بنگر فرات خون است

21,000 تومان

‏”بنگر فرات خون است” آخرین رمان یاشار کمال نویسنده شهیر ترکیه است. این کتاب نخستین کتاب از سه‌گانه جدید این نویسنده ترک تحت عنوان “قصه جزیره” است که می‌توان هر جلد آن را مستقل از دو جلد دیگر خواند. داستان این کتاب فضایی روستایی دارد که وقایع آن در قرن گذشته و زمان جنگ‌های ترک‌ها و یونانی‌ها می‌گذرد.‏ یاشار کمال نویسنده‌ای است که فضای داستان‌هایش اکثراً در روستاهای کشورش رخ می‌دهد اما روستایی‌نویسی او برای خواننده کتاب از هر ملیتی که باشد قابل درک است.

او در این داستان نگاهی رئالیستی به قصه دارد اما دلیلی نشده که به سراغ مکتب‌های دیگر نرود. مترجم کتاب “علیرضا سیف‌الدینی” پیش از این در کارنامه خود ترجمه دو رمان دیگر از نویسندگان ترکیه را دارد: “زخمی” نوشته اردال و “عشق روزهای بلوا” نوشته احمد آلتان.‏

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

بنگر فرات خون است

نویسنده
یاشار کمال
مترجم
علیرضا سیف‌الدینی
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٤٤٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٣
سال چاپ اول ——
موضوع
رمان خارجی
نوع کاغذ ——
وزن ۴۹۵ گرم
شابک
9789643116835
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.495 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بنگر فرات خون است”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

این تنهایی لعنتی

11,000 تومان
این رمان موضوعی اجتماعی روانشناختی دارد، سه شخصیت اصلی دارد، بابک، آسمان و خیال. از سه نسل دهه ٥٠،٦٠ و ٧٠ که از تنهایی خود می‌گویند و درگیر تضادی درونی و اجتماعی هستند. فوژان برقیان نویسنده این کتاب، فعال در زمینه رمان، داستان کوتاه، نقد، ترانه‌سرا و نقاش است. در قمستی از کتاب می خوانیم: غرق بهت تماشاش کردم. مثل مار زخم‌خورده زهرش را ریخت و به اتاق پناه برد. رهاش کردم و به خودم برگشتم. به روزی که گذرانده بودم. به خیال که تنهایی‌اش را به رختخواب می‌برد و نمی‌دانستم چرا. به بابک که دهه چهلمش را می‌گذراند و نه آن‌قدر دور بود که خیال را نبیند، نه آن‌قدر نزدیک که دست‌هاش را بگیرد. و به خودم، خود معلقم. از تنِش امروز فرصتی برای زنگ زدن به نیلو پیدا نشد. گرچه می‌ترسیدم از این‌که بدانم چه به سرش آمده. تلفنم را دیر جواب داد: «خوبی؟» «کِی ولت کردن؟»

گلستان‌ سعدی

130,000 تومان
کتاب‌ گلستان‌ را شیخ‌ مشرّف‌بن‌ مصلح‌ سعدی‌ شیرازی‌ (متوفی‌ به‌ سال‌ ٦٩١ یا ٦٩٤ هجری‌ قمری‌) به‌ سال‌ ٦٥٦ تصنیف‌ کرد. این‌ کتاب‌ مشتمل‌ است‌ بر مقدمه‌ای‌ در نعت‌ خدا و سبب‌ تحریر کتاب‌ و آن‌گاه‌ هشت‌ باب‌ گلستان‌ می‌آید: در سیرت‌ پادشاهان‌، در اخلاِ ق درویشان‌، در فضیلت‌ قناعت‌، در فواید خاموشی‌، در عشق‌ و جوانی‌، در ضعف‌ و پیری‌، در تأثیر تربیت‌، در آداب‌ صحبت‌؛ که‌ هر کدام‌ دارای‌ چندین‌ و چند حکایت‌ است‌ در آن‌ باب‌، بجز باب‌ هشتم‌، در آداب‌ صحبت‌، که‌ بیش‌تر جملات‌ قصار است‌ و در مواعظ‌ و حکم‌.

عکس‌های فوری

7,000 تومان
عکس‌های فوری مجموعه‌ای از تصاویر تک‌چهره‌هاست که در یک کادر و در یک لحظه و بر یک زمینه ثابت شده‌اند. برداشت‌هایی که سهیلا بسکی نویسنده و مترجم معاصر ایران آنها را در این کتاب گرد هم آورده تا خواننده را با ثبت آنی و لحظه‌ای از دقایق ماندگار این مکان‌ها آشنا کند. در ثبت لحظه‌های یک گل‌فروشی در امامزاده عبدالله «بسکی» نمونه کارت‌های یک گل‌فروشی را چنین به تصویر می‌کشد: در حسرت مادر، رفیق بی کلک مادر، مادر مرا ببخش و شاه بیت آن «دختری گفت پدر امروز – مدرسه حال دیگر داشت – امروز روز مادر بود – خوش به حال کسی که مادر داشت.» یا برداشت نویسنده از میدان انقلاب در سال‌ها قبل: «وقتی از میدان انقلاب رو به جنوب آن می‌روید شیب را زیر پاهای خود احساس می‌کنید، و پیش رو، هم در سطح و هم در ارتفاع، ساختمان‌ها کوتاه‌تر و ناهموارتر می‌شوند. پایین‌تر در میدان قزوین ازدحام مردان جوانی که اورکت و شلوار نظامی به تن دارند و صبح جمعه برای معامله خرده‌ریزهایی که معلوم نیست از کجا به دست آمده، سر در هم فرو برده و به هم فشرده ایستاده‌اند، رنگ سبز کدری بر میدان خاکی‌رنگ می‌پاشد و ... .» در کتاب عکس‌های فوری خواننده با چهره‌هایی مواجه می‌شود که نویسنده آنها را در لحظه‌ها نگاه داشته است: تصویرهای جمعی با چهره‌هایی که دیگر نیستند، گاهی نیز فقط طبیعت و منظره را مشاهده می‌کنید و گاهی چهره یک آدم که جزئی از زمینه طبیعت است. همچنین مکان‌هایی چون بازار تهران، خیابان منوچهری، میدان راه‌آهن، میدان ولیعصر، انستیتو پاستور، بازار ارز، باجه بلیت فروشی و ... از جمله اماکنی است که نویسنده سعی کرده با برش‌های کوتاه تصویری خواننده را با واقعیت‌های تهران آشنا کند. «سهیلا بسکی» فارغ التحصیل مدرسه عالی مدیریت گیلان تا کنون داستان بلند «در محاق»، رمان‌های «گذشته‌ای هست که نمی‌گذرد»، «ذره» و ... و نیز ترجمه «زندگینامه ویرجینیا وولف» نوشته «کوئنتین بل» و دیگر مقالات ادبی گوناگون را منتشر کرده است. مجموعه داستان «پاره‌کوچک» این نویسنده در سال ١٣٨١ برنده جایزه گلشیری شد و نیز در سال ١٣٨٥ مجموعه‌ای دیگر با نام «بی‌بی پیک» نامزد همین جایزه گردید.

