برزخ اما بهشت

45,000 تومان

چکیده ((برزخ اما بهشت)) تصویری از زندگی زنی است با روحی زخم خورده ،‌که پس ازپایان دادن به زندگی مشترک سراسر رنجبارش، به نزد خانواده اش باز می گردد تادرآن مامن مالوف ، آلالم گذشته اش را به فراموشب بسپارد. غافل ازاین که تنهایی زن، رنج مضا عفی است که برشمار زخم های روحش می افزاید…… بااین همه، این بار، روزگار جفاکار گویی برآن است تاآرامش ازدست رفته راباحضور عزیزانش به اوباز گرداند…..

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

برزخ اما بهشت

«برزخ اما بهشت» تصویری از زندگی زنی است با روحی زخم خورده…
نویسنده
نازی صفوی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١٥
تعداد صفحات ٢٨٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠١
سال چاپ اول ١٣٨٢
موضوع
داستان ایرانی
نوع کاغذ بالکی
وزن ٢٧٩ گرم
شابک
9789643114350
توضیحات تکمیلی
وزن 0.279 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “برزخ اما بهشت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

من و محمد فری

6,000 تومان
کتاب من و محمد فری از هفت داستان کوتاه تشکیل شده است. داستان‌هایی با پس زمینه اجتماعی که زندگی مردم را در برگرفته است: شاید دم دمای غروب بود، یا صبح زود، یا بعد از ظهری ابری. چه فرقی می‌کند؟ همین را بگویم که هوا برای نفس کشیدن بسیار سنگین بود. کف پیاده رو سنگفرش بود با ابعادی بزرگ تر از حد معمول و خیس. این‌ها را که می‌گویم مطمئن نیستم. همچنان که از دیدن پیرمردی که غریبانه سرش را به دیوار تکیه داده بود تعجب نکردم. اما چند قدم که دور شدم ناگهان چیزی در وجودم جوشید: پدر- پدرم! بازگشتم. پدر در عالم غمگنانه خودش بود. گویی از مسیری طولانی آمده باشد و اکنون خرد و خسته این جا نشسته باشد. به گونه‌ای روبرویش ایستادم که مجبور باشد نگاهم کند. و کرد. ناگهان آغوش باز کرد و ... . «امین فقیری» شیرازی است. متولد ٣٠ آذر ١٣٢٣. دبیر بازنشسته، اولین کتاب او «دهکده پر ملال» است و کارنامه پر باری در نوشتن دارد. من و محمد فری تجربه‌ای نو است در زمانه‌ای نو! «از این جا که می‌گذشتیم» ، «من و محمد فری» ، «در شهری کوچک» و چند داستان کوتاه دیگر کتاب حاضر را شکل داده‌اند.

حیرانی

32,000 تومان
«هرکس اینجا عاشق بشود سنگ می‌شود.» داستانی از عاشقیت و دلدادگی. اما چرا او سنگ نشده؟ دختر در پاسخش گفت چون خود دیو سیاه عاشق اوست و سنگش نکرده. جوان پرسید چرا نگریختی؟ دختر گفت چون پابند این‌جاست و جوان بیشتر از پیش عاشقش شد و گفت چه باید بکنم ای عشق؟ دختر به حسرت از گل سرخی گفت در دل غاری که با بوییدنش طلسمشان می‌شکند. جوان عزمش را جزم کرد و دختر پای چشمه نور به انتظار ماند. جوان از بادستان و خارستان و مارستان و تشستان گذشت و به غار دیو سیاه رسید و با او جنگید که ما تنها صداش را شنیدیم. صدای غرش آسمان و جرقه‌های نوری که چشم را آزار می‌داد. ناگاه نعره‌های دیو با فریاد دلخراشش خاموش شد و چشمان نگران دختر برفی که به انتظار نشسته بود به وحشت باز شد. سکوت و سیاهی همه جا را گرفت. کم کمَک از دل تاریکی صحنه نور سرخی سوسو زد. تکثیر شد، آینه پشت آینه، شد جو باریکه‌ای سرخ و کوچک، رسید به پای چشمه نور و آن هم سرخ شد. آنگاه... محمد علی سجادی نویسنده و کارگردان سینمای ایران این بار داستانی را نقل می‌کند که حیرانی نامیده‌اش. حیرانی از سرنوشت و تقدیر در دل طوفان حوادث این روزگار... . داستان حیرانی سال‌ها در انتظار انتشار باقی ماند تا در اردیبهشتی از انتظار به شکوفه بنشیند. سجادی پیش از این در سال ١٣٨٩ رمان «با نوشته کشتن» را منتشر کرده بود.

