برادران سيسترز
240,000 تومان
کتاب «برادران سیسترز» دومین اثر پاتریک دوویت، نویسندهی کانادایی است.
این کتاب پس از انتشار، نامزد چندین جایزهی ادبی در کانادا شد، دو جایزه دریافت کرد و به فهرست نهایی جایزهی من بوکر هم راه یافت. او با سبک نگارش جدید و صریحاش توانسته جایگاه مناسبی در ادبیات کانادا پیدا کند.
برادران سیسترز داستانی وسترن و تلخ است. نویسنده بهخوبی میداند ماجراهای خونبار را چگونه طنز جلوه دهد؛ همان کاری که تارانتینو در فیلمهایش انجام میدهد.
داستان در نیمهی قرن نوزدهم میگذرد؛ ماجرای دو برادر که در تب و تاب به دست آوردن طلا و ثروتی بادآورده هستند.
این دو برادر به نامهای ایلای و چارلی که به سبب آدمکشیهای فراوانشان شهرت دارند، مأمور میشوند شخصی به نام وارم را بکشند و اندوختهی طلای او را به دست آورند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «آخرینباری که بعد از چند ماه کار توی معدن برگشتم به شهر یه کیسهی بزرگ طلا همراهم بود، با اینکه میدونستم این کار دیوونگیه ولی تصمیم گرفتم تو یکی از گرونترین رستورانهای شهر یه غذایی حسابی بخورم.
به استحضارتون برسونم که مجبور شدم برای یه وعده غذا سی دلار پول بدم. غذایی که اگر توی شهر خودم خورده بودم نیمدلار بیشتر برام خرج برنمیداشت.» چارلی مشمئز شد «فقط یه مشنگ همچین پولی میده.»
مرد گفت «صددرصد باهاتون موافقم و مفتخرم که ورود شما رو به شهر مشنگها خوشآمد بگم. ضمناً امیدوارم تبدیل شدن شما به یک مشنگ تمامعیار تجربهی خوشایندی باشه.»
فقط 1 عدد در انبار موجود است
برادران سيسترز
نویسنده |
پاتریک دوویت
|
مترجم |
پیمان خاکسار
|
نوبت چاپ | 13 |
تعداد صفحات | 279 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786002294937
|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
چگونه با پدرت آشنا شدم؟
معرفی کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم؟
درباره کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم
داستانهای کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم ابتدا بهصورت ستون هفتگی طنز در روزنامهٔ شهروند منتشر میشد که توانسته بود مخاطبان زیادی را با خود همراه کند. مونا زارع این داستانها را بازنویسی کرد و با یک پایانبندی متفاوت، کتاب را به اثری مستقل تبدیل کرده است که بازخوانی آن برای خوانندگان پیشین نیز همچنان جذاب خواهد بود. این اثر از آن دسته کتابهایی است که میشود با آن بلندبلند خندید. روایت یک دنیای زنانه برای پیداکردن شوهر که پر است از توصیفهای شیطنتآمیز و فانتزیهای بامزه: «ساعت ۷ صبح جمعه بود که تصمیم گرفتم شوهر داشته باشم. چشمهایم کاملاً باز نشده بود و قیِ بستهشده روی مژهها پلکهایم را سنگین کرده بود. سرم را توی بالش فرو بردم و روی شکمم خوابیدم و تا بیست شمردم. چشمهایم را باز کردم و تکهای از موهایم را دور بینیام چرخاندم و دوباره تمرکز کردم. فایدهای نداشت. هیچچیز دیگر نبود جز شوهر. دلم میخواست همان موقع، همان لحظه، یک نفر روی کرهٔ خاکی وجود میداشت که شوهر من میبود. از خواب که بیدار شدم، دیدم جایش خالی است. پدرت را میگویم. اولش مردد بودم نکند گیج خوابم و جای یک چیز دیگر خالی شده و من آن را با شوهرم اشتباه گرفتهام؟ خودم را از رختخواب بیرون کشیدم و روبهروی آینه ایستادم. موهایم از عروسی دیشب پف کرده بود و ریملِ دور چشمهایم قیافهام را شبیه پاندا کرده بود. زبانم را بیرون آوردم و ته حلقم را نگاه کردم. امکان نداشت، اما مشکلم واقعاً شوهر بود.»جادوهای آرژانتینی 1/ پاداش شاهزاده
ته جدولیها 3/ راز دروازهبان شبحمانند
در بخشی از کتاب ته جدولیها 3: راز دروازه بان شبح مانند می خوانیم:
تونی پرسید: «استخر توپ؟» بعد گفت: «فکر کی بود بیایم اینجا؟» دست بردم بالا و گفتم: «خب... خیلی جای آرومیه و سر راه زمین تمرینه.» قمبرک گفت: «شیشه هم نداره، به نظر من که بد نیست.» مشکل این بود که مسئول استخر توپ، آتاناسیو، نمیذاشت بریم تو! گفتش: «شماها زیادی بزرگید بچهها. نمیدونم این کار قانونی هست یا نه. و باید بپرسم.» کمنیاس گفت: «آخه... توو... تولد قمبرکه.» بعد به قمبرک اشاره کرد. آتاناسیو گفت: «خب تولد قمبرک که دو دسامبره.»ساعت مادربزرگ
معرفی کتاب ساعت مادربزرگ
