بهار زندگی در زمستان تهران

98,000 تومان

معرفی کتاب بهار زندگی در زمستان تهران

از کنار قبر کمال‌الملک گذشتم و پا به دورن مقبره‌ی عطار گذاشتم. به محض ورود، چشمم به سنگ‌نبشته‌ای کهن افتاد که بر سر مزارِ عطار به حال ایستاده نمایان بود. سنگ‌نبشته‌ی سیاه و کهن گویی مرا در خود کشید و به ژرفای تاریخ فرو برد. لحظه‌ای حس کردم کسی که در آن گور آرمیده از اجداد من است؛ رگ و ریشه‌ی من است؛ هویت من است؛ خود من است! احساس غنا و نشاط و آرامشی ابدی و مطلق کردم. غرق در این احساس از مقبره بیرون زدم. اردیبهشت‌ماه بود. سبزه‌ها رسته، گل‌ها شکفته، شکوفه‌ها بردمیده و درختان سبزفام سر به آسمان داشتند و مرغان و بلبلان بر فراز آن‌ها از نغمه و آواز غوغایی به پا کرده بودند. زیر سایه‌ی صبحگاهی درختان گام زدم و سر به آسمان زلال و آبی داشتم. وصف آن حال لطیف و نشاط و شکوه آن از توانم خارج است.

بهار زندگی در زمستان تهران – انتشارات نی

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات
کتاب بهار زندگی در زمستان تهران
نویسنده
احمد زیدآبادی
مترجم ——
نوبت چاپ 8
تعداد صفحات
272
نوع جلد
شومیز
قطع
رقعی
سال نشر ——
سال چاپ اول ——
موضوع سرگذشت و خاطرات؛ تاریخ
نوع کاغذ ——
وزن 270 گرم
شابک 9789641855705

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.270 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بهار زندگی در زمستان تهران”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

لاتاری چخوف و داستان‌های دیگر (مجموعه داستان)

71,000 تومان
هر كدام از اين داستان‌ها اگر بهترين داستان نويسنده‌اش نباشد، مسلما يكي از بهترين داستان‌هاي اوست. قصد اين كتاب معرفي يك جريان يا سبك و شيوه‌ خاص نيست. ملاك انتخاب خود داستان‌ها بوده‌اند، و پيوند عميقي كه بين خود داستان‌ها وجود دارد كنار هم نشستن آن‌ها را توجيه مي‌كند... شش مقاله‌ي «پيوست» از ناتاليا گينزبورگ، كاترين آن پورتر، جودي اوپنهايمر، نورا افرون، شروود آندرسن و جي‌مك اينرني مكمل اين مجموعه است.

ناعدالتی

20,000 تومان
چطور می‌توانید در دنیایی که همه چیزش علیه‌تان است پیش روید؟ با امید؟ با ترس؟ یا با نبردی خشن؟ ریچارد رایت در این کتاب مجذوب‌کننده و آشفته‌کننده، برای تصویر کردن بیدادی حل‌ناشدنی، خاطرات کودکی‌اش را با خاطرات بیگر تامس - جوان سیاهی که در دام زندگی فقیرانه در زاغه‌های شیکاگو گیر افتاده است و ناخواسته درگیر مرگ زنی ثروتمند می‌شود - در هم می‌تند.
سفارش:1
باقی مانده:1

موسیقی شناسی

450,000 تومان
کتاب موسیقی شناسی (فرهنگ تحلیلی مفاهیم) نوشته بابک احمدی توسط انتشارات مرکز با موضوع هنر، موسیقی، تاریخ موسیقی به چاپ رسیده است. موسیقی‌شناسی یکی از گفتمان‌های بینارشته‌ای است که از یک‌سو به تاریخ موسیقی، انواع آن، مبانی نظری و زندگی اجتماعی‌اش مربوط می‌شود، و از سوی دیگر مباحث مهمی را در فلسفه، زیبایی‌شناسی، روش‌شناسی، علوم طبیعی و فیزیکی به ویژه علوم انسانی، در بردارد. هدف این بینارشته کشف مبانی، قاعده‌ها و شیوه‌های مختلف آفرینش و دریافت موسیقی است. در نتیجه از صوت‌شناسی، تاریخ موسیقی، سازشناسی، فرم‌های موسیقایی، فنون آهنگ‌سازی و نوازندگی، نظریه، تحلیل و نقادی موسیقی تا هنرهای دیگر و بسیاری از شاخه‌های علوم و فلسفه را شامل می‌شود. این کتاب، فرهنگ تحلیلی مهمترین مفاهیم موسیقی‌شناسی است. در هر مدخل آن کوشش شده تا با زبانی ساده، پیچیده‌ترین مفاهیم (هم در گستره‌ای کلی و هم در حوزه‌ی خاص موسیقی) توضیح داده شوند، و براساس دو نظام ارجاعی، ارتباط مفاهیم با هم روشن شوند. این فرهنگ به عنوان راهنمای نظری در فهم سایر گفتمان‌های بینارشته‌ای در گستره‌ی کلی هنری، برای دانش‌جویان و هنرآموزان رشته‌های غیرموسیقایی نیز مفید است. معرفی مباحث کتاب موسیقی شناسی آثار مرجع آموزش موسیقی آیین احساسات اثر موسیقایی اثر هنری اجرا اخلاق و موسیقی ادبیات و موسیقی ارتباط ارزش اسطوره انسان شناسی و موسیقی اصالت اقتباس اکسپرسیونیسم امپرسیونیسم انسان شناسی و موسیقی

تجملات اشتراکی

46,500 تومان
کتاب تجملات اشتراکی (مخیله ی سیاسی کمون پاریس) نوشته کریستین راس ترجمه رحمان بوذری توسط انتشارات مرکز با موضوع علوم سیاسی، سیاست، اندیشه ی سیاسی به چاپ رسیده است. کمون پاریس آزمایشگاه بررسی ابداع‌های سیاسی بود که بیش و پیش از همه، به گفته‌ی مارکس، به واسطه‌ی «هستی و تجربه‌ی بالفعل» آن اهمیت داشت. تجملات اشتراکی کمک می‌کند خواننده با طرز کار پیچیده‌ی این تجربه‌ی استثنایی آشنا شود. کتاب راس نوعی نقشه‌برداری به‌موقع و دقیق و بس مفید از کمون پاریس است. این کتاب کوچک نوعی حکایت تمثیلی است درباره‌ی زمان و مکانی دیگر اما راستش نه درباره‌ی گذشته از آن حیث که گذشته است، بلکه همانند اکثر حکایت‌های تمثیلی بیشتر درباره‌ی امکان انواع دیگر کنش در زمانه‌ی خود ماست. معرفی مباحث کتاب تجملات اشتراکی فراتر از رزیم سلولی ملت ها تجملات اشتراکی ادبیات شمال بذرهای زیر برف همبستگی پیوست ها

سنجش و مهار خطر خشونت در نوجوانان

7,900 تومان

کارکنان مراکز مرتبط با تعلیم نوجوانان، روان‌شناسان مدارس و درمانگران کودک و نوجوانان بیش از هر زمان دیگری سرشان شلوغ است. هم‌چنین آن‌ها با پرسش‌های بیشتری، حتی بسیاری بیشتر از آنچه 10 سال پیش داشتند، درباره خطر خشونت رو به رو هستند.

هدف عمده ما در نوشتن این کتاب آن است که شکاف بین علم و عمل در سنجش و مهار خشونت در نوجوانان را پر کنیم. از نظر آماری فراوانی قتل و دیگر اشکال خشونت نوجوانان، در طول دهه گذشته به طور چشم‌گیری کاهش یافته است. اما کارهای بسیاری باقی مانده که باید انجام شود. این کتاب درباره سنجش خطر است، اما مهم‌تر از آن به پیشگیری از خشونت می‌پردازد. سنجش خطر و سنجش مهار می‌باید کاری یک‌پارچه و مکمل هم باشد.

سفارش:0
باقی مانده:1

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت