بند ها

190,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

بندها روایتی ساده و پیچیده دارد: فروپاشی خانواده پس از این‌که یکی از طرفین به دنبال هوای تازه است، تقابل جوانی و کهولت، نشاط و خمودگی.

اما آن‌چه در زیر این متن حیات می‌یابد اشاره به محدودیت‌های بشر و عمر کوتاه آدمی دارد: این‌که دشمن اصلی زمان است و وحشت از مرگ است که ما را مجبور می‌کند زندگی خود را پایبند اصولی کنیم، به آن وفادار باشیم یا آن را از هم بپاشیم و بند دیگری جایگزین آن کنیم و باز همان و هر نسل نیز همان کار را می‌کند.

دومنیکو استارنونه در رمان بندها رد زخم و درد خانواده‌ای را واکاوی می‌کند و می‌کوشد تا بفهمد در زیر رفتار هرروزه‌ی ما چه پنهان است، کدام گرایش مرموز است که مردی را از خانواده جدا می‌کند یا زنی را وابسته‌ی فرزندان می‌کند و کدام نیروست که خواهان چنین کانونی است تا حیاتش ادامه یابد.

او در کنار واکاوی سخنان و اعمال این اشخاص به وسیله‌ی نامه و عکس و کتاب و اشیایی دیگر به سراغ قسمتی از وجود آ نها می‌رود و باز می‌کوشد تا آن‌چه را در احوال ایشان پنهان مانده از طریق اشیا بجوید و این‌گونه حیات درونی و بیرونی به‌یکسان فرصت حضور یابند.

این کار به نویسنده فرصتی می‌دهد تا هیچ گزاره‌ای را نپذیرد و رد آن را در جایی دیگر بیابد و این عمل مستلزم تلاشی بی‌وقفه است. این تقلا ظاهر رمان بندها را کمی غمگین و نومیدانه بازمی‌نماید، اما در همین کوشش است که شناخت و آزادی حاصل می‌شود.

دومنیکو استارنونه از نویسندگان ایتالیایی است که از اکثر افتخارات این کشور بی‌نصیب نبوده و جوایز معتبری گرفته و از آثارش اقتباس سینمایی شده است.

 

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786220108283 دسته: , , , , , برچسب: ,
توضیحات

بند ها

نویسنده
 دومنیکو استارنونه
مترجم
امیرمهدی حقیقت
نوبت چاپ 15
تعداد صفحات 166
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786220108283
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بند ها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مرگ در مي زند

220,000 تومان

در بخشی از کتاب مرگ در می‌زند می‌خوانیم

نات: از من چى مى‌خوایى؟ مرگ: چى مى‌خوام؟ فکر مى‌کنى چى مى‌خوام؟ نات: حتماً شوخیت گرفته. من کاملاً سرحال و سالم‌ام. مرگ [بى‌اعتنا]: آهان. [به دوروبر مى‌نگرد.] جاى خوش‌گلیه. خودت درستش کردى؟ نات: یه دکوراتور داشتیم، اما خودمون هم باش کار کردیم. مرگ [به عکسى روى دیوار نگاه مى‌کند.]: من از این بچه‌هاى چشم‌درشت خوشم میاد. نات: من فعلاً نمى‌خوام برم. مرگ: نمى‌خوایى برى؟ تو رو خدا شروع نکن که حال‌ش رو ندارم. مى‌بینى که، از صعود حالت تهوع بهم دست مى‌ده. نات: چه صعودى؟ مرگ: از ناودون اومدم بالا. مى‌خواستم یه ورود نمایشى داشته باشم. دیدم پنجره‌ها بزرگ اند و تو هم بیدارى دارى مطالعه مى‌کنى. گفتم به زحمتش مى‌ارزه. بالا مى‌رم و با یه کمى چیز وارد مى‌شم. [‌انگشت‌هایش را به اصطلاح مى‌شکند و ترق‌تروق راه مى‌اندازد.] همین موقع پاشنه‌ى پام گیر کرد به چند تا شاخه‌ى مو. ناودون شکست و آویزون شدم به یه بند. بعد شنلم شروع کرد به پاره‌شدن. مى‌گم بیا بریم بابا. انگار از اون شب‌هاى سخته. نات: تو ناودون من رو شکستى؟ مرگ: شکست. یعنى نشکست. یه‌خرده کج شد. تو چیزى نشنیدى؟ من خوردم زمین. نات: داشتم چیز مى‌خوندم. مرگ: چى بوده شش‌دانگ رفته بودى توُ بحرش. [روزنامه‌ای را که نات مى‌خواند بر مى‌دارد.] «سرقت در مجلس عیاشى». مى‌تونم این رو امانت بگیرم؟
سفارش:0
باقی مانده:2

اول شخص مفرد

170,000 تومان
هاروکی موراکامی نامی آشنا برای مخاطبانی است که هر بار با خواندن داستان‌های او منتظر ادامه‌ی ماجرا می‌مانند. او در مجموعه‌داستان‌های خود همواره کوشیده است که در مسیری عکس رمان پیش برود، یعنی به جای ساختن فضا و افرادی پویا می‌خواهد با تکه‌هایی نامرتبط و افرادی بی‌شمار فضایی ناپیدا و نامکشوف اما موجود و پویا بسازد. این‌گونه است احوال «اول‌شخص مفرد»، تازه‌ترین کتاب او، که در داستان‌هایی به‌ظاهر نامرتبط مفاهیمی از نو متولد می‌شود که انگار از اول هم بوده است، پیش از آن‌که ما آغاز به خواندن آن داستان بکنیم یا حتی راوی آن را روایت و کاتب مکتوب کند. راوی این مجموعه همان مرد آشنای موراکامی است، همان اول‌شخص مفرد که دیگر پیر شده و نگاهش بیشتر به گذشته است. چنین است که پدربزرگی از تجربه‌های خوب و بد خویش سخن می‌گوید تا نوادگان بدانند زندگی چگونه ارزش زیستن دارد و خاطرات می‌توانند تا به کجا به دنبال فرد در سفر باشند. این پدربزرگ یا راوی در این داستان‌ها همچنان از خوشی‌های گذشته، از زنان، از موسیقی و ورزش سخن می‌گوید، آن‌چنان که در این یادآوری اجباری لحظه‌ای حقیقت مستور آشکار شود و سرگذشت از نو معنی شود تا بدانیم عمر بیهوده به پای زندگی تلف نشده است.
سفارش:0
باقی مانده:2

سلوک

250,000 تومان

نگاهی به کتاب سلوک

قیس نماد مرد شرقى، زن را از آن خود میدانسته، گویى شى اى بوده که به او تعلق داشته که از براى او آفریده شده بوده و از آن رو که همچون همزاد و همنامش “مجنون”، خود را در معشوق و معشوق را در خود ذوب مى بیند، توان درک این جدایى را ندارد، گویى پاره اى از روحش را از او ستانده اند. و این جاست که تهیگاه عشق جایش را به نفرت مى دهد و قیس که روزى از جان، عاشقِ دختر بوده بر آن مى شود تا دست در خونش بشوید.
“چون عشق جاى تهى کند، تهیگاه آن را مرگ مى تواند پر کند یا نفرت؛ و بعضا هر دو با هم. “
اما از آنجا که راوى ذهنیاتِ مغشوشِ قیس است، نباید ترازو را به نفع بغض و کینه ى او سنگین کرد. همان قسمت هاى کوتاه که از شرایط زندگى مهتاب خبر مى دهد کافى است تا گریزى بزنیم به عشق از نگاه او. زنى که ده سال از عمرش را به پاى عشق مردى گذاشته، و حالا در شروع سى سالگى در مى یابد که زندگى فقط “دوستت دارم” گفتن و شنیدن نیست، که زن اگر به پاى مرد بسوزد به این شکل، آن یکبار فرصت زندگى اش را از دست داده، چه آنکه زن از زندگى بیش از یک قلب تپنده مى خواهد؛ سرپناهى از آنِ خود، سایه ى سرى و شاید فرزندى. و براى زن با آن بیولوژى محدودش مقدور نیست تا ابد صبر کردن براى مردى که هر چند دوستش میدارد اما فرصتى براى کمال دلدادگى فراهم نمى کند. و حالا قیسى که وجود خود را قلمه زده بود به وجود معشوق، دیگر دلیلى براى ادامه ى زندگى ندارد. سرگردانى و آشفتگى اى که دلیلش آن است که دلیلى براى زندگى ندارد و پى دلیلى هم اصلا نمى گردد.
“به زنى مى اندیشم که چون از درون من مى رفت،یک چاه بى کبوتر در من بجا گذاشت از خود، یک چاه سرد و تاریک، همانچه در اصطلاح آسان مى شود به لغت و گفته مى شود خلأ. ستون درون من تهىِ خود را بجا گذاشته است و چه سرد و مبهم و تاربک است آن. تابش خورشید در ستون بلورین کجا و پژواک درد در پیچ هاى پر مُخافت چاه؟”
قیس و داستان عاشقیش مرا به یادِ داستان “شب هاى روشن” داستایفسکى انداخت، که نسخه ى ایرانى اش به کارگردانى فرزاد موتمن خیلى به ساخت و فضاى این کتاب نزدیک است.

