این تنهایی لعنتی

11,000 تومان

این رمان موضوعی اجتماعی روانشناختی دارد، سه شخصیت اصلی دارد، بابک، آسمان و خیال. از سه نسل دهه ٥٠،٦٠ و ٧٠ که از تنهایی خود می‌گویند و درگیر تضادی درونی و اجتماعی هستند. فوژان برقیان نویسنده این کتاب، فعال در زمینه رمان، داستان کوتاه، نقد، ترانه‌سرا و نقاش است. در قمستی از کتاب می خوانیم: غرق بهت تماشاش کردم. مثل مار زخم‌خورده زهرش را ریخت و به اتاق پناه برد. رهاش کردم و به خودم برگشتم. به روزی که گذرانده بودم. به خیال که تنهایی‌اش را به رختخواب می‌برد و نمی‌دانستم چرا. به بابک که دهه چهلمش را می‌گذراند و نه آن‌قدر دور بود که خیال را نبیند، نه آن‌قدر نزدیک که دست‌هاش را بگیرد. و به خودم، خود معلقم. از تنِش امروز فرصتی برای زنگ زدن به نیلو پیدا نشد. گرچه می‌ترسیدم از این‌که بدانم چه به سرش آمده. تلفنم را دیر جواب داد: «خوبی؟» «کِی ولت کردن؟»

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

این تنهایی لعنتی

نویسنده
فوزان برقیان
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٨٤
نوع جلد شوميز
قطع رقعی
سال نشر 1395
سال چاپ اول ——
موضوع داستان های فارسی
نوع کاغذ ——
وزن 188 گرم
شابک
9786005639636
توضیحات تکمیلی
وزن 0.188 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “این تنهایی لعنتی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ترانزیت

68,000 تومان
نتی رایلینگ با نام مستعار آنا زِگرِس نویسندۀ آلمانی است که سال‌های ١٩٢٩ تا ١٩٤١ را در فرار از آلمان به فرانسه و مکزیک گذرانده. او در سال ١٩٤٤ ترانزیت را می‌نویسد و اوضاع سیاسی- تاریخی‌ای را که خود در آن به سر می‌برده الگو قرار می‌دهد. ترانزیت به عقیدۀ خیلی‌ها زیباترین اثر زگرس است. داستان در زمان جنگ جهانی دوم می‌گذرد، فرانسه به اشغال آلمان درآمده، و راوی که مکانیک آلمانی جوانی است خود را بجای نویسندۀ مرده‌ای می‌زند تا از مدارکش برای ترانزیت استفاده کند. او باید از چندین کشور و چندین بندر عبور کند تا به کشوری برسد که در آن اجازۀ اقامت دارد. داستان حول سه شخصیت می‌گذرد: زایدلر مکانیک جوان، وایدل نویسندۀ مرده، و ماری همسر او که شهر به شهر پشت سر زایدلر می‌رود و به دنبال شوهر مرده‌اش می‌گردد. «داستانی که این‌جا روایت می‌شود، موضوعی که بدان پرداخته می‌شود، تأثیرگذارتر و روشن‌تر از هزاران هزار مخالفت و اعتراض قاطعانه به وضعیت انسانی است که تمایل به مهاجرت ندارد ولی مجبور می‌شود از شرق به غرب فرار کند، و باید برای دریافت چیزی بجنگد.» هاینریش بل

عبور معطر

2,000 تومان
« ظهر که شد فکر کردم دیگر تحملم تمام شده است . بلند شدم رفتم سراغ تلفن تا شماره بگیرم ، سراغش را بگیرم ، شاید از او خبر داشته باشند ، ولی همان‌طور نشستم ، سر جایم و دیدم دو ساعتی هست که دارم با خودم فکر می‌کنم . قرار بود بیاید دنبالم . سفری ترتیب داده بود . یک‌جور آشتی‌کنان . » این مجموعه از ٢١ داستان کوتاه تشکیل شده است ، روز والنتاین ، عبور معطر ، آرسنیک ، تو اسمش مار داره ، سرگیجه و داستان نامزدها را شاید بتوان از بهترین‌های این مجموعه دانست که نویسنده در آن‌ها توانسته فضای مناسبی را بیافریند : « او هجده ساله است . دزد است ، آدمکش است و تا چند روز دیگر یک اعدامی است و هنوز غروب برایش تماشایی است . او می‌داند هیچ‌گاه سن افراد نیست که غروب را تعریف کرده است ؛ همان‌گونه که سن او در کفه ترازوی جنایت‌هایش قرار نمی‌گیرد . او می‌میرد و قضاوت این مردن ، سوای چگونگی آن ، بر عهده عدالت اجتماعی نیست . حتی خودش مرگ را اصل مسلمی می‌داند و با آن چندان مخالفتی ندارد . وقتی با ماشین دزدی در خیابان‌ها به گشت و گذار پرداخته بود ، به تنها چیزی که فکر نکرده بود تبادل این موقعیت‌ها بود . زمانی که او قاتل بود و حالا که کسی قاتل او می‌شد . »

