


این تنهایی لعنتی
11,000 تومان
این رمان موضوعی اجتماعی روانشناختی دارد، سه شخصیت اصلی دارد، بابک، آسمان و خیال. از سه نسل دهه ٥٠،٦٠ و ٧٠ که از تنهایی خود میگویند و درگیر تضادی درونی و اجتماعی هستند. فوژان برقیان نویسنده این کتاب، فعال در زمینه رمان، داستان کوتاه، نقد، ترانهسرا و نقاش است. در قمستی از کتاب می خوانیم: غرق بهت تماشاش کردم. مثل مار زخمخورده زهرش را ریخت و به اتاق پناه برد. رهاش کردم و به خودم برگشتم. به روزی که گذرانده بودم. به خیال که تنهاییاش را به رختخواب میبرد و نمیدانستم چرا. به بابک که دهه چهلمش را میگذراند و نه آنقدر دور بود که خیال را نبیند، نه آنقدر نزدیک که دستهاش را بگیرد. و به خودم، خود معلقم. از تنِش امروز فرصتی برای زنگ زدن به نیلو پیدا نشد. گرچه میترسیدم از اینکه بدانم چه به سرش آمده. تلفنم را دیر جواب داد: «خوبی؟» «کِی ولت کردن؟»
در انبار موجود نمی باشد
این تنهایی لعنتی
نویسنده |
فوزان برقیان
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | ١ |
تعداد صفحات | ١٨٤ |
نوع جلد | شوميز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1395 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع | داستان های فارسی |
نوع کاغذ | —— |
وزن | 188 گرم |
شابک |
9786005639636
|
وزن | 0.188 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Samaneh Fathi
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
دور ماه
تعقیب و آزار و هنر نوشتن
ظهور داعش
خاستگاه داعش کجاست؟ رهبرانش چه کسانی بودند؟ چه اهدافی در سر داشتند؟ چه پیامدهایی برای منطقه و جهان داشتند؟ زمینههای ظهور داعش چه بود و در چه بستری رشد کردند؟ آیا میتوان از شکلگیری چنین سازمانها و گروههایی در آینده جلوگیری کرد؟
با اینکه امروز دیگر داعش قدرتی ندارد، این سؤالات و دهها سؤال دیگر همچنان ذهن بسیاری از ما را درگیر کرده است. خواندن این کتاب تا حدودی به یافتن این پاسخها کمک میکند.
داعش تهدید بزرگی بود که با سرعتی غیرمنتظره گسترش یافت، حکومت تشکیل داد و با هراسافکنی و کشتار مسلمانان و غیرمسلمانان اهدافش را پیش برد، اما این حکومت تروریستی با همان سرعتی که ظهور کرده بود سقوط کرد. درواقع این گروه تروریستی مخوف و مرموز که کمابیش به یک اندازه نزد مسلمانان و غیرمسلمانان منفور و هولانگیز بود با همکاری همۀ مخالفان از میان برداشته شد و جهان نفسی از سر آسودگی کشید.
قلعه مرغی؛ روزگار هرمی
شبکههای هرمی و حکایت پولدار شدن. اگه پول داشته باشی همه چیز داری. زن، بچه، همهچی. « قلعه مرغی؛ روزگار هرمی » داستان پسر نوجوانی را روایت میکند که بر اثر حوادثی به سمت شبکههای هرمی کشیده میشود و با اتفاقات غیر قابل پیشبینی روبرو میشود . داستان یک تم اجتماعی دارد و در محلهای از محلههای جنوب شهر ( قلعهمرغی ) میگذرد : « پول خوشبختی نمیآره. همه میدونن. برو از هر کسی میخواهی بپرس. مگه همین اصغر نبود. اون همه پول پیدا کرد، آخرشم اون جور شد. » اصغر مقنی را همه میشناختند.
چند سال پیش سمت قزلقلعه، موقع چاه کنی خورده بود به یک زیر خاکی. توی یک چشم به هم زدن زندگیاش زیر و رو شد. زبان بسته از بس ذوق زده شده بود، چنان ریخت و پاشی کرد که سال نشده به خودش آمد، دید همان یک زنی هم که داشت از چنگش درآمده و خداحافظ.
- برندهی جایزهی بهترین رمان اول بنیاد هوشنگ گلشیری ۱۳۹۱
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.