برج

12,000 تومان

به پسارستاخیز دیوانه‌وار و آشفته‌ی «جی. جی. بالارد» خوش آمدید.

جایی که انسان علیه انسان برمی‌خیزد و باعث نابودی خود می‌شود. بالارد امپراطور پادآرمان‌شهرهایی است که خودش آن‌ها را خلق کرده است. او «برج» را نوشته تا سرنوشت شوم و معدوم انسان را نشان دهد، سرنوشتی که دیر یا زود گریبان‌گیر تمام دنیا می‌شود و انسان را از اوج تکنولوژی و مدرنیته، به غارهای تاریک و نمور می‌کشاند.

وحشت، درماندگی و سرگشتگی انسان مدرن در برج نمودِ واقعی پیدا کرده است. این کتاب را باید بارها بخوانید و بیندیشید.

رمان، قصه‌ی ساختمانی مسکونی در دوران پسارستاخیز جهان است که تمام امکانات پیشرفته و ضروری برای زندگی ساکنانش در آن فراهم شده است.

فروشگاه، بانک، استخر و حتی مدرسه هم در این ساختمان وجود دارد. ساکنان این برج از آن خارج نمی‌شوند و با دنیای بیرونی ارتباط برقرار نمی‌کنند. حوادث کوچکی که در این ساختمان اتفاق می‌افتد، چندان دردسرساز نیستند.

اما کم‌کم نظام زندگی در ساختمان تغییر می‌کند و افراد به سه طبقه‌ی پایین، متوسط و بالا تقسیم می‌شوند. هر دسته از این افراد تصور می‌کنند گروه‌های دیگر دشمن هستند و باید از بین بروند.

خشونت و کشتار بی‌رحمانه‌ای در ساختمان شروع می‌شود و در نهایت کسانی که تا دیروز دوست و همراه هم بودند، حالا همه چیز را از یاد برده‌اند و به افرادی خشن و بی‌ملاحظه تبدیل شده‌اند.

برج مدرن و پیشرفته تبدیل به غاری بدوی می‌شود و انسان، انسان بودن را از یاد می‌برد.

در بخشی از رمان می‌خوانیم: « یکی از روزهای شنبه سه ماه قبل، کمی بعد از ساعت یازده صبح، دکتر لنگ داشت برای خود صبحانه درست می‌کرد که ناگهان از صدای انفجار، هراسان از جا پرید.

صدا از بالکنِ پشت اتاق نشیمن می‌آمد.

یک بطری شامپانی از یکی از طبقات فوقانی از ارتفاع بیست متری، اول روی سایبانِ یکی از پنجره‌ها افتاده بود، بعد از روی سایبان بلند شده بود و خورده بود کف سرامیک بالکن و مثل بُمب ترکیده بود.»

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9789643620172 دسته: , , , , , برچسب: ,
توضیحات

برج

نویسنده
 جیمز گراهام بالارد
مترجم
علی‌اصغر بهرامی
نوبت چاپ 3
تعداد صفحات 288
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1388
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 340 گرم
شابک
9789643620172
توضیحات تکمیلی
وزن 0.340 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “برج”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تام گیتس 6/ خوراکی‌های خیلی ویژه (نه)

190,000 تومان

موضوع و خلاصه کتاب تام گیتس 6

برای خانواده گیتس مهمان آمده و همگی مجبورند در خانه‌ای کوچک با هم وقت بگذارنند. عمو، زن‌عمو و دوتا پسرعموی شیطون و پرسروصدا مهمان خانواده تام گیتس هستند اما تام حصوله پسرعموها، صدای خروپف عمو که از صدای دایناسور وحشتناک‌تر است و ایراد‌های زن‌عمو را ندارد. به نظر شما این‌بار تام گتیس چه نقشه‌ای می‌کشد؟ شما می‌توانید این ماجرای جذاب را در کتاب تام گیتس 6 بخوانید و لذت ببرید.

