بهار برايم کاموا بياور

64,000 تومان

اولین رمان مریم حسینیان که نخستین‌بار در ۱۳۸۹ منتشر شد و یکی از نامزدهای جایزه‌ی بنیاد هوشنگ گلشیری هم بود. رمانی که نشانه‌های ادبیات هراس را آشکارا در خود دارد و بر پایه‌ی همین هراس پیش می‌رود.

همه‌چیز در قالب نامه‌هایی روایت می‌شود که یک زن نویسنده روی کاغذ می‌آورد.

شهر دیگر جای او نبوده و با همسر و فرزندانش از آن‌جا بیرون زده و خود را به شهری دورافتاده رسانده‌اند که خبری از شلوغی شهر نباشد. شهر دورافتاده قرار است جایی آرام باشد؛ گوشه‌ی امنی برای نوشتن و سروکله زدن با کلمه‌هایی که در شلوغی شهر به ذهن خطور نمی‌کنند و اصلا روی کاغذ نمی‌آیند.

برف همه‌جا را سفید کرده و زمین سراسر یخ است و ظاهرا کسی آن‌جا نیست ولی زن نویسنده مدام حس می‌کند کسی دارد فرزندانش را می‌پاید و همین مایه‌ی هراسش می‌شود.

حالا باید سر از این راز درآورد که چه‌کسی در این محیط سفید و یخ‌زده ممکن است بخواهد آرامش این خانواده را به‌هم بزند.

فضای مضطرب رمان نسبت غریبی با سرمای محیط دارد و عجیب‌تر این‌که این برف‌ها خیال آب شدن ندارند و این یخ‌ها به‌سادگی دست از سر کسی برنمی‌دارند.

«بهار برایم کاموا بیاور» پیشنهادی به همه‌ی کتاب‌خوان‌هایی است که از ادبیات هراس لذت می‌برند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

بهار برايم کاموا بياور

نویسنده
 مریم حسینیان
مترجم
—-
نوبت چاپ 10
تعداد صفحات 164
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002299390
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بهار برايم کاموا بياور”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ماه در حلقه انگشتر

2,800 تومان
قسمت هایی از کتاب ماه در حلقه ی انگشتر (لذت متن)
 چرا نمی آیم؟نمی دانم.شاید زیر آوار کلمه هایم زنده به گور شده ام و نیرویی نمانده است که بر خیزم و خود را تکان دهم همچون معمار مقرنس کار که در زیر تاق مقرنس مدفون شده باشد.
و این ها را برای تو نمی توانم بگویم سارا که با چشم های بر آمده از کدام دور دست تاریخ نگاهم می کنی و آزارم می دهی و چه شیرین! آزارم می دهی سارا و شیرینی آزار تو همچون تلخی شرابی کهنه سرخوشم می دارد.

الیاف شناسی

70,000 تومان
چکیده:
کشور ما پیشینه تاریخی غنی‌ای در زمینه فرش دارد و امروزه نیز یکی از مهم‌ترین تولید‌کنندگان فرش دستباف در دنیا به شمار می‌رود. در چند دهه اخیر، صنعت فرش به یک علم تبدیل شده و طبعاً با رویکردی علمی مورد توجه قرار گرفته است؛ به طوری که می‌توان آن را به صورت یک رشته تحصیلی در هنرستان‌ها و آموزشکده‌های فنی و دانشگاه‌های مختلف انتخاب کرد. نگارنده به دلیل کمبود منابع علمی در این رشته نوپا و اینکه منابع موجود برای تدریس دروس تخصصی رشته فرش، گاهی بسیار قدیمی و گاهی بسیار تخصصی و پیچیده‌اند، اقدام به تدوین آن کرده است. از جمله این دروس می‌توان به درس «علوم الیاف» اشاره کرد که دانشجویان رشته فرش نیاز دارند اطلاعات گسترده‌ای از انواع الیاف و کاربرد آنها در صنعت فرش کسب کنند، اما به مباحث پیچیده الیاف که در حد رشته‌های مهندسی نساجی است، نیازی ندارند. در این کتاب سعی شده است به این نیاز پاسخ داده شود.از این کتاب علاوه بر دانشجویان رشته فرش، دانشجویان سال‌های اول کارشناسی رشته مهندسی نساجی و همچنین دانشجویان رشته فرش دانشگاه علمی و کاربردی و هنرجویان رشته فرش نیز می‌توانند استفاده کنند.

