بادی بگ کودک (طرح لبخند)

10,000 تومان140,000 تومان

ویژگی‌ها:

  1. طراحی  لبخندی دوست‌داشتنی:
    این کیف با تصویر لبخند به همراه رنگ‌های ملایم تزئین شده است که جذابیت خاصی به آن می‌بخشد.
  2. جنس مقاوم و سبک:
    از پارچه باکیفیت و مقاوم ساخته شده که وزن آن بسیار سبک است، بنابراین کودک می‌تواند به‌راحتی کیف را حمل کند.
  3. بند شانه‌ای قابل تنظیم:
    بند قابل تنظیم این کیف امکان تطبیق سایز را فراهم می‌کند و به راحتی روی شانه کودک می‌نشیند.
  4. ابعاد کاربردی:
    مناسب برای حمل خوراکی، قمقمه، لوازم تحریر کوچک یا حتی اسباب‌بازی‌های کوچک. ایده‌آل برای مهدکودک، سفرهای کوتاه یا تفریح‌های خانوادگی.
  5. رنگ‌های شاد:
    رنگ‌آمیزی این کیف با پس‌زمینه آبی ملایم و طرح‌های فانتزی، حس شادی و آرامش را برای کودک به ارمغان می‌آورد.
توضیحات

بادی بگ کودک (طرح لبخند)

این محصول یک بادی بگ کودک با طراحی جذاب است. ویژگی‌های این کیف:

  • جنس: پارچه سبک و مقاوم
  • طرح: لبخند
  • بند قابل تنظیم: مناسب برای کودکان در سنین مختلف
  • کاربرد: ایده‌آل برای استفاده روزمره، مهدکودک یا سفرهای کوتاه

موارد استفاده:

  • مهدکودک یا مدرسه پیش‌دبستانی: برای بردن لوازم ضروری.
  • سفرهای کوتاه: جای کافی برای خوراکی یا وسایل بازی.
  • هدیه: به‌عنوان یک هدیه زیبا برای تولد یا مناسبت‌های دیگر عالی است.

چرا این کیف؟

این کیف نه‌تنها از نظر طراحی و ظاهر جذاب است، بلکه کیفیت ساخت و کاربری آن، نیازهای روزمره کودک شما را کاملاً پوشش می‌دهد. همچنین طراحی فانتزی و رنگارنگش باعث می‌شود کودک حس خاص بودن داشته باشد!

مطمئن باشید این کیف باعث می‌شود کودک شما عاشق حمل وسایلش شود

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 1 کیلوگرم
ابعاد 20 × 15 سانتیمتر
رنگ ها

آبی

,

قرمز

,

صورتی

,

زرد

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بادی بگ کودک (طرح لبخند)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: samanehfathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

روانشناسی هنر

130,000 تومان
خلق آثار هنری یکی از قدیمی‌ترین شکل‌های شناخته‌شدۀ رفتار بشر است. از سوی دیگر، فرایند علمیِ فرضیه‌پردازی و آزمودن آن‌ها از طریق گردآوری داده‌ها، تا حدی در حکم شاخه‌ای از خلق آثار هنری، تازه پانصدسال پیش شکل گرفت. این دو شاخه، یعنی هنر و علم، به رغم آرمان مشترکشان برای شناخت جهان و جایگاه آدمیان در آن پیوسته جدا از هم بالیده‌اند. منبع الهام این کتاب تمایل به چاره‌اندیشی برای نزدیک‌تر کردنِ دوبارۀ این دو سپهرِ رفتار بشر از طریق کاوش در زمینۀ مشترکی بود که از منظر علم روان‌شناسی دارند.
سفارش:0
باقی مانده:2

از هایدگر تا گادامر (در مسیر هرمنویتیک)

190,000 تومان

معرفی کتاب از هایدگر تا گادامر (در مسیر هرمنویتیک)

