تربیت بدنی عمومی

6,000 تومان

بی تردید تربیت بدن از راه فعالیت بدنی و ورزش از مهم ترین عوامل بهداشت جسمانی و روانی، بهبود روابط عاطفی و اجتماعی و در مجموع ارتقای کیفیت زندگی است. نتایج پژوهشهای متعدد آشکار می کند که مواد حرکتی، نیرویی برای انگیزش پرداختن به تربیت بدنی و ورزش است. بر این اساس، برای افزایش سواد حرکتی اقشار مختلف و با هدف افزایش فعالیت بدنی، از فناوریهای آموزشی متعدد مانند بروشور، پوستر، فیلم، نرم افزار و کتاب بهره گرفته شده است. این کتاب نیز که دستاورد سالها مطالعه و تجربه نگارندگان است در همین راستا برای جامعه دانشجویی نگاشته شد. تغییرات قانون و مقررات ورزشها، رویکردهای جدید در فلسفه و اصول تربیت بدنی و ورزش، پیشرفت علمی در مبانی و گرایشهای تربیت بدنی و تحولات اجتماعی در طول حدود 3 دهه از یک سو و تغییرات اساسی در ساختار و سرفصل واحد تربیت بدنی عمومی در برنامه ریزی جدید کمیته برنامه ریزی علوم ورزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از سوی دیگر، بازنگری محتوای کتاب را بر مؤلفان بایسته کرد و کتاب در سال 94 با تجدید نظر اساسی به چاپ رسید. در کتاب، خودآزمایی و برنامه هایی برای ارزیابی آمادگی بدنی گنجانده شده است که می تواند راهنمای مناسبی برای تمرین باشد.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786000202415-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1 دسته: برچسب: ,
توضیحات
نویسنده دکتر مهدی نمازی‌زاده، دکتر بهمن سلحشور (تجدیدنظر واضافات : دکتر بهمن رجبی)
مترجم —————
نوبت چاپ 27
تعداد صفحات 210
نوع جلد شوميز
قطع وزیری
سال نشر 1402
سال چاپ اول 1402
موضوع دروس عمومی
نوع کاغذ —————
وزن 305 گرم
شابک
9786000202415
توضیحات تکمیلی
وزن 0.305 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تربیت بدنی عمومی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب خشم و هیاهو

425,000 تومان
معرفی کتاب خشم و هیاهو خشم و هیاهو، چهارمین کتاب ویلیام فاکنر و اولین شاهکار ادبی اوست. این رمان، اثر موردعلاقه ی خود نویسنده نیز بوده و فاکنر آن را «درخشان ترین شکست» خود توصیف کرده است. رمان با پیگیری داستان افول خانواده ی کومپسون، به چهار بخش تقسیم شده و هر بخش، توسط راوی جداگانه ای روایت می شود. بخش اول توسط فردی عقب افتاده به نام بنجی کومپسون روایت شده و اولین اتفاقات رمان را با فلاش بک برای مخاطب بازگو می کند. بنجی که از بهره ی هوشی بالایی برخوردار نیست، یادآور اثر تراژیک شکسپیر، مکبث است. او زبان ساده ای دارد و خیلی کوتاه و سرراست صحبت می کند. بخش دوم، از دید کوئنتین کومپسون تعریف می شود. داستان این بخش، حدود هجده سال قبل از وقایع بخش اول اتفاق افتاده و بنابراین، از ساختار خطی پیشروی داستان رمان تبعیت نمی کند. بخش سوم توسط سومین برادر کومپسون ها، جیسون روایت شده و در روز جمعه ی قبل از عید پاک می گذرد. جیسون برخلاف برادرانش، بسیار بیشتر بر روی زمان حال تمرکز دارد و از فلاش بک های کمتری استفاده می کند؛ گرچه او هم اغلب به اتفاقاتی در گذشته اشاره دارد. بخش چهارم و پایانی کتاب، توسط راوی دانای کل روایت شده و به خاطر نقش عمده ی شخصیتی به نام دیلسی، گاهی اوقات با عنوان بخش دیلسی از آن یاد می شود؛ اما او تنها نقش آفرین این بخش نیست و شخصیت های دیگری نیز، داستان خود را در این قسمت به پیش می برند.

ما اينجا داريم مي ميريم

42,000 تومان

جملاتی از کتاب ما این‌جا داریم می‌میریم

خوشبختی‌ها را گم کرده‌ایم، همه‌شان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همه‌چیز گم می‌شود توی های و هوی شهر.
طلاپری می‌داند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال می‌بینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره می‌ایستند و هیچ‌وقت پری‌های جنگل را صدا نمی‌زنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستاره‌های‌شان می‌گردند.
مادرش همیشه می‌گفت هیچ کار خدا بی‌حکمت نیست. بعد هم غش‌غش می‌خندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمی‌فهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم می‌آید.
آدمیزادها هیچ‌وقت صدایی را که نمی‌بینند، نمی‌شنوند. حتی گاهی خوشبختی‌های کوچک‌شان را هم نمی‌بینند.

کتاب کات منطقه ممنوعه

25,000 تومان
معرفی کتاب کات منطقه ممنوعه «کات! منطقه ممنوعه» کتابی نوشته امیرحسن چهلتن است. این اثر در دسته کتاب‌هایی با عنوان فیلم-داستان تقسیم‌بندی می‌شود و بن‌مایه‌ای سیاسی دارد. «کات! منطقه ممنوعه» روایتی تصویری است و به دلیل ساختاری که نویسنده برای آن برگزیده است بیشتر در قالب آثار فیلمنامه‌ای قرار می‌گیرد. داستان «کات! منطقه ممنوعه» درباره زنی است که سال‌هاست در جست‌وجوی پسر گمشده‌اش هر نشانی را دنبال می‌کند. پسر هنگام جنگ ایران و عراق ناپدید شده و هر کس خبری از او به زن می‌دهد اما همه اطلاعات بی‌نتیجه است و زن نمی‌تواند پسر گمشده خود را پیدا کند. در این میان گروهی مستندساز به ماجرای گمشدن پسر جوان علاقمند می‌شوند و تصمیم می‌گیرند فیلمی مستند از جست‌وجوی زن برای یافتن پسرش بسازند. در جریان تولید مستند به شایعات پیرامون گمشدن پسر پرداخته می‌شود و هر کس از زاویه دید خود به این موضوع می‌پردازد. عده‌ای عقیده‌ دارند در دهه هفتاد که بسیاری از ایرانی‌ها برای کار به کشور ژاپن می‌‍رفتند پسر هم برای کار کردن به ژاپن رفته و دیگر برنگشته است. برخی اما معتقدند ماجرای گم شدن پسر مساله‌ای عاشقانه است و او به دلیل مخالفت‌های خانواده برای ازدواج با دختر موردعلاقه‌اش مجبور به فرار با دختر شده است. در این میان بعضی از اطرافیان زن می‌گویند پسر به جنگ رفته و مفقود الاثر شده است و دیگر هرگز بازنگشته و احتمالا به شهادت رسیده است. عده‌ای هم بر این باور هستند که او عضو گروه‌های ضد انقلاب بوده و مجبور به فرار از کشور شده است. اما هیچ کدام از تحلیل‌ها پیرامون مکان احتمالی پسر گمشده قطعی نیست و برای زن نتیجه‌ای به همراه ندارد. با حضور گروه فیلمبرداری در خانه زن میانسال زندگی او وارد مرحله تازه‌ای می‌شود.

کتاب به سوی جامعه ای عقلانی

40,000 تومان
معرفی کتاب به سوی جامعه ای عقلانی همواره این پرسش پیش روی ما بوده که نظام سرمایه‌داری با این حجم مشکل عدیده‌ای که برای مردم سرتاسر جهان به وجود آورده و با حرکت بی‌وقفه‌اش در راستای گسترش نابرابری در جهان، نابودی محیط زیست و ... چه‌گونه توانسته دوام بیاورد و پایه‌هایش را این‌چنین محکم کند که در اذهان عموم مردم غیرقابل تغییر می‌نماید. سلطه‌ی این نظام پس از جنگ جهانی دوم روز به روز بیشتر و بیشتر و پس از فروپاشی بلوک شرق سیطره‌اش تمام و کمال شد، به‌گونه‌ای که در قرن بیست‌ویکم جز کره‌ی شمالی و شاید کوبا و ونزوئلا، هیچ کشوری وجود ندارد که بخشی از این نظام نباشد. برای رصد کردن این پرسش و پاسخ‌هایی که به درستی همه‌ی جوانب را در نظر بگیرد، کتاب « به سوی جامعه‌ای عقلانی» یورگن هابرماس، منبع بسیار درخوری‌ست. هابرماس در مقام یکی از قله‌های نظریه‌ی انتقادی‌ که قرن بیست و بیست‌ویک را درک کرده و تحولات گونه‌گون جهان را دیده و درباره‌شان نوشته است، در مجموعه مقالات گردآمده در کتاب به سوی جامعه‌ای عقلانی، همه‌ی حفظ ثبات و دوام سرمایه‌داری را نه به دلیل دستاوردهایش در رفع تبعیض و نابرابری، بلکه در شگردهای ویژه‌ای می‌داند که این نظام با تغییر محل منازعات فیصله‌بخش، فرم سیستماتیک تولید دانش را به گونه‌ای تغییر داده که مشروعیت خودش از نتایج انبوه پروژه‌ها و مراکز پژوهشی حاصل می‌شود! هابرماس با پرابلماتیک کردن این ماجرا، پرسش‌ها و طرح بحث‌هایی را پیش روی دانشجویان و محققان گذاشته و با دعوت از آن‌ها، بازخوانی و پرسشگری در خصوص ساختاری که با سیاست‌زدایی از توده‌ها، دانشگاهیان و متخصصان، برای خودش مشروعیت دائمی خریده را، از نو برپا کرده است.

متفکران اجتماعی معاصر

58,500 تومان
کتاب حاضر دربارة آثار برخی از متفکّران اجتماعی معاصر نوشته شده است. نگارنده تلاش کرده تا افکار این متفکّران را تبیین کند. «فریدریش نیچه»، «ماکس وبر»، «گئورک زیمل»، «کارل مانهایم»، «نوربرت الیاس»، «والتر بنیامین»، «میشل فوکو» و «پیر بوردیو»، متفکرانی هستند که در این اثر مورد مطالعه قرار گرفته‌اند.

من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.