


به دنبال محمد (ص)
9,000 تومان
این بار کتاب به دنبال محمد(ص) از مجموعه به دنبال… به زندگی پرفراز و نشیب پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص) میپردازد. در آغاز قرن ششم میلادی قبیله قریش در شهر مکه به دو گروه مهم و رقیب تقسیم شده بود. بزرگ یکی از این گروهها، هاشم بن عبد مناف بازرگان ثروتمند و نیکوکار بود و در رأس گروه دیگر برادرزاده او امیه جای داشت. بعد از مرگ هاشم، رهبری بنی هاشم به پسرش عبدالمطلب رسید. در سال ٥٦٨ میلادی، عبدالله، پسر عبدالمطلب با آمنه بنت وهب ازدواج کرد که حاصل این پیوند، تولد مبارک پیامآور اسلام، حضرت محمد مصطفی(ص) بود. در این کتاب با حوادث و رویدادهای دوران کودکی محمد(ص) آشنا میشویم تا زمانی که ایشان تحت حمایت و سرپرستی عموی بزرگوار خویش ابوطالب قرار میگیرند و… . خدیجه که از بزرگان و نجبای مکه است با محمد که سرپرستی کاروان تجاری او را بر عهده دارد، ازدواج میکند، پانزده سال از زندگی مشترک آنان میگذرد. تا اینکه میشنود محمد به کوه حرا رفته است و هنوز بازنگشته است… .
در انبار موجود نمی باشد
به دنبال محمد (ص)
نویسنده |
محمد حسینی
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | ٤ |
تعداد صفحات | ١٣٦ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | خشتی |
سال نشر | ١٤٠٣ |
سال چاپ اول | ١٣٨٦ |
موضوع |
——-
|
نوع کاغذ | بالکی |
وزن | 362 گرم |
شابک |
9789643116187
|
وزن | 0.362 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
فسقلی جلد 41، کاتی کامپیوتری
گور به گور
بخشی از کتاب گور به گور
«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، میخندید، تو اون واگنِ دراز هی میخندید، رد که میشد کلههاشون رو برمیگردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی میخندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفتتیرها میخندی؟» گفتم «چرا میخندی؟ برای این که از صدای خنده بدت میآد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکیشون پهلوش نشست، یکیشون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب میرفت. یکیشون باید عقب عقب میرفت، چون که پول دولت پشت هر دونهش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، اینها هم سوار پول دولت شدهاند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمیدونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من میدونم این چیه. «برای همین داری میخندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»دولت و جامعه در ایران
من و ساز و کارهای دفاعی
کریسمس مانولیتو
کتاب یادداشت هایی از آشوب های عشایری و سیاسی آذربایجان
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-معنای زندگی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.