«هرمنویتیک در سده‌ی بیستم عمدتاً کارِ هایدگر و گادامر بوده است. اما این دو نه خود واردِ گفت‌وگو شدند و نه کسي آن‌ها را به‌درستی به گفت‌وگو واداشت. وضعیتِ مجموعه‌ی آثار، که در خصوصِ هایدگر بسیار پیشرفت کرده و در موردِ گادامر تقریباً به پایان رسیده است، این رویارویی را نه‌تنها ممکن بلکه حتی لازم می‌سازد: زیرا رابطه‌ی پیچیده و چندلایه‌ی گادامر با آموزگارش در اثرِ اصلی‌اش حقیقت و روش (۱۹۶۰) احتمالاً به دلیلِ ملاحظاتِ شخصی کم‌تر بسط پیدا کرد و در نتیجه به‌دشواری قابلِ تعیین است. آیا این اثر ادامه‌ی کارِ هایدگر با ابزارهایي دیگر بود یا طرحي در مقابلِ طرحِ هایدگر؟ ویراستِ اخیرِ مجموعه آثارِ گادامر که از سالِ ۲۰۰۰ در مجموعه‌اي جیبی پیشِ روی ماست […] مجالی فراهم می‌کند که گویی برای نخستین‌بار حقیقت و روش را به‌منزله‌ی پاسخِ منسجمي به هایدگر تلقی کنیم که بر موضوعاتِ کاملاً جدیدي تأکید می‌ورزد.»ــ از متنِ کتاباز هایدگر تا گادامر پژوهشي است در بابِ تاریخ و معنای «هرمنویتیک» از ابتدا تا مارتین هایدگر و به‌ویژه هانس ـ گئورگ گادامر. ژان گروندن، نویسنده‌ی کتاب، که علاوه بر نگارشِ رساله‌ی دکتریِ خود به‌راهنماییِ گادامر، با او مراوده و انسِ خاصي داشته است، در این کتاب، نخست، در فصلي مفصل، به بیانِ تاریخچه‌ی سنتِ هرمنویتیکیِ غرب و نسبتِ آن با سنتِ «خطابه» می‌پردازد و، پس از آن، در دو فصل، به پژوهشي بصیرت‌آمیز و درخشان در خصوصِ هرمنویتیک هایدگر و به‌طورِکلی پروژه‌ی فلسفیِ او اقدام می‌کند، تا بدین وجه زمینه را برای «تعیینِ جایگاهِ هرمنویتیک گادامر از منظرِ هایدگر» مهیا سازد. سپس در فصولِ چهارم تا دهم شرحي عمیق از عناصرِ اصلیِ «هرمنویتیک فلسفیِ» گادامر ــ بر زمینه‌ی بحث از ارکانِ اصلیِ آن همچون زبان، فهم، حقیقت، هنر، بازی، عید، مناسک و گوشِ درون ــ به دست می‌دهد. در نهایت، کتاب را با بررسیِ جایگاهِ هرمنویتیک فلسفیِ گادامر در جهانِ فرانسوی، و به‌ویژه نسبتِ او با فیلسوفاني چون ریکور و دریدا، به پایان می‌برد.
از هایدگر تا گادامر (در مسیر هرمنویتیک) - انتشارات نی

اندیشیدن و ملاحظات اخلاقی

36,000 تومان

معرفی کتاب اندیشیدن و ملاحظات اخلاقی

«… اندیشه، شناخت نیست بلکه توانایی تمیز نیک از بد و زیبا از زشت است و این توانایی می‌تواند، دست‌کم برای من، در لحظه‌هایی کمیاب وسیله‌ی پیش‌بینی فاجعه‌ها باشد…» … موضوع اندیشه نمی‌تواند جز چیزهای دوست‌داشتنی‌ــ زیبایی، حکمت، عدالت و غیره‌ــ باشد. زشتی، نبود زیبایی، نبود دادگری، و نبود نیکی است… یعنی بدی و زشتی اصالت یا جوهری ندارند تا اندیشه بتواند به آن‌ها بپردازد… «واقعیت اسفبار این است که بخش بزرگ بدی‌ها را کسانی مرتکب می‌شوند که هرگز تصمیم به بد بودن یا خوب بودن نمی‌گیرند…، آن‌ها که توانایی اندیشیدن ندارند.» و این است آن‌چه اندیشمند بزرگ، هانا آرنت در این رساله‌ی کوتاه می‌گوید، می‌پژوهد و از عهده‌ی آن برمی‌آید.

