بازارها و نهادهای مالی

210,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

مطالعه و آشنایی با بازارها و نهادهای مالی برای تحلیلگران، مدیران و کارشناسان مالی و اقتصادی از دو بعد حائز اهمیت است:

از بعد کلان؛ بدان جهت که نتایج بسیاری از مطالعات اثبات کرده اند که رشد بخش واقعی اقتصاد بدون توسعه بازارها و نهادهای مالی ممکن نیست، بسیاری از اقتصاددانان از زوایای مختلف، با شدت تأکید متفاوت، به بررسی نقش بازارها و نهادهای مالی در توسعه بخش واقعی اقتصاد پرداخته اند.

برخی از اقتصاددانان این نقش را قابل اغماض و برخی دیگر آن را مهم تصور کرده اند.

فصول «1» الی «3» کتاب به بررسی این موضوعات اختصاص داده شده است. از بعد خرد؛ تهیه برنامه راهبردی صحیح بر مبنای متغیرهای محیطی از مهم ترین وظایف مدیریت بنگاه اقتصادی است. برای تدوین برنامه راهبردی مالی، شناخت نظام مالی لازم است. نظام مالی از پنج جزء ابزارهای مالی، نهادهای مالی، بازارهای مالی، قوانین مالی و نهادهای نظارتی مالی تشکیل می شود.

فصول «4» الی «13» کتاب به معرفی «اجزاء پنجگانه نظام مالی» می پردازد. این کتاب چارچوب مفهومی برای پاسخ به این پرسشهاست:

چرا بازارهای مالی به وجود آمده اند و چرا ما به آنها نیاز داریم؟

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

بازارها و نهادهای مالی

نویسنده
محمد شبانی
مترجم
———-
نوبت چاپ 6
تعداد صفحات 692
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1400
سال چاپ اول  ————
موضوع
مدیریت مالی
نوع کاغذ  —————
وزن 948 گرم
شابک
9789645309198
توضیحات تکمیلی
وزن 0.948 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بازارها و نهادهای مالی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

گربه بازي

35,000 تومان

در بخشی از کتاب گربه بازی می‌خوانیم:

روز وحشتناکی داشتم. پشت‌سر‌هم چند اتفاق ناجور برایم افتاده بود و حسابی از کوره دررفته بودم. تو که مرا می‌شناسی، اگر مرتب بد بیاورم، خلقم تنگ می‌شود و انگار که یک فتیله‌ی روشن بهم بسته باشد، هر آن ممکن است منفجر شوم. سوای این، این خانم میشتوت (لبنیات‌فروش) هم خیلی وقت است روی اعصابم می‌رود. اما این‌که این الم‌شنگه درست جلو چشم پائولا راه بیفتد، چیزی بود که فکرش را نمی‌کردم! بالای پله‌ها ایستاده بود چون برای رسیدن به لبنیاتی باید چهار پله پایین رفت و توی آن بلبشو تکان نمی‌خورد. طوری پایین را نگاه می‌کرد که انگار به یک چال‌حوض آلوده که هیچ‌کس نمی‌خواهد پا توی آن بگذارد نگاه می‌کند. حالا خوب مجسم کن، گربه‌ی استاداین‌ها روی بازوی چپم، یک شیشه‌ی ماست که یک انگشت هم شیر تویش است در دست راستم، یک پایم دمپایی، یک پایم کفشِ بندی، سرم هم کلاه یک زن غریبه که همین‌جور اتفاقی روی سرم مانده! چاک دهنم را واکرده‌ام و هر چه کلفت بلدم بار طرف می‌کنم. خانم میشتوت هم هوای حرف‌هایش را ندارد، او هم هر چه سرِ زبانش می‌آید می‌گوید. چهارتا پیرزن هم که پشت‌سر من ایستاده‌اند همگی هوار می‌کشند، چون همه‌ی همسایه‌ها از این لبنیاتی دل‌ پُری دارند، فقط آن پیرمردک، تیوادار لوکوش، ته مغازه ایستاده و هی سرفه‌ریزه می‌زند، چون هیچ‌وقت دوست ندارد درباره‌ی چیزی اظهارنظر کند و حالا فکرش را بکن، توی این الم‌صراط یکهو در باز شود و زنی جلو آن بایستد که اگر ندانم چهار سال از من بزرگ‌تر است، خیال می‌کنم ده سال جوان‌تر است.موهای طلایی، چنان طبیعی که حتی یک لیوان آب زلال را هم نمی‌شود آن‌طور رنگ کرد. کت‌ودامنِ کِش‌باف فندقی که رویش نوشته مال بوداپست نیست. آن وقت آدمی که چهار سال هم از من بزرگ‌تر است عین مس برنزه‌ شده و توی کفش پاشنه‌بلندِ نوک‌تیز که آن هم داد می‌زند آخرین مدل خارجی است آن‌جا ایستاده. اما این‌ها که گفتم همه به کنار، اصل کار این بود که اصلاً حرف نمی‌زد، همان‌طور ایستاده بود و نگاه می‌کرد.

