

بداهه پردازی نمایشنامه بلند: هنر تئاتر خودجوش
12,000 تومان
این کتاب برای نخستین بار در سال 2007 منتشر شد.
نویسنده آن، نمایشنامه نویسی است که جوایز متعددی در پرونده کاری اش داشته و همچنین در دو گروه مهم تئاتر امریکا، به کارگردانی مشغول است.
ارزش اصلی کتاب «بداهه پردازی نمایشنامه بلند: هنر تئاتر خودجوش» در پیوندی است که میان بازیگر، کارگردان و نمایشنامه نویس برقرار می سازد.
محورهای اصلی این پیوند، اصول داستان گویی و بداهه پردازی هستند؛ به این معنا که در عین تأکید کتاب بر بداهه پردازی گروهی روی صحنه، امکان گسترده ای برای نویسنده به منظور پیشبرد ایده اش از نقطه صفر تا نگارش کامل متن و برای کارگردان به منظور هدایت تمرینهای مشخص، به قصد بارورسازی پتانسیلهای متن و بازیگران، فراهم می کند.
در انبار موجود نمی باشد
بداهه پردازی نمایشنامه بلند: هنر تئاتر خودجوش
نویسنده |
کن آدامز
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | 4 |
تعداد صفحات | 172 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
سال نشر | 1398 |
سال چاپ اول | ———— |
موضوع |
هنر
|
نوع کاغذ | ————— |
وزن | 236 گرم |
شابک |
9789645307354
|
وزن | 0.236 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
تنها دویدن
کتاب ارزشمند "تنها دویدن" ما حصل تجارب و پژوهش های پنج ساله نادر خلیلی معمار ایرانی است که مدت های زیادی را وقف تحقیق بر روی خانه های خشتی و ارزان قیمت در روستاهای ایران کرد.
خلیلی تحصیلات فلسفی و معماری خود را در ایران، ترکیه و آمریکا گذراند.
در سال 1970 مجوز ایالت کالیفرنیا را دریافت کرد و در ایالات متحده و سراسر جهان به کار معماری مشغول شد. خلیلی به دلیل نوآوری خود در سیستم زمین و آتش گلتفتان معروف به خانه های سرامیکی و تکنیک ساخت کیسه خاکی به نام سوپرادوب معروف بود.
طرح های او به شدت از طرح های سنتی خانه های خشک در سرزمین مادری اش ایران الهام گرفته شده است. او از سال 1975 با معماری زمین و توسعه جهان سوم درگیر بود و مشاور سازمان ملل متحد برای معماری زمین بود.
او سیستم Super Adobe خود را در سال 1984 در پاسخ به درخواست ناسا برای طراحی سکونتگاه های انسانی در ماه و مریخ توسعه داد.
این پروژه تا زمان جنگ خلیج فارس که پناهجویان به ایران فرستاده شدند کاملا تئوری بود. وقتی این اتفاق افتاد خلیلی با برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد (UNHCR) همکاری کرد و تحقیقات خود را در پناهگاه های اضطراری به کار برد.
معناي زندگي ام
در بخشی از کتاب معنای زندگیام میخوانیم:
با آغاز سال 1945، حدود هفده سال میشد که در مشاغل دیپلماتیک بودم، اما قصد ندارم دوباره تمامی مراحل این شغل را، که در کل به نظرم بیارزش میآید، ریزبهریز برایتان ترسیم کنم. من کارم را در سِمت منشی دوم در سفارت بلغارستان آغاز کردم، سپس در پاریس دستیار مدیر بخش اروپا برای رسیدگی به مسائل اروپای شرقی شدم و بعد منشی اول و مشاور در سفارت سویس و همچنین سخنگوی هیئت نمایندگان سازمان ملل؛ پس از اقامتی کوتاه در لندن، کنسول فرانسه در لسآنجلس شدم و این تنها سِمت کنسولیای بود که به دست آوردم. از میان خاطراتی که جستهگریخته تعریف کردم، میخواهم چند اتفاق کوچکی را شرح دهم که بسیار جالب، غیرمعمول و منحصربهفردند. نخستین تجربهی دیپلماسیام در بلغارستان بود که نظام سیاسیاش هم کمونیستی و هم سلطنت مطلقه بود. نظام سلطنتی و شورای نیابت سلطنت همچنان حکمفرما بود، اما قدرت در دست حزب کمونیست بود که دیمیتروف افسانهای ریاست آن را بر عهده داشت، کسی که در جریان دعوای حقوقی آتشسوزی ساختمان رایشستاگ جسارت زیادی از خود نشان داد و در میان نخستین متهمان بود. گذار کشوری از ساختار شبه دموکراتیک سلطنتی به سوی نظام دیکتاتوری خودکامه از نوع استالینی آن بسیار غمانگیز و تأثیرگذار بود، زیرا در میانهی حکومت استالین بود. یکی از دوستانم را در این دوره از دست دادم که میخواهم یادی از او کنم. نامش پِتکوف بود که ریاست ائتلاف فرانسوی را بر عهده داشت و به اتهام دشمن مردم به دار آویخته شد، زیرا در آن دوره شیوههای استالینی کاربرد داشت و به دنبال آن یک کمونیست برجستهی دیگر به نام کوزتوف نیز به سرنوشت او دچار و به دار آویخته شد.در روياي بابل
