بدبیاری‌های فردی تنگلز 1/ قهرمان افسانه‌ای یا بزدل وامانده؟

20,000 تومان

معرفی کتاب بدبیاری های فردی تنگلز 1 اثر جک برند

کتاب پیش رو مناسب برای سنین 7 الی 13 ساله می باشد. فردی تنگلز پسربچه ای بازیگوش است که با ماجراهای شیرین و بامزه اش هرکسی را وادار به خندیدن می کند.
سید مالون پسر شروری است که فردی بسیار از او می ترسد. زمانی که مالون به سراغ او و دوستانش می آید، تصمیم می گیرد که با چشم های لیزریش حساب پسر شرور داستان را برسد.
بنظر شما چشم های لیزری فردی نجاتشان خواهد داد یا خیر؟
فردی حساب کرده، اگر به مدت طولانی و کافی بدون پلک زدن به دیوار خیره شود، چشم‌هایش شروع می‌کنند اشعه‌های لیزری بیرون دادن، اما خب شاید یک نقشه‌ی یدکی هم بد نباشد.

دوستان فردی هم در خطر هستند. ولی چه کاری از دست فردی برمی‌آید، وقتی او حتی از خواهر کوچکش جسیکا هم می‌ترسد. (از حق نگذریم جسیکا برای خودش یک هیولای کوچولوست!)

فردی باید راهی پیدا کند تا همه‌ی دوستانش را از دست سید نجات بدهد. یک چیزی مسلم است، آن هم له و لورده شدن.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

بدبیاری‌های فردی تنگلز 1/ قهرمان افسانه‌ای یا بزدل وامانده؟

نویسنده
 جک برند
مترجم
اعظم مهدوی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 272
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786008655206
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بدبیاری‌های فردی تنگلز 1/ قهرمان افسانه‌ای یا بزدل وامانده؟”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مهر در ایران از آغاز تا صدر اسلام

149,000 تومان
در مجموعه یافته های باستان شناسی، مهرها جایگاه ویژه ای دارند. در دهه های آغازین قرن بیستم، مهرها بیشتر به دلیل نقش مایه های مختلف با کنده کاریهای متنوع، مورد توجه مورخان هنر و مجموعه داران بوده اند؛ اما در دهه های میانی این قرن نقش باستان ّشناختی آنها و نیز اثر مهرها بر روی گلها اهمیت فزاینده ای پیدا کرده است. در این راستا مهرها و اثر آنها با رویکردهای مختلف باستان شناختی و انسان شناختی بررسی و مطالعه شده است. در گستره جغرافیای فلات بزرگ ایران، پیدایش و پراکنش پدیده استفاده از مهر در جوامع دورانهای پیش از تاریخ و تاریخی، آگاهیهای ارزشمندی در زمینه مالکیت، انتقال اطلاعات، تجارت و فناوری ارائه کرده است؛ این آگاهیها به همراه تجزیه و تحلیل دیگر یافته های باستان شناسی توانسته است ابعاد چندسویه فرهنگهای جوامع باستان فلات ایران را تا حد زیادی روشن سازد. فهرست : پیشگفتار فصل اول: تعاریف و اصطلاحات تخصصی مطالعه و بررسی مهرها فصل دوم: بسترهای پیدایش مهر و مهرسازی و کارکردهای آن در ایران فصل سوم: مهر و مهرسازی در دوران مس سنگی ایران فصل چهارم: مهر و مهرسازی در عصر مفرغ ایران فصل پنجم: مهر و مهرسازی در عصر آهن ایران فصل ششم: مهر و مهرسازی در دورانهای تاریخی ایران  
سفارش:1
باقی مانده:1

زندگی هچل‌هفت آیدا پیرپور 1/ دبستان هاجر

145,000 تومان

معرفی کتاب زندگی هچل هفت آیدا پیرپور 1 اثر سولماز خواجه وند

– اگر دلتان می خواهد بدانید زندگی با مامان و بابای کلاهبردار چه شکلی است؟ «زندگی هچل هفت آیدا پیرپور» را بخوانید!
– اگر دلتان می خواهد مامان و بابایتان هر روز بگویند: «نمی خواد بری مدرسه! بمان خانه و حالش را ببر!» “زندگی هچل هفت آیدا پیرپور” را روزی سه بار برای مامان و باباهایتان بخوانید. اگر گوش ندادند هر هشت ساعت یک بار بمالید به لپشان!
– اگر می خواهید بدانید بیکارها چگونه مدرسه می روند «زندگی هچل هفت آیدا پیرپور» را از دست ندهید!
سفارش:0
باقی مانده:1

مددکاری اجتماعی(1)

قیمت اصلی: 151,000 تومان بود.قیمت فعلی: 150,000 تومان.

کارآگاه کرگدن در باغ‌وحش مرموز 6/ ماجرای شی‌واوای قلدر

20,000 تومان

برشی از متن کتاب

شی واوا گفت: بهره وری. کلمه ش اینه. همه مان گفتیم: بهره... چی چی؟ پیپو شی واوا با غرور تکرار کرد: به ره و ری. موهایش را که بالا زده بود، دوباره مرتب کرد. تمام حیوانات بخش جنوبی باغ وحش سردرگم و متعجب او را نگاه می کردند. یکی گفت: خب یعنی چی؟ شی واوا گفت: خیلی ساده ست. مثلاً تو! به پرث تنبل اشاره ای کرد. تو یه... یکی گفت: یه تنبـ... شی واوا پرید وسط حرفش و گفت: یه حیوون میمون شکل عجیب و غریب هستی. حالا بی خیال. هر چی هستی. اصل ماجرا اینجاست که چی کار بلدی بکنی؟ تنبل گفت: من؟... خب... بلدم بخوابم. شی واوا گفت: بخوابی؟ ای تنبل! باید کار درست و حسابی بکنی. کاری که باعث بشه سودی به باغ وحش برسه. همه مان دوباره پرسیدیم: سووووووود؟ شی واوا گفت: از درخت بیا پایین. این جارو رو بگیر و همه ی باغ وحش رو جارو بزن. می خوام یه ساعت دیگه همه جا از تمیزی برق بزنه ها. پرث تنبل مکثی کرد. موکاکالا رفت طرفش. همین که رفت طرفش و نگاه تندی به پرث انداخت، حیولان بیچاره از درخت آمد پایین. تند تند کف زمین را جارو کرد. شی واوا فریاد زد: تو! تو کرگدن پیر! معلوم است که جوابش را ندادم. اسم من کارآگاه کرگدن است... نه کرگدن پیر. او هم این را می دانست. گفت: دارم با تو حرف می زنم پیر مرد! با تو و اون پرنده ی احمقی که روی شونت نشسته. گوش هاتون سنگینه؟ طوطی پلیسه زد زیر خنده و گفت: ها ها ها ها! شنیدی کرگدن جون؟ گفت پرنده ی احمق! اگه با من این طوری حرف می زد ناراحت می شدم... حسابی ناراحت می شدم... وایسا ببینم!... من که نشستم رو شونه ی تو... اون حرف رو به من زدی. من احمقم؟ پیپو خیلی آرام آمد طرف ما. دیدم که کلید کوچولو را با روبانی به گردنش بسته و کلیده دارد تکان تکان می خورد. شی واوا گفت: مردم اصلاً دوست ندارن پول بدن و کرگدنی رو تماشا کنن که توی حوض گلش وامیسته یا می شینه. با خودم گفتم: آخ آخ آخ! حوض گِل عزیزم! چقدر دوست داشتم الان مشغول گل بازی بودم و پاهام رو کرده بودم توی گِل! شی واوا گفت: حیوون های آروم و سنگین و پیر اصلاً خوب نیستن. می خوام حسابی تکون بدین. تکون بخورین. تحرّک... کلمه ش همینه. بینسنتینا فیله از روی سادگی پرسید: ولی مگه کلمه هه بهره وری نبود؟ پیپو گفت: چیزه... بهره وری و تحرّک. این ها دو کلمه ان. حسابی کلافه شده بود، گفت: فکر کنم خیلی وقت ببره که دوباره این باغ وحش رو سرسامون بدم. همه مان دوباره پرسیدیم: سر و... چی چی؟
سفارش:1
باقی مانده:1

منشور شعر حکمت

9,000 تومان

در بخشی از کتاب منشور شعر حکمت می‌خوانیم

شعر حکمت یک پروسه است، غیرممکن است شاعری پیش از رسیدن به درک رَمزیتِ درونی این راز، به شعر حکمت برسد. شعر حکمت ارمغانی عظیم برای همه است، درحالی‌که خود مولودِ توافق با تنهایی است. رسیدن به این عطیه‌ی ابدی... چه می‌خواهد؟! هیچ! تنها مراقبت از ارتباطِ عمیقِ خویش با روحِ هستی، وگرنه ضمیر ناخودآگاه تو را از دعوت به شهود شعله‌ور محروم می‌کند، و بسا همه‌ی عمر! تنها تمرکز بر لذتِ کشف... موجب یکی‌ شدن و یگانه ‌شدنِ آن تثلیت عهدشده ‌شود، یعنی شعر به‌علاوه‌ی شاعر، به‌علاوه‌ی مخاطب. مزمورِ موحد و وحدتِ حضور همین است. شعر پارسی سرشار از پیشنهادات خارق‌العاده است. «کاشفانِ فروتنِ شوکران» باید بیایند و خبر باران بیاورند. جامعه و ملتی که کاشفانِ خود را دیر کشف کند، محکوم است به حداقل‌ها قناعت کند. خام‌زایی‌های سردستی و شِبه‌فلسفی که خود سرریزِ خودشیفتگی عوامانه است، عنصر و اتفاقِ فریب‌کار و کاهل و خوش‌ظاهری است (در وهله‌ی نخست دیدن و شنیدن) اما با مرور چندباره‌ی آن متوجه می‌شویم هیچ ربطی به «شعر حکمت» نداشته است. مراقب این معناهای موذی باشید، خلطِ مبحث نشود. مواجهه‌ی عوامانه با شعر حکمت، عین انحراف است. فلسفه ایجاد سؤال می‌کند، اما حکمت همان ظرفیتِ پاسخ است. کار فلسفه نشان‌ دادنِ ظرفیت‌های موجود است، اما دستاورد حکمت ظرفیت‌سازی است.

ماتيلدا

قیمت اصلی: 320,000 تومان بود.قیمت فعلی: 245,000 تومان.

در بخشی از کتاب ماتیلدا می‌خوانیم

زنگ تفریح، خانم هانى یک‌راست به دفتر خانم ترانچبول رفت. به‌شدت هیجان‌زده بود! کمى پیش‌تر با دختر کوچولویى برخورد کرده بود که داراى هوش و استعدادى استثنایى بود؛ یا به‌نظر او این‌طور مى‌آمد. البته هنوز فرصت نکرده بود دقیقاً به میزان هوشش پى بِبرد، با وجود این، آن‌قدر تجربه داشت که بفهمد در چنین مواردى نباید دست روى دست گذاشت. فکر مى‌کرد مسخره است چنان کودکى را در جایى که امکان پیشرفت ندارد، به اَمانِ خدا رها کرد! معمولاً خانم هانى از مدیر مدرسه وحشت داشت و زیاد دور و بَرش آفتابى نمى‌شد. امّا در آن لحظه احساس مى‌کرد آماده است با هر خطرى روبه‌رو شود! درِ دفتر ترسناکش را زد. صداى غُرّشِ بَم و هولناک خانم ترانچبول بلند شد: «بیا تو!» خانم هانى رفت تو. امروزه بیش‌تر مدیرهاى مدرسه‌ها را با توجه به ویژگى‌هاى مثبت‌شان انتخاب مى‌کنند. آن‌ها شرایط کودکان را درک مى‌کنند، بچه‌ها را از تهِ دل دوست دارند، دلسوز و مهربان هستند، با انصافند و واقعاً به امرِ آموزش علاقه‌مندند. امّا خانم ترانچبول...، دریغ از آن‌که یکى از این ویژگى‌ها را داشته باشد! و خدا مى‌داند چه‌طور خود را در این سِمَت جا زده بود! گذشته از همه‌ى این‌ها، زن بسیار قوى و با ابهّتى بود! ظاهراً زمانى ورزشکار مشهورى بود و حتى حالا هم ماهیچه‌هاى پهلوانانه‌اى داشت! این ماهیچه‌هاى قوى در گردنِ کلفت، شانه‌هاى بزرگ، مچِ دست‌هاى عضلانى و ساق پاهاى قدرتمندش به‌خوبى دیده مى‌شد. هرکس چشمش به خانم ترانچبول مى‌افتاد، احساس مى‌کرد او مثل آب خوردن مى‌تواند میله‌هاى آهنى را خم و دفتر قطور راهنماى تلفن را از وسط نصف کند! متأسفانه در چهره‌اش هم هیچ نشانى از زیبایى یا سرزندگى دیده نمى‌شد. چانه‌اى لجوج و سرسخت، دهانى بى‌رحم و چشمانى ریز و خودپسند داشت.
سفارش:0
باقی مانده:1