حیرانی

32,000 تومان
«هرکس اینجا عاشق بشود سنگ می‌شود.» داستانی از عاشقیت و دلدادگی. اما چرا او سنگ نشده؟ دختر در پاسخش گفت چون خود دیو سیاه عاشق اوست و سنگش نکرده. جوان پرسید چرا نگریختی؟ دختر گفت چون پابند این‌جاست و جوان بیشتر از پیش عاشقش شد و گفت چه باید بکنم ای عشق؟ دختر به حسرت از گل سرخی گفت در دل غاری که با بوییدنش طلسمشان می‌شکند. جوان عزمش را جزم کرد و دختر پای چشمه نور به انتظار ماند. جوان از بادستان و خارستان و مارستان و تشستان گذشت و به غار دیو سیاه رسید و با او جنگید که ما تنها صداش را شنیدیم. صدای غرش آسمان و جرقه‌های نوری که چشم را آزار می‌داد. ناگاه نعره‌های دیو با فریاد دلخراشش خاموش شد و چشمان نگران دختر برفی که به انتظار نشسته بود به وحشت باز شد. سکوت و سیاهی همه جا را گرفت. کم کمَک از دل تاریکی صحنه نور سرخی سوسو زد. تکثیر شد، آینه پشت آینه، شد جو باریکه‌ای سرخ و کوچک، رسید به پای چشمه نور و آن هم سرخ شد. آنگاه... محمد علی سجادی نویسنده و کارگردان سینمای ایران این بار داستانی را نقل می‌کند که حیرانی نامیده‌اش. حیرانی از سرنوشت و تقدیر در دل طوفان حوادث این روزگار... . داستان حیرانی سال‌ها در انتظار انتشار باقی ماند تا در اردیبهشتی از انتظار به شکوفه بنشیند. سجادی پیش از این در سال ١٣٨٩ رمان «با نوشته کشتن» را منتشر کرده بود.

چگونه فیلسوف شدم ؟

12,000 تومان
نویسنده کتاب‌ هدف‌ این‌ کتاب‌ را تبیین‌ فلسفه‌ به‌ شیوه‌ای‌ قابل‌ فهم‌ و جذاب‌ می‌داند. او می‌پرسد: بهترین‌ راه‌ انجام‌ دادن‌ این‌ کار چیست‌؟ وی‌ در پاسخ‌ به‌ پرسش‌ اولیه‌ خود می‌گوید: پس‌ از آزمودن‌ شماری‌ از طرح‌ها برای‌ چنین‌ کتابی‌، ناگهان‌ قالب‌ حسب‌ حال‌، به‌ فکرم‌ خطور کرد. قالب‌های‌ رسمی‌تر ناگزیر زیادی‌ شبیه‌ کتاب‌ درسی‌ می‌شدند، و هرچند این‌ کتاب‌ها جای‌ خود را دارند، نمی‌خواستم‌ کتابم‌ یادآور کتاب‌ قرائت‌ مدرسه‌ باشد. فهمیدم‌ چیزی‌ که‌ کم‌ داریم‌ تلقی‌ فلسفه‌ همچون‌ موضوعی‌ زیسته‌ شده‌ است‌. همچون‌ بخشی‌ از زندگی‌ آدم‌ خاکی‌. انتشارات‌ ققنوس‌ کتاب‌ «چگونه‌ فیلسوف‌ شدم‌» را بزودی‌ منتشر خواهد کرد.