لوتا پیترمن 3/ چه‌کسی کرم‌ها را رقصاند؟

150,000 تومان

معرفی کتاب لوتا پیترمن 3 اثر آلیس پانترمولر

داستان طنز و دوست داشتنی حاضر همراه با تصاویر بامزه برای سنین 8 الی 14 سال نگاشته شده است. لوتا پیترمن و داداش های خل و چل اش دوست دارند که تعطیلات عید پاک را در جزیره ای وسط دریا سپری کنند اما پدر و مادرشان مانند همیشه و بدون توجه به نظر مشترک آن ها، تصمیم می گیرند که به مزرعۀ ارگانیک در ایالت بایرن بروند.
یوهو! بالاخره تعطیلات فرارسید! بیشترِ بچه‌های کلاس می‌مانند خانه ولی من و خانواده‌ام قرار است برویم یک مزرعه‌ی اُرگانیک در جنوب آلمان. هرچند دو تا برادر خُل‌وچِلم و خودم نظرمان این بود که برویم توی یک جزیره وسط دریا ولی هیچ‌کس حرفمان را گوش نکرد. ناعادلانه!

تازه می‌توانم کلی با فلوتم تمرین کنم. چون فلوت من یک فلوت عادی نیست و می‌تواند مارهای کبری و حتی کرم‌های خاکی را هیپنوتیزم کند. فقط باید آهنگش را درست بزنم ...

سفارش:0
باقی مانده:1

وبلاگ خون‌آشام 4/ سایه‌ی وحشت خاطرات

80,000 تومان

بخشی از متن کتاب وبلاگ خون‌آشام 4 (سایه‌ی وحشت خاطرات)

باید می رفتم یک جای دیگر باید کاری می کردم فکر کردم شاید بد نباشد سری به خانه خانم لنچستر بزنم و آن دور و بر سر گوشی آب بدهم. می توانستم بفهمم برگشته یا نه حتما ارزش فهمیدن داشت. از این روز مزخرف هم خلاص می شدم. از برنت وود که برمی‌گشتم، حس می کردم یکی دنبالم است و عصبی شده بودم. حتی یک بار از لای بوته ها صدای خش خش شنیدم. دور و برم را نگاه کردم، کسی نبود. بعد فهمیدم از دیشب حالم این طوری است. انگار گوش به زنگ زدم کسی را ببینم منتظر حمله بودم انگار. به خانه خانم لنچستر که رسیدم. از تعجب کم مانده بود شاخ در بیاورم. امروز آن جا با دیشبش  زمین تا آسمان فرق داشت. قبلش متروکه بود. پر از علف هرز و درخت های خشکیده. وقتی نگاهش می کردی.، می‌ترسیدی. شبیه فیلم های ترسناک بود. ولی حالا باغچه اش پر از گل بود به در خانه هم رنگ زرد روشنی زده بودند. همه چیز تر و تازه بود، انگار یک نفر دیگر صاحبش شده بود. درست است که روفوس گربه خانم لنچستر بود. اما مگر گربه ها بیشتر از آدم ها به مکان ها وابسته نمی شوند؟ شاید روفوس  برگشته بود خانه قبلی اش پیش صاحب های جدیدش! واقعا امیدوار بودم این طور باشد. با این فکر رفتم جلو و زنگ را زدم. مطمئن بودم کس دیگری غیر از لنچستر در را باز می کند. یک آدم معمولی و بی خطر. تو که نمی رفتم، یک بهانه می آوردم و کمی حرف می زدم و خیالم که راحت می‌شد می‌رفتم. همین که می فهمیدم یک خون آشام ترسناک آن جا نیست کافی بود تا حسابی آرام شوم. هر چه منتظر شدم کسی جواب نداد، پرده ها تا نیمه کشیده شده بود شاید طرف خانه نبود.  
سفارش:0
باقی مانده:1