سرگردان در میدان‌های پیر بوردیو و مقالات دیگر

38,000 تومان

معرفی کتاب سرگردان در میدان های پیر بوردیو و مقالات دیگر

حسن میرعابدینی یکی از منتقدانِ ادبیِ شناخته‌شده در فضای دانشگاهیِ ایران است. در کتاب سرگردان در میدان‌های پیر بوردیو و مقالات دیگر، مخاطب شماری از مقالات و جستارهای خواندنی وی خواهید بود. موضوع اغلب این مقالات و جستارها، ادبیات داستانی ایران در دوره‌ی معاصر است.

درباره کتاب سرگردان در میدان‌های پیر بوردیو و مقالات دیگر

اگر از علاقه‌مندانِ حوزه‌ی نقد و نظریه‌ی ادبی باشید، بی‌گمان نام حسن میرعابدینی، منتقد ادبی و پژوهشگر برجسته‌ی تاریخ ادبیات را شنیده‌اید، و از پیش با آثار او آشنایی دارید. میرعابدینی، در کنار چهره‌هایی چون دکتر حسین پاینده و مرحوم رضا براهنی، یکی از نخستین نویسندگانِ ایرانی‌ست که در آثار تألیفی خویش، تاریخ ادبیات ایران را با عطف توجه به نظریه‌های ادبیِ شناخته‌شده در سطح جهان، بررسی نموده است. کتابِ «تاریخ ادبیات داستانی ایرانِ» او، نمونه‌ی خوبی از به‌کارگیری تئوری‌های ادبیِ غربی در نقد و بررسی آثار وطنی‌ست. کتاب سرگردان در میدان‌های پیر بوردیو و مقالات دیگر یکی دیگر از آثار خواندنی وی به شمار می‌رود. این کتاب از بیست و یک مقاله‌ی پژوهشی تشکیل شده است. در این مقالات به موضوعات متنوعی پرداخته شده است. از جمله: تاریخ ادبیات داستانی ایران، بوطیقای روایی در هزار و یک شب، معنای رئالیسم نزد احمد محمود، کاربرد نظریه در بررسی تاریخ ادبیات نمایشی، جایگاه هوشنگ گلشیری در ادبیات معاصر ایران و ... یکی از بهترین مقالات کتاب سرگردان در میدان‌های پیر بوردیو و مقالات دیگر، «مرگ کدام مؤلف» نام دارد. میرعابدینی در این مقاله‌ی موجز و مختصر، با رویکردی انتقادی به بررسی محتوای مقاله‌ی مشهور «مرگ مؤلف»، اثر رولان بارت، نظریه‌پرداز ادبیِ اهل فرانسه، پرداخته است. بارت در مقاله‌ی نام‌برده، مدعی شده که انگاره‌ی مؤلف، اساساً انگاره‌ای مدرن است، که هم‌زمان با ظهور نظم بورژوایی در عالم نظریه‌ی ادبی سر برآورد. بارت توضیح می‌دهد که مطابق دیدگاه مؤلف‌محور، اثر ادبی، به طور تمام و کمال به صاحبِ اثر که همانا مؤلف است، تعلق دارد. دیدگاه مؤلف‌محور، نوعی خوانش خاص را تجویز می‌کند؛ خوانشی که هدفِ آن، پی بردن به نیاتِ مؤلف اثر است. مطابق دیدگاه مؤلف‌محور، معنای متنِ ادبی (و نه فقط متن ادبی، بلکه متن در معنای عام)، با واکاوی مقاصد و نیاتِ مؤلف یا نگارنده‌ی متن، محرز می‌گردد. بارت در مقاله‌ی مرگ مؤلف توضیح می‌دهد که دیدگاه شرح‌داده‌شده، تا چه اندازه گمراه‌کننده، و متضاد با ماهیت ادبیات است. به زعم بارت، متن به خودیِ خود و به طور قائم‌به‌ذات، زاینده‌ی معناست، و این‌که صاحب متن (یا همان مؤلف) در پی ارائه‌ی کدام معنای خاص بوده است، نباید در خوانش ما از متون تأثیری داشته باشد. به عبارتی، مدعای بارت این است که ما باید به خودِ متن و آنچه متن ارائه می‌دهد توجه کنیم، و مؤلف را به دست فراموشی بسپاریم. میرعابدینی در مقاله‌ی مرگ کدام مؤلف نقایص دیدگاه رولان بارت را آشکار نموده است.

