین قفس دنیا را ساخته است. ۲-تشییع جنازه مادر بزرگ: داستان در مورد روزهای آخر زندگی زنی است که رئیس قبیله ای مادر سالار است. ۳-کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد: سرهنگی که ۱۵ سال منتظر نامه دریافت مستمری خود است. ۴-تسلیم سوم: پسری که مرده اما مادرش جسم او را زنده نگه داشته است. ۵-روی دیگر مرگ: پسری که به مرگ برادر دوقلویش فکر می کند. ۶-اوا درون گربه خود: زنی که از زیباییش عذاب می کشد. ۷-اندوه سه خوابگرد: زنی منزوی درون یک خانه که تصمیم می گیرد از جایش تکان نخورد. ۸-زنی که ساعت ۶ می آمد: در مورد زنی که هر روز ساعت ۶ به کافه ای می رود که کافه دار عاشقش است. ۹-چشم های سگ آبی رنگ: دختر و پسری که هر شب به خواب هم می روند. ۱۰- کسی این گل سرخ ها را به هم ریخته: در مورد روحی که هنوز در این دنیا باقی مانده است. ۱۱- شب تلیله ها: ۳ نفری که تلیله ها چشمشان را درآورده اند. ۱۲- زیباترین غریق جهان: مرد غرق شده ای که آب او را به یک روستا می آورد. ۱۳- پیرمرد فرتوت با بال های عظیم: فرشته ای که به درون آدمیان آمده است. ۱۴- بلاکامان نیک جادو جنبل کار: ۲ مرد اهل جادو. ۱۵- آخرین سفر کشتی اشباح: پسری که همیشه در ماه مارس یک کشتی سیاه بزرگ را می بیند اما کسی حرفش را قبول نمی کند. ۱۶- مرگ مدام در فراسوی عشق : مردی که چند ماه مانده به پایان زندگی اش با یک دختر زیبا برخورد می کند. ۱۷- رد خون توی برف: یک زوج جوان پولدار در سفر ماه عسل. ۱۸- نور مثل آب است: ۲ برادری که به جای جایزه مدرسه خواستار قایق و لوازم غواصی هستند. ۱۹- فقط اومدم یک تلفن بکنم: زنی که به یک تیمارستان می رود تا به شوهرش زنگ بزند و تاخیر خود را اعلام کند. ۲۰- سفر خوش آقای رئیس جمهور. ۲۱- ماریا دوس پراسه رس: زنی که تدارک تشییع جنازه اش را می بیند. ۲۲- رویاهایم را می فروشم: زنی که خواب واقعی می بیند. ۲۳- ارواح ماه اوت: خانه ای که گفته می شود پر از ارواح است. ۲۴- قدیس: مردی که قصد دارد ثابت کند دختر مرحومش یک قدیس است. ۲۵- ترامونات: باد مرگ زا. ۲۶- زیبای خفته در هواپیما. ۲۷- وقتی باد بدبختی بوزد: دختری که مادربزرگش به خاطر بدهی اش او را مجبور به همخوابی با همه مردها می کند.

فسقلی جلد 40، شیری شیرینه

7,000 تومان
این کتاب، دربرگیرنده‌ی 15 داستان جذاب است که شخصیت اصلی هر یک از آن‌ها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا می‌خورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا می‌کند؛ خجالتی است؛ خبرچینی می‌کند؛ جیغ و داد راه می‌اندازد و... این داستان‌ها به‌گونه‌ای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می‌کند و متوجه زشتی کارش می‌شود. این کتاب برای کودکان پیش‌دبستانی و سال‌های اول و دوم دبستان منتشر شده و در اختیار آنان قرار گرفته است.

سیبی و 2 آینه (در مقامات و مناقب عارفان فره‌مند)

415,000 تومان
کتاب "سيبي و دو آينه؛ در مقامات و مناقب عارفان فره‌مند" نوشته‌ي "قاسم هاشمي‌نژاد" است. اين کتاب در چهار بخش با عنوان‌هاي سرنگاشت، روايت‌ها، کمينه‌ها و گزيده‌گويي‌ها به شرح زندگي، آثار و عقايد عارفان بزرگي همچون حسين منصور حلاج، بايزديد بسطامي، ابراهيم ادهم، رابعه ادويه، ابوسعيد ابي‌الخير و ابوبکر بلخي پرداخته است. در توضيح پشت جلد کتاب آمده است: "تمثيل سيبي و آينه از يک عارف قرن هفتمي سالکان را وسيله توضيحي گشت براي بيان حقيقت توحيد عارفان فره‌مندي که پايگاه و نکوانگاري آن‌ها مبناي اين دفتر شده است. اگر از گوناگوني نام‌ها بگذريم که هم سبب شناسايي و هم سبب تمايز آن‌هاست در واقع داريم از يک تن واحد از يک روح رهائي يافته سخن مي‌گوييم.

عشاق نامدار

425,000 تومان
کتاب عشاق نامدار: فرانسه و روسیه اثری است به ترجمه و اقتباس ذبیح الله منصوری و چاپ انتشارات نگاه. اثر حاضر پیش از این در اواخر دهه چهلم شمسی به صورت پاورقی منتشر شده و ماجرای آن از روزهای چهارده سالگی لویی چهاردهم که پسری زیبارو و جذاب بود آغاز می شود، نوجوانی که ناگزیر توجه همه را به خود جلب می کرد تا آن جا که مادرش دستور داد تا او دیگر با هیچ زنی در اتاق خود تنها نباشد؛ اما جایی خارج از چهاردیواری قصر، پسر با دختر باغبان دیدار کرد و این دیدار حسی را در پسر برانگیخت که موجب شد رابطه ای مهرآمیز میان او و دخترک سربگیرد. بعد از کشف این رابطه تنها بودن پسر با هر زنی در هرجایی ممنوع شد و دختر باغبان از قصر اخراج و پیش خاله اش فرستاده شد. اما این منع حضور زنان به تنهایی در کنار لویی مدت زیادی دوام نیاورد زیرا مادر ترسید پسرش دچار مشکل گردد و نسبت به زنان بی مهر شود. ماجرا همین گونه پیش می رود تا جایی که پسر به تخت سلطنت تکیه می زند و صاحب فرزند می شود، فرزندی که قرار است نائب السلطنه او باشد کسی که در اصیل زادگی و حیا بسیار عقب تر لویی چهاردهم است… . . .