شبانه ها در غياب احمد شاملو

24,000 تومان

در بخشی از کتاب شبانه‌ها در غیاب احمد شاملو می‌خوانیم

گفتم تهران آمدی بیا اختیاریه کوچه‌ی داور جَنبِ سمساریِ آسیدکاظم. چشم‌به‌راهِ معلمِ شریفِ خود ماندن مثلِ نوشتنِ مشقِ شب آسان است. هی شرافتِ نایابِ آدمی! به خانه برگرد نروژ سرد است سوئد، بلژیک، بلندی‌هایِ اَندِکا کُلاله‌ی بی‌راهِ کوه تاراز، ایذه، مَرغاب...! به خانه برگرد آن‌جا برف چشم‌هایت را می‌زند.

سيرکي که مي گذرد

48,000 تومان

معرفی کتاب سیرکی که می گذرد

کتاب سیرکی که می‌گذرد اثر دیگری از پاتریک مودیانو، نویسنده معاصر فرانسوی است. این اثر با ترجمهٔ نسیم موسوی پاک در نشر چشمه چاپ شده است. عنوانِ کتاب نمادین است و به این مضمون اشاره می‌کند که زندگی مانند سیرکی است که می‌گذرد. فضای حاکم بر این داستان، مانند دیگر آثار مودیانو، مرموز و اسرارآمیز است و خواننده را به دنبال کردن داستان ترغیب می‌کند. مودیانو در اغلب آثارش زندگی روزمرهٔ افراد عادی را به تصویر می‌کشد و با نگاهی تازه به واقعیات زندگی، آثاری بدیع می‌آفریند. آن‌چه موجب متمایز شدن داستان‌های او می‌شود، لذت همراهی خواننده با قهرمان داستان است که گاه بی‌هیچ هدف مشخصی صفحات زندگی را ورق می‌زند.

درباره کتاب سیرکی که می‌گذرد

سیرکی که می‌گذرد که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد، زندگی نوجوانی ۱۸ ساله را روایت می‌کند که بعد از آشنایی با دختری جوان، زندگی‌اش دستخوش حوادث گوناگونی می‌شود و قدم به دنیایی پر از رمز‌وراز می‌گذارد. پدر پسرک او را ترک کرده و با زنی که از خودش بیست سال جوانتر است ازدواج کرده است، درست مانند پدر نویسنده. مادرش هم بازیگر تئاتر است و او هم فرزندش را ترک کرده است و در این میان دختری جوان همچون فرشته‌ای است که سرمی‌رسد. با این‌که شخصیت‌های این رمان در پردهٔ ابهام باقی می‌مانند، خواننده نسبت به تک‌تک آن‌ها احساس نزدیکی می‌کند، زیرا شخصیت‌های مودیانو متعلق به دنیای واقعی‌اند. مودیانو در این رمان گاه گذشته را با زمان حال می‌آمیزد و در این سفر به خاطرات، خواننده را با خودش همسفر می‌کند و با چنان تبحری او را به این سفر اسرارآمیز می‌برد که خواننده می‌پندارد تمام حوادث را از دریچهٔ چشمان خود دیده است. مودیانو در این داستان به شش روز از زندگی جوانی می‌پردازد که لذت حضور را به کندوکاو در زندگی گذشتهٔ افراد ترجیح می‌دهد و فارغ از دنیای منطقی، به دنبال به تصویر کشیدن یک زندگی رویایی، دور از هیاهو و دغدغه، است. با این‌که خواننده احساس می‌کند شخصیت‌های اصلی داستان را از سال‌ها پیش می‌شناسد، در حقیقت دربارهٔ گذشته و زندگی آن‌ها چیز زیادی درنمی‌یابد و این هنر نویسندگی مودیانو است که تضادها را به‌هم می‌آمیزد و خواننده را مسحور داستان می‌کند. مودیانو نویسنده‌ای است که دنیای خاص خود را می‌آفریند، دنیایی مملو از خاطرات. او به بازآفرینی گذشته نمی‌پردازد، بلکه با دمیدن به غبار ناشی از گذر زمان، ماجراهای گذشته را جلوه‌گر می‌کند. شخصیت‌های داستانی مودیانو اغلب در خاطرات‌شان زندگی می‌کنند و در پی یافتن پاسخی برای آن‌چه در گذشته رخ داده، سرگردان‌اند. در بیشتر آثار او می‌توان ردپای زندگی واقعی‌اش را مشاهده کرد و بیشتر آثار او جنبهٔ زندگی‌نامه‌ای دارند.
سفارش:0
باقی مانده:1