توضیحات:

این کتاب برای دانشجویان رشته هنر (گرایش فرش) در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «علوم الیاف و آزمایشگاه» به ارزش 3 واحد تدوین شده است.

فهرست:

پیشگفتار فصل اول: ویژگیهای الیاف فصل دوم: الیاف حیوانی (پشم) فصل سوم: ابریشم فصل چهارم: الیاف سلولزیژ فصل پنجم: الیاف بشر ساخت فصل ششم: آزمایشگاه الیاف‌شناسی منابع و مآخذ واژه‌نامه

سفارش:0
باقی مانده:1

تقدیم به چند داستان کوتاه

20,000 تومان
شهسواری (1350) از شناخته شده ترین نویسندگانی است که در دهه ی هشتاد چهره شدند و جنسِ دیگری از داستان را در ادبیات ایران ساختند. او تا کنون کتاب های متعددی منتشر کرده است. این کتاب چهار داستان دارد. چهار داستان تقریباً بلند که هر کدام شان با توجه به یک ایده ی روایی از نویسندگان محبوب شهسواری نوشته شده اند. این کتاب برای اولین بار در سالِ 1387 منتشر شد و نامزد جایزه ی بنیاد هوشنگ گلشیری شد. شهسواری در این کتاب علاوه بر این که از تجربه های ساختاری نو استفاده کرده، سعی دارد مخاطب را با لحظاتی بدیع مواجه کند. تقدیم به چند داستان کوتاه را می توان کتابی در ستایشِ کوتاه دانست. محمد حسن شهسواری در کنار این کتاب، رمان های موفق پاگرد، شب ممکن و میم عزیز را هم منتشر کرده است. او سال هاست تدریس می کند و کتاب پر مخاطب حرکت در مِه او برآمده از تجربیات سال ها کارِ آموزشش است.

کارگاه تراش روی شیشه

7,000 تومان
کتاب کارگاه تراش روی شیشه از جمله اولین کتب دانشگاهی است که به معرفی هنر تراش روی شیشه می پردازد و به صورت کاربردی این هنر صنعت زیبا را به دانشجویان و علاقه مندان این هنر آموزش می دهد. این کتاب، حاصل پژوهشی جامع از مجموعه کتب معتبر علمی و مقالات هنری مرتبط با هنر تراش و تزئینات روی شیشه است؛ همچنین مجموعه ای از تصاویر آثار فاخر تراش روی شیشه ایران را در موزه های خارجی ارائه می کند. کتاب حاوی سی دی فیلم آموزشی، همراه تصاویر سه بعدی از آثار نفیس اساتید تراش به ویژه استاد پرویز قلی زاده است که به پیوست کتاب ارائه می گردد.  

زندگي جهان و همه چيز

52,000 تومان

معرفی کتاب زندگی،جهان و همه چیز اثر داگلاس آدامز

رمان «زندگی، جهان و همه چیز» نوشته داگلاس آدامز جلد سوم مجموعه پنج جلدی «راهنمای کهکشان برای اتواستاپ زن ها»ست. زندگی، جهان و همه چیز مانند جلدهای اول و دوم رمانی است علمی تخیلی و طنز آمیز. این رمان داستان آرتور دنت و دوستانش را در سفرهای فضایی و زمانی نقل می کند و سعی آن ها را در نجات دادن جهان از ربات های سیاره کریکیت و البته برخی وقت ها ماجرای فرار آن ها را از این مسئولیت. مجموعه پنج جلدی راهنمای کهکشان برای اتواستاپ زن ها از پرفروش ترین کتاب ها بوده و جوایز زیادی را به خود اختصاص داده است. در بخشی از کتاب می خوانیم: از وقتی که این کهکشان به وجود اومده، تمدن های بسیار ظهور و سقوط کرده اند، اون قدر ظهور و سقوط کرده ند که خیلی وسوسه انگیزه که فکر کنیم که زندگی در کهکشان اولا یه چیزی شبیه دریازدگی، فضازدگی، زمان زدگی، تاریخ زدگی و امثالهم، و دوما چیزیه احمقانه.
سفارش:0
باقی مانده:1

کارآگاه کرگدن در باغ‌وحش مرموز 4/ اسرار «غروب»

