به دنبال ژولیوس سزار

9,000 تومان

این کتاب که داستان زندگی پرفراز و نشیب سزار است و برپایه روایت مورخان باستان نوشته شده است، خواننده را با ریشه‌های فرهنگ غرب نیز آشنا می‌سازد. از سری مجموعه «به دنبال …» کتابی دیگر با نام به دنبال ژولیوس سزار منتشر شد. ژولیوس سزار، امپراتور مشهور روم، یکی از نام‌های آشنای تاریخ است و زندگی پرماجرایش در داستان‌ها، نمایشنامه‌ها و فیلم‌های مختلفی به تصویر درآمده است. این کتاب که داستان زندگی پرفراز و نشیب سزار است و برپایه روایت مورخان باستان نوشته شده است، خواننده را با ریشه‌های فرهنگ غرب نیز آشنا می‌سازد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات
به دنبال ژولیوس سزار
نویسنده
استفانی موریون
مترجم
شورا منزوی
نوبت چاپ ٤
تعداد صفحات ١٢٨
نوع جلد شومیز
قطع خشتی
سال نشر ١٤٠٣
سال چاپ اول ١٣٨٤
موضوع
——
نوع کاغذ بالکی
وزن 150 گرم
شابک 9789643115197
توضیحات تکمیلی
وزن 0.15 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “به دنبال ژولیوس سزار”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مقالات مولانا

118,000 تومان
کتاب مقالات مولانا نوشته مولانا جلال الدین محمد بلخی ترجمه جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات فارسی، متون قدیمی، نقد و تفسیر به چاپ رسیده است. مجموعه‌ی بازخوانی متون دربردارنده‌ی ویرایش‌هایی جدید از برجسته‌ترین متن‌هایی‌ست که در ادبیات فارسی اهمیت دارند. کوشش بر آن بوده است که این متون بدون آن‌که در اساس آنها دستی برده شود عرضه شوند، از این رو، تمامیت اثر و سبک متن دست‌نخورده باقی می‌ماند و تنها با پیراستن برخی فرعیات و فصل‌بندی و تدوین مجدد، پاراگراف‌بندی و نقطه‌گذاری و رسم‌الخط یکدست، متن به هیئتی تازه درمی‌آید تا نه فقط برای پژوهندگان و کارشناسان بل‌که برای همه‌ی ادب‌دوستان مفید و خواندنی باشد. فیه‌مافیه مجموعه‌ای است از یادداشت‌هایی که از سخنان مولانا فراهم آمده است. در ویرایش حاضر، با فصل‌بندی و تدوین جدید متن، تلاشی به عمل آمده است تا یگانگی اثر و پیوند نهفته در درون این مجموعه‌ی بی‌شکل حفظ شود. مباحث کتاب مقالات مولانا تو را باری دیگر می باید گردید گرد عالم یکی می گفت که مولانا سخن نمی فرماید اصل مقصود است من از شعر بیزارم کاشکی تهی بودندی از آن هذیانات این تن مغلطه ای عظیم است این تواضع ها حظ دنیاست عالم بر مثال کوه است عالمم آینه است

شخصیت رنسانس … الیزابت اول

5,500 تومان
« رنسانس » جنبشی فرهنگی بود که در اوایل قرن چهاردهم در ایتالیا شروع شد . واژه رنسانس از واژه‌ای لاتین به معنی « تولد دوباره » اقتباس شده است . طی این دوران ، توجه به هنر و ادبیات و علوم و اکتشافات جهانی و پیشرفت در آنها در اروپا دوباره جان گرفت . مردم با واکنش علیه فرهنگ کلیسایی قرون وسطا ، ارزش‌های تازه‌تری را در جهان انسانی یافتند . حدود قرن هفدهم که دوران رنسانس به پایان رسید ، تصور مردم از جهان کاملاً عوض شده بود . الیزابت اول در اوج دوره رنسانس در قرن شانزدهم ملکه انگلستان بود . دوره سلطنت ٤٥ ساله او که اغلب « دوران طلایی » خوانده می‌شود ، دورانی همراه با دستاوردهای بزرگ و شکوهی خیره‌کننده بود . او در دوران سلطنتش نزاع‌های مذهبی را از میان برد و نیروی دریایی انگلستان را تقویت کرد تا ناوگان قدرتمند اسپانیا را شکست دهد . دربار او کانونی برای دانشمندان ، نویسندگان و موسیقیدانان بود . الیزابت اول تجسم دوره رنسانس بود و تحولی برگشت‌ناپذیر در انگلستان پدید آورد .

سفر به مرکز زمین

215,000 تومان
ژول ورن در سومين اثر بزرگ علمي تخيلي خود به شرح چگونگي كشف و شناسايي تونلي مخفي مي‌پردازد كه از طريق آتشفشان به مركز زمين راه مي‌يابد. راهنماي اين سفر اكتشافي تخيلي يك دانشمند مضحك و غريب است كه همراه فرزندخوانده‌اش و يك بلد راه ايسلندي عازم سفر مي‌شود.

رهبران جهان باستان (6) نفر تی تی

3,500 تومان
هنگامی که به کشور مصر می‌اندیشیم ، چه فکری به ذهنمان خطور می‌کند ؟ صحرای وسیعی را در ذهن تصور می‌کنیم که سراسر شمال آفریقا را در بر گرفته است ، جایی که مصر در آن قرار دارد ؛ می‌توانیم رودخانه نیل – طولانی‌ترین رودخانه جهان – را ببینیم که از شمال به جنوب جریان دارد و این سرزمین را تقریباً به دو بخش مساوی تقسیم می‌کند و به مردمی با تاریخی بسیار کهن ، زیبا و اسرارآمیز می‌اندیشیم . هنگامی که به مصر باستان می‌اندیشیم ، به اهرام ، ابوالهول و البته مومیایی‌ها نیز خواهیم اندیشید ، و سرانجام به نماد دیگری از زیبایی این سرزمین اسرارآمیز : نیم‌تنه‌ای از نفرتی‌تی ، ملکه محبوب ، مزین به رنگ‌های روشن . ویژگی مجسمه سنگ آهکی نفرتی‌تی این است که جزئیات آن به ظرافت پرداخته و با واقع‌گرایی ساخته شده است . او سرش را با وقاری شاهانه بالا گرفته است و گردن باریکش که به گردن قو می‌ماند ، گونه‌های برجسته‌اش و لبان کاملاً سرخش ما را به یاد زنان زیبای امروزی می‌اندازد . دیهیمی به رنگ آبی آسمانی به سر و گردنبند بزرگی از دانه‌های بلند طلایی به گردن دارد که به آن‌‌ها دانه‌های نِفِر می‌گویند . بارها و بارها تصویر نفرتی‌تی بازآفرینی شده و به نمادی از این سرزمین باستانی و مردمانش مبدل شده است . ممکن است از خود بپرسیم آیا زنی را که هزاران سال پیش ، این‌گونه در برابر هنرمند نشسته است ، می‌شناسیم ؟ برای شناخت بهتر و بیشتر از او مجلد دیگری از رهبران جهان باستان تحت عنوان « نفرتی‌تی » منتشر شد .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

بهار زندگی در زمستان تهران

98,000 تومان

معرفی کتاب بهار زندگی در زمستان تهران

از کنار قبر کمال‌الملک گذشتم و پا به دورن مقبره‌ی عطار گذاشتم. به محض ورود، چشمم به سنگ‌نبشته‌ای کهن افتاد که بر سر مزارِ عطار به حال ایستاده نمایان بود. سنگ‌نبشته‌ی سیاه و کهن گویی مرا در خود کشید و به ژرفای تاریخ فرو برد. لحظه‌ای حس کردم کسی که در آن گور آرمیده از اجداد من است؛ رگ و ریشه‌ی من است؛ هویت من است؛ خود من است! احساس غنا و نشاط و آرامشی ابدی و مطلق کردم. غرق در این احساس از مقبره بیرون زدم. اردیبهشت‌ماه بود. سبزه‌ها رسته، گل‌ها شکفته، شکوفه‌ها بردمیده و درختان سبزفام سر به آسمان داشتند و مرغان و بلبلان بر فراز آن‌ها از نغمه و آواز غوغایی به پا کرده بودند. زیر سایه‌ی صبحگاهی درختان گام زدم و سر به آسمان زلال و آبی داشتم. وصف آن حال لطیف و نشاط و شکوه آن از توانم خارج است.

بهار زندگی در زمستان تهران - انتشارات نی