بهار را باور کن (جیبی)

12,500 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2

کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه

کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه

بهترین بهترین من
زرد و نیلی و بنفش
سبز و آبی و کبود!
با بنفشه ها نشسته ام،
سال های سال،
صبح های زود.
در کنار چشمه ی سحر
سر نهاده روی شانه های یکدگر
گیسوان خیسشان به دست باد،
چهره ها نهفته در پناه سایه های شرم،
رنگ ها شکفته در زلال عطرهای گرم،
می تراود از سکوت دلپذیرشان،
بهترین ترانه،
بهترین سرود!
مخمل نگاه این بنفشه ها،
می برد مرا سبک تر از نسیم،
از بنفشه زار باغچه،
تا بنفشه زار چشم تو-که رسته در کنار هم-
زرد و نیلی و بنفش
سبز و آبی و کبود…

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

بهار را باور کن (جیبی)

نویسنده
فریدون مشیری
مترجم
—-
نوبت چاپ 15
تعداد صفحات 104
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1399
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9789643622299
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بهار را باور کن (جیبی)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

به کسي مربوط نيست

155,000 تومان

معرفی کتاب به کسی مربوط نیست

چه اتفاقی رخ می‌داد اگر خاک زمین را در جزیره‌ای واحد جمع می‌کردند و آدمیان همگی از زیر یک خاک سر برمی‌آوردند؟ کتاب به کسی مربوط نیست مجموعه‌داستان جذاب جومپا لاهیری، نویسنده‌ی هندی‌تبار برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر است. کتابی که شما را با چند داستان به‌ظاهر ساده از زندگی مهاجران هندی همراه می‌کند و از یک حقیقت واحد در نسل بشر و در میان فرهنگ‌های گوناگون پرده برمی‌دارد. گفتنی است که این کتاب در زمره‌ی پرفروش‌ترین آثار نیویورک تایمز و جزو ده کتاب برتر سال 2008 قرار دارد.

درباره‌ی کتاب به کسی مربوط نیست

جومپا لاهیری (Jhumpa Lahiri) را بیش از آنکه یک نویسنده‌ی چیره‌دست به‌شمار آورد، می‌بایست جادوگری دانست که قلم خود را با جادوی ذهنش روی کاغذ حرکت می‌دهد و داستان‌های سحرآمیزی را خلق می‌کند. کتاب به کسی مربوط نیست (Unaccustomed Earth) بدون‌شک یکی از همین روایت‌های خاص و ویژه‌ی لاهیری است که با زبان ساده اما عمیق، پیچیده و خواندنی، شما را با خودش همراه می‌کند. این مجموعه‌داستان کوتاه، شامل دو بخش و نُه داستان بی‌نظیر از زندگی خانواده‌های هندی‌ست که به جایی دیگر، دور از وطن خود مهاجرت کرده‌اند. اگرچه در ابتدای روایت‌ها این‌طور به‌نظر می‌رسد که داستان‌ها قرار است درباره‌ی سختی‌ها و مصائب مهاجران در کشورهای مقصد حرف بزند، اما در میانه‌ی داستان‌ها کاملاً شگفت‌زده خواهید شد. جومپا لاهیری در مجموعه‌داستان به کسی مربوط نیست به‌زیبایی درباره‌ی معنای زندگی و یکسان بودن این معنی در میان فرهنگ‌های گوناگون صحبت می‌کند. مسئله‌ای که بشر را فارغ از منطقه‌ی زیست آن‌ها و یا تجربیات و تفاوت‌های نسلی، در یک نقطه‌ی مشترک در کنار هم قرار می‌دهد. لاهیری در هر داستان با زبردستی خاصی این پیام را پنهان کرده و با خواندن هر یک از آن‌ها، بیش از پیش به این حقیقت نزدیک می‌شوید که زندگی، با همه‌ی گوناگونی‌هایش، در هر نقطه از این کره‌ی خاکی، یک معنای واحد دارد! این کتاب را گلی امامی با نثری روان و شیوا ترجمه کرده و نشر چشمه آن را به چاپ رسانده است. با خواندن این اثر دوست‌داشتنی، هم وقتتان را به خواندن یکی از بهترین مجموعه‌های داستان کوتاه اختصاص می‌دهید و هم برای چند دقیقه، به زیر پوست زندگی سفر خواهید کرد.
سفارش:0
باقی مانده:1

چرت و پرت

14,000 تومان

معرفی کتاب چرت و پرت اثر علی میرمیرانی (ابراهیم رها)

این کتاب جلد آخر از مجموعه طنز هردمبیل است که روایتگر ماجراهای عجیب و غریب و خنده دار خانواده ی معیری است.
چرت و پرت در ادامه دو جلد پیش، داستان دل بستن معیری پیر را به دختری جوان به نام صدف روایت می کند.
دو جلد نخست مجموعه تحت عناوین دری وری و پرت و پلا با استقبال خوبی از سوی خواننده مواجه شدند و این جلد نیز با همان نقدهای اجتماعی، ماجرای بیشتر و روندی تندتر در پی تکرار موفقیت نویسنده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