پتر اول (دوره‌ی سه جلدی)

65,000 تومان

معرفی کتاب پتر اول

پتر اول رمانی است از آلکسی نیکولایویج تولستوی (۱۸۸۲-۱۹۴۵)، نویسنده‌ی روس، که کتاب اول آن در ۱۹۳۰، کتاب دوم در ۱۹۳۴ و کتاب سوم در ۱۹۴۵ و بالاخره هر سه کتاب با هم در ۱۹۴۷ منتشر شد. زبانی غنی، دقیق و رنگین، قریحه‌ای در داستان‌سرایی و شناختی عمیق از ملت روس و گذشته‌ی او به آلکسی تولستوی امکان داده است تا یکی از بهترین رمان‌های تاریخی روسی را بنویسد. او تصویری پهناور و قوی خلق کرد که با تاج‌گذاری پتر خردسال در ۱۶۸۲ آغاز می‌شود و با تسخیر ناروا در ۱۷۰۴ (یک سال پس از ایجاد سن‌پترزبورگ) پایان می‌پذیرد. نویسنده قصد داشت رمان را لااقل تا جنگ پولتاوا بکشاند که مرگ در بحبوحه‌ی کار مهلتش نداد. برخورد روسیه‌ی جوانی که پتر اول به وجود آورد با روسیه‌ی اشراف و اوسترلیتزها و کهنه‌اندیشان به شکل گیرایی ترسیم شده است. خواننده هوای آن زمان را تنفس می‌کند و این احساس به او دست می‌دهد که نمایندگان تمام قشرهای روسیه را لمس می‌کند. در این‌جا همه‌چیز حالت طبیعی دارد و همان‌گونه است که زندگی آن را عرضه می‌کند. نویسنده به علت علاقه‌ی شدید شخصی به پترکبیر ـ بی‌آن‌که این علاقه مایه‌ی نگرش انتقادی به شخصیت او باشد ـ به ما کمک می‌کند تا با مشارکت داشتن در زندگی خصوصی امپراتور او را کاملاً بشناسیم خواننده اراده‌ی سرسخت او را کاملاً حس می‌کند؛ آن اراده‌ی سرسختی کــه می‌کوشید تا این کشور را از نیروهای کور محافظه‌کاری که نتیجه‌اش ورشکستگی حتمی بود برهاند. پتر که زود از جا در‌می‌رفت و حتی شکاک بود از عیوب خود آگاه بود و به خصوص آماده بود تا جان خود را در راه ملت خود، که او خود را خدمتگزارش می‌دانست، فدا کند. هرگز بر کسانی که با هدف او مخالف بودند ترحم روا نمی‌داشت، ولی هر سخنی را که از روی حسن نیت شجاعانه و شرافتمندانه گفته می‌شد می‌پذیرفت. این کارگر سخت‌کوش قدر کار دیگران را می‌شناخت. این‌ها را نویسنده حکایت نمی‌کند، بلکه نشان می‌دهد. هزاران صحنه‌ی تاریخی را از مبارزات شدید برای تحصیل قدرت گرفته تا گرفتن آزوف از ترک‌ها و آن مسافرت مشهور به اروپا و سپس مبارزه آشکار با روسیه‌ی کهنه و کار خلاقه در تمام زمینه‌ها، جنگ با سوئد و آن شکست‌های اولیه را در خاطر زنده می‌کند. در این زمان خواننده در کنار شخصیت‌های روسی نظیر «ملکه سوفیا» که رقیب بزرگ او بود، با دوستان امپراتور در «حومه‌ی آلمانی‌نشین» مسکو و همچنین با دشمنان و متحدان خارجی‌اش نظیر شارل دوازدهم، آوگوستوس ساکسی، استانیسلاس لشچینسکی و بسیاری دیگر آشنا می‌شود. آلکسی تولستوی گـاه بـه ناتوراليسم فرو می‌افتد، عباراتی [سبکی] به کار می‌برد یا داستان‌هایی حکایت می‌کند که بیش از حد تند و زننده است. تولستوی کمی قبل از مرگش شروع به تصفیه‌ی اثر خود کرده بود.