بچه‌محل موزیسین‌ها 1/ من ارگ‌نواز باخ هستم

145,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

«من ارگ نواز باخ هستم» اولین جلد از مجموعه‌ی «بچه محل موزیسین‌ ها» اثری تألیفی از محمدرضا مرزوقی است. این رمان فانتزی و ماجراجویانه، با زبانی جذاب و طنزآمیز، کودکان و نوجوانان را با یوهان سباستین باخ و موسیقی او آشنا می‌کند.

نکته‌ی جالب در این کتاب کیو-آرکدهایی است که در قسمت‌های گوناگون متن به چشم می‌خورد. خواننده‌ با گوشی موبایل می‌تواند این کیو-آرکدها را اسکن کند و بدین طریق در حین مطالعه، آثار موسیقی‌دانان برجسته را بشنود!

بابک هفت سال کلاس موسیقی رفته و خیلی از سازها را امتحان کرده است. برای همین دلش می‌خواهد رهبر ارکستر سمفونیک تهران شود!

اما مشکل اینجاست که به‌محض مطرح شدن درخواستش او را از سالن‌های موسیقی‌ بیرون می‌کنند! از شما چه پنهان، بابک برای رهبر ارکستر شدن هنوز خیلی کوچک است…

تا اینکه یک روز، او و خواهرش باران، به مردی کولی برمی‌خورند که جعبه‌ی موسیقی‌ عجیبی به آن‌ دو می‌دهد؛ جعبه‌ای که هربار بچه‌ها آن را کوک می‌کنند از محل زندگی موسیقی‌دانی مشهور در زمانی دیگر سر در می‌آورند!

از آنجایی که ساز مورد علاقه‌ی بابک پیانوست، بچه‌ها در اولین سفر عجیب‌ خود در زمان، نزد یوهان سباستین باخ می‌روند؛ زیرا او پدر موسیقی کلاسیک و بزرگ‌ترین نوازنده‌ی ارگ است.

به نظر شما، بابک می‌تواند اجرایی مشترک با باخ داشته باشد؟ در این سفر، با بابک و باران همراه شوید، تا جواب این سؤال را پیدا کنید.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

بچه‌محل موزیسین‌ها 1/ من ارگ‌نواز باخ هستم

نویسنده
محمدرضا مرزوقی
مترجم
نوبت چاپ
تعداد صفحات 200
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222043469
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بچه‌محل موزیسین‌ها 1/ من ارگ‌نواز باخ هستم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 7/ شبح مترو

110,000 تومان
درباره نویسنده کتاب
الیزلبت دمی (Elisabetta Dami) (1958- ) نویسنده ایتالیایی ادبیات کودک است که به دلیل نگارش سری کتاب‌هایجرونیمو استیلتن مشهور است.
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتاب‌های کودک، نوجوان و جوان و بازی‌های فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائه‌ی نسل جدیدی از بازی‌های فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بین‌المللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازی‌های فکری، از سال 1394 برنامه‌ریزی آن برای انتشار کتاب‌های مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نخستین کتاب‌های هوپا به بازار عرضه شد.  
سفارش:0
باقی مانده:2

قصه‌های هفت کلاغون: کودکانه‌های بامداد

95,000 تومان

معرفی کتاب قصه ی هفت کلاغون اثر احمد شاملو

"قصه ی هفت کلاغون" اثری است از "احمد شاملو" که نشر چشمه آن را در قالب "کودکانه های بامداد" به انتشار رسانده است.
افسانه ای کودکانه و روایتی کهن که "احمد شاملو" به خوبی آن را پروریده و مناسب با روحیات کودکان، به آن بال و پر داده است. در این قصه ی زیبا و سرگرم کننده، نویسنده از داستان زندگی پدر و مادری می گوید که هفت فرزند پسر دارند و بعد از این هفت پسر، یک دختر نصیب آن ها می شود.
دخترک بسیار نحیف و ریز جثه است و به همین خاطر او را "ریزه" صدا می زنند. جثه ی ریز و ضعیف دخترک باعث می شود که پدر و مادر پیش خودشان فکر کنند همین الان که او به دنیا آمده، خداوند او را پیش خود می برد و همین سبب می شود تا به پسران خود وظیفه ای محول کنند.
پدر و مادر، پسران خود را مامور آوردن آب از چشمه می کنند تا پیش از این که ریزه از دنیا برود، او را با آب پاک چشمه بشویند.
آن ها فکر می کنند که خداوند ریزه را به این دلیل نحیف آفریده که همانجور پاک و بی گناه بلافاصله به بهشت برود و در روز قیامت، در بهشت را به روی پدر و مادر خود نیز بگشاید. اما بشنوید از برادران که چه ماجراهایی را در جریان رفتن به چشمه و آوردن آب از آن رقم می زنند.
هفت برادر، "قصه ی هفت کلاغون" را شکل می دهند و رفتار و اعمال آن ها بر سرنوشتشان تاثیر عجیبی خواهد گذاشت. برای دانستن این که چه اتفاقی برای ریزه و هفت برادرش می افتد، "قصه ی هفت کلاغون" از "احمد شاملو" را از دست ندهید.
سفارش:0
باقی مانده:2

