بورد بوک، دلت می خواد یاد بگیری؟ جلد 4، چرا خجالت می کشی؟

40,000 تومان

کتاب حاضر، کتابی جذاب و رنگی برای آشنایی بچه ها با اعداد می باشد بخشی از متن کتاب: این دو تا نی نی خوشحالن خنده روی لباشونه تا وقتی خنده رو باشن شادی باهاشون می مونه

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات
بورد بوک، دلت می خواد یاد بگیری؟
نویسنده
مریم اسلامی
مترجم
——-
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 18
نوع جلد شومیز ـ منگنه ای
قطع خشتی(16×16)
سال انتشار 1399
سال چاپ اول 1399
موضوع
شعر
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9786000810221

 

توضیحات تکمیلی
ابعاد 17 × 16 × 0.5 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بورد بوک، دلت می خواد یاد بگیری؟ جلد 4، چرا خجالت می کشی؟”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

شعرهایی برای پسربچه ها جلد 2، من خلبانم،در آسمانم و 10شعر دیگر

18,000 تومان
شعرهایی برای پسربچه ها شعرها ساده و كودكانه‌اند و بيشتر مناسب بچه‌هاي قبل از دبستان هستند، مي‌شود موقع بازي و يا در مهدكودك و جاهاي ديگر اين شعرها را خواند و بچه‌ها را سرگرم كرد.

قصه های کوچک جلد 1، پسته دهان بسته

35,000 تومان
هر يك از كتاب‌هاي اين مجموعه حاوي قصه‌هايي ساده و مصور است. كودك خردسال به‌راحتي اين قصه‌ها را درك مي‌كند و به‌دليل جذابيت و تنوع شخصيت‌ها و ماجراهاي گوناگون آنها، ماجراي هر قصه را با علاقه دنبال خواهد كرد.

دانشجویان کوچک جلد 2، رباتیک(دو زبانه)

40,000 تومان
آیا می توان مسائل پیچیده را برای کودک گفت؟ آیا کودک توان درک علوم پیچیده را دارد؟مثلاً آیا کودک می تواند از علم "رباتیک" سر در بیاورد؟تمام سؤال های بالا را می توان این گونه پاسخ داد: بله. کودک می تواند مسائل پیچیده را درک کند و بیاموزد به شرط اینکه به شیوه ای "ساده و قابل درک و متناسب با سنش" آموزش ببیند.کتاب "رباتیک" دومین جلد کتاب از مجموعه ی 19 جلدی "دانشجویان کوچک" با همین هدف تلاش کرده است این علم را به بیانی ساده همراه تصویر به کودک بیاموزد و در ذهنش جرقه ای ایجاد کند؛ جرقه ای که می تواند در آینده او را به نابغه ای درخشان بدل کند.

آموزش سواد مالی به کودکان (11) – اولین پول تو جیبی من

60,000 تومان
کتاب «آموزش سواد مالی به کودکان (11) - اولین پول تو جیبی من» یکی از کتاب‌های مجموعه‌ی «آموزش سواد مالی» برای کودکان است که در قالب داستان، دانش، مهارت و استانداردهای رفتارهای مالی را آموزش می‌دهد. این کتاب، داستان بچه زرافه‌ای به نام دفنی است که می‌خواهد برای تولد بابایش هدیه بخرد اما پول ندارد. او از مادرش پول می‌خواهد. مادر فکر می‌کند که دفنی پنج سالش شده و وقتش است که پول توجیبی بگیرد. پس به او می‌گوید از این به بعد هر هفته به او پول می‌دهد تا آن را پس‌انداز کند و اگر چیزی خواست بتواند با آن بخرد. این کار هم تا حدی سبب استقلال مالی دفنی می‌شود و او می‌تواند نیازهای اندکش را تأمین کند و هم سبب می‌شود که دفنی تصمیم‌گیری، انتخاب و پس‌انداز کردن را یاد بگیرد و از خردسالی، روش و رفتار صحیحی برای خرج کردن داشته باشند.
سفارش:0
باقی مانده:1

چراوچگونه جلد 9، بلایای طبیعی

10,000 تومان
در چراوچگونه جلد 9 هر يك از كتاب‌هاي اين مجموعه به موضوعي علمي يا تاريخي اختصاص دارد. در اين كتاب‌ها، پيشينه‌ي هر موضوع مورد بررسي قرار گرفته و به كمك عكس‌ها، نقشه‌ها و طرح‌ها‌ي گوناگون به پرسش‌هاي مربوط به آن موضوع پاسخ داده شده است. كتاب‌هاي اين مجموعه به‌صورت تك‌جلدي و همچنين به‌صورت مجلدهاي چندجلدي (با جلد سخت و قاب ويژه) موجود است.

آسمان هفتم

قیمت اصلی: 115,000 تومان بود.قیمت فعلی: 65,000 تومان.
کتاب آسمان هفتم، آخرین اثر نجیب محفوظ است، این کتاب که شامل دست نوشته های او می باشد، پس از مرگ وی توسط فرزندش به انتشار رسید. این کتاب شامل 236 داستان کوتاه است که با نگاهی روانکاوانه انسان را برای کشف حقایق زندگی و رمز و راز روح به تفکر وا می دارد.
در حالی که گرسنگی به من فشار می‌آورد با دوچرخه به هر طرف می‌رفتم، در جست‌وجوی رستورانی ارزان قیمت بودم که با درآمد محدود من همخوانی داشته باشد. اما همه جا بسته بود. به سمت میدان، و ساعت وسط آنکه نگاه کردم دوستم را دیدم که زیر آن ایستاده بود، با اشاره به من گفت که پیشش بروم. با دوچرخه به سمت او رفتم و وقتی متوجه موضوع شد از من خواست دوچرخه را به او بسپارم تا راحت‌تر دنبال غذا بگردم، من هم پیشنهادش را عملی کردم و در حالی که به دنبال غذاخوری می‌گشتم ضعف و گرسنگی بیشتر به من فشار می‌آورد. در یأس و ناامیدی و فشار گرسنگی به سمت رستوران«خانواده« رفتم با اینکه می‌دانستم گران است. صاحب رستوران کنار در ورودی که پرده‌ای به آن زده بودند ایستاده بود. با کنار زدن پرده مشخص شد که سالن رستوران، چیزی جز یک خرابه پر از آشغال نبود، با دلخوری پرسیدم: چه اتفاقی‌افتاده؟ مرد گفت: زود برو کبابی الشباب شاید قبل از اینکه تعطیل کند به آنجا برسی. من هم وقت تلف نکردم و با سرعت به میدان ساعت برگشتم، اما نه از دوچرخه خبری بود نه از دوستم