قسمتی از متن کتاب تام  گیتس جلد 6  اثر لیز پیشون

مامان و بابا می آیند طبقه پایین. قیافه آن ها هم خسته است. بابا در گوشم می گوید: می شنیدی صدای این دوتا رو که دیشب خر و پف می کردن؟ سرتکان می دهم: بله. بابا می گوید: من فکر می کردم اوضاع خودم خیلی ناجوره. مامان بهش می گوید: واقعا هم ناجور هست.
آقای فولرمن هر ترم دانش‌آموزهای مختلفی را برای ستاره دادن انتخاب می‌کند. اگر سینه‌آویز دانش‌آموز برگزیده داشته باشی، معلم‌ها هم وقتی می‌بینندت مهربان‌تر رفتار می‌کنند و کلی بیشتر بهت لبخند می‌زنند.
مارکوس از وقتی سینه‌آویز را زده به روپوشش، یک لحظه هم دست از پز دادن برنمی‌دارد. اِمی هم قبل مارکوس سینه‌آویز دانش‌آموز برگزیده داشت، اما تام سینه‌آویز ندارد. باید ببینید چطور صاحب یک سینه‌آویز دانش‌آموز برگزیده می‌شود!
سفارش:0
باقی مانده:3

جنگولک‌بازی‌های جناب تام 2/ جناب تام به ساحل می‌رود

70,000 تومان
تام و آنجلا می‌خواهند بروند سفر. سفری کنارِ ساحل. مثل همیشه جّنگولک‌بازی‌های جناب تام تمامی ندارد. از هر ناخُنِ پنجولِ جنابِ تام، یک اتفاق عجیب‌وغریب می‌چِکد.

برشی از متن کتاب

یک روز صبح زود آنجلا ثراگمورتون و جناب تام از خانه بیرون رفتند. راه افتادند سمت ساحل. یک عالمه طول کشیده بود تا وسایل سفرشان را ببندند. جناب تام تا آن روز هیچ وقت به ساحل نرفته بود و خیلی دلش می‌خواست توی ساحل گردش کند. آنجلا تندی زیراندازها را انداخت و بساطشان را پهن کرد. به جناب تام گفت: "برو بازی کن! جای دوری نرو. یک جایی باش که بتوانم ببینمت. مهمتر از همه..." "...پسر خوبی باش!" کمی بعد آنجلا خوابش برد و جناب تام هم شروع کرد به گشت و گذار روی شن های ساحل. یک قلعه آن نزدیکی ها بود. از بالای آن می‌شد منظره‌ی زیبای ساحل را تماشا کرد. جناب تام تصمیم گرفت زمین را بکند و گنج پیدا کند. و پیدا هم کرد، آن هم یک عالمه! آن قدر ورجه وورجه کرد که حسابی گرم شد. دوید طرف دکه‌ی بستنی فروشی. مرد بستنی فروش با بد اخلاقی پرسید: "چه مزه ای می خواهی؟" جناب تام همه مزه‌ها را چشید. بستنی خوردن خوب است، اما بازی کردن بهتر است... جناب تام هم قاطی بازی شد. بازی های هوایی بازی های زمینی بعدش دوباره بازی های هوایی همه از پر زوری جناب تام تعجب می‌کردند. شن های ساحل داشت داغ می‌شد و کله‌ی جناب تام از گرمای آفتاب گیج و منگ شده بود. حالا وقتش بود تنی به آب بزند اول که وارد آب شد، حس عجیبی داشت. ولی چیزی نگذشت که مثل برگ روی آب سُر خورد و جلو رفت. از جلوی یک پری دریایی مهربان گذشت و از بالای سر یک نهنگ بزرگ پرید همان طور که آنجلا توی آفتاب دراز کشیده بود و خستگی در می‌کرد، ناگهان... جناب تام حس کرد چیزی از زیر آب، پایش را گاز می‌گیرد. شلوار جناب تام غیبش زده بود . جناب تام که توی دریای طوفانی سرگردان بود...
سفارش:0
باقی مانده:1

تمساحی زیر پوستم

20,000 تومان
قسمت هایی از کتاب تمساحی زیر پوستم (لذت متن)
 کاش می توانستم، کاش می توانستم درباره ی حباب آبی چیزی نگویم، حباب آبی ای که از توی قاب عکس بزرگ روی دیوار می زند بیرون. توی عکس فقط من هستم و دریا. دریای جنوب آن قدر آبی است که حباب، بدون این که کسی شک کند، خودش را توی آن استتار کرده است.
حالا اما مثل تصویری سه بعدی یواش یواش از آن جدا می شود و می آید طرفم و برعکس حباب قرمز، که وحشیانه حمله کرد، به نرمی دریچه اش را باز می کند و مرا می بلعد...
بیست و پنجم اسفند هشت، نه یا ده سال پیش است؛ از آینه ی ماشین تسبیح سیاهی آویزان است که وقتی میدان تجریش را دور می زنیم شروع می کند به رقصیدن. دست من روی دنده، زیر دست اوست.
شیشه را می کشد پایین و می گوید «به همین زودی هوا داره گرم میشه.» نزدیکی های خیابان دولت، وقتی فقط پانزده ثانیه مانده چراغ سبز شود، سرش را بر می گرداند طرف من، چند لحظه خیره می شود به صورتم و دوباره زل می زند به روبه رویش. بعد چراغ سبز می شود، دنده را می گذارد یک و تیک آف می کشد.
سفارش:0
باقی مانده:1

سونات کرويتسر و چند داستان ديگر

520,000 تومان

معرفی کتاب سونات کرویستر اثر لئو تولستوی

کتاب سونات کرویستر، رمانی نوشته ی لئو تولستوی است که نخستین بار در سال 1889 انتشار یافت. زمانی که پوژدینشف، یکی از مقامات دولت محلی، شک می کند که همسرش رابطه ای مخفیانه با یکی از دوستان و همکاران خود دارد، این تردید و احساس حسادت، تمام فکرش را به خود مشغول می کند و او را به سوی ارتکاب قتل می کشاند.
این کتاب جذاب که از همان بدو انتشار در سال 1889، نام خود را به عنوان اثری جنجال برانگیز مطرح نمود، آرمان های مسیحی پرشور تولستوی در آن زمان، مواجهات او با مسئله ی عشق و شهوت، و اندیشه های این نویسنده ی بزرگ درباره ی نقش هنر و موسیقی در جامعه را در قالب داستانی جذاب و به یاد ماندنی به تصویر می کشد.
سفارش:1
باقی مانده:1

بازار مکاره

620,000 تومان

معرفی کتاب بازار مکاره اثر نیکلای گوگول

گوگول، پیشگام بزرگ داستان‌نویسی روسی است. او نیرویی حیاتی، شجاعتی مثال‌زدنی، بینشی روشن و ایمانی پایدار داشت که گام برداشتن در مسیر درست را برایش فراهم می‌کرد.
برای همین بود که پیروانی حتی بزرگتر از خود پیدا کرد و گزاف نیست اگر گمان کنیم که در توفیق آن‌ها و شکوه آثارشان سهم دارد.
تورگنیف، داستایفسکی و تالستوی، سه نویسنده‌ی برجسته‌ی داستان‌نویسی روسیه که در مهارت و شهرت از او پیشی گرفتند، هر کدام به نوعی وامدار او هستند.
تالستوی، بدون الهام گرفتن از «تاراس بولبا» گوگول، معلوم نبود توفیقی در نوشتن «قزاق‌ها» به دست آورد؛ تورگنیف، احتمالا زیباترین فصل «خاک بکر» را مستقیما از «ملاکان قدیم» گوگول وام گرفته است؛ و اولین رمانک داستایفسکی، «بیچارگان» (مردم فقیر)، در بسیاری جاها وامدار داستان «پالتو» نوشته‌ی گوگول است و خود داستایفسکی در طول داستانش به وضوح به آن اشاره می‌کند. (از مقدمه مترجم)
سفارش:1
باقی مانده:1

در بند کردن رنگين کمان

125,000 تومان
انتشارات چشمه منتشر کرد: دوستت می‌دارم اما نمی‌تونی مرا دربند کنی همچنان که آبشار نتوانست همچنان که دریاچه و ابر نتوانستند و بند آب نتوانست پس مرا دوست بدار آن‌چنان که هستم و در به بند کشیدن روح و نگاه من مکوش! و مرا بپذیر بر آنچنان که هستم بدان سان که دریا می‌پذیرد همه نهرها را که همواره به سوی او خیزانند و در دل او ریزانند مرا بپذیر به سان آبشارها، بندآبها، دریاچه‌ها و بدان که چگونه راهم را به سوی پذیرش بی‌نهایت می‌یابم.