زير نور کم

550,000 تومان
حالا که به این چهل و چهار داستان کوتاه نگاه می‏کنم، احساس می‏کنم هر کدام از آن‏ها عکس‏های واضحی هستند از کیفیت روح نویسنده در روزهایی که آن‏ها را نوشته است. اگر جسمانیت ما را دوربین‏های عکاسی زیر نور کافی به تصویر می‏کشند، باری ابزار عکاسی روح، به گمانم، کلمات است. بدین‏گونه، این مجموعه در نگاه من، آلبوم عکسی است با چهل و چهار قطعه عکس از روحی که کلمات، با نهایت صراحت و صمیمیت، در طول سالیان دراز از آن عکاسی کرده‏اند. کودکی، زندگی، عشق و مرگ برای من همواره دریچه‏های پُرنوری بوده‏اند که مدام روح و ذهن و دلم را آکنده از پرتوهای خود کرده‏اند. همیشه فکر می‏کردم اگر قرار باشد روزی این دریچه‏ها را نقاشی کنم، به‏ترتیب با رنگ‏های سپید و سبز و سرخ و سیاه رنگ‏آمیزی خواهم کرد. اما حالا به دلایل زیاد تردید ندارم که حتا اگر این رنگ‏ها را بردارم، ترتیبی نخواهند داشت؛ از آن‏که هر دریچه می‏تواند هر رنگی داشته باشد. تنها بستگی دارد کی و از چه نقطه‏ای به آن نگاه کنی.    

سفارش:0
باقی مانده:1

بگذریم…

4,000 تومان

برشی از متن کتاب

قصه و غصه «اینجا چطوره؟» نپرس، دختر عسلی یه کوچیکم؛ بد، بدون تو همه جای دنیا از بد بدتره. از لای این دیوارای شیری رنگ یه عالمه چشم منو می پان. تازگی ها زل می زنم بهشون، اون وقت مجبور می شن سرشونو فرو کنن تو گردنشون و به خودشون بد و بی راه بگن. توی غذام چیزی می ریزن که وقتی می خورم خیلی خسته می شم، همه ی جونم می ریزه و دیگه نمی تونم برات قصه بگم. هنوز بدون قصه های من نمی خوابی مگه نه؟ سینی غذامو می ذارم جلو شنگول صد منی که همیشه ی خدا گرسنه است. شنگول همین دختر چاق و سرتراشیده اس که داره آواز می خونه و می رقصه. گلای سرخ باغچه رو می کنه و روی لبش می ذاره و با آب دهن برگاشو پشت پلکاش می چسبونه و می خونه: خوشگلم و خوشگلم دل ها گرفتار مه .... تا دایی ناصر میاد تو که اتاق مونو گونی بکشه، می ره زیر ملافه قایم می شه. بعد دایی ناصر به من می گه چشات سگ داره. شنگول هیشکی رو نداره. به مادر بزرگ گفتم یه وقتایی به جای من بیاد ملاقات شنگول. مادر بزرگ جوری نگام می کنه انگار گفته باشم چقدر پیر شده. شنگول از آدمایی که این جا می یان هیچی نمی خواد؛ نه سیگار نه شیرینی. فقط و فقط ماتیک قرمز. بعد هم که دایی ناصر که همه صداش می زنن دایناسور می بردش تو اتاق پشت باغ، فقط من می دونم چرا شنگول تو لباساش دنبال مورچه می گرده و داد می زنه گازم گرفتن همیناس، به خدا که غصه می شه و غصه گوله می شه و سرمو می ندازم جلو پام و می رم تو گلخونه و تا پیدام نکردن، همون جا می مونم.  

درختستان توس

68,000 تومان

معرفی کتاب درختستان توس

کتاب درختستان توس، زندگی دو برادر و شیوه‌ی مواجهه‌ی آن‌ها با مرگ و زندگی را روایت می‌کند. یاروسواف ایواشکیه‌ ویچ سعی دارد با استفاده از نثری فصیح و گیرا، جدال و همدلی دو برادر داستان را در جایی که زیبایی و عریانی طبیعت با احساسات انسانی درهم‌ آمیخته است، نشان دهد. این اثر ذیل مجموعه‌ی «برج بابل» به انتشار رسیده است.