ناخدای هفت دریا 2/ ناخدا باراکودا، آخر دنیا

34,000 تومان

ناخدای هفت دریا ۲ | ناخدا باراکودا، آخر دنیا

ناخدای هفت دریا ۲ | ناخدا باراکودا، آخر دنیا این کتاب از بخش های مختلفی تشکیل شده و توسط انتشارات هوپا به چاپ رسیده است. از من می‌شنوید، بهترین روش روبه‌روشدن با موقعیت‌های سخت این است که نقشه‌ای بکشید و هر اتفاقی هم که بیفتد، آن را دنبال کنید. این کار آرامتان می‌کند و کاری برای انجام‌دادن پیش پایتان می‌گذارد. چون قبلاً بهتان گفته‌ام، دیگر نمی‌گویم که من دروغ نمی‌گویم و نترسیده بودم. ترسیده بودم‌ها؛ ولی ترس مثل سگِ پشتِ حصار است: هرچقدر بیشتر محلش بگذاری، بیشتر برایت واق‌واق می‌کند. باید دندان‌هایت را به هم فشار بدهی و با چیزی که سر راهت سبز می‌شود، روبه‌رو شوی. اگر شجاع نیستی، جوری رفتار کن که انگار هستی. خواه…
ناخدا باراکودا و خدمه‌ی کشتی‌اش غیبشان زده. برای همین، جرقه تصمیم می‌گیرد پیدایشان کند، حتی اگر آخر دنیا باشند. بدبختی اینجاست که واقعاً آخر دنیایند... ولی خیالی نیست: با شجاعت، ذکاوت، یک مقدار شانس و کمک رفقا، چیزی جلودارِ جرقه نیست.
سفارش:1
باقی مانده:1