زير نور کم

550,000 تومان
حالا که به این چهل و چهار داستان کوتاه نگاه می‏کنم، احساس می‏کنم هر کدام از آن‏ها عکس‏های واضحی هستند از کیفیت روح نویسنده در روزهایی که آن‏ها را نوشته است. اگر جسمانیت ما را دوربین‏های عکاسی زیر نور کافی به تصویر می‏کشند، باری ابزار عکاسی روح، به گمانم، کلمات است. بدین‏گونه، این مجموعه در نگاه من، آلبوم عکسی است با چهل و چهار قطعه عکس از روحی که کلمات، با نهایت صراحت و صمیمیت، در طول سالیان دراز از آن عکاسی کرده‏اند. کودکی، زندگی، عشق و مرگ برای من همواره دریچه‏های پُرنوری بوده‏اند که مدام روح و ذهن و دلم را آکنده از پرتوهای خود کرده‏اند. همیشه فکر می‏کردم اگر قرار باشد روزی این دریچه‏ها را نقاشی کنم، به‏ترتیب با رنگ‏های سپید و سبز و سرخ و سیاه رنگ‏آمیزی خواهم کرد. اما حالا به دلایل زیاد تردید ندارم که حتا اگر این رنگ‏ها را بردارم، ترتیبی نخواهند داشت؛ از آن‏که هر دریچه می‏تواند هر رنگی داشته باشد. تنها بستگی دارد کی و از چه نقطه‏ای به آن نگاه کنی.    

سفارش:0
باقی مانده:1

عصر آهن ايران

37,000 تومان

توضیحات:

کتاب حاضر برای دانشجویان باستان‌شناسی مقطع کارشناسی ارشد و دکتری برای درس «باستان‌شناسی پیش از تاریخ ایران» به ارزش 2 واحد تدوین شده است. امید است علاوه بر جامعه دانشگاهی، سایر پژوهشگران نیز از آن بهره مند شوند.

فهرست:

پیشگفتار فصل اول: اقتصاد و معیشت در عصر آهن ایران (حدود 1450ـ800 ق. م) تحلیل داده‌های مرتبط با اقتصاد و معیشت در شمال مرکزی ایران تحلیل داده‌های مرتبط با اقتصاد و معیشت در شمال غرب ایران فصل دوم: تحولات فناوری در عصر آهن ایران فلزکاری عصر آهن فلزگری زیورآلات در عصر آهن فناوری ظروف فلزی در عصر آهن ایران فصل سوم: تدفین مردگان در عصر آهن ایران الگوهای مشترک تدفین در عصر آهن ایران شواهد باستان‌شناختی تدفین مردگان در عصر آهن ایران فصل چهارم: تکامل، استمرار و تغییرات فرهنگی در عصر آهن ایران شواهد باستان‌شناسی جدید تصاویر منابع و مآخذ