می خواستم نویسنده شوم، آشپز شدم

6,000 تومان
راوی داستان زنی سی‌ساله و فارغ‌التحصیل رشته ادبیات فارسی از دانشگاه تهران است. از بد روزگار، از کار بیکار و از همه جا رانده شده و با شوهر مهندس خود زندگی آرام و بی حاشیه‌ای دارد. وقت‌های بی‌کاری و افسردگی‌های موسمی‌اش را با پختن غذا و یادآوری خاطره‌های پراکنده شکمی از روزگارهای دورتر می‌گذراند. کتاب حاضر تصویرگر یازده روایت آبگوشتی است. در هر روایت یک جور غذا محور داستان می‌شود: آبگوشت، خورش کرفس، نان و پنیر و گوجه، یتیمچه، کله‌پاچه، خورش هویج و... نویسنده کوشیده است با استفاده از موضوع هیجان‌انگیز غذا، هم قصه بنویسد و هم روش پخت یازده غذا را میان قصه‌هایش بیاورد: خیلی طول کشید تا این گزاره به ما ثابت شود که آبگوشت شاخ دارد. خانه‌مان داشت از بیخ و بن کن‌فیکون می‌شد که یکهو شاخک‌های مامانم جنبید و فهمید ما از آن خانواده‌ها هستیم: از آن‌ها که وقتی آبگوشت می‌خورند، پاچه هم را می‌گیرند و از گل و گردن همدیگر آویزان می‌شوند و می‌پرند به هم. نویسنده این کتاب معتقد است دنیا بر مدار سه اصل کلیدی می‌چرخد: «خواب، کتاب، کباب» و تا کسی می‌گوید چرا ایرانی‌ها اینقدر شکمو هستند زود می‌گوید شکمو نیستند اهل دل‌اند.

درخت پرتقال

180,000 تومان
درخت پرتقال گیاهی پیوندی و دورگه است و به واسطه همین پیوند است که به نسبت درخت نارنج، که گیاهی شرقی است، میوه‌ای شیرین‌تر و پرآب‌تر دارد. درخت پرتقال روایت رویارویی، برخورد و درهم‌تنیدگی اقوام و فرهنگ‌هاست، تلاشی است برای کاویدن خاستگاه‌ها و ریشه‌های ملت‌های امروز و نگاهی است عمیق به تاریخ از دریچه ذوق و خلاقیت ادبی. اگر نگوییم کارلوس فوئنتس در این اثر بیش‌ترین آزادی عمل را به قلم خود داده است، می‌توانیم با اطمینان بگوییم یکی از آزادانه‌ترین آثارش را خلق کرده است تا نگاه سنتی به تاریخ را به پرسش بگیرد. فوئنتس این گیاه را نماد مکزیک و اسپانیا می‌داند و درهم‌آمیختگی فرهنگ‌ها و خون‌ها را زمینه‌ساز ظهور و بالندگی ملت‌ها. «کارل فوئنتس» نویسنده شهیر مکزیکی در کتاب «درخت پرتقال» نگاه سنتی به تاریخ را به پرسش گرفته و  یکی از آزادانه ترین آثارش را خلق کرده است. او در این کتاب نمی‌خواهد گرفتار چارچوب زمان باشد، بلکه می‌خواهد فراتر از زمان حرکت کند. مردگان در «درخت پرتقال» از وقایع محتملی سخن می‌گویند که در تاریخ رخ نداده است، اما در داستان رخ می‌دهد. داستان‌های «دو کرانه»، «فرزندان فاتح» «دو نومانسیا» و «دو آمریکا» نگاه متفاوت فوئنتس را دراین کتاب به شیوه خاصی بیان می‌کنند. کارل فوئنتس خالق رمان‌های «وجدان خوب»، «آئورا»، «مرگ آرتمیوز کروز» و «آب سوخته» بیشتر بخاطر روایت مدرن برای پرداختن به مفاهیمی چون تاریخ، جامعه و هویت مورد توجه قرار گرفته است. او با نگارش رمان «ترانوسترا» جایزه ادبی «روموگالگوس» ونزوئلا را از آن خود کرد. این چهره ادبی همیشه خود را نویسنده‌ای پیشامدرن می‌دانست که تنها از خودکار، جوهر و کاغذ استفاده می‌کرد و معتقد بود کلمات به غیر از اینها به چیز دیگری نیاز ندارند. او هیچوقت جایزه ادبی نوبل را نبرد و درباره این اتفاق همیشه می‌گفت هرگز به گرفتن جایزه فکر نمی‌کند. علی اکبر فلاحی مترجم این کتاب پیش از این رمان «آب سوخته» از این نویسنده را ترجمه کرده است. کارل فوئنتس در٢٦ اردیبهشت سال ١٣٩١در٨٣ سالگی درگذشت.