برادران کارامازوف

850,000 تومان

کتاب برادران کارامازوف نوشته فیودور داستایفسکی ترجمه احد علیقلیان توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی، رمان جنایی به چاپ رسیده است.
برادران کارازوف رمانی از فیودور داستایفسکی نویسنده روس است که نخستین بار در سال‌های ۸۰–۱۸۷۹ در نشریه پیام‌آور روسی به‌صورت پاورقی منتشر شد. نوع نوشته‌های داستایوسفسکی نشان می‌داد که این کتاب قرار بود قسمت اول از مجموعه‌ای بزرگتر با نام زندگی یک گناهکار بزرگ باشد؛ ولی قسمت دوم کتاب به دلیل درگذشت نویسنده هیچگاه نوشته نشد. این کتاب در چهار جلد منتشر شد و مثل بیشتر آثار داستایفسکی، یک رمان جنایی است.
برادران کارامازوف سرشار از روانشناختی و شخصیت پردازی و همچنین تحلیل‌های عمیق روانشناختی فردی می‌باشد. خودِ داستایفسکی، پرسش محوری کتاب را مسئلهٔ خیر و شر در عالم دانسته‌است. داستایفسکی در این کتاب، علاوه‌ بر روایت‌کردن داستان، سیری از تحول افکارش را نیز ارائه کرده‌است.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم
برادران، از گناه آدم‌ها نهراسيد، آدمی را در گناهش نيز دوست بداريد، چه اين شباهت به محبت خداوند اوج محبت در زمين است. همه‌ی خلقت خداوند را دوست بداريد، هم کل آن را و هم هر دانه‌ی ريگ را. هر برگ را دوست بداريد، هر پرتوی نور خدا را. حيوانات را دوست بداريد، گياهان را دوست بداريد، هرچيز را دوست بداريد. اگر هرچيز را دوست بداريد به راز خداوند در چيزها پی‌خواهيد برد. همين که آن را دريافتيد هر روز بی‌وقفه شروع خواهيد کرد به درک بيش‌تر و بيش‌تر آن. و سرانجام شيفته‌ی همه‌ی عالم خواهيد شد با عشقی تمام و همگانی. حيوانات را دوست بداريد: خداوند به آن‌ها مقدمات فکر و شادی نياشفته بخشيد. آن را آشفته نسازيد، آن‌ها را عذاب ندهيد، شادی‌شان را از آنان نگيريد…
معرفی مباحث کتاب برادران کارامازوف
خانواده کوچک نازنین
جمع ناجور
شهوت پرستان
خراس دل
موافق و مخالف
راهب روس
آلیوشا
میتیا
تحقیقات اولیه
پسر بچه ها
برادر ایوان فیودورویج
اشتباه در قضاوت
سرانجام

فقط 2 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642132423 دسته: , , برچسب: ,
توضیحات

برادران کارامازوف

نویسنده فئودور داستایفسکی
مترجم احد علیقلیان
نوبت چاپ بیست و یکم
تعداد صفحات 854
قطع و نوع جلد وزیری جلد سخت
سال انتشار 1403
شابک 9789642132423
توضیحات تکمیلی
وزن 1.4 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “برادران کارامازوف”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

گفتگو با سم پکینپا

42,000 تومان
دیوید سموئل پکینپا در سال ١٩٢٥ در کالیفرنیای آمریکا به‌دنیا آمد. او یکی از مشهورترین فیلمسازان آمریکایی است که فیلم‌های همراهان مرگبار (١٩٦١)، سگ‌های پوشالی (١٩٧١)، گریز (١٩٧٢)، نخبگان آدمکش (١٩٧٨) و... حاصل تلاش او در مقام کارگردان است. او با فیلم این گروه خشن (١٩٦٩) در ایران معروف شد. کتاب حاضر شامل مصاحبه‌های پکینپا است که تصویری واضح از او و کارهایش ارائه کرده و نوعی بیوگرافی از زبان خودش به خواننده عرضه می‌کند. پکینپا در این گفتگو‌ها دوران کودکی‌اش را به خوبی به یاد می‌آورد و اغلب به روایت داستان‌هایی از خود و خانواده‌اش می‌پردازد. خانواده‌ای که اغلبشان راه سیاست و حقوق را در پیش گرفتند، اما هنوز از عشق و علاقه به مزارع کالیفرنیای شمالی، جایی که درآن بزرگ شدند، سرشارند. حکایات شخصی پکینپا از داستان‌های زد و خوردهایش در بارها تا دعواهایش با تهیه‌کنندگان استودیوها را دربر می‌گیرد. سم پکینپا در این گفتگوها خود و آثارش را در روند تاریخ سینمای جهان قرار می‌دهد.

