بودای رستوران گردباد
4,000 تومان
معرفی کتاب بودای رستوران گردباد
کتاب بودای رستوران گردباد، مجموعهای از داستانهای کوتاه فارسی است که توسط حامد حبیبی نوشته شده. این مجموعه که جدیدترین کتاب نویسنده است، در سال 1390 بهعنوان اثر برگزیدهی دومین دورهی جایزهی ادبی هفت اقلیم مورد تحسین قرار گرفت.
دربارهی کتاب بودای رستوران گردباد
حامد حبیبی در اثر تازهی خود تحت عنوان کتاب بودای رستوران گردباد، مجموعهای از داستانهای کوتاهش را منتشر کرده است که بنثری روان، امروزی و جذاب دارند. این مجموعه، 12 داستان را شامل میشود که به پیروی از سبک و سیاق همیشگی نویسنده، با فضاهایی نامتعارف و موقعیتهایی پیچیده همراه است.
«گیلاسی غلتیده زیر مبل»، «چه شد که زنم نگذاشت چیپسم را بخورم»، «آشغال»، «انگار بچهای آنجا خوابیده باشد»، «تلفنی»، «در کافهی لرد»، «پیژامهی راهراه من»، «متد یا هیچوقت یکدستی رانندگی نکن»، «موج پنجم»، «مجسمه»، «درگاه» و «بودای رستوران گردباد» عناوین داستانهای این کتاباند.
حامد حبیبی که تاکنون بهواسطهی انتشار کتابهای متعددی در حوزهی ادبیات کودک و نوجوان و بزرگسال، بارها و بارها مورد تحسین منتقدان و اهل قلم قرار گرفته و جوایز و افتخارات بسیاری را به دست آورده، برای نگارش کتاب پیش رو موفق به دریافت جایزهی ادبی هفت اقلیم شده است.
این کتاب اولینبار در سال 1390 منتشر شد و نشر چشمه، مسئولیت چاپ و عرضهی آن را بر عهده گرفت. شایان ذکر است که کتاب بودای رستوران گردباد، به مجموعهی جهان تازهی داستان این انتشارات، تعلق دارد.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
بودای رستوران گردباد
نویسنده |
حامد حبیبی
|
مترجم |
—-
|
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 116 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1393 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 140 گرم |
شابک |
9786002296849
|
وزن | 0.140 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
داستان بیپایان
ارتش پنبه و مرگ ماهیهای پرنده
معرفی کتاب ارتش پنبه اثر ناهید وثیقی
ته جدولیها 7/ راز پنالتی نامرئی
معرفی کتاب ته جدولی ها 7 اثر روبرتو سانتیاگو
اين برف کي آمده
شاهنامهی فردوسی 14: از پادشاهی یزدگرد بزهگر تا پایان پادشاهی بلاش
در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 14: از پادشاهی یزدگرد بزهگر تا پایان پادشاهی بلاش میخوانیم
وقتی فرزند خاقان شنید شاه ایران با سپاهیانش از رود جیحون گذشته و پیمان بهرام گور را شکسته و آشوب و جنگ سرزمینش را تهدید میکند، به دبیر خردمندش امر کرد تا نزد او برود. آنگاه نامهای با درود خداوند بر شاه ایران نوشت و ادامه داد: «من از زمان شاهان دادگر، تو را از نژاد شاهان نمیدانم. این رسم نیاکان و شاهان گذشتهی ایرانزمین نیست. حال که تو پیمان آزادگان را میشکنی و با این کار نشانههای بزرگی خود را بر خاک میافکنی، من نیز ناچارم پیمان بشکنم و دست به شمشیر ببرم.» خوشنواز در آن نامه همهچیز را گفت و آن را با هدایای فراوانی همراه کرد. سواری سخنگو برگزید و او را با نامه و هدایا روانه کرد. وقتی پیروزشاه نامه را خواند، بسیار خشمگین شد و به فرستاده گفت: «برخیز و نزد آن مرد بیمایه برو و به او بگو بهرام عهدش را برای شما تا رود تَرَک نوشته و حال هم تا کنارهی رود جیحون از بلندی و پستیهایش از آنِ توست. اکنون سپاهی عظیم از جنگجویان پهلوان خواهم آورد و سایهی خوشنواز را از این سرزمین برمیدارم.»فهرست مطالب کتاب
پادشاهی یزدگرد بزهگر پادشاهی بهرام گور پادشاهی یزدگرد، پسر بهرام گور پادشاهی هرمز، پسر یزدگرد پادشاهی پیروز، پسر یزدگرد پادشاهی بلاش، پسر پیروزجنگولکبازیهای جناب تام 4/ جناب تام یاد میگیرد بچهی خوبی باشد
بخشی از کتاب جنگولک بازیهای جناب تام 4
یک روز که جناب تام رفت تا نامه ها را از صندوق پست در بیاورد، پاکت نامه پر زرق و برقی دید. روی آن اسم آنجلا ثراگمورتون نوشته شده بود. آنجلا که خانه را از بالا تا پایین حسابی تمیز کرده و برق انداخته بود؛ داشت روی مبل خستگی در می کرد ولی این نامه مهمی بود و باید زود جواب اش را میداد، دعوت نامه ملکه برای مهمانی عصرانه قصر! به آنجلا اجازه داده بودند یک همراه با خود ببرد. آنجلا که می دانست ملکه به ادب و نزاکت خیلی اهمیت می دهد، به خاطر همین زود از جایش بلند شد و نامه تشکری برای او نوشت. آنجلا تمام تلاشش را کرده بود تا جناب تام را درست بار بیاورد. جناب تام بیش تر وقت ها با ذوق و شوق توی کارهای خانه کمک می کرد. گاهی هم دو تا کار را همزمان انجام میداد. ولی حالا که قرار بود به ملاقات ملکه بروند، لازم بود جناب تام چیزهای بیش تری درباره رفتار درست و آداب معاشرت یاد بگیرد. آنجلا دوستش را برای عصرانه دعوت کرد به جناب تام گفت: فکر کن او ملکه است و چیزهایی را که یادت داده ام تمرین کن. جناب تام یاد گرفته بود که یک لبخند زیبا همیشه به کار می آید. تام دوست داشت دیگران را خوشحال کند و دلش می خواست بچه خوبی باشد، به خاطر همین وقتی مهمان آنجلا کمی ناخوش شد جنابتان مهربان چشم از او بر نمی داشت. قبل از روز مهمانی آنجلا چیزهایی درباره آداب غذا خوردن به تام یاد داد: وقتی بهت کیک تعارف می کنند بر می داری و میگویی متشکرم، حواست هم باشد خورده هایش را روی زمین نریزی. هنوز خیلی چیزها بود که جناب تام باید یاد میگرفت. ولی تا همین جا هم از پیشرفت خودش خیلی راضی بود. آنجلا هم فکر می کرد او به تمرین بیشتری نیاز دارد. آنجلا حسابی ناامید و کلافه شده بود. دیگر وقت نداشتند و جناب تام هم از چیزی که بود بهتر نمیشد. آنجلا و جناب تام چمدان هایشان را بستند و راه افتادند. آنجلا خیلی هیجان زده بود ... جناب تام هم همین طور.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کنددانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.