اکنون ميان دو هيچ (مجموعه اشعار)

220,000 تومان

اکنون میان دو هیچ مجموعه‌ای از اشعار «فریدریش نیچه» فیلسوف و شاعر بزرگ آلمانی به شمار می‌آید. در حقیقت کتاب حاضر، اشعار فیلسوفی را دراختیارتان قرار می‌دهد که افکار و اندیشه‌هایش تأثیر بسیار عمیقی بر فلسفه‌ی غرب و حتی تاریخ اندیشه‌ی مدرن گذاشته است؛ با این اوصاف خواندن اشعار چنین فردی خالی از لطف نیست.
وی در اشعارش معمولاً به موضوعاتی مانند خیر و شر، افول مذهب در جامعه‌ی مدرن و مفهوم ابر انسان می‌پردازد و با بهره‌گیری از استعاره، تمثیل و بازی‌های زبانی، تصویری عمیق از زندگی و پدیده‌های آن ارائه می‌دهد.

با مطالعه‌ی کتاب «اکنون میان دو هیچ» شما نیز به این نتیجه می‌رسید که نیچه شاعر توانمندی بوده است؛ اما او خودش را علی‌رغم تمام توانایی‌ها به هیچ‌وجه شاعر نمی‌دانست و از شعر به عنوان بهانه‌ای برای انعکاس افکار و اندیشه‌هایش استفاده می‌کرد. در تمامی سطور این کتاب، شما نیز به وضوح این موضوع را درک می‌کنید؛ چرا که در جای جایِ «اکنون میان دو هیچ»، افکار نیچه‌ی فیلسوف بر نیچه‌ی شاعر چیره می‌شود.

این مجموعه شعر خواندنی به بخش‌های مختلف «اشعار نوجوانی و جوانی»، «آوازهای شاهزاده‌ی دربدر»، «اندرزها و حکمت‌ها»، «هزل، نیرنگ و انتقام»، «مستانه‌سرایی‌های دیونیزوسی» و «پاره‌هایی از مستانه‌سرای دیونیزوسی» تقسیم شده‌است و این بخش‌بندی به شما کمک می‌کند درک درست‌تری نسبت به اشعار وی داشته باشید.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789647468114 دسته: , , برچسب: , ,
توضیحات

اکنون ميان دو هيچ

نویسنده
فريدريش ويلهلم نيچه
مترجم علي عبدالهي
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 300
نوع جلد
رقعی
قطع
شومیز
سال نشر 1380
سال چاپ اول ——-
موضوع
داستان
نوع کاغذ ——-
وزن
345گرم
شابک
9789647468114

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.345 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “اکنون ميان دو هيچ (مجموعه اشعار)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

رومیان باستان

11,000 تومان
تاریخدانان و باستانشناسان از میان همه تمدن‌های گمشده درباره روم بیش از دیگران آگاهی دارند. آن هم به این علت است که فرهنگ رومی‌ها بسیار دیرپا بود. دست کم از قرن هفتم پیش از میلاد، دولتشهر کوچکی به نام رم در نزدیکی ساحل غربی ایتالیا وجود داشت، قلمرو کوچکی که در آغاز شاهان بر آن فرمان می‌راندند و سپس در قرن ششم پیش از میلاد شکل حکومتی جمهوری در آن بنا نهاد‌ه شد. جمهوری روم طی چندین قرن بعدی به شکلی تهاجمی بسیار فراتر از مرزها‌ی ایتالیا گسترش یافت و با آمیزه‌ای از چیرگی، هراس‌‌افکنی و سیاست همه سرزمین‌های اطراف دریای مدیترانه را به کام کشید. سرانجام در قرن‌های پنجم و ششم میلادی این امپراتوری فرو پاشید با این حال بخشی از امپراتوری روم به حیات خود ادامه داد. چرا که این تنها بخش غربی امپراتوری بود که سقوط کرده بود، بخش شرقی آن با نام امپراتوری بیزانس تقریباً یک هزار سال دیگر دوام آورد. کتاب رومیان باستان، حوادث مربوط به نحوه شکل گیری و اضمحلال این امپراتوری را پی می‌گیرد.