معرفی کتاب در رویای بابل
ریچارد براتیگان یکی از بزرگترین نویسندگان آمریکایی در طول سدهی بیستم بود. در کتاب در رویای بابل که از جمله رمانهای مهم وی به شمار میرود، مخاطب داستان مفرحِ یک کارآگاه خصوصی خواهید بود که در ازای دریافت مبلغی قابل توجه، انجام مأموریتی عجیب را قبول میکند...درباره کتاب در رویای بابل
کتاب در رویای بابل (Dreaming Of Babylon) یکی از خواندنیترین رمانهای ریچارد براتیگان، نویسندهی فقید اهل آمریکاست. براتیگان در این اثر شوخ و شنگ که به جرئت یکی از بهترین و برجستهترین دستاوردهای ادبیات پست مدرن به شمار میرود، داستان مردی بینوا را روایت کرده که زندگیاش میان خیال شیرین و واقعیت تلخ در نوسان است. این مرد بینوا کارآگاهی خصوصی است؛ البته نه از آن کارآگاههای خصوصی باابهتی که نظیرشان را در فیلمهای نوآر آمریکایی میبینیم. بلکه یک کارآگاه خصوصی مفلوک و بیچیز که از سر نداری حاضر است کاسهی گدایی هم در دست بگیرد! این جناب کارآگاه از آن دست آدمهای روانپریشی است که تمام مدت در عوالم خیالی خود سیر میکنند. باری، داستان او در کتاب پیش رو زمانی شروع میشود که گروهی ناشناس، در ازای پرداخت پولی قابل توجه، مأموریتی عجیب و خطرناک را به او محول میکنند: دزدیدن جنازهی زنی تازهدرگذشته از سردخانهی شهر! کارآگاه بیچارهی قصهی ما که از فقر و نداری، شپش به تنش افتاده، این پیشنهاد را قبول میکند و به همراه دوستی، مأموریت خویش را آغاز مینماید. اما این تازه شروع ماجراهای سرسامآور و مفرح اوست!... کتاب در رویای بابل، چنانکه گفتیم، یکی از آثار شاخص در کارنامهی ادبی نویسنده است. طنز خاصی که در تمام نوشتههای براتیگان میبینیم، در این کتاب دلنشینترین صورت را به خود گرفته است. خواندن این اثر به خوردن چای و باقلوا در زمستانی سرد میمانَد، و یا به نوشیدن قهوهای خوشطعم در کافهای گرم و دنج؛ همانقدر دلچسب، همانقدر سحرانگیز!پرترهی مرد ناتمام
معرفی کتاب پرتره ی مرد ناتمام اثر امیرحسین یزدان بد
حرف بزن، خاطره!
معرفی کتاب حرف بزن، خاطره: یک خودزندگینامهی بازبینی شده
ولادیمیر ناباکوف در کتاب حرف بزن، خاطره: یک خودزندگینامهی بازبینی شده، زندگی و جهان پیرامونش را با نثری آهنگین به رشته تحریر درآورده و با واکاوی گذشتهاش، نقاط عطفی که سبب شکل گرفتن مسیر شخصی او به عنوان یک نویسنده مهم شد را بیرون میکشد. ولادیمیر ناباکوف متولد 23 آوریل 1899 در سنپترزبورگ روسیه است. خانوادهی او در سال 1917، حین انقلاب بلشویکی، به کریمه گریختند و بعد به اروپا مهاجرت کردند. نابوکوف تا سال 1922 در کالج ترینیتیِ کمبریج ادبیات روسی و فرانسوی خواند و دو دههی بعد را در پاریس و برلین با نام مستعار «سیرین»، عمدتاً به روسی، شعر و داستان نوشت. او در سال 1940 به ایالات متحدهی امریکا نقل مکان کرد و ضمن تدریس زبان و ادبیات روسی و نویسندگی خلاق در دانشگاههای استنفورد، کورنِل، هاروارد و کالج ولزلی، حرفهی درخشان ادبی خود را به عنوان شاعر، رماننویس، مموآرنویس، منتقد و مترجم پی گرفت. کتاب حرف بزن، خاطره (Speak, memory: an autobiography revisited) در میان آثار ولادیمیر ناباکوف (Vladimir Nabokov)، دارای چنان