ایالات نیست در جهان

52,000 تومان

ایالاتِ نیست‌در‌جهان روایتی است از زندگی در جهانی نامشخص و زیست افرادی در کنار یکدیگر که آنچنان کوچک ‌هستند که در دنیای حسی انسان جای نمی‌گیرند و آنچنان وسیع که گاه هوش و ذهن آدمی نیز از درک آن‌ها به حیرت می‌افتد. مهم‌ترین ویژگی کتاب زبان روایی آن است که وامدار حس شاعرانه و تجربه‌های نگارشی ژورنالیستی مجابی است.

وی در بخشی از این رمان که به‌خوبی نشانن‌دهندۀ این موقعیت است می‌نویسد:

«ما را به دنیای پلانکتون‌ها تبعید کرده بودند. دنیای ریزشده‌ای داشتیم، در واقع ریزریز شده. حیات ما تک‌یاخته‌های حیوانی، که تولیدکننده هم نبودیم، در محدودۀ تاریک و روشن می‌گذشت که شب و روز می‌نامیدیمش و مجموعش زندگی خوانده می‌شد… هزاران هزار ما به جرعه‌ای غذای دیگران می‌شد. دمی پیش از آن می‌پنداشتیم زنده‌ایم و غذا می‌خوریم و عیش می‌کنیم.

در لُجه دریای نیست‌درجهان روان بودیم، در این زیست‌بوم معمایی نه خود را می‌شناختیم نه دیگران را. پلانکتون بودن عیب نیست، اما پلانکتون بودن و این موجودیت اجباری را انکار کردن و خود را نهنگ پنداشتن مصیبت ماست…»

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

ایالات نیست در جهان

نویسنده
جواد مجابی‌
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٣٧٦
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٩
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ بالکی
وزن ٣٩٠ گرم
شابک
9786220403166
توضیحات تکمیلی
وزن 0.39 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ایالات نیست در جهان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتابت بهار

2,000 تومان
« کتابت بهار » از ١٢ داستان کوتاه تشکیل شده است که نویسنده در این داستانها به نگاه فلسفی برخی آدم‌ها در رابطه آنها با دنیای درونی‌شان و نسبت این ارتباط با پیرامونشان پرداخته است . انسان‌های این مجموعه داستان به دنبال فلسفه تازه‌ای در زندگی‌شان هستند . برخی به سایه‌ای دل خوش کرده‌اند و گروهی هم به دنبال رهایی از خاطره یا نشانی می‌گردند تا به زندگی‌شان انگیزه و اصالتی بدهند و از این طریق به نیازهای درونی‌شان پاسخ گویند . زبان و شیوه نگارش داستان‌های « کتابت بهار» به اقتضای هر داستان متفاوت می‌شود . به عبارت دیگر هر داستان زبان خودش را انتخاب می‌کند ، طوری که در یک داستان ، زبان بسیار ساده است و در دیگری ، زبان ، بیان نمایشی را برعهده می‌گیرد که قرار است اجرا شود . « وقتی فروغ زنگ زد و گفت: بابا رفته ، چمدانش را هم برده . آنقدر درگیر کارهای آخر سال بودم که به این فکر نکردم رفتن بابا ممکن است چه عواقبی داشته باشد . هفته آخر سال بود و سه‌شنبه آخر سال هم تعطیل بود و همین یک روز از فرصتمان کم می‌کرد و باید قبل از آن تمام حقوق و پاداش عقب افتاده کارمندان نوشته می‌شد و می‌رفت حسابداری . » « سه‌شنبه آخر سال » ، « کسی نیست » ، « فقط کمی سکوت » ، « به همین سادگی» و . . . از داستان‌های این مجموعه هستند . مرعشی سال ١٣٨٧ کتاب « نفس تنگ » را منتشر کرده بود .