تهران در بعدازظهر

95,000 تومان

معرفی کتاب صوتی تهران در بعد از ظهر

کتاب صوتی تهران در بعد از ظهر نوشته مصطفی مستور، مجموعه‌ای از 6 داستان کوتاه با مضامینی اجتماعی و فلسفی‌ست که محوریت موضوعی آن‌ها درباره‌ی زنان و نقش آن‌ها در زندگی مردان است. مصطفی مستور در هر یک از داستان‌های این مجموعه در نقش یک فرد اجتماعی نمایان می‌شود و از زبان شخصیت‌هایش سخن می‌گوید که حرف اصلی داستان است. حال این شخصیت در قصه‌ای یک روسپی است؛ در قصه‌ی دیگر کودکی منگل و در داستانی نیز یک الکلی دائم‌الخمر. در مضمون تمام داستان‌ها، زن، عشق و روابط‌ انسانی نقش به سزایی دارند. حتی می‌­توان در لایه­‌های پنهانی‌تر داستان نگاه فلسفی نویسنده به وجود خدا و جهان را نیز درک کرد. عنوانِ "تهران در بعداز ظهر"، انتخاب به جا و خردمندانه‌ای است برای داستان‌هایی که نویسنده پایان معینی برای آن در نظر نگرفته و مخاطب را در آخر هر داستان سردرگم می­‌گذارد، یک سردرگمی جذاب و گیرا. مخاطب در فضای معلق و نامعینی قرار می­‌گیرد که برایش هم تازگی دارد و هم دل‌نشین است. داستان اول با عنوان "هیاهو در شیب بعد از ظهر" روایتی از چند جوان است که با یکدیگر به مسافرت می‌روند اما یکی از آن‌ها خوابی می‌بیند و در گیجی و شاید نوعی خلسه از خوابی که دیده و تعبیر آن به سر می­‌برد. او از گروه جدا می‌شود و به دنبال عکاسی می‌رود. داستان دوم با عنوان "چند روایت معتبر درباره بهشت"، داستان لطیف و غمگینی‌ست که از زبان پسر بچه‌ای با مشکل ذهنی روایت می‌شود که به خواهرش ابراز محبت می‌کند. او به خواهرش می‌گوید زمانی که بمیرد حتما به بهشت می‌رود و در آن‌جا دیگر کله‌اش بزرگ نیست. گونه‌هایش زشت و نافرم نیست و لکنت زبان ندارد. او به این امید زنده است که در بهشت یک زندگی عادی و متعادل را داشته باشد مانند دیگر انسان‌های عادی. منیژه خواهرش قرار است ازدواج کند و نزدیک رفتن اوست که پسرک دائم در فکر تحقق آرزوی دیرینه‌اش است اما خودش هم خوب می‌داند که آرزویش برآوردنی نیست. داستان سوم طولانی‌ترین داستان این اثر با نام "تهران در بعد از ظهر" که عنوان کتاب نیز از آن برگرفته شده است، روایت‌هایی موازی از اتفاقاتی است که بعد از ظهری در شهر تهران برای هفت گروه از انسان‌ها رخ می‌دهد و رابطه زنان و مردان مختلف را بازگو می‌کند. انسان‌هایی که در شلوغی و هیاهوی تهران، روزهای خود را به سختی طی می‌کنند، اما در نگاه بسیاری از آدم‌ها گم شده‌اند. در این داستان هیچ یک از هفت گروه از خوشی و زیبایی زندگی خود سخنی نمی‌گویند بلکه بازگو کنند‌ه‌ی مشکلات، بدبختی و سختی زندگی‌هایشان هستند. علاوه بر دردها و رنج‌ها، نقطه‌ی مشترک هر هفت داستان، پایان حیرت‌آور آن‌هاست که شخصیت اصلی هر هفت گروه با یک حالت روحی مشترک یعنی گریه در مقابل این دردها و رنج‌ها از خود عکس‌العمل نشان می‌دهد. داستان بعدی با عنوان "چند روایت معتبر از دوزخ"، درباره‌ی دختری است که کم‌کم از معصومیت وجودی خود دور می‌شود و مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کند و تبدیل به زنی فاحشه می‌شود. این داستان دربردانده‌ی تک‌گویی او با خودش، درباره آخرین مشتری اوست، مشتری که حرف‌هایی راجع به بهشت و جهنم زده است. شیوه‌ی روایت داستان به صورت اعتراف‌گونه است، انگار دختر در کل داستان مجبور است همه‌ی اتفاقات و شرح آن‌ها را مو به مو برای شخصی روایت کند و از همان ابتدای داستان تلاش می‌کند خود را بی‌گناه جلوه بدهد، اینکه روسپی‌گری را خودش انتخاب نکرده است. داستان پنجم با عنوان "چند روایت معتبر درباره برزخ" درمورد پسری‌ست که در رشته دکترای ادبیات به تحصیل می‌پردازد. روزی در مترو دختری به نام سوفیا را می‌بیند و یک دل نه صد دل عاشق او می‌شود. اما پس از این دیدار یک هم‌کلاسی هم وارد داستان می‌شود، او در این فضای بزرخ‌وار رها می‌شود. داستان به گونه‌ای دو محوری است. محور اصلی اندیشه‌ها، افکار و عقاید راوی داستان است و محور فرعی افکار و عقاید دوست او یعنی ناصر، که به ظاهر در تضاد با افکار راوی‌ست. داستان آخر با عنوان "چند مسئله‌ی ساده" نیز درباره چند مشکل و معضل اجتماعی است که مانند مسئله‌های ریاضی بیان می‌شود و حل نشده باقی می‌ماند و انگار حل کردن آن‌ها به عهده مخاطب گذاشته می‌شود. 10 مسئله موجود در داستان 10 حقیقت موجود در اجتماع و زندگی را به تصویر می‌کشد. این بخش طنز تلخی با خود به همراه دارد.  
سفارش:0
باقی مانده:2