کیمیاگر

150,000 تومان

معرفی رمان کیمیاگر:

کیمیاگر رمانی از نویسندۀ برزیلی پائولو کوئیلو است که اولین بار در سال 1988 منتشر شد. این کتاب در اصل به زبان پرتغالی و به سبک رئالیسم جادویی (ژانر ادبی که در آن یک روایت واقع‌گرایانه به‌صورت تفکیک‌ناپذیر و بی‌نقصی با عناصر سورئال، فانتزی و رؤیایی ترکیب می‌شود) نوشته شده و از بسیاری جهات خیره‌کننده و تحسین‌برانگیز است. این کتاب با زبان ساده‌اش حاوی احساسات قدرتمند، شخصیت‌های جالب و عمیق، پیچش‌های طرحی و حکمت‌های الهام‌بخش است که ما را وادار می‌کند به واقعیتی متفاوت و دور فکر کنیم، حتی اگر دردناک باشد. قهرمان داستان که راوی تنها دو بار او را سانتیاگو می‌نامد، احساس می‌کند که این جهان جای او نیست. این پسر تمایل شدیدی به سفر در جهان دارد و همین تمایل باعث می‌شود او رؤیای سفر عجیبی را ببیند و این رؤیا علتی است که طرح داستان را به جریان می‌اندازد.

واکنش‌های جهانی به رمان کیمیاگر:

 

پائولو کوئیلو با اینکه به‌شدت مورد انتقاد منتقدان مطرح کتاب است اما بدون شک یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان برزیلی است. اکثریت آثار او بر اساس عرفان و علم به چیزهایی است که مردم عادی آن را درک نمی‌کنند.

«کتاب کیمیاگر افسانه‌ای حکیمانه و الهام‌بخش در مورد رسیدن به رویاهای شخصی و سفر واقعی زندگی است.» - اِم. اسکات پِک «این جادوگر برزیلی (پائولو کوئيلو) باعث می‌شود کتاب‌ها از کتابفروشی‌ها ناپدید شود.» - نیویورک تایمز «کیمیاگر داستانی زیبا است که پیامی برای هر خواننده دارد.» -جوزف گیرزون، نویسندۀ کتاب جاشوا

چرا باید رمان کیمیاگر را بخوانیم؟

 

کیمیاگر کتابی عالی برای هرکسی در هر سنی است که علاقه به خواندن کتاب‌های رشد فردی و ادبی دارد و برای هرکسی که می‌خواهد رؤیایش را بخواند شدیداً توصیه می‌شود. خواندن کتاب کیمیاگر نیازمند زمان و آمادگی بالا برای مطالعه است. این کتاب با اینکه رگه‌های طنز و کمدی دارد اما برای سرگرمی نوشته نشده است. بلکه کتابی است که نوشته شده تا خواننده بتواند خودش را بازیابد.