با عشقی بزرگ

18,000 تومان
آلبا د سس پدس رمان‌نویس ایتالیایی نماینده‌ای از زنان نسل خود است . موضوع مشترک همه آثار این نویسنده به نوعی زن ایتالیایی سال‌های میانی قرن بیستم است و این سال‌ها جنگ جهانی دوم و چندین سال پس از آن را در بر می‌گیرد . کشمکش پنهان و آشکار زنان این آثار با فضای عاطفی ناهمگون زندگی خانوادگی و زندگی اجتماعی و سرانجام شکست یا پیروزی ، یکی از جذابیت‌های درونمایه‌ای رمان‌های پدس است . آلبا د سس پدس طرح اولیه این کتاب را در سال ١٩٣٩ با عنوان «رمان کوبایی» نوشت ولی نوشتن آن را در دهه هفتاد آغاز کرد و عنوان آن را هم «جزیره» گذاشت . در سال ١٩٧٧ در ملاقاتی با فیدل کاسترو در کوبا از او سئوال می‌کند چطور توانسته در آن مدت کوتاه آن همه کارهای مفید برای کوبا انجام دهد . کاسترو هم در جوابش می‌گوید : «با عشقی بزرگ» . آلبا نیز از آن جمله الهام می‌گیرد و عنوان قطعی کتاب خود را «با عشقی بزرگ» می‌گذارد . این کتاب متأسفانه به دلیل مرگ نابهنگام نویسنده نیمه تمام می‌ماند . کتابهای زیادی تا کنون از این بانوی نویسنده ایتالیایی منتشر شده است. داستانهایی همچون «عذاب وجدان» ، «درخت تلخ» ، «عروسک فرنگی» ، «تازه عروس» ، «هیچ یک از آن‌‌ها باز نمی‌گردد » و «یک دسته گل بنفشه» که همگی آنها را بهمن فرزانه به فارسی ترجمه کرده است . کتاب «با عشقی بزرگ» با تصاویری دیدنی از «آلبا دِ سس پدس» در ٨٨ صفحه راهی بازار نشر شده است .

تا … دُمل

2,200 تومان
تا... دمل مجموعه داستانی مشتمل بر ١٨ داستان کوتاه است. موضوع اصلی بیشتر داستان‌ها گیر کردن شخصیت‌ها در یک موقعیت و تقلا کرد‌نشان برای رهایی از آن موقعیت یا تسلیم و سازگاری است. موقعیت‌هایی که از گذشته در خاطر شخصیت‌ها باقی مانده یا در زمان حال وضعیت روانی شخصیت‌ها را به چالش می‌کشاند: «بهشان گفتم همین اتاق را می‌خواهم، از خدایشان بود، فوری قبول کردند. این‌قدر که این اتاق از آن‌ها دور است هم برای من بهتر است هم برای آن‌ها. حالا دیگر یک ماه عسل واقعی خواهند داشت.» نام مجموعه داستان «تا...دُمل» از داستانی با همین نام از مجموعه حاضر برگرفته شده و سیر تکامل ذهنی شخصیت داستان را تا بلوغ فکری آن که دمل نماد آن است، به صورت یادداشت‌های روزانه به روایت می‌کشاند. نمادسازی‌های شخصی، سادگی روایت و تجربه فرم‌های مختلف داستانی از ویژگی‌های این مجموعه است.

خواب‌های گمشده

1,600 تومان
راوی «خواب‌های گمشده» مرد جوانی است که خانواده‌اش او را روانپریش می‌دانند. این مرد جوان ادعا می‌کند با روح فامیل خود که مرده‌اند در ارتباط است .... چرا که روح مادربزرگش او را ترغیب کرده به خانه پدری‌اش برگردد زیرا حقایق زیادی است که او باید بداند. نویسنده داستان در پی مرور روایت‌هایی گوناگون از راویان مختلف به دل گذشته‌های دور این خانواده نقب می‌زند و خاطرات نوستالژیکی را برای خواننده تداعی می‌کند. خواننده در انتهای داستان متوجه می‌شود تمامی آنچه که روایت شده دستنوشته‌های راوی است که اکنون خود نیز به گمشدگان پیوسته: «خواب‌هایم را گم کرده‌ام، اینک منم و روزهایی پیوند خورده با کابوس. من به آن سو رسیده‌ام. آخر خواب‌های گمشده. گمشدگان همه این جایند. کسی آیا خواب مرا می‌‌بیند؟» زنگ زده بودم به مادر و گفته بودم مامان، خواب وحشتناکی دیده‌ام! خواب دیدم شما مردین و از مرگتون دو سال گذشته، خونه رو هم فروختیم و .... مادر پای تلفن خندیده بود. گفته بودم مامان، خدا را شکر که خواب بودم، الام می‌آم دیدنتون تا مطمئن بشم که بیدارم. گوشی را که گذاشته بودم، از خواب پریده بودم! کابوس سرجایش بود!

