برگزیده متون فلسفی

7,000 تومان

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

برگزیده متون فلسفی

نویسنده دکتر محسن جهانگیری
مترجم ————
نوبت چاپ 12
تعداد صفحات 234
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1398
سال چاپ اول  ————
موضوع الهیات و فلسفه
نوع کاغذ  —————
وزن 321 گرم
شابک 9786000202583
توضیحات تکمیلی
وزن 0.321 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “برگزیده متون فلسفی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

وزغ جنیفر

8,000 تومان
فروشگاه جادویی ، اوج تخیل نویسنده این کتاب از دوران کودکی‌اش است . دنیای این فروشگاه به طرز عجیبی در تخیلاتش رشد می‌کند و او سعی دارد عناصر دنباله‌داری وارد کتاب‌هایش کند . بیشتر مطالب کتاب‌ها بر اساس زندگی واقعی نوشته شده است . ماجرا از آنجا شروع می‌شود که راسل از فروشگاه جادویی آقای الایوز عجیب و غریب ، یک حلقه هیولا می‌خرد . راسل فکر می‌کند که حلقه از آن انگشترهای قلابی است . اما وقتی طبق دستور حلقه را در انگشتش می‌کند ، ورد را می‌خواند و نگین روی آن را یکبار می‌چرخاند ، یک دفعه دو تا شاخ از کله‌اش بیرون می‌زند و صورتش مو درمی‌آورد و ناگهان به یک هیولا تبدیل می‌شود . ماجراهای جلد دوم فروشگاه جادویی از آن‌جا شروع می‌شود که قلدرهای مدرسه دنبال جریمی می‌کنند ، او هنگام فرار به طور اتفاقی به فروشگاه جادویی آقای الایوز برمی‌خورد و از فروشگاه تخم بسیار بزرگ و عجیبی می‌خرد . در کتاب « وزغ جنیفر » بچه‌ها می‌فهمند که چگونه جنیفر این وزغ گنده و عجیب و غریب را خریده است و در نهایت در « جمجمه حقیقت » بچه‌ها با چارلی که دروغگوترین پسر مدرسه است آشنا می‌شوند . بچه‌ها به چارلی اعتماد ندارند و . . . کتاب « ماجراهای فروشگاه جادویی » در ٤ جلد وارد بازار کتاب شده است .

فسقلی ها جلد 15

7,000 تومان
مجموعه فسقلی ها دربرگیرنده ی سی جلد کتاب است که شخصیت اصلی هر یک از آنها پسر یا دخترکوچولویی است که یک ویژگی یا عادت منفی دارد این داستان ها به گونه ای هستند که خواننده ی خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می کند و متوجه زشتی کارش می شود.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

ملل 6 … ژاپن

3,500 تومان
.به همان نشان دادن که شاخه های مواول، شاید یک سالی بیشتر، ازپس وپیش وپهلوهای اسب پیچیده وگره دار شده بودند که از روبرو نمی شد گفت این اسب است ومی شد گفت این تاک است پیچیده به بالای خود واسب نیست می نماید که اسب است یا روزگاری اسبی درسایه این شاخه های همیشه سرگردان وتوی خود پیچیده رااز استخوان ها جدا می کرد وشاخه های ازپایین به بالا خمیده اندکی سر راست کرده با آن خیزش ببروار ایستاده رودروی آن ها باز هم نمی شد گفت که آن ببر است و بی چون وچرا تاک بود پیچیده درخود وبه بالای خود...(رمان برگزیده سال ٨١ معتقدان ونویسندگان مطبوعات وجایزه ادبی اصفهان)

افغانستان

320,000 تومان
امروز، افغانستانِ جنگ‌زده، با اقتصادی ویران و چشم دوخته به آینده‌ای نامطمئن، با چالش‌های نادری روبه‌روست. مارتین یواِنز با دقت تجربه‌های تاریخی افغانستان را بررسی می‌کند تا تصویری روشن از دورنمای آینده کشور و تکلیف سنگین ملت در بازسازی سیاست و اقتصاد فراگیر افعانستان و بازتاب جهانی آن ارائه دهد. در نوشتن تاریخ افغانستان نه‌تنها باید به امور داخلی کشور پرداخت، بلکه تأثیرگذاری منطقه‌ای و جهانی آن را نیز در نظر داشت. هدف این کتاب شرح و تفسیر تأثیر دوسویه واقعیت‌های تاریخی و معاصر در سه سطح داخلی، منطقه‌ای و جهانی است.  

تئودور آدورنو

67,000 تومان
«تئودور آدورنو» فیلسوف، جامعه شناس، موسیقیدان، منتقد موسیقی و ادبیات، و آهنگساز بود. آدورنو از روشنفکران برجستة آلمان غربی، پس از جنگ جهانی دوم به شمار می آمد. وی منتقد سرسخت جامعة مدرن بود و به مخاطرات زیستن در جهانی که هم امکان برقراری صلح و امنیت برای همة ساکنانش و هم هر آن لغزیدن به دامان وحشت و فاجعه ای تصورناپذیر را بالقوه در خود دارد، به خوبی آگاه بود. آدورنو در خلال ناآرامیهای انقلابی جریانهای دانشجویی در اواخر دهة 1960 م، که از بسیاری جهات روابط چندان حسنه ای هم با آنها نداشت، درگذشت. کتاب حاضر، از مجموعة کتابهای «اندیشه گران انتقادی» است که در آن به بررسی زندگی تئودور آدورنو پرداخته شده است. در این کتاب علاوه بر معرفی زندگی آدورنو، مهمترین آثار وی نیز تحلیل و اندیشه های ایشان نیز نقد شده است.