ایالات متحده و ایران(و تأثیر مصدق بر روابط دوجانبه)
5,200 تومان
این پژوهش تحلیلی از روابط ایالات متحده و ایران در قرن بیستم، با توجه ویژه به بحران ملی شدن تأسیسات نفتی بریتانیا در نیمه قرن، ارائه میکند. از اینرو، کارنامه محمد مصدِ را در کانون توجه خود قرار میدهد، که طی این سالها برای رهایی کشورش از نفوذ بیگانه مبارزه کرد و خاطرهاش تا انقلاب ایران همچنان بر مناسبات واشنگتن و تهران سایه افکند. سایه محمد مصدِ سرانجام رنگ باخته است. امروزه نخستوزیر پیشین و ملیگرای ایران در مقایسه با آن دسته از هموطنانش که جمهوری اسلامی را برپا ساختند بیآزار بهنظر میآید.
اما اهمیتی که او برای چند دهه در تفکر رسمی پیدا کرد اغلب از سوی ناظران سطحینگر روابط ایالات متحده و ایران نادیده گرفته میشد. در سراسر این کتاب دیدگاههای غربی در باره ایران و ایرانیان (و به طور ضمنی در باره سایر ملل غیرغربی)، که رفتار در مناسبات بینالمللی را تحت تأثیر قرار داد ــ و هنوز هم تحت تأثیر قرار میدهد ــ مورد بررسی قرار میگیرد.
فقط 2 عدد در انبار موجود است
ایالات متحده و ایران(و تأثیر مصدق بر روابط دوجانبه)
نویسنده |
جیمز اف. گود
|
مترجم |
مهدی حقیقتخواه
|
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٣٠٤ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٣٨٩ |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
——
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | ۳۳۱ گرم |
شابک |
9789643114107
|
وزن | 0.331 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
پیام عکس
مفهوم اضطراب (تعمقی ساده با گرایش روانشناختی درباره مسئله گناه موروثی در علم اصول دین)
ناکدبانو
گور به گور
بخشی از کتاب گور به گور
«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، میخندید، تو اون واگنِ دراز هی میخندید، رد که میشد کلههاشون رو برمیگردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی میخندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفتتیرها میخندی؟» گفتم «چرا میخندی؟ برای این که از صدای خنده بدت میآد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکیشون پهلوش نشست، یکیشون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب میرفت. یکیشون باید عقب عقب میرفت، چون که پول دولت پشت هر دونهش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، اینها هم سوار پول دولت شدهاند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمیدونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من میدونم این چیه. «برای همین داری میخندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»ترلان
روانشناسی شطرنج
هنوز که هنوز است روانشناسان جوابی قطعی به این سوالِ قدیمی ندادهاند: استعداد مهمتر است یا تمرین؟ جان واتسون، بنیانگذار مکتب رفتارگرایی، در یکی از کتابهای خود، در ردّ نظریۀ استعداد ذاتی نوشت: "یکدوجین نوزاد سالم، خوشنقش و دنیایی را که خودم تعیین کردهام به من بدهید تا بزرگشان کنم؛ من تضمین خواهم کرد که هر کدام را به طور تصادفی انتخاب کنم و به او آموزش بدهم تا صرفنظر از استعدادها، علایق، تمایلات و قابلیتهایش، و شغل و نژاد اجدادش، تبدیلش کنم به هر قِسم متخصصی که بخواهم اعم از پزشک، وکیل، هنرمند، تاجر عمده، و، بله، حتی دزد و گدا.
" روانشناسان به خیلی از سوالات دیگر هم هنوز جواب قطعی ندادهاند؛ مثلا اینکه چرا مردان در ریاضیات، علوم محض، و حتی شطرنج نسبت به زنان عملکرد بهتری دارند. و آیا اصلا عملکرد مردان بهتر است؟ از نظر بابی فیشر "همۀ زنها ضعیفاند، همهشان. آنها در قیاس با مردها احمقاند. راستش، نباید شطرنج بازی کنند." کاسپاروف هم در مصاحبهای گفته بود: "یک شطرنج واقعی داریم و یک شطرنج زنان. شطرنج مناسب زنان نیست. این جنگ است. یک جنگ بزرگ. به درد زنها نمیخورد."
وقتی روانشناسی دست میگذارد روی ورزشی شبیه شطرنج، یقین داشته باشید بحثهایی که در مطالبش مطرح میکند، جدا از اینکه خواندنیست، خواننده را ساعتها به فکر فرو میبرد. نویسنده در این کتاب از تبعیضهای جنسیتی سخن گفته تا روانشناسیِ چشمبسته بازی کردن. از سقف شیشهای گفته که مانع نامرئیِ پیشرویِ زنان است تا زیباییِ شطرنج به دلیل تعداد زیادِ احتمالاتِ پیش رو. کتاب روانشناسیِ شطرنج فقط به شطرنج ربط ندارد، کتابی جامع است دربارۀ جامعه، تمرین، استعداد و تبعیض.
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بخت اخلاقی
زیر نظر دکتر مسعود علیا بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-سعادت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هگل
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.