نگاهی به فلسفه

379,000 تومان
کتاب نگاهی به فلسفه (سبک کردن بار سنگین فلسفه) نوشته دونالد پامر ترجمه عباس مخبر توسط انتشارات مرکز با موضوع فلسفه، فلسفه غرب، تاریخ فلسفه به چاپ رسیده است. ویتگنشتـاین در جـایی گفته اسـت می‌تـوان کل یـک کتـاب فلسفـه را فقط با استفـاده از لطیفـه نوشـت. اثر حاضـر چنین کتابی نیسـت و بـا تاریخ فلسفـه همچـون یک لطیفه برخورد نمی‌کند. این کتـاب فلسفـه را سنگیـن نه، اما جدی می‌گیرد. همان‌طور که عنوان فرعی کتاب نشان می‌دهد، هدف آن است که بار سنگین فلسفه قدری سبک شود. معرفی مباحث کتاب نگاهی به فلسفه فیلسوفان پیش سقراطی (قرن های ششم و پنجم) دوره آتنی قرن های پنجم و چهارم دوره های هلنیستی و رمی قرن چهارم تا قرن چهارم فلسفه قرون وسطا و رنسانس قرن پنجم تا قرن پانزدهم خردگرایی قاره ای و تجربه گرایی انگلیسی قرن های هفدهم و هجدهم فلسفه پساکانتی و قاره قرن نوزدهم عمل گرایی سنت تحلیلی و سنت پدیدارشناختی و پیامدهای اش قرن بیستم سنت پیدیدارشناختی و پیامدهای اش

دولت و دیوار (افول حاکمیت)

65,800 تومان
چرا دقيقا بعد از گذشت سه دهه از زمان برگزاري جشن‌هاي بين‌المللي به مناسبت فروريختن ديوار برلين، خيل عظيم دولت ‌ـ‌ ملت‌ها در کار گسترش ديوارهايي در مرزها يا نزديک مرزهاي خويش‌اند؟ آخر در زمانه‌ي ما که سرتاسر کره‌ي زمين به هم متصل شده و با توجه به اين‌که عموم قدرت‌هاي مدرن متأخر در مقابل مسدودسازي فيزيکي تأثيرناپذير شده‌اند، چه نيازي به ديوار کشيدن است؟ ديوارها چگونه به تقويت تصويري آرماني اما ساختگي از استقلال و حاکميت ملي کمک مي کنند و تا چه حد مايه‌ مستحکم بودن تصويرهاي خيالي و موهوم از مليت مي‌شوند؟ کارکرد نمادين و مادي و رواني ديوارهاي جديد چيست؟ وندي براون نظريه‌پرداز سياسي و استاد دانشگاه برکلي است و در زمينه‌‌ي نظريه‌ي سياسي مابعد فوکويي، مطالعات انتقادي حقوق و نظريه‌ي فمينيستي کار مي‌کند و موضعي مابين مارکس و فوکو دارد.

شش ملکه مصری

375,000 تومان
در جهان باستان زنانی بودند که بر سرزمین مصر حکم می‌راندند؛ مرنیث، نفروسوبک، حتشپسوت، نفرتیتی، تاوسرت و کلئوپاترا. این زنان در سایه کاردانی و فراستشان از فرصتی که سرنوشت در اختیارشان گذاشته بود بهره گرفتند و تا سالها صلح را در سرزمین مصر برقرار کردند و نام خود را جاودانه ساختند. این کتاب شرح حیات سیاسی این شش ملکه مصری است که به رغم مشکلات و بی‌مهری‌های روزگار، بر سریر قدرت تکیه زدند و مصر را از بحران‌هایی بزرگ نجات دادند و از مهلکه‌های تاریخی گذراندند. . . .

ماشین بازی جلد 20

15,000 تومان
ماشین بازی جلد 20 نویسنده امیلی بومون مترجم راضیه خوئینی نوبت چاپ ——- تعداد صفحات 16 نوع جلد شوميز ـ

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت