بلارت 3/ پسری که با گاو به دریا زد

75,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب بلارت 3 اثر دومینیک بارکر

داستانی خلاقانه، پرکشش، مملو از اتفاق، خنده آور و خواندنی درباره بلارت، شوالیه ای جوگیر که بی خبر از حضور دو سیاه پوش از افراد آناتولی خوش قیافه که قصد جانش را کرده اند، در تختش به خواب عمیقی فرو رفته و رویا می بیند، اما گاو نری که در رویا به او حمله ور می شود جانش را نجات می دهد!
تا بلارت بخواهد از ماجرا سر در بیاورد صدای بلند ناقوس که خبر از فاجعه ای بزرگ دارد، در قصر الماس می پیچد؛ شاهدخت لوییس را دزدیده اند! حالا او به همراه چند همکار عتیقه تر از خودش راهی ماموریتی هیجان انگیز و خطرناک می شوند تا شاهدخت را نجات دهند.
بلارت با خیال راحت توی تختش خوابیده که دو نفر قصد جانش را می‌کنند! ای بابا این دفعه دیگر چه خبر است؟

آخ آخ!

شاهدخت‌لوییس را دزدیده‌اند! دست تقدیر یقه‌ی بلارت را ول نمی‌کند. این بار حتی کاپابلانکا هم نمی‌تواند کمکش کند چون مشغول زالودرمانی است. بلارت، شوالیه‌ی جوگیر بیو، دانشمند عتیقه هرگولوز و متفکر بی‌مغز اولاف‌آقا همراه دوست جدیدشان راهی سفری پرماجرا می‌شوند تا شاهدخت‌لوییس را نجات دهند. این بار چه بلایی قرار است سرشان بیاید؟

اوه اوه!

آن‌ها باید با گاو به دلِ دریا بزنند!

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

بلارت 3/ پسری که با گاو به دریا زد

نویسنده
 دومینیک بارکر
مترجم
مسعود ملک‌یاری
نوبت چاپ
تعداد صفحات 416
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222041083
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بلارت 3/ پسری که با گاو به دریا زد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ملوي

390,000 تومان

در بخشی از کتاب ملوی می‌خوانیم

آشپزخانه از دور انگار در تاریکی فرورفته بود. و از جهتی چنین بود. اما از جهتی دیگر چنین نبود. چون چشمانم را که به شیشه‌ی پنجره چسباندم نوری ملایم و مایل به قرمز دیدم که نمی‌توانست از اجاق باشد، چون اجاق نداشتم، فقط یک گاز ساده داشتم. بگوییم یک اجاق، اما یک اجاق‌گاز. یعنی در آشپزخانه یک اجاق واقعی هم بود، اما خراب. متأسفم، اما همین است، در خانه‌ای که یک اجاق‌گاز نداشته باشد احساس راحتی نمی‌کنم. شب‌ها، وقتی پاورچین‌پاورچین رفتنم را متوقف می‌کنم، دلم می‌خواهد بروم سمت شیشه، چه روشن باشد چه تاریک، و داخل اتاق را نگاه کنم، ببینم چه خبر است. صورتم را با دستانم می‌پوشانم و از لای انگشتانم با دقت نگاه می‌کنم. چندتایی همسایه را به همین شکل ترسانده‌ام. دستپاچه بیرون می‌آید، کسی را نمی‌بیند. آن ‌وقت از تاریکی‌شان تاریک‌ترین اتاق‌ها در برابرم پدیدار می‌شود، گویی هنوز توأم با چابکی روزِ ناپدیدشده یا نوری که دمی پیش خاموش شده، شاید به دلایلی که هر قدر درباره‌شان کمتر گفته شود بهتر است. اما شفق در آشپزخانه از جنسی دیگر بود و از چراغ‌خواب می‌آمد با دودکش سرخ که، در اتاق مارتا، دیواربه‌دیوار آشپزخانه، مدام می‌سوخت پای مریم عذرای کوچک که روی چوب کنده‌کاری شده بود، آویخته بر دیوار. مارتا که از تاب‌خوردن خسته شده بود آمده بود تو و بر تخت‌خوابش دراز کشیده بود، درِ اتاقش را باز گذاشته بود تا کوچک‌ترین صداهای خانه را از دست ندهد. اما شاید خوابش برده بود. دوباره رفتم طبقه‌ی بالا. پشت درِ اتاق پسرم ایستادم. دولا شدم و گوشم را به سوراخ کلید چسباندم. برخی چشم‌شان را می‌چسبانند، من گوشم را، به سوراخ کلیدها. چیزی نمی‌شنیدم، در کمال تعجب. چون پسرم موقع خواب سروصدا می‌کرد، با دهان باز. خیلی مراقب بودم در را باز نکنم. چون این سکوت ماهیتی داشت که ذهنم را مشغول می‌کرد، تا مدتی کوتاه. به اتاقم رفتم.

خواستم بگویم خون را ببین

12,000 تومان

معرفی کتاب خواستم بگویم خون را ببین

رویا شکیبایی در کتاب خواستم بگویم خون را ببین، وضعیت دردآور زندگی زنان افغانی را به تصویر می‌کشد؛ زنانی که در شرایطی بسیار سخت و دشوار به کار و تحصیل می‌پردازند و رنج‌های زیادی را متحمل می‌شوند.

درباره‌ی کتاب خواستم بگویم خون را ببین:

در این کتاب با ماجرای زندگی دختری ایرانی به نام سیما آشنا می‌شوید که روزی از طرف یکی از سازمان‌های امنیتی به کابل می‌رود. این سازمان جهت بهبود زمینه‌های اجتماعی-اقتصادی مردم افغانستان و به خصوص توانمندسازی زنان این کشور تشکیل شده است. سیما به همراه دختری افغانی به نام زیبا با طالبان و افغان‌های زیادی صحبت کرده است و در مورد نحوه‌ی رفتار و اعتقاداتشان درباره زنان گزارشی تهیه می‌کند؛ گزارشی که راهکارهایی جدید درباره‌ی علل بدرفتاری مردان با زنان و چگونگی رفع آن‌ها در اختیار این کشور می‌گذارد. رویا شکیبایی این کتاب را برای زنان افغانستان نوشته و معتقد است که از لحاظ فرهنگی میان ایران و افغانستان شباهت‌های زیادی وجود دارد؛ ایرانِ سال‌های دور و گذشته! این کتاب از شرایط دشوار زنانی می‌گوید که تمایل به تحصیل و اشتغال دارند اما برای رسیدن به رویاهایشان باید سختی‌های زیادی را تحمل کنند.

کتاب خواستم بگویم خون را ببین برای چه کسانی مناسب است؟

اگر می‌خواهید درباره فرهنگ و سبک زندگی مردم افغانستان اطلاعات بیشتری به دست بیاورید، کتاب "خواستم بگویم خون را ببین" را حتما مطالعه کنید.

در بخشی از کتاب خواستم بگویم خون را ببین می‌خوانیم:

کنار زیبانسا نشسته بودم. باهم گزارش مالی آماده می‌کردیم. باید همان روز آن را برای دفتر مرکزی در نیویورک ایمیل می‌کردیم. دکتر شینواری رقم بودجه و هزینه‌ی پروژه‌های خودش را آورد و گذاشت روی میز کناردست زیبانسا. کاش در مدتی که این‌جا هستم بتوانم رابطه‌ی زیبانسا و دکتر شینواری را درست کنم. «زیبانسا؛ خیلی خوب داره باهات همکاری می‌کنه. مگه نه؟» زیبانسا همان‌طور که به مانیتور زل زده بود گفت: «بلی. بلی.» دیگر چیزی نگفتم. اگر زیبانسا را عصبانی می‌کردم گزارش نیمه‌کاره می‌ماند. باشد برای بعد. مایک داشت فریاد می‌کشید. باز هم سر فرید. برای همین به زیبانسا اصرار کرده بودم بیاید اتاق من گزارش را بنویسیم. می‌دانستم این‌جا همیشه سروصداست. ولی زیبا هم راست می‌گفت. همه‌ی پرونده‌های پروژه‌ها در قسمت پروگرام بود و این‌جا سریع‌تر کار تمام می‌شد.

دختر پیچ

145,000 تومان

معرفی کتاب دختر پیچ

سعیده شفیعی در کتاب دختر پیچ روایتگر عشقی پرماجرا و عمیق است و قصه روابط احساسی و عاطفیِ پرکشش و پرچالش دختر و پسری را روایت می‌کند که اسیر توهمات، خرافات و ترس‌های بیهوده شده و رابطه‌شان به تلخی و سیاهی ختم می‌شود.

درباره کتاب دختر پیچ

نام این رمان از اسم یک زعفران بسیار مرغوب در استان خراسان و عمل کاشت و برداشت آن گرفته شده که با وجوه گوناگون کتاب نیز درآمیخته است. رمان دخترپیچ دو داستان جداگانه دارد که در یک نقطه حیاتی به هم می‌رسند و بعد یکدیگر را قطع می‌کنند. یکی از این داستان‌ها قصه پسری را نمایش می‌دهد که فارغ‌التحصیل رشته اقتصاد است و در تهران زندگی می‌کند. پدرش او و مادر و زمین‌های زعفران‌شان را رها کرده و در مکانی که هیچ‌کس نمی‌داند گم شده است. داستان دوم دختری را به تصویر می‌کشد که پس از دیدار با این پسر به او دل می‌بندد و این شروع داستان عاشقانه سعیده شفیعی است. یک افسانه قدیمی میان زعفران‌کارها وجود دارد که می‌گوید زعفران برای هر کس که آن را کشت می‌کند نحس، شوم و نفرین‌کننده است. همین عقیده و باور در فضای شهری و مدرن رمان، شما را به دلِ اتفاقات پیش‌بینی نشده و غیرمنتظره می‌برد. همین باور موجب می‌شود خانواده خراسانی رمان تصور کنند که حوادث روی داده به علت کاشت زعفران است و اتفاق‌های گوناگون دیگر را نیز به این مسئله ربط می‌دهند. کتاب دخترپیچ زبانی روایی دارد و سرشار از روایت‌های ریز و کوچک است که محوری عاشقانه را رقم می‌زند؛ محوری که امروزه در کمتر رمانی به چشم می‌خورد، با وجود اینکه نوشتن و سخن گفتن از عشق و دوست داشتن و درک و فهم احوالاتش شاید قدیمی‌ترین داستان در جهان هستی باشد که پیوسته در حال تکرار است. این رمان داستان ارتباط کاری یک خانواده زعفران‌کار در جنوب خراسان با خانواده‌ی تهرانی است و در این بین ماجراهای جالبی روی می‌دهد که شما را به خود جذب می‌کند. در حقیقت این کتاب چالشی بین دو ناحیه جغرافیایی خراسان و تهران به شمار می‌رود. داستان کتاب دخترپیج در سه فضای جغرافیایی تهران، مشهد و بجستان و با 3 فضای روایی مختلف بازگو می‌شود و زاویه دید تازه‌ای دارد. داستان دارای دو زاویه دید اول شخص و یک سوم شخص است و بخش‌هایی از ماجراهای عاشقانه کتاب از زبان نسرین ظریف شخصیت اصلی زن رمان روایت می‌شود و فصل‌های دیگر توسط حمید رحمانی شخصیت اصلی مرد بازگو می‌گردد. راوی سوم شخص، داستان عشق ماندگار مادر حمید به همسری که ترکشان کرد را به تصویر می‌کشد.

خواندن کتاب دختر پیچ به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر به داستان‌های عاشقانه و رمانتیک علاقه‌مند هستید، این رمان را از دست ندهید.

موجودات حال به هم زن1: مگس

15,000 تومان

درباره‌ی مجموعه‌ی موجودات حال به هم زن

مجموعه‌ی 10 جلدی موجودات حال به هم زن را، الیس گراول، درباره‌ی موجوداتی که آدم‌ها معمولا دوستشان ندارند نوشته و تصویرگری کرده است و این کار را آنقدر شیرین و بانمک انجام داده که می‌تواند همه را به این موجودات حال به هم زن علاقه‌مند کند! در این مجموعه، جانوران مختلف به کودکان رده‌ی سنی 6 تا 9 سال معرفی شده و درباره‌ی ظاهر، محل زندگی، گونه‌های مختلف، تغذیه و ویژگی‌های خاص هر حیوان نکات جالبی ارائه می‌شود. نویسنده این کار را با نوشته‌های کوتاه و شوخ‌طبعانه انجام می‌دهد و تصویرسازی‌های این مجموعه نیز در عین سادگی به جذابیت متن افزوده است و کودکان را حسابی به خنده می‌اندازد. موجوادات حال به هم زنی که در این مجموعه معرفی می‌شوند شامل: سوسک، پشه، مگس، کرم، عنکبوت، خفاش، موش فاضلاب، شپش سر، حلزون بی‌صدف و وزغ هستند. کار ترجمه‌ی این مجموعه را نسترن فتحی برعهده داشته و نشر کتاب چ چاپ آن را چاپ و منتشر کرده است.

در بخشی از کتاب موجودات حال به هم زن: پشه می‌خوانیم

وقتی پشه نیش می‌زند، کمی از آب دهان خودش را وارد پوست ما می‌کند. این آب دهان کاری می‌کند که ما نیش او را حس نکنیم. او هم با خیال راحت یواشکی خون‌مان را می‌خورد. تا بفهمیم چه خبر است، پشه پرواز کرده و رفته دنبال کارش! یوهاهاها! مثل دزدها نصفه‌شبی! چند دقیقه بعد پوست ما کمی باد می‌کند و آب دهان پشه واکنش نشان می‌دهد. این نقطه که می‌خارد چند روز بعد محو می‌شود. بد نبود ها؟ دارم روی امضام کار می‌کنم. صدای پشه خیلی رو اعصاب است. ویززززز. این صدای بال‌هایش است که 800 بار در ثانیه به هم می‌خورند.

شاهنامه‌ی فردوسی 17: پادشاهی خسرو پرویز

95,000 تومان

در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 17: پادشاهی خسرو پرویز می‌خوانیم

شاه ایران از کار آنان بسیار تعجب کرد و با سپاهش سه روز پشت درِ آن شهر ماند. روز چهارم کسی را فرستاد و به آنان چنین پیغام داد: «سپاه بسیاری با ما نیست. گرچه به این شهر نزدیک شده‌ایم؛ اما برای جنگ نیامده‌ایم. برایمان آذوقه بفرستید و ما را یاری کنید و در پی شکست ما نباشید.» اما حرف در نظر آن‌ها خوار بود و سپاهیان شاه نیز همه خسته و گرسنه بودند. در همان هنگام ابری تیره پدیدار شد و مانند شیر خشمگین غرّید و آنگاه باد سختی بر آن شهر وزیدن گرفت. صدای مردم در هر کوی و برزن برخاست. وقتی نیمی از آن شب تیره گذشت، قسمتی از دیوار شهر فروریخت. تمام مردم داخل شهر از آن کار در شگفت ماندند و اسقف در مقابل خداوند به‌ عذرخواهی پرداخت. در هر کوی و برزن آذوقه تهیه کردند و با سه کشیش پیر آن‌ها را بیرون آوردند. کشیش‌ها از هرچه در آن سرزمین بود، از لباس‌هایی که محصول سرزمین روم است با زاری و ناله نزد شاه ایران آوردند و گفتند: «ای شاه! ما گناهکاریم.» چون خسرو جوان و خوش‌کردار بود، آن‌ها را به‌خاطر بدی‌ای که کرده بودند، سرزنش نکرد. در آن شهر کاخی بود که بلندی‌اش به آسمان می‌رسید. در آن پُر از برده بود؛ زیرا قیصر آن‌جا را چنان ساخته بود. شاه از دشت به درون شهر آمد و در آن شهرستان بسیار گشت. تمام رومیان او را ستودند و به زیر پایش گوهر افشاندند. وقتی شاه به آن جای آباد رسید، مدتی را در آن به‌ استراحت پرداخت و آنگاه نامه‌ای برای قیصر نوشت و از آن طوفان و باد و باران و ابر سیاه گفت. سپس از آن شهرستان به‌سوی سرزمین مانُوی راند که خردمندان آن را بهشت می‌دانستند. هرکس از اهالی مانُوی که خردمند و بزرگزاده بود و از راهبان و کشیشان، با هدیه و نثار بسیار نزد شاه ایران شتافتند.
سفارش:0
باقی مانده:1

ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 3/ پنجه‌ت‌رو بکش، کله‌پنیری!

105,000 تومان
درباره نویسنده کتاب
الیزلبت دمی (Elisabetta Dami) (1958- ) نویسنده ایتالیایی ادبیات کودک است که به دلیل نگارش سری کتاب‌هایجرونیمو استیلتن مشهور است.
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتاب‌های کودک، نوجوان و جوان و بازی‌های فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائه‌ی نسل جدیدی از بازی‌های فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بین‌المللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازی‌های فکری، از سال 1394 برنامه‌ریزی آن برای انتشار کتاب‌های مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نخستین کتاب‌های هوپا به بازار عرضه شد.
سفارش:0
باقی مانده:3