جملات درخشانی از کتاب کیمیاگر:

 

«اسمش سانتیاگو بود. وقتی روز سرازیر شد و آسمان به تاریکی زد، با گله‌اش به کلیسای متروک و مخروبه‌ای رسید که سقف آن سال‌ها پیش فرو ریخته بود و درخت چنار بزرگ و پرشاخ و برگی از محل نمازخانه آن سر برآورده، رو به آسمان داشت. تصمیم گرفت شب را آن‌جا بخوابد. گوسفندها را از درگاهیِ فروریخته، وارد محوطه کلیسا کرد. منطقه را می‌شناخت و می‌دانست گرگی در کار نیست ولی... یادش آمد، یک بار، یکی از میش‌هایش با استفاده از تاریکی فرار کرده بود و او تمام روز بعد را به جستجوی حیوان گمشده گذرانده بود. بهتر دید، درگاه را با تخته پاره بپوشاند تا مانع فرار آن‌ها در تاریکی شب شود. بالاپوشش را روی زمین پهن کرد و دراز کشید. کتابی را که تازه از خواندنش فارغ شده بود، زیر سر گذاشت. فکر کرد بهتر است کتاب‌های پرحجم‌تری بخواند تا هم دیرتر تمام شوند و هم بالش‌های راحت‌تری برای شب‌ها باشند. وقتی بیدار شد، آسمان هنوز تاریک بود. نگاهش از پسِ خرابه‌ها در نیمه‌راه آسمان، در آن دورها، به ستاره‌ها می‌رسید، ستاره‌هایی که سوسو می‌زدند. به خود گفت: «کاش بیش‌تر می‌خوابیدم.» چون... خوابی دیده بود، خوابی ناتمام، همان خواب هفته پیش که یک بار دیگر در سایه‌روشن ذهنش دویده بود و باز قبل از این‌که به صحنه‌های پایانی برسد، بیدار شده بود.»

«جوان فکر کرد که اگر علت را برای دخترک بگوید، او چیزی نخواهد فهمید بنابراین بهتر دید به سؤالش جواب ندهد، و به ادامه شرح ماجراهای سفر پرداخت. می‌دید که چشمان دخترک از تعجب گاه بزرگ و از هراس گاه بسته می‌شوند. زمان می‌گذشت و او آرزو داشت... آرزو داشت روز به غروب ننشیند، کار پدر دخترک آن‌قدر زیاد شود تا از او بخواهد سه روز تمام به انتظار بماند. خود را در حالت متفاوتی می‌دید، چیزی در درونش می‌دوید، احساسی که تا آن روز برایش ناشناخته بود. میل داشت برای همیشه در همان شهر، با همان دخترک موسیاه، با چشمان سیاه درخشان، باقی بماند... برای همیشه، آن‌هم در روزهای لبریز از بی‌خیالی، روزهایی که هرگز شبیه به هم نباشند. اما... بازرگان سر رسیده بود و از او خواسته بود پشم چهار گوسفند را برایش بچیند، پولش را هم داده بود و دعوتش کرده بود سال آینده دوباره بیاید. اکنون... چهار روز دیگر راه در پیش دارد تا به آن شهر برسد. ناباور بود و بسیار ملتهب. نکند دخترک فراموشش کرده باشد. کم نیستند چوپانانی که از آن‌جا گذشته‌اند و پشم گوسفندهایشان را به بازرگان عرضه داشته‌اند.» «با خود اندیشید، شاید این مکان مخروبه، این کلیسای متروکه، که درخت چناری از نمازخانه آن سر به آسمان کشیده، محل آمد و رفت کولی‌های جادوگر باشد... یا شاید، اجنه... فضای آن را اشغال کرده‌اند که چنین پراکنده اندیشید و چنین فکری در ذهنش جان گرفت. و در ادامه این فکر از خود پرسید، آیا... خواب ناتمامی که دوبار به سراغش آمد، نمی‌تواند علت افکار درهمش باشد؟ و نمی‌تواند سبب شود آن‌چنان تصوری در ذهنش بدود و بخواهد عصبانیتش را بر سر دوستان همیشه وفادارش، بر سر گوسفندهایش خالی کند؟ فکرش به جایی نرسید. شراب باقیمانده از شب قبل را سرکشید و بالاپوش خود را دور بدنش پیچید. می‌دانست که تا چند ساعت دیگر، با نیش خورشید، هوا گرم می‌شود و او نخواهد توانست گله‌اش را به اطراف ده ببرد. تابستان، در این ساعت، همه اسپانیا خوابیده است و گرما تا شب ادامه دارد. او ناگزیر بود، تمام روز، بالاپوش خود را همراه داشته باشد، گاه و بی‌گاه به سرش می‌زد که این بار اضافی را از خود دور کند.»