20,000 تومان

برشی از متن کتاب

نصف شب از خواب بیدار شدم. خواب چیزی را دیدم که من را بیدار کرد. خواب یکی از حرف های بیسنتیا خانم فیله بود. داشت می گفت: دختره تشویقم کرد این کار رو بکنم! دختره؟ منظورش کی بود؟ دختره کی بود؟ یک لحظه شک کردم نکند او باشد؟... نگاهش کردم. غروب کف قفس دراز کشیده بود. لبخند زیبایی روی لب داشت و خوابیده بود. شبیه فرشته ها بود. چطور امکان داشت او بیسنتیا خانم فیله را راضی کرده باشد تا روی بدن فیل دیگری نقاشی بکشد؟ به خودم گفتم: اصلاٍ امکان ندارد. بعد کمی جا به جا شدم تا جایم راحت تر باشد و باز بخوابم. فایده نداشت. یک لحظه با خودم گفتم نکند همه این ها کار غروب بوده. یک لحظه بعدش گفتم نه. اصلاً کار او نیست. امکان نداشت کار او باشد! هر چه باشد من دوستش بودم، مگر نه؟ بودم، نبودم... نتوانستم نتیجه ی مشخصی بگیرم. دیدم بهتر است بلند شوم و یک حمام گِل درست و حسابی کنم محشر بود! ماه کامل بود و می درخشید. باغ وحش ساکت ساکت بود و تمام حوض گل مال خودم بود. تنها بودن و تنهایی حمام کردن چیز دیـ... _ کرگدن جون؟ خوابت نمی بگه؟ تنهایی چی کاگ داگی می کنی؟ الان می آم پیشت. بله. می گفتم. چیز دیگری بود. ولی این چیز دیگر دوام نداشت. خیلی معمولی پرسیدم: غروب! وقتی بیسنتینا خانم فیله گفت: دختره تشویقم کرد. فکر می کنی منظورش کی بود؟ یک لحظه انگار دست و پایش را گم کرد. ولی فقط یک لحظه. گفت: مگه همچین چیزی گفت؟ ها؟ گفتم: آره. گفت دختره من رو تشویق کرد. گفت: شاید... مامانش نبوده؟ یا شاید استاد نقاشی اش بوده. بله، حرف غروب منطقی بود. گفت: کرگدن جون! تو که فکگ نمی کنی کاگ من باشه. مگه نه؟ امان از دست آن آه و ناله ها! چیزی نمانده بود گریه اش بگیرد! من از کی این قدر بی رحم شده بودم؟ حالم از دست خودم بد شد. پیشنهاد دادم با هم کاه بخوریم تا صبح زیر نور ماه با هم مشغول خوردن کاه بودیم. داستان زندگی خودمان را تعریف کردیم. خندیدیم. عالی بود. آن روز روز خوبی می شد. می شد! ولی نشد. چون مانوئلا گفت اره پرونده ی جدیدی برای ما آورد. آمد توی دفترم و سه تا نامه به من داد. نامه ی اول را باز کردم و خواندمش، نوشته بود: آهای کفتار! صدای خنده هات ترسناکه. پرسیدم: خب این چشه؟ گفت: بقیه ش رو هم بخون کرگدن جون! دومین پاکت را باز کردم. نوشته بود: آهای کفتار! صدای خنده هات ترسناکه. ازت متنفریم! گفتم: حالا خودت رو نگران نکن. باغ وحش جمعیتش زیاده. می دونی که... بعضی وقت ها بچه ها بازی شون می گیره... گفت: بقیه اش رو هم بخون کرگدن جون! سومین پاکت را باز کردم. نوشته بود: آهای کفتار! صدای خنده هات ترسناکه. ازت متنفریم! به زودی می میری! از جا پریدم. این یک تهدید جدّی بود! نگاهی به آدرس فرستنده کردم. چیزی ننوشته بودند. فکرش را می کردم! نامه ها را ناشناس فرستاده بودند. گفت: کرگدن جون! می تونی مجرم رو پیدا کنی؟ حتماً متوجه ی که خانواده ام حسابی نگرانن. گفتم: حتماً مانوئلای عزیز! حتماً. همین الان می رم سر وقت تحقیـ... هنوز حرفم را تموم نکرده بودم که...