مردی در دوردست

120,000 تومان

آیا تا به حال پیش آمده که با فردی ناشناس ارتباط صمیمانه‌ای برقرار کنید؟ فردی که هرگز ندیده‌ایدش، اما انگار از دیرباز می‌شناسیدش.

رمان «مردی در دوردست» نوشته کاترین پانکول، داستان دختر جوانی به نام کی است که اتفاقات عجیبی برایش رخ می‌دهد.

کی، کتاب‌فروشی جوان، باهوش و البته زیبا است که در شهرک کوچک فرانسوی فکمپ زندگی می‌کند. او که عاشق کتاب و ادبیات است، روزی نامه‌ای عجیب از سوی مردی ناشناس به نام جاناتان دریافت می‌کند؛ مردی آمریکایی که درخواست پیدا کردن چند کتاب کمیاب را دارد.

ارتباط این دو نفر ابتدا از طریق نامه‌هایی درباره کتاب آغاز می‌شود، اما به تدریج رنگ و بویی عاشقانه به خود می‌گیرد و...

آیا می‌توان به کسی که هرگز او را ندیدیم علاقه‌مند شد؟ رازهای پشت پرده این داستان عجیب چیست و پایان آن به کجا خواهد انجامید؟ پاسخ این سؤالات و بسیاری سؤالات دیگر را در کتاب «مردی در دوردست» بیابید؛ کتابی رازآلود با پایانی کاملاً غیرمنتظره!

قاب‌های خالی

22,000 تومان
آن روز هم اتاق نیمه تاریک بود و چهره پونه در سایه دلنشینی قرار گرفته بود. نگاهی به دیوارها انداختم. قاب عکس های زیادی به آن ها میخ شده بود. همفری بوگارت که مشتش را زیر چانه حائل کرده بود, میرزاکوچک خان با جنگلی از ریش و مو. چند سال ریش هایش را نتراشید؟.. پنج سال؟؟ رمان «قاب‌های خالی» داستان ثانیه‌های سپری شده اما ثبت نشده زندگی شهاب است که آرزو داشت کسی آن‌ها را به تصویر بکشد و درون قاب بگذارد. شهاب پنج سال در گذشته خود زندانی بود و تمایلی به شکستن در زندانش نداشت تا وقتی که با پزشک معالج خود – ترنج – که او هم به نحوی زندانی است، آشنا می‌شود. این دو نفر راهی سفری می‌شوند که می‌توانست به آزادی هر دو آنها بینجامد اما ... . بدین ترتیب بیمار-شهاب- با پای خود به ملاقات یکی از روانشناسان حاذق سیاتل می‌رود تا زندگی در وجود او دوباره شکل بگیرد. او پنج سال است که هیچگاه نخندیده، حتی گریه هم نکرده است. خصوصیات منحصر به‌فردی دارد. دنیا از دید او تمام نشده بلکه اوست که به پایان راه رسیده است. «سروکله ترنج پیدا شد و یکراست آمد سراغم. بین آن همه آدم تروتمیز، پیدا کردن مردی با ریش‌های پنج سال نزده، کار دشواری نبود. شده بودم شبیه دیو‌، روبرویم نشست. نور آفتاب می‌تابید به صورتش. بعد از یک سال بالاخره ترنج را در روشنایی می‌دیدم. باز هم موهایش را از پشت بسته بود. بند دلم پاره شد و افتاد یک جای‌دور.»