اهمیتی است که بارها و بارها در آنتولوژیهای ادبی از آن یاد شده است. این کتاب شما را دچار گذشتهای دور میکند تا جایی که حس میکنید ولادیمیر مقابل چشمانتان نشسته و مشغول اعتراف است. موفقیت بینظیر ولادیمیر ناباکوف از رمان لولیتا (1950) به او اجازه داد تا تدریس را کنار بگذارد و خود را تمام وقت وقف نوشتن کند. او در سال 1961 به مونتروِ سوئیس نقل مکان کرد و 2 ژوئیهی 1977 در همین شهر درگذشت. ناباکوف که یکی از نویسندگان قهار قرن دانسته میشود، چه در زبان انگلیسی و چه در زبان روسی، شماری از آثار انگلیسی خود از جمله لولیتا را به روسی ترجمه کرده و بر ترجمهی انگلیسی آثار روسیاش نیز نظارت داشته است. برخی نظرات در مورد ولادیمیر ناباکوف: - یکی از اصیلترین و خلاقترین رماننویسهای زمانهمان. (فایننشال تایمز) - پروانههای ذهنش خاکریزهایی میسازند از معاصرینش. (ساندی تایمز) - او با برگزیدن به کارگیری و تحول زبان ما، به همهمان افتخار داد. (انتونی برجس) - قدرت خیال سر آن ندارد که به این زودیها قهرمان دیگری به این زورمندی بیابد. (جان آپدایک) - او استاد همه جور حقهی فنی رماننویسی است، و چندتایی هم خودش سرهم کرده. (پیتر اکروید) - نابوکوف افزون بر موهبت برگردان سوژه به تصاویر دقیق تماشایی، حس طنزی فراوان، قدرت درک پوچی پس تراژدی، دارد. (آبزرور)مرگ ايوان ايليچ
در بخشی از کتاب مرگ ایوان ایلیچ میخوانیم
زندگى را در خانهى جدید شروع کردند و وقتى خوب مستقر شدند و به جاى جدید خو گرفتند، چنانکه معمولاً چنین است، دیدند که فقط یک اتاق کم دارند و نیز درآمدشان، گرچه فوقالعاده زیاد شده بود، اگر اندکى فقط پانصد روبل بیشتر مىبود دیگر نقصى در زندگىشان نمىماند. در آغاز کار که هنوز خوب مستقر نشده بودند و چیزهایى مانده بود که بخرند یا سفارش دهند، و این یا آن مبل را جابهجا، یا فلان و بهمان را باهم جور کنند، احساس بسیار خوشایندى داشتند. گرچه اختلافنظرهایى میان زن و شوهر باقى بود ولى هر دو به قدرى خشنود بودند و کارهاى کردنى به قدرى زیاد بود که بىجدال زیاد باهم کنار مىآمدند. وقتى دیگر کارى باقى نماند که کرده شود زندگى اندکى رنگ ملال گرفت و احساس کمبود آشکار شد. اما رفتهرفته آشنایىهایى پیدا مىشد و عادتهایى پدید مىآمد و زندگىشان هر طور بود پر مىشد. ایوان ایلیچ صبح را در دادگاه مىگذرانید و براى ناهار به خانه مىآمد و ابتدا از این روال رضایت داشت و شادکام بود، هر چند که زندگى از اندکى دلآزارى خالى نبود، که تازه آن هم سرچشمهاش همین خانه بود. (کوچکترین لکه روى سفره یا پارچهى دیوارپوش، یا بریدن ریسمان پرده و از این نوع سخت به خشمش مىآورد. به قدرى براى آراستن خانه رنج برده بود که اندکى ضایع شدن صورت ظاهر آن برایش سخت دردناک بود.) اما بهطور کلى زندگىاش طورى مىگذشت که به عقیدهى او بایسته بود، یعنى باآسودگى و لذت و باآبرومندى. ساعت نه از خواب برمىخاست، قهوهاش را مىنوشید و روزنامهاش را مىخواند، بعد اونیفورم قضاوت به تن مىکرد و به دادگاه مىرفت و آنجا طوق اسب عصارى آماده بود و فورا بر گردنش مىافتاد.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامه فلسفه استنفور 1: زیباییشناسی آلمانی
نویسنده | پل گایر، هانا گینزبورگ، استیون هولگِیت، ایئن تامسون و نیکولاس دیوی |
مترجم | سید مسعود حسینی، داود میرزایی، گلنار نریمانی و وحید غلامیپورفرد |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٣ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٩ |
تعداد صفحات | ٥٣٦ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
شابک | ٦ -٣٤٥-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
وزن | ٧٨٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.