تحلیلی بر رمان کیمیاگر‌:

 

کوئیلو در کتاب کیمیاگر به تضاد درونی عشق و افسانه شخصی درون سانتیاگو می‌پردازد و در نهایت عشق را به‌عنوان ابزاری پشتیبان، برای رسیدن به افسانه شخصی پیشنهاد می‌کند و می‌گوید که عشق محرک بزرگی در زمان و نحوۀ رسیدن به رؤیاهاست. به گفتۀ کوئیلو، رؤیاها هزینه دارند اما نزیستن رؤیاها هزینۀ سنگین‌تری دارد. دنبال‌کردن رؤیاهایمان و متعهدشدن به انجام آن‌ها باعث می‌شود که تمام کائنات دست‌به‌دست هم بدهند تا آنچه را که می‌خواهید به شما ببخشند. کیمیای زندگی قوی‌ترین عنصر هدایت‌کنندۀ احساسات و افکار و خواسته‌ها و نیازهای ماست و باتکیه‌ بر اصل «هرآنچه که از جهان و کائنات طلب کنیم، به ما بخشیده می‌شود» به امکان تحقق یافتن رؤیاهای ما اشاره می‌کند. کوئیلو در این کتاب نمادین و تأمل‌برانگیز، مفهوم مهمی را که درکش برای همۀ مردم واجب است بیان می‌کند: در زندگی، هیچ‌چیز زیباتر از خود زندگی وجود ندارد.

چرا کیمیاگر بسیار موفق شد؟

 

کیمیاگر کتاب بسیار موفقی است و هنوز هم به‌خاطر روایت عالی و پرسیدن عمیق‌ترین سؤالات دربارۀ زندگی، کتاب پرفروشی حساب می‌شود. کیمیاگر از دیدگاه سوم‌شخص روایت می‌شود و خواننده به‌راحتی می‌تواند با شخصیت اصلی، اضطراب‌ها و تردیدهای او همدلی و همذات‌پنداری کند. کوئیلو با زبانی ساده دانش گسترده‌ای را که دربارۀ موضوعات متنوعی چون عرفان و معنویت و روح انسانی دارد با ما به اشتراک می‌گذارد. این کتاب به ما می‌آموزد که باید به قلبمان گوش دهیم و به اهدافمان وفادار بمانیم تا قدرتی کسب کنیم که از هر مانعی بر سر راهمان قوی‌تر است. کتاب کیمیاگر نه فقط به‌خاطر داستان شگفت‌انگیزش بلکه به‌خاطر روایت ساده و درک‌پذیرش بسیار لذت‌بخش است. پائولو کوئیلو در این اثر با زبانی ساده نشان می‌دهد که کیمیاگری نه تبدیل مس به طلا بلکه تبدیل روحی کوچک و ساده به خردمندی بزرگ است. کتاب کیمیاگر شخصیت تکراری ندارد و چون هرکدام از شخصیت‌ها به روش خودش به‌نوعی به سانتیاگو کمک می‌کند، هرکدام ویژگی‌های منحصربه‌فرد خودشان را دارند. زن کولی به او اجازۀ پذیرش رؤیا و درک امکاناتش را داد، شاه پیر به او فال گرفتن آموخت و یک جفت سنگ به او داد تا بتواند با آن فالش را بخواند، مرد انگلیسی به او یادگیری و تحقیق آموزش داد و کیمیاگر نشانش داد تا دربارۀ شگون و آینده‌اش بیشتر بداند. همذات‌پنداری با کتاب کیمیاگر بسیار ساده است. شاید به همین دلیل است که این کتاب بسیار محبوب شده است. همۀ ما رؤیایی داریم و مایلیم تحت هر شرایطی آن را دنبال کنیم، اما واقعیت زندگی اغلب بر خلاف ما حرکت می‌کند و تلاش می‌کند به رؤیای ما پایان ببخشد. همین اتفاق برای چوپان کتاب کیمیاگر می‌افتد، او برای رسیدن به رؤیا و اهدافش تلاش می‌کند، درست مانند اغلب ما، او نیز می‌خواهد تسلیم شود و به منطقۀ امن خود بازگردد اما پشیمانی دست‌کشیدن از رؤیایش او را رها نمی‌کند. این تشابهات بین داستان و واقعیت زندگی ماست که باعث می‌شود بعد از شروع کتاب کیمیاگر دلمان نخواهد که پیش از تمام شدنش آن را زمین بگذاریم.