عذاب‌ وجدان‌

45,000 تومان
چند دقیقه‌ پیش‌، همان‌ صدای‌ همیشگی‌. هر بار با شنیدن‌ آن‌ صدا، قلبم‌ فرو می‌ریزد، درست‌ مثل‌ شبی‌ که‌ از جزیره‌ برگشته‌ بودیم‌ و من‌ داشتم‌ از ترس‌ می‌مردم‌ که‌ مبادا متوجه‌ شوند که‌ ماتئو، جلوی‌ در ساختمان‌، در انتظار من‌ است‌. با این‌ حال‌ وقتی‌ تاکسی‌ حرکت‌ کرد، هراسان‌ شده‌ بودم‌. همان‌طور که‌ ماتئو رفته‌رفته‌ از من‌ دور می‌شد، من‌ نیز حس‌ می‌کردم‌ که‌ در صحبت‌ کردن‌ با گولیلمو نباید شتابی‌ نشان‌ دهم‌ (و با وجود این‌که‌ داشتم‌ از آنچه‌ تو آن‌ را «تقصیر من‌» می‌نامی‌، رنج‌ می‌بردم‌) حس‌ می‌کردم‌ که‌ بار دیگر آن‌ عذاب‌ وجدان‌ نامعلوم‌ و همیشگی‌ دارد در قلبم‌ جای‌ می‌گیرد... ... من‌ داشتم‌ فکر می‌کردم‌ که‌ دیگر هرگز سعادتمند نخواهم‌ شد. و یک‌ روز، مرگ‌ من‌ نیز فرا خواهد رسید. به‌ نظرم‌ سانتا ترزا هم‌ همین‌ را می‌گفته‌ است‌: تا دو ساعت‌ دیگر، نه‌؟ بگذریم‌. به‌ هر حال‌ ماجرای‌ ما دارد به‌ انتها می‌رسد. ماتئو اغلب‌، با نگرانی‌ خاطر به‌ من‌ خیره‌ می‌ماند. دستش‌ را به‌ پیشانی‌ من‌ می‌کشد و زمزمه‌کنان‌ می‌گوید: «حتی‌ عشق‌ من‌ نیز موفق‌ نخواهد شد از تو دفاع‌ بکند، نه‌، هیچ‌ کس‌ قادر نیست‌ که‌ آن‌ لحظه‌، لحظه‌ مرگ‌ را به‌ عقب‌ بیندازد.» ...

فروپاشی اتحاد شوروی

95,000 تومان
ولادیمیر لنین، معمار و اولین رهبر اتحاد شوروی، معتقد بود ملی‌گرایی در سایۀ کمونیسم رنگ می‌بازد و سرانجام ملت یکپارچۀ شوروی ظهور می‌کند. اما معلوم شد لنین اشتباه می‌کرده است. در دهۀ ١٩٨٠ و سال‌های ١٩٩٠ و ١٩٩١ ملیت و ملی‌گرایی مهم‌ترین مسائلی بود که میخائیل گورباچف رهبر شوروی با آن‌ها مواجه بود. تقریباً بعد از انقلاب سال ١٩١٧، موضوع اقوام در اتحاد شوروی حقیقتی ناخوشایند بود که پشت افسانۀ اتحاد ١٥ جمهوری و ١٠٠ قوم تحت لوای ایدئولوژی کمونیستی پنهان شده بود. آنچه باعث اتحاد ازبک‌ها، تاجیک‌ها، آذری‌ها، اوکراینی‌ها، گرجی‌ها، استونیایی‌ها، لتونیایی‌ها و گروه‌های متعدد قومی دیگر می‌شد منفعت مشترک نبود بلکه فلسفۀ سیاسی‌ای بود که به آن‌ها تحمیل شده بود. حالا این فلسفۀ سیاسی به تدریج رنگ باخته است... و رؤیای قدیمی برخورداری از آزادی و دشمنی‌هایی که از قبل بین ادیان و گروه‌های قومی مختلف وجود داشته جایگزین آن شده است.