شهرزاد چاه

17,000 تومان
زن جوانی که در تهران زندگی می‌کند، دایه پیر او، مادربزرگش و یک راوی دانای کل، هر یک گوشه‌ای از زندگی گذشته و ماجراهایی را که در زمان حال می‌گذرد بازگو می‌کنند: «صبح، عوض این‌که وایستم روی چهارپایه روشویی دست و رو بشورم. می‌روم لب حوض. لبه دامنم رو می‌کنم زیر کمربند، شیر روی ستون سنگی ‌رو که ننه نیلو سفت‌سفت می‌بنده به زور وا می‌کنم. تا آخر می‌پیچونمش تا آب از دهن پرنده بزنه بیرون. بعد سرم رو می‌برم جلو و صورتم، موهام، بلوز و دامنم خیس می‌شه. ننه نیلو همیشه دعوا می‌کنه ولی این قده کیف داره...! پرنده‌هه سفید و پادراز و کاکلیه. خانوم خانوما بهش می‌گه حواصیل. ننه نیلو می‌گه دریاسری. دستش رو می‌گیره جلو دهنش، صداش رو در می‌آره. صدای دریاسری بَده ولی خودش خیلی قشنگه. همین که ننه نیلو موهام رو می‌بافه و چشم‌نظر صدفی رو به پیرهنم سنجاق می‌کنه، از اتاق رو به آفتاب می‌دُوم بیرون که برم پیش خانم خانوما. خانم خانوما بعضی روزا که فقط خودش می‌دونه و خانومای همسایه توی اتاق مهمونخونه، که سردرش یه خورشید خانوم گنده و دوتا خورشید خانوم کوچولو داره، زن‌ها رو می‌بینه. زن‌ها می‌آن خوابشون رو براش تعریف می‌کنن. اونم یه چیزایی واسه‌شون تعریف می‌کنه. بعضیا می‌ترسن، بعضیا می‌خندن، بعضیا گریه می‌کنن. دو ساعت مونده به اذون ظهر، ننه نیلو دیگه کسی رو راه نمی‌ده. تا صدای اذون از مسجد می‌آد، خانوم خانوما داره لب حوض دست و رو می‌شوره. دم سجاده‌اش می‌شینم تا نمازش تموم بشه و ننه نیلو سفره ناهارو پهن کنه... .» حوادث این داستان، در تهران و در روستایی در گیلان به نام «سیاه آتش» و نیز در گوشه‌هایی از سرزمین هفتاد و دوملت یعنی هندوستان می‌گذرد. روابط، مرتبط و حکایات به هم پیوسته‌اند و نوعی پازل را در کنار یکدیگر، تشکیل می‌دهند.

اتفاق ممنوع نیست

9,000 تومان
داستان‌های این مجموعه ترکیبی هستند از داستان کوتاه، نمایش و تصویر و شرح حال نویسنده‌ای که نمی‌داند با داستان‌ها و ایده‌هایش چکار کند: «داستان بلند و قصه‌های کوتاه» خیلی ساده با یک زنگ تلفن شروع می‌شود، با یک مکالمه تلفنی بین یک نویسنده و خواننده ناشناس آثارش... . اتفاق ممنوع نیست نوعی طنز فانتزی است که داستان بر آن غلبه کرده و خواننده ناشناس این داستان‌ها به نویسنده در بازخوانی این آثار کمک می‌کند ولی به تدریج به این باور می‌رسد که خالق اصلی این نوشته‌ها او نیست: «ابلیس با اوقاتی تلخ یادداشت خودکشی فرزندش را مچاله کرد و به او خیره شد که ساکت و آرام روی تختش نشسته بود. نیمه شب بود که خبر دادند فرزندش قصد داشته با ریختن یک پارچ آب روی سرش خودش را برای همیشه خاموش کند. خیلی زود او را به بیمارستان مرکزی دوزخ رسانده بودند. هر چند که حتی اگر هم این کار را نمی‌کردند، صدمه چندانی نمی‌دید. او از بهترین گلوله آتش دوزخ ضد آب خلق شده بود. از صدای ضجه قربانیان و غلغل دیگ‌های قیر که بگذریم، سکوت آزاردهنده‌ای در بیمارستان حکم‌فرما بود. با این که جمعی از بهترین روانکاوان و روانشناسان جهان هستی در دوزخ حاضر بودند، ابلیس احساس کرد بهتر است شخصاً با فرزندش صحبت کند. به او گفت: حقیقتش رو بخوای من جداً نمی‌دونم تکلیفم با فرزند ناخلفی مثل تو چیه... تو جداً مایه شرم خانواده شیاطین دوزخی... منو بگو که دلم خوش بود تو عصر جدیدی رو در امپراتوری جهنم رقم می‌زنی...»