خلاصۀ داستان کیمیاگر

 

کتاب کیمیاگر قصۀ سانتیاگو، چوپان جوان اندلسی را بازگو می‌کند که به‌قصد جستجوی گنجی واهی که در خواب‌دیده در زیر اهرام مصر مدفون شده است، میهن خود را ترک کرده و در آفریقای شمالی سرگردان می‌شود. او با یک کولی، مردی که ادعا می‌کند پادشاه است و یک کیمیاگر آشنا می‌شود. سانتیاگو به دلیل برخورد با شخصیت‌های رازآلود مختلف، مفاهیم ابتدایی وجودگرایی را می‌آموزد. اساسی‌ترین مفاهیم را خردمندترین استاد یعنی کیمیاگر به او می‌آموزد. او به‌تنهایی اثری عمیق و تحول برانگیز بر زندگی سانتیاگو می‌گذارد اما هیچ یک از آن‌ها نمی‌دانند که گنج چوپان دقیقاً چیست و آیا سانتیگو موفق می‌شود بر موانع راه غلبه کرده و گنجش را به دست بیاورد یا نه؟ سفری که در ابتدا به‌قصد مال دنیا آغاز شده رفته‌رفته به ماجراجویی برای کشف خود و غنای روحی تبدیل می‌شود. سانتیگو از گوسفندچرانی ساده تبدیل به خردمندی می‌شود که در روح جهان غوطه‌ور شده است. کتاب کیمیاگر نمادی جاودان از اهمیت دنبال‌کردن رؤیاها و گوش‌دادن به ندای قلبمان است.

مضامین اصلی کتاب کیمیاگر

 

جزءجزء کتاب کیمیاگر پر از نماد است. سفر سانتیاگو و مواجه او با اهرم مصر به‌شدت مملو از معناست. در هر سطر این کتاب پیامی قدرتمند نهفته است که تاکید می‌کند معنای واقعی زندگی نه در امور مادی و زائد بلکه در درک افسانه شخصی و کیمیای زندگی است و بر ما ضروری است که افسانه شخصی خودمان را شکوفا کنیم. مضمون کلی کتاب آن است که همه چیز اهمیت خاص خود را دارد، همه چیز باید تکامل یابد و همه چیز، از کوچک‌ترین اتم‌ها تا بزرگ‌ترین و دورترین ستاره‌ها در جهان، همه تکه‌هایی از یک کل هستیم: روح جهان.