سفر در زمان، جذابترین اتفاقی است که میتواند برای هر کسی رخ دهد! اتفاقی که برای پاتریشیا، درست در زمانی که کسلکنندهترین روزهای زندگیاش را میگذراند افتاد. کتاب ساعت مادربزرگ اثر تحسینشدهی کیت پیرسون شما را به دل یک ماجراجویی نوجوانانه میبرد و چندین سال به عقب برمیگرداند. اگر دوست دارید لذت سفر در زمان را تجربه کنید، این رمان را بخوانید. کتاب پیش رو توانست در سال 1988 جایزهی کتاب سال انجمن کتابخانههای کانادا را در بخش کودکان از آن خود کند.دربارهی کتاب ساعت مادربزرگ
همهچیز از قهر و اختلاف مادر و پدر پاتریشیا و تصمیم آنها برای جدا شدن از هم اتفاق افتاد. اتفاقی که تعطیلات پاتریشیا را خراب و او را مجبور کرد که به کلبهی تابستانی خالهاش برود. آنهم درحالیکه که نه تابهحال دخترخالهها و پسرخالههایش را دیده بود و نه از دلسوزیهای آزاردهندهی خاله و شوهرخالهاش در امان بود. کیت پیرسون (Kit Pearson) در کتاب ساعت مادربزرگ (A Handful of Time) بخشی از زندگی پاتریشیا، دختری که قهرمان داستان است را روایت میکند. او که بهاجبار در اردوگاه تابستانی خاله رفته و از شر تمسخرهای بچههای او در امان نیست، تصمیم گرفته جور دیگری خودش را سرگرم کند. پاتریشیا که بهتازگی اتاقک پشت خانه را کشف کرده، به آنجا پناه میبرد و بالاخره کنجکاویهایش او را به یک ساعت قدیمی میرساند که میتواند همراه با آن به گذشته سفر کند و به زمانی برسد که مادرش درست همسن خود او و دوازدهساله بود. دخترک که مادرش را این بار در سنوسال خودش میبیند و تازه با دشواریهای زندگی او آشنا میشود، تصمیم میگیرد به شکل دیگری با مادرش برخورد کند... این اتفاق، تابستان کسلکنندهی پاتریشیا را به یک تعطیلات منحصربهفرد، ماجراجویانه و جذاب تبدیل میکند و رابطهی او را با مادرش به شکل دیگری جلو میبرد. اگر دوست دارید در این سفر همراه با پاتریشیا و تجربههای هیجانانگیز او در گذشته باشید، پیشنهاد میکنیم کتاب ساعت مادربزرگ را بخوانید.کارآگاه کرگدن در باغوحش مرموز 5/ در جستجوی طوطیپلیسه
کتاب كارآگاه كرگدن در باغ وحش مرموز 5(در جستجوی طوطی پلیسه)
سه روز است که طوطیپلیسه به کارآگاهکرگدن سر نزده. یعنی کجا رفته؟ چه اتفاقی برای او افتاده؟ بله! او را دزدیدهاند! اما کار چه کسی است؟ ربایندهها چه میخواهند؟ کارآگاهکرگدن دستتنها این معما را حل میکند.مارادونا
در بخشی از کتاب مارادونا میخوانیم
در نوزدهسالگی، مدتها قبل از اینکه به تعبیر ادواردو گالیانو به «خدای کثیف و گناهکار» تبدیل شود، قهرمان جام جهانی جوانان زیر بیست سال در ژاپن شد. تا آن زمان، وانت راستروخِرو دیگر به تاریخ پیوسته بود. مارادونا حالا خودش ماشینباز قهاری شده بود که هر ماشین برایش در حکم یک کارت ویزیت بود؛ خصلتی آرژانتینی که تا آخر عمر در وجودش ماند. هواداران برای تشکر از ال پِلوسا تصمیم گرفتند به پاس لحظات خوشی که به آنها هدیه کرده بود، با جمع کردن پول برایش ماشین بخرند: یک مرسدس بنز شیک قرمزِ 500 اسالسی با قدرت 237 اسب بخار؛ هدیهای دیگر به نشانهی قدرشناسی. برای هدیهی کریسمس با پسانداز حقوقش یک فیات اروپایی 128 سیالاس کارراهانداز خرید؛ ماشین بدشکل و زمختی که انگار یک بچه طراحیاش کرده بود. یک کلکسیونر در نزدیکی بوئنوسآیرس هنوز این ماشین را دارد و در برابر پیشنهادهای موزههای ایتالیایی مقاومت میکند. اگر مانند مارادونای بیستساله یک ستاره به معنای واقعی باشید، نمیتوانید سوار فیات اروپایی شوید، پس اولین ماشین اسپورتش را از پورشهی آلمان خرید؛ یک پورشهی 924 نوکمدادی با صندلیهای چرمی قهوهای. این اولین دارایی قیمتیاش بود و پیش از جدایی از بوکا جونیورز و پیوستن به بارسلونا آن را فروخت. سی سال بعد، زمانی که در مقام مربی تیم ملیْ جام جهانی دلسردکنندهای را پشتسر میگذاشت، روی آن ماشین نیممیلیون دلار قیمت گذاشته بودند. اما پس از دو سال، قیمت ماشین درست مانند اعتبارش در جایگاه مربی سقوط کرد و به 77.500 دلار رسید. قرارداد مارادونا با بارسلونا شامل یک ماشین گلف قرمز هم میشد که یک روز عصر در سال 1983 با آن وارد محوطهی نیوکمپ شد. درِ ورودی برای تمرین بسته بود. «دیدی دیهگو! درسته که میگن سحرخیز باش تا کامروا باشی، ولی حالا که یکبار هم خودت رو زود رسوندهای در بسته بود.»محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کنددانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.