دزد

150,000 تومان
در کتاب دزد، سارق گمنامی که جیب‌بُر تمام عیاری است و به خاطر این مهارت استادانه در ربودن وسایل افراد خاص محکوم به همکاری می‌شود. آن هم همکاری با «کیزاکی» یکی از سردسته‌های باندهای مافیایی و گانگستری که برنامه‌های کلان آنها دستکاری و دخالت در سیاست است. این دزد راهی برای فرار ندارد، نه از دست کیزاکی و آدم‌هایش و نه از دست گذشته و خاطراتش با دو نفر از دوستانش: «حتماً همین طوره. من جیب‌بُر خوبی نیستم. دوران دبیرستان کارم اساساً جنس بلند کردن از مغازه بود. بعضی وقت‌ها برای تفریح جیب‌بُری هم می‌کردم. مثل تو یا «ایشیکاوا» این کاره نیستم. تو بلند می‌کنی، می‌دی به اون، اون هم کیف پول رو خالی می‌کنه و بعد تو دوباره می‌ذاریش توی جیب صاحبش. تازه اون فقط دو سوم سهم می‌بره. نمی‌شد فهمید که چه اتفاقی افتاده، حتی اگه هم کسی می‌فهمید، باز نمی‌شد گزارش داد.» در داستان دزد، روابط انسانی بسار کم و محدودی تجربه می‌شود. وابستگی‌ها و دلبستگی‌هایی برای شخصیت اصلی داستان به‌وجود می‌آید که سرنوشت او را رقم می‌زند. او با پسربچه‌ای دوست می‌شود که همواره او را یاد خودش می‌اندازد. تلاش می‌کند آینده پسرک را بهتر کند و همین دوستی بر آینده خودش هم تأثیر می‌گذارد: «وقتی از مغازه بیرون آمدم، ابرهای بزرگ و حجیم بالای سرم به حالت معلق در آمده بودند. احساس کردم که قطره‌های بی‌شمار باران مرا در خود خواهند پوشاند. ضربان قلبم تندتر شد و انگشتانم را در جیبم باز و بسته کردم.» «فومی نوری ناکامورا» نویسنده ژاپنی، در سال ۲۰۱۰ جایزه ادبی ژاپن را برای کتاب دزد دریافت کرد.
فومی نوری ناکامورا، زاده ی ۲ سپتامبر ۱۹۷۷، نویسنده و مولف ژاپنی است. ناکامورا با بردن جایزه ی کنزابورو اوئه در سال ۲۰۱۰، به خاطر رمان دزد در سطح بین المللی به شهرت رسید. ترجمه ی انگلیسی این اثر، تحسین منتقدین و مخاطبین را به شکل گسترده ای به همراه داشت.

روژی یار

6,000 تومان
روژی یار قصه دختری است به همین نام که روزگار با او سر ناسازگاری دارد: «پدرم در جوانی عاشق دختر کُردی بود به نام روژی یار. اسم او را روی من گذاشت. دوست داشت صدام کند، خسته نمی‌شد از این کار. صدا زدن من براش عادت شده بود، شاید هم یک جور کیف ساده و گذرا نصیبش می‌کرد.» روژی یار عاشق این است که بچه‌دار شود و هر بار در ازدواج‌هایش بخاطر این موضوع ناکام می‌ماند: «این که دلم می‌خواست بچه داشته باشم فقط به خاطر زن بودنم یا جوان بودنم نبود. بیشتر زن‌ها دوست دارند بچه‌دار شوند، به همین سادگی. عالم و آدم بگویند بچه‌دار نمی‌شوی زیر بار نمی‌روم. باید بچه‌دار شوم، سم قاطر که نخورده‌ام... وقتی چیزی را می‌خواستم، با تمام وجود می‌خواستم و...» روژی یار در روایتی که بازگو می‌کند تقصیرها و ناکامی‌ها را به همسرش نسبت می‌دهد و آنگاه که از او جدا می‌شود تن به ازدواج دیگر می‌دهد. اما این بار هم ناکام می‌ماند و پدر او را روانه دکتر می‌کند شاید که افاقه کند، اما... در مرور خاطرات روژی یار در می‌یابیم زندگی بی رحمانه تر از آن است که به او لبخند بزند، مخاطراتی پیش روست که او فکر بچه دار شدن را از سر بیرون می‌کند: «فکر بچه دار شدن را از سرم بیرون کرده بودم، بیرون که نه، فرستادم بودمش گوشه‌ای پرت و دور از ذهنم داشتم مثل آدمیزاد زندگی‌ام را می‌کردم تا اینکه...» «فریده خرمی» نویسنده و مترجم، پیش از این کتاب «دختر خاله ونگوگ» را نوشته است.