مانع ترس یکی از خطرناک‌ترین موانعی که کتاب به آن پرداخته است موضوع ترس است. ترس از شکست است که ما را از افسانه شخصی‌مان دور می‌سازد و غلبه بر آن پیروزی بزرگی است. بنا به گفتۀ خود کوئیلو: «ترس از رنج بدتر از خود رنج است. هیچ قلبی نیست که در پی آرزوهایش باشد ولی رنج نبرد، چون آرزوها بی‌پایان و دور از دسترس‌اند و راه، راه دشواری است. همت می‌خواهد و تلاش و هر لحظه آن می‌تواند لحظه پایانی باشد. لحظه دیدار با خدا یا لحظه پیوستن به ابدیت ...» خرد وقتی سانتیاگو از کولی تقاضا می‌کند خواب تکراری‌اش را برایش تعبیر کند از شنیدن تعبیر پیش‌پاافتاده او ناامید می‌شود. کولی در پاسخ به این ناامیدی برایش توضیح می‌دهد: «... چیزهای ساده با وجود سادگی‌هایشان رویدادهای شگفت‌انگیزی هستند. فقط متفکران و عالمان هستند که آنها را می‌بینند و به بررسی می‌گذارند...» قدرت اجتناب‌ناپذیر ایمان در جایی از داستان قهرمان می‌کوشد که ندای سرنوشتش را فراموش کند اما پیرمردی با لباسی عربی سرنوشت پاکش را به او یادآوری می‌کند و می‌گوید: «این که در یک‌لحظه از حیات خود، مالکیت و فرمان زندگی را از دست می‌دهیم و تصور می‌کنیم سرنوشت بر زندگی مسلط شده است، همین نکته، بزرگ‌ترین فریب دنیاست.» در هر اندیشه یک تصمیم نهفته است. جایی در میان آفریقا یک تاجر مکار پول سانتیاگو را بالا می‌کشد. بعد از آن قهرمان داستان باید انتخاب کند که چه واکنشی نسبت به این رخداد نشان دهد. آیا باید خود را قربانی بداند و ناله و اظهار شکست کند یا تصمیم بهتری وجود دارد؟ درنهایت او تصمیم می‌گیرد که خیال کند ماجراجویی در جستجوی گنج است.

معنی نمادها در کتاب کیمیاگر:

 

گوسفندها گوسفندهای سانتیاگو نمادی از وجود و زندگی افرادی است که نسبت به افسانه‌های شخصی‌شان نابینا هستند. سانتیاگو گوسفندانش را دوست دارد اما به‌خاطر تمایل حیوانی آنها به آب و غذا، نسبت به آنها بی‌احترامی پنهانی می‌ورزد. او احساس می‌کند که گوسفندانش قدر سرزمین‌های بی‌نظیری را که او در طول سفر کشف می‌کند نمی‌دانند و از اینکه آنها آن‌قدر کورکورانه به او اعتماد دارند که به‌راحتی می‌تواند آنها را بکشد نیز در عذاب است. این گوسفندها نماد شخصیت‌هایی مانند نانوا یا تاجر بلور هستند که افسانه‌های شخصی خود را رها کرده و مانند گوسفندان تسلیم خواسته‌های مادی خود و میل به مقبولیت اجتماعی شده‌اند. در نتیجه آنها به‌خاطر دیدگاه‌های محدودشان، توانایی درک جنبه‌های خاصی از خلقت و بسیاری فرصت‌های زندگی را از دست می‌دهند.

کیمیاگری کیمیاگری به فرایند تبدیل یک فلز بی‌ارزش به فلزی بسیار باارزش مانند طلا گفته می‌شود. اما در این داستان کیمیاگری فراتر از فلزات می‌رود. سانتیاگو در این کتاب فلزی است که تحت‌تأثیر کیمیاگری قرار می‌گیرد. سفر و تجربیات سفرش او را از چوپانی ساده به کیمیاگری خردمند تبدیل می‌کند. همچنین تحقق افسانه شخصی هر فرد خود نوعی کیمیاگری است. به زبان کتاب، فلز باید خود را از شر تمام ناخالصی‌ها خلاص کند تا به تکامل برسد. سانتیاگو نیز باید خود را از شر ناخالصی‌هایش مانند تمایل به پذیرش توسط والدینش، زندگی به‌عنوان چوپان یا حتی زندگی با فاطمه خلاص کند تا به افسانه شخصی‌اش پی ببرد و رشد شخصیتی داشته باشد. بیابان صحرا، با شرایط سخت و جنگ‌های قبیله‌ای، نمادی از مشکلات جدی‌ است و در انتظار هرکسی است که در تعقیب افسانه شخصی خود است، اما همچنین به‌عنوان معلم مهم سانتیاگو در طول سفر او به اهرام عمل می‌کند. همان‌طور که کیمیاگر می‌گوید، آزمون‌ها بخشی ذاتی از تمام افسانه‌های شخصی هستند، زیرا برای ایجاد رشد معنوی ضروری هستند. بیش از گرمای بیابان؛ سکوت، پوچی و یکنواختی کویر سانتیاگو را آزمایش می‌کند.