درباره‌ی کتاب درختستان توس

کتاب درختستان توس (The Birch Grove)، نوشته‌ی یاروسواف ایواشکیه‌ویچ (Jarosław Iwaszkiewicz)، از آنجایی شروع می‌شود که بولِسواف، برادر بزرگ‌تر استانیسواف که به دلیل مرگ همسرش، دچار ناراحتی و افسردگی شده، خود را در خانه‌ای جنگلی زندانی کرده و می‌خواهد در تنهایی بمیرد. اما به‌صورت کاملاً اتفاقی با برادر کوچک‌ترش، ملاقات می‌کند. استانیسواف اگرچه سرزنده و پر از شور زندگی به نظر می‌رسد، اما دچار بیماری شده و به خانه پدری بازگشته تا بتواند در آنجا بمیرد. این کتاب در پی آن است که احساسات و دیدگاه‌های بولسواف و استانیسواف، دو برادری که در شرایط روحی و جسمی متفاوت هستند را با مسئله مرگ و زندگی نشان دهد؛ یکی می‌تواند زنده بماند و به زندگی ادامه دهد اما در آرزوی مرگ است و دیگری خواهان زندگی است، اما باید بمیرد. محور اصلی کتاب درختستان توس، تقابل یا همراهی انسان‌ها در برابر موضوعاتی مانند طبیعت، احساسات انسانی، مرگ، زندگی و... است. یاروسواف ایواشکیه‌ویچ، توانایی زیادی در برانگیختن احساسات و هم‌ذات‌پنداری خواننده با داستان را دارد. او از طریق نثر شیوا و غنی خود، مضامین عشق، گذر زمان، از دست دادن و... را بررسی کرده و داستانی عمیق و درون‌نگری را روایت می‌کند که شخصیت‌ها اگرچه در برخی از موضوعات با یکدیگر اختلاف نظر دارند، اما در مسائل دیگر، می‌توانند همدل باشند؛ بنابراین شاید بتوان گفت انتخاب طبیعت وحشی و درختان توس توسط نویسنده، به عواطف و احساسات دوپهلو و مبهم شخصیت‌های داستان افزوده است؛ درخت توس، نمادی از مرگ و زندگی است، چراکه به دلیل سفیدپوش بودنشان، امید و سرزندگی را تداعی می‌کنند، اما ظرافت و شکنندگی آن‌ها، مرگ و نابودی را می‌رساند.
سفارش:1
باقی مانده:1

مثل عکسی سیاه و سفید: 100 نامه‌ی فرانسوآ تروفو

39,000 تومان

در بخشی از کتاب مثل عکسی سیاه و سفید می‌خوانیم

روبر عزیزم؛ از هسدن که برگشتم هر دو‌تا نامه‌ات به دستم رسید. برسون را دیدم. آدم فوق‌العاده‌ای‌ است. دیروز، یعنی یکشنبه شب، با ژاکلین رفتیم تماشای فیلمِ وارث در سینمای اگریکولتور. بعد هم رفتیم به خانه‌اش و باهم شام خوردیم. پدر و مادرش رفته‌اند به سفری یک‌هفته‌ای و ما هم تقریباً هر شب داریم باهم شام می‌خوریم. تا ساعت یکِ صبح داشتیم بحث می‌کردیم و بعد هم خسته و درب‌وداغان به خانه برگشتم. ژانین خاطراتِ یک فریب را بهش قرض داده. باور کن خیلی گرفتار شده‌ام ولی حواسم به کارهای تو هم هست و حتماً روزنامه‌ها و مجله‌ها را برایت می‌فرستم؛ دلم می‌خواهد بخوانم‌شان. هرجورشده باید این مجله‌ها را بخرم و البته برای تو هم بفرستم. صد فرانک هم می‌گذارم کنارِ نامه‌ی بعدی که به دستت می‌رسد. ژرالد هم دیگر حاضر نیست پا توی خانه‌ات بگذارد؛ چون ساس‌ها خانه را گذاشته‌اند روی سرشان. اگر یک‌ذره عقل توی کله‌ات پیدا می‌شد باید به همه‌ی فرش‌ها و روزنامه‌ها گوگردی چیزی می‌زدی و هر هفته هم کفِ اتاق را درست‌وحسابی ضدعفونی می‌کردی. اگر این کارها را کرده بودی الان می‌شد آن‌جا زندگی کرد. به‌هرحال هر کاری که خودت صلاح می‌دانی بکن. کارم این‌قدر زیاد شده که رسماً دارم خُل می‌شوم. دیروز ناهار را با آریان پاته و میشل مور خوردم. باید مقاله‌ای درباره‌اش بنویسم؛ چهار پنج مقاله‌ی دیگر هم هست: درباره‌ی کشیش روستا و عکس و تلفن و مقاله‌ای درباره‌ی مور و یک قرار ملاقات و بحث و سخنرانی در فوبورگ، و تازه بعدِ همه‌ی این‌ها باید گزارشی هم برای اِل بنویسم. راستش خودم هم نمی‌دانم با این‌همه کار باید چه کنم. تازه باید جواب نامه‌ی شُنیل را هم بدهم. نامه‌ای هم باید به آندره بازَن بنویسم. به‌نظرم دو روزی با ل. برویم پیشِ بازَن. خانه‌اش پانزده‌کیلومتری پاریس است.