آدم ما در باليوود

62,000 تومان

معرفی کتاب آدم ما در بالیوود اثر کریم نیکو نظر

"آدم ما در بالیوود" کتابی است از "کریم نیکونظر" که در آن "زندگی پرماجرای رژیستور مشهور پرفسور اوانس اوهانیان اوگانیانس رضا مژده" را به خوانندگان معرفی می‌کند. در میانه‌ی دهه‌ی بیست میلادی، یک جوان ارمنی-ایرانی به نام "اوانس اوهانیان (اوگانیانس)" که در آکادمی سینمایی مسکو رشته‌ی فیلم خوانده بود، به ایران بازگشت. هدف او ایجاد صنعت سینما در کشور بود. "اوانس اوهانیان" از آنجایی که شروع هیچ تولیدی را بدون متخصصان آن رشته ممکن نمی‌دانست، تصمیم گرفت مدرسه‌ای در تهران راه‌اندازی کند. در عرض پنج سال موفق شد اولین مدرسه را با عنوان پرورشگاه آرتیستی سینما اداره کند. بازیگری و اجرا، به جای تولید فیلم، سنگ بنای این موسسه بود. "اوانس اوهانیان" دو فیلم صامت با نام‌های "آبی و رابی" و "حاجی آقا آکتور سینما" را روی پرده برد. "آبی و رابی" مستقیما بر اساس بازی‌های طنز زوج سینمای دانمارک پت و پاترسون طراحی شده بود که ایرانی‌ها این زوج را بارها در سینما دیده بودند و از آن‌ها خوششان آمده بود. "آبی و رابی" با استقبال خوبی از سوی منتقدان و مردم مواجه شد.
فیلم دوم او ساخته‌ای انعکاسی درباره یک فرد سنت‌گرا بود که به سینما بدگمان است، اما در پایان داستان اهمیت هنر فیلم را تشخیص می‌دهد. متاسفانه فیلم در گیشه خوب ظاهر نشد و نقص فنی و دیگر مسائل، چشم‌انداز سودرسانی آن را دچار تنزل کرد. "اوانس اوهانیان" پس از شکست در دومین فیلمش نتوانست هیچ پشتوانه‌ای برای فعالیت‌های بعدی پیدا کند
به این ترتیب ایران را به مقصد هند ترک کرد و در کلکته به تحصیلات خود ادامه داد. سپس در سال 1947 به ایران بازگشت و هفت سال بعد در آنجا درگذشت. "کریم نیکونظر" در کتاب "آدم ما در بالیوود"، "زندگی پرماجرای رژیستور مشهور پرفسور اوانس اوهانیان اوگانیانس رضا مژده" را با جزییات بررسی می‌کند.
سفارش:0
باقی مانده:1

مثل خون در رگ‌های من: نامه‌های احمد شاملو به آیدا

320,000 تومان

احمد شاملو

در بخشی از کتاب مثل خون در رگ‌های من می‌خوانیم: نمی‌دانم. نمی‌دانم این «بدترین شب‌ها» را شروع کرده‌ام یا دارم شروع می‌کنم. اما، به هر تقدیر، این ساعات تاریک و بی‌امید، این روزهایی که دست کم، اگر هیچ موفقیت دیگری درش نبود، اینش بود که به امید دیدار تو شروع می‌شد و حتی اگر هم در آخرین ساعات شب با نومیدی کامل، مثل دفتری بر هم نهاده می‌شد، باز این امید که فردا بتوانم ببینمت زنده نگهم می‌داشت، می‌دانی؟ از فردا صبح، دیگر این امید را هم از دست خواهم داد. امید بزرگی بود که اقلاً روزی یک بار تو را ببینم. اقلاً این امید به من نیروی آن را می‌داد که صورتم را بتراشم و از قبر خودم خارج بشوم برای آن که آفتاب وجود تو به جسم رطوبت کشیده‌ی من بتابد. می‌دانستم که آیدای من امید و حرارت و آفتاب زندگی من با لبخندش در انتظار من است. می‌دانستم که آیدای من با چشم‌هایی که پر محبت‌ترین نگاهش را به من بخشیده نگاهم خواهد کرد. می‌دانستم که آیدای من از من شکایت خواهد کرد که چرا ریشم را نتراشیده‌ام، و این، نیرویی بود برای آن که ریشم را بتراشم. می‌دانستم که آیدای مهربان من از من گله می‌کند که چرا با وجود آن که در کنارش هستم افسرده و کسلم، چرا با او حرف نمی‌زنم و چرا او را نمی‌خندانم؛ و این، انگیزه‌یی بود که شاد و سرمست باشم، همه‌ی غم‌ها و ناراحتی‌هایم را فراموش کنم و دمی را که در کنار او هستم شاد و خندان باشم. اما از فردا این امید را ندارم. این امید را از خودم قیچی کرده‌ام و به دنبال آنچه کلید زندگی فردای ما باشد این شهر را ترک می‌کنم. آخرین باری که دیدمت، سه‌شنبه‌ی هفته‌ی پیش بود. چند دقیقه‌یی با تو بودم و بعد ترکت کردم که خودم را به دکتربرسانم. بدبختانه آن شب دکتر نیامد. تا نزدیکی‌های نیمه‌شب، تنها و بدبخت، در کوچه‌ها و پس‌کوچه‌ها پرسه زدم.
سفارش:7
باقی مانده:5