اضطراب وضعیت

199,000 تومان
اضطراب وضعیت ترس از خطر شکست در برابر آرمان‌هایی است که جامعه‌مان وضع کرده و هراس از دست دادن مقام و منزلت را شامل می‌شود. هر کس تا به حال به‌خاطر تلفنی که جواب داده نشده یا لکسوس مدل بالای همسایه‌اش بی‌خوابی را تجربه کرده بهتر است بی‌درنگ کتاب پرمایۀ اضطراب وضعیت آلن دوباتن را بخواند. این کتاب با گذری به روند متمدن شدنمان و نارضایتی‌های متعاقب آن، توجه خود را به هوس سیری‌ناپذیر ما برای دستیابی به منزلت و موقعیت اجتماعی معطوف می‌دارد. هوسی که بیش از آنکه از تلاش برای دستیابی به رفاه مادی سرچشمه بگیرد ناشی از میل دوست داشته شدن و مورد محبت قرار گرفتن است. آلن دو باتن معتقد است وسواسی که نسبت به جایگاهمان در جامعه داریم از منابع مختلفی نشئت می‌گیرد: ترس از فقدان عشق، انتظار بیش‌ازحد از زندگی، باور به اینکه قدرت و جایگاه بهتر اجتماعی تنها نصیب افراد توانا می‌شود. و غرور و خودستایی. او در این اثر جذاب که بسیاری از صاحب‌نظران و نویسندگان آن را تحسین کرده‌اند دربارۀ اضطراب موقعیت، علل و راه‌حل‌های آن سخن گفته است. دوباتن راه‌حل فرونشاندن اضطراب وضعیت را در چهار بستر فلسفه، هنر، سیاست و دین جسته و آن‌ها را در این کتاب تشریح کرده است.

ریچارد سوم

250,000 تومان

معرفی کتاب ریچارد سوم

تو جهانی به خون آلودی و انجامت نیز چنین خواهد بود زندگی‌ات به رسوایی گذشت و مرگت نیز قرین رسوایی خواهد بود
نمایشنامه‌ی ریچارد سوم که در سال ۳-۱۵۹۲ نوشته شده، از همان آغاز با استقبال فراوان خوانندگان و تماشاگران روبرو شد، چندان که آن را در کنار هملت و رومئو و ژولیت در شمار محبوب‌ترین آثار شکسپیر جای داده‌اند. این نمایشنامه داستان برآمدن و فروافتادن شاهی منفور را بازمی‌گوید. اما شکسپیر سیمای این مرد زشت‌صورت و زشت‌سیرت را چنان تصویر کرده که حضورش بر صحنه، همه‌ی شخصیت‌های دیگر را به محاق می‌برد. این هیولای بی‌شفقت که در راه رسیدن به تاج و تخت انگلیستان از هیچ دروغ و خدعه و جنایتی رویگردان نیست، با هوشی اهریمنی و نگاهی ژرفکاو تا اعماق وجود قربانیانش نفوذ می‌کند و آز و شهوت این یک یا عقل سست‌پای دیگری را آماج خود می‌گیرد. از این روست که جملگی را به‌آسانی می‌فریبد و سرانجام به نابودی می‌کشاند. اما فزون‌خواهی و غرور بی‌حدش سرانجام او را نیز قرین رسوایی و تباهی می‌کند.