

برليني ها
180,000 تومان
معرفی کتاب برلینیها
دانستن سرگذشت کسانی که در هنگامهی انقلاب سال 57 یا اتفاقات سیاسی دیگر کشور را ترک کردهاند برای کسانی که ماندن را انتخاب کردهاند، همیشه جالب است. کاوه فولادی نسب در کتاب برلینیها، در قالب رمانی جذاب، به روایتگری سرگذشت کسانی میپردازد که حوادث روزگار آنها را مجبور به ترک وطن کرده است.
برخی از آنان حالا به فعالیتهای سیاسی خود به چشم تردید نگاه میکنند و برخی هنوز بر سر عهده و پیمانشان ایستادهاند. کتاب نامبرده داستان این مردمان است.
دربارهی کتاب برلینیها
داستان کتاب «برلینیها» دربارهی نویسندهای است که در کشور آلمان و در شهر برلین سکونت دارد. او که تصمیم گرفته است رمانی دربارهی وقایع سیاسی و اجتماعی ایران بنویسد، با تعداد زیادی از ایرانیان ساکن برلین قرار ملاقاتی ترتیب میدهد و با آنان مصاحبه میکند.
افرادی که به دلایل مختلفی مهاجرت از وطن و آمدن به آلمان را انتخاب کردهاند، سرگذشتشان را برای نویسنده تعریف میکنند.
برخی از آنان کسانی هستند که جزو انقلابیون چپگرا به شمار میآیند و در زمان وقوع انقلاب سال 1357 به آلمان آمدهاند. عدهی دیگری از آنان بعد از ماجراهای انتخابات سال 1388 به برلین مهاجرت کردهاند. دستهی دیگر کسانی هستند که برای کار تجارت به آلمان آمدهاند.
در حقیقت شکستها، دستآوردها، حسرتها و تردیدهای این افراد موضوع اصلی این رمان است. آنان که بعضاً زیر ذرهبین سازمانهای اطلاعاتی زندگی میکنند، زندگی خود را با ترس میگذرانند. برخی نیز به آرمانهایشان پشت کردهاند و راه دیگری را برای ادامهی زندگی در پیش گرفتهاند؛ عدهای نیز همچنان بر همان عقیدهاند و برای رسیدن به هدف تلاش میکنند.
درست است که این آدمها خاطرات مختلف و سرگذشتهای متفاوتی دارند، اما همگی از رنجی سخن میگویند که تغییر روال زندگی به آنان تحمیل کرده است. از طرفی نویسنده متوجه میشود که عدهای در پی دزدیدن این یادداشتها و نابود کردن آنان هستند، بنابراین در تدوین این نوشتهها و تبدیلشان به رمان دچار تردید میشود.
بهعبارتی، کاوه فولادینسب در کتاب برلینیها روایتگر سرنوشت چند نسل از ایرانیان سرگردان است و توانسته با شیوهی خاص نویسندگی خود به بهترین شکل این سرگذشتها را روایت کند.
در انبار موجود نمی باشد
برليني ها
نویسنده |
کاوه فولادینسب
|
مترجم |
—-
|
نوبت چاپ | 4 |
تعداد صفحات | 545 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
داستان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786220108269
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
در عمق صحنه
معرفی کتاب در عمق صحنه
چهارده نمونه از داستانهای اجتماعی ادبیات معاصر ایران، در کتاب در عمق صحنه گردآوری شدهاند. فریبا وفی در هر یک از این داستانها، به چالشی اجتماعی میپردازد و اگر نگاهی کلیتر به آنها بیفکنیم، میبینیم که گویی رشتهای نامرئی این چهارده اثر را به یکدیگر مرتبط میسازد.دربارهی کتاب در عمق صحنه
نخستین مجموعه داستان یکی از پرآوازهترین نویسندگان معاصر ادبیات ایران، اکنون پیش روی شما قرار دارد. فریبا وفی کتاب در عمق صحنه را در سال 1375 و در 34 سالگی منتشر کرد. این مجموعه دربرگیرندهی چهارده داستان مجزاست که اگرچه میتوان هر یک را به تنهایی خواند و از مطالعهی آن لذت برد، اما گویی نخ تسبیحی از میان این چهارده اثر رد شده است و خط و ربطی انکارناشدنی را میان آنها برقرار نموده است. فریبا وفی در نثر تیزبینانه و شفاف خود، با روایتی منحصر به فرد به سراغ موضوعات اجتماعی گوناگون رفته و هر یک از آنها را در ساختار داستانی مستقل و در عین حال تکمیلکنندهای با دیگر آثار مجموعه، به کار میگیرد. موضوعاتی که وفی در این چهارده اثر به آنها پرداخته است، چالشهای اجتماعی کوچک و بزرگی را در بر میگیرند که ممکن است هر یک از ما در طول زندگی خود آنها را تجربه کنیم و یا پیش از این به طریقی با آنها درگیر بوده باشیم. مسائلی که از میان آنها میتوان به مواردی از جمله فقر، محرومیت، رنج و نابرابریهای جنسیتی و طبقاتی و… اشاره کرد. نهادهای اجتماعی کوچک و بزرگی که فریبا وفی در داستانهای کتاب در عمق صحنه ترسیم میکند، همگی به نحوی در شرف فروپاشی و انهدام قرار دارند. وضعیتی که با توجه به سال نگارش اثر، میتوان آن را پیشبینی قریبالوقوعی از وقایع پیش روی جامعه از نگاه هنرمندی آگاه قلمداد کرد. یکی از دیگر نکاتی که این مجموعه داستان را به کتابی منحصر به فرد تبدیل میکند، این است که نویسنده به گونهای شخصیتهای متنوع اثر را ساخته و پرداخته است، که مخاطب حتی با منفیترین آنها نیز احساس همذاتپنداری و نزدیکی میکند.زمين نرم
معرفی کتاب زمین نرم
کتاب زمین نرم، مجموعهای از ده داستان کوتاه اثر نویسندهی جوان، آیین نوروزی است که زندگی اجتماعی، انسان معاصر و دغدغههای او را به تصویر میکشد. این کتاب برشهایی از زندگیهای روزمره، موقعیتهایی ابزورد و آدمهایی پیش پاافتاده را روایت میکند و تلاش دارد با لحنی طنز مشکلات جدید عصر مدرن را به نقد بکشد.دربارهی کتاب زمین نرم
در چند دههی اخیر، سبک زندگی مردم شهرنشین بسیار تغییر کرده. در این میان پیشرفت فناوری نقش عمدهای داشته و کمک کرده سرعت تحولات بیشتر شود. دغدغههای جدیدی که مردم با آن دستبهگریبان هستند، نسبت به دهههای پیش خیلی عوض شده، از عملهای زیبایی و تناسب اندام گرفته تا ثبتنام لاتاری و تور کشورهای خارجی. سبک زندگی نو و تبعات آن دستمایهی داستانهای زیادی بوده و به سبکهای مختلفی روایتشده. کتاب زمین نرم نوشتهی آیین نوروزی، از همین دست داستانهاست: مجموعهای متشکل از ده داستان کوتاه که درونمایهی اصلی آنها مشکلات جدیدی است که احتمالاً همه به نحوی تجربهاش کردهاند. یکی از محورهای اصلی داستان تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی است و همانطور که زندگی اکثر مردم را تحتتأثیر خود قرار داده، در این قصهها هم نقش مؤثری را ایفا میکند. آیین نوروزی در داستانهای کتاب زمین نرم به سراغ موقعیتهای بسیاری ویژهای نرفته و سعی کرده موضوعات معمولی و ساده را انتخاب و برشی از زندگی روزمرهشان را روایت کند. او با زبانی طنز قصهی آدمهای میانمایه و تنهای امروزی را میگوید که در شرایط خستهکننده، غمانگیز و پوی گیر افتادهاند. نمونهی این موقعیتها، داستان تور مالدیو، پنج شب و شش روز است. در این قصه زوجی برای ماهعسل و تفریح به مالدیو میروند اما تمام پنج شب و شش روز را صرف جروبحث در مورد عکسهایی میکنند که میخواهند در شبکههای اجتماعیشان بگذارند. در کتاب این نوع موقعیتهای مضحک و پوچ بارها اتفاق میافتد. نویسنده سادگی را نه فقط در محتوای داستانها که در نوع روایت و ساختار و پایانبندی هم رعایت میکند. تلاش او این است که خواننده در پس پشت اتفاقات پیشپاافتاده، به موضوعات مهمی پی ببرد و دید دیگری نسبت به زندگیاش پیدا کند.تاریخ ماریخ مستطاب 3/ سبیل
سبیل هیتلری، سبیل چخماقی و داگلاسی، سبیل بالمگسی، سبیل دستهموتوری...
آیا تا حالا هیچیک از این سبیلها را دیدهای؟
اصلاً میدانی فرق سبیل طرفداران متفقین در جنگ جهانی با سبیل طرفداران متحدین چی بود؟
یعنی چی شد که اینها با سبیل اینجوری به جنگ آنها با سبیل آنجوری رفتند؟
سختش نکنیم، میدانستی یکوقتی همین دوروبر سبیل نشانهی وقار و بزرگی بود و حتی خانمها کمی سبیل داشتند؟
بههرحال قبل از اینکه همهچی سبیلتوسبیل شود و سبیلها همه بر باد برود، مردمی پیدا شدند که قصهی همهی سبیلها را میدانستند و مینوشتند و میگذاشتند برای ما؛ قصهی آنها که سبیل شاهان را چرب میکردند و قصهی تویی که بیسبیل داری حکایت همهی سبیلدارها را میخوانی و به سبیلشان میخندی.
در کتاب تاریخ مستطاب سبیل با همهجور سبیل آشنا خواهی شد و هرچیزی که بخواهی دربارهی سبیل بدانی، توی این کتاب پیدا میشود.
پدر حضانتي
کارآگاه کرگدن در باغوحش مرموز 6/ ماجرای شیواوای قلدر
برشی از متن کتاب
شی واوا گفت: بهره وری. کلمه ش اینه. همه مان گفتیم: بهره... چی چی؟ پیپو شی واوا با غرور تکرار کرد: به ره و ری. موهایش را که بالا زده بود، دوباره مرتب کرد. تمام حیوانات بخش جنوبی باغ وحش سردرگم و متعجب او را نگاه می کردند. یکی گفت: خب یعنی چی؟ شی واوا گفت: خیلی ساده ست. مثلاً تو! به پرث تنبل اشاره ای کرد. تو یه... یکی گفت: یه تنبـ... شی واوا پرید وسط حرفش و گفت: یه حیوون میمون شکل عجیب و غریب هستی. حالا بی خیال. هر چی هستی. اصل ماجرا اینجاست که چی کار بلدی بکنی؟ تنبل گفت: من؟... خب... بلدم بخوابم. شی واوا گفت: بخوابی؟ ای تنبل! باید کار درست و حسابی بکنی. کاری که باعث بشه سودی به باغ وحش برسه. همه مان دوباره پرسیدیم: سووووووود؟ شی واوا گفت: از درخت بیا پایین. این جارو رو بگیر و همه ی باغ وحش رو جارو بزن. می خوام یه ساعت دیگه همه جا از تمیزی برق بزنه ها. پرث تنبل مکثی کرد. موکاکالا رفت طرفش. همین که رفت طرفش و نگاه تندی به پرث انداخت، حیولان بیچاره از درخت آمد پایین. تند تند کف زمین را جارو کرد. شی واوا فریاد زد: تو! تو کرگدن پیر! معلوم است که جوابش را ندادم. اسم من کارآگاه کرگدن است... نه کرگدن پیر. او هم این را می دانست. گفت: دارم با تو حرف می زنم پیر مرد! با تو و اون پرنده ی احمقی که روی شونت نشسته. گوش هاتون سنگینه؟ طوطی پلیسه زد زیر خنده و گفت: ها ها ها ها! شنیدی کرگدن جون؟ گفت پرنده ی احمق! اگه با من این طوری حرف می زد ناراحت می شدم... حسابی ناراحت می شدم... وایسا ببینم!... من که نشستم رو شونه ی تو... اون حرف رو به من زدی. من احمقم؟ پیپو خیلی آرام آمد طرف ما. دیدم که کلید کوچولو را با روبانی به گردنش بسته و کلیده دارد تکان تکان می خورد. شی واوا گفت: مردم اصلاً دوست ندارن پول بدن و کرگدنی رو تماشا کنن که توی حوض گلش وامیسته یا می شینه. با خودم گفتم: آخ آخ آخ! حوض گِل عزیزم! چقدر دوست داشتم الان مشغول گل بازی بودم و پاهام رو کرده بودم توی گِل! شی واوا گفت: حیوون های آروم و سنگین و پیر اصلاً خوب نیستن. می خوام حسابی تکون بدین. تکون بخورین. تحرّک... کلمه ش همینه. بینسنتینا فیله از روی سادگی پرسید: ولی مگه کلمه هه بهره وری نبود؟ پیپو گفت: چیزه... بهره وری و تحرّک. این ها دو کلمه ان. حسابی کلافه شده بود، گفت: فکر کنم خیلی وقت ببره که دوباره این باغ وحش رو سرسامون بدم. همه مان دوباره پرسیدیم: سر و... چی چی؟محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هگل
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
دانشنامه فلسفه استنفور 1: زیباییشناسی آلمانی
نویسنده | پل گایر، هانا گینزبورگ، استیون هولگِیت، ایئن تامسون و نیکولاس دیوی |
مترجم | سید مسعود حسینی، داود میرزایی، گلنار نریمانی و وحید غلامیپورفرد |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٣ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٩ |
تعداد صفحات | ٥٣٦ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
شابک | ٦ -٣٤٥-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
وزن | ٧٨٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.