ایران عصر صفوی

250,000 تومان
کتاب ایران عصر صفوی نوشته راجر سیوری ترجمه کامبیز عزیزی توسط انتشارات مرکز با موضوع تاریخ، تاریخ ایران، دوران صفوی به چاپ رسیده است. نویسنده ی کتاب استاد بخش مطالعات خاورمیانه و اسلام در دانشگاه تورنتو و از شرق شناسان و ایران شناسان بنام است که آثار دیگری نیز در زمینه ی تاریخ و فرهنگ ایران دارد. وی در این کتاب تاریخ سیاسی و نظامی دوره ی صفوی و سیاست داخلی و خارجی صفویان را با توجه به ساختار اجتماعی _ اقتصادی و حیات فکری و فرهنگی ایران در این روزگار بررسی می کند. مباحث کتاب ایران عصر صفوی خداوندگاران اردبیل دین سالاری سلطنت شاه اماعیل اول اختلافات داخلی و دشمنان خارجی دولت صفویه از 1524 تا 1588 / 930 تا 996 امپراطوری صفویه در اوج قدرت در دوران لطنت شاه عباس کبیر روابط با غرب در دوران صفویه شکوفایی هنر در دوران صفویه اصفهان نصف جهان اصفهان زمان شاه عباس ساختار اجتماعی و اقتصادی دولت صفوی حیات فکری در دوران صفویه زوال و سقوط صفویه

عشق نامرئی-چشم و چراغ 71

185,000 تومان
اریک-امانوئل اشمیت نویسنده سه مجموعه ای درخشان از داستان های کوتاه است. موضوع او در این داستانها به ندرت تغییر می کند: خوشبختی چیست و چگونه می توانیم به آن دست یابیم؟در این آخرین مجموعه ، دو عاشق جوان مخفیانه عاشق کودکی هستند که هرگز قادر به داشتن آنها نخواهند بود. یک پزشک محترم و بازمانده از اردوگاه های کار اجباری نازی ها به لطف عشق به یک سگ مومن ، آرامش درونی پیدا می کند. یک مرد همسر خود را از طریق خاطرات شوهر اول زن دوست دارد. و مادری وقتی عشق را کشف می کند کسی سعی می کند که فرزندش را از او بگیرد. و سرانجام ، دو نفر می فهمند که عشق زندگی خود را از دست داده اند وقتی خود را از طریق چشم یک دختر جوان بیمار می بینند. عشق آسان نیست ، و همیشه یافتن آن آسان نیست. در بعضی مواقع ، موظف است که هنجارهای اجتماعی را دور بزند و بدین ترتیب آنها را دگرگون کند. باید خواسته شود، جسته شود و مورد دفاع قرار گیرد. ما نمی توانیم بدانیم زندگی چه چیزی را برای ما کنار گذاشته است. ، اما می دانیم که هرچه که باشد ، تنها در صورت آنکه روی بال عشق متولد شود ، معنی دار خواهد بود. داستانهای اشمیت به ما یادآوری می کند که این واقعیت چقدر صادق است.

رباعیات خیام

6,500 تومان
اين مجموعه از رباعيات خيام بر پايه نسخه‌هاي چاپي موجود آن فراهم آمده و كوشش شد رباعياتي گزيده شوند كه كمتر بتوان در انتساب آن‌ها به خيام ترديد كرد. با سنجش و بررسي نسخ‌ها، تلاش شده متني پيراسته و تا حد ممكن نزديك به گفته‌ي اصلي شاعر فراهم آيد كه نياز همگان را پاسخ گويد، به گونه‌اي ساده و بي‌پيرايه،و در عين حال درست و روشن، ارائه شود، و بتواند در كار‌هاي آموزشي يا پژوهش‌هاي ادبي پايه و مرجع شمرده شود و به عنوان نسخه‌اي معتبر از پذيرش نسبي همگان برخوردار باشد .

برهنه در باد

79,500 تومان
وقوع داستان "برهنه در باد "چند ماه قبل از پایان جنگ تحمیلی طراحی شده است .دو دوست قدیمی که یکی قبلا ستوان ژاندارمری بوده و دیگری دیپلمه سپاه ترویج، پس از تغییر رژیم و سال‌ها بی‌خبری، یک دیگر را در سازمان بازنشستگی می‌بینند .راوی که از سال‌ها قبل تصمیم گرفته بود درباره ستوان "منصور مرعشی " معروف به "منصور بیتل "داستانی بنویسد، اینک پرونده بازنشستگی او را زیر دست دارد .آن دو پس از بگو مگو عازم بندر انزلی و چالوس می‌شوند و در راه به مرور خاطرات می‌پردازند .غافل از آن که نفر سومی هم هست که سال‌هاست در انتظار دیدار ستوان یا همان "منصور بیتل "به سر برده و آن کسی نیست جز پدر زن راوی که افسر بازنشسته اداره آگاهی است و از گذشته پر ماجرای زندگی ستوان آگاهی کامل دارد و بر آن است او را به محاکمه بکشاند .یادآور می‌شود در این رمان 328صفحه‌ای چند شعر از شاعران معاصر از جمله "قیصر امین‌پور "و "کریم رجب‌زاده "در لابه‌لای داستان آمده است .ساخت "روایت در روایت "رمان حاضر یادآور داستان‌های تو در توی هزار و یک شب است و داستان از طریق گفت و شنود پیش می‌رود و در این میان، واقعیت داستانی جدیدی پیش روی خواننده قرار می‌گیرد . توجه راوی به زیبایی داستان است و نه آن حادثه‌ای که اتفاق افتاده است .همه چیز، حتی مفاهیم و تعابیر داستانی از یک حادثه در حال بازسازی است .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت