بچه‌محل نقاش‌ها 6/ زمانی که هم‌سبیل دالی بودم

28,000 تومان

سفارش:1
باقی مانده:1

معرفی کتاب بچه محل نقاش ها 6 اثر محمدرضا مرزوقی

کتاب بچه محل نقاش ها 6 اثری است از محمدرضا مرزوقی با تصویرگری مجتبی حیدرپناه . دایی سامان که به تازگی از اسپانیا برگشته، به نوه های خواهرش از دوستی خود با آدم های معروفی همچون سالوادور دالی و فدریکو گارسیا لورکا و بازی در تیم بارسلونا می گوید.
او با دیدن تعجب بچه ها، برای اثبات حرفش آن ها را به دیدن یک فیلم قدیمی دعوت می کند. فیلمی عجیب و جذاب درباره ی سفرهای ماجراجویانه ی سامان، سالوادور و زنش در زمان، به وسیله ی ساعت جیبی دالی
چه حالی پیدا می‌کنی اگر دایی‌ات یک فلش‌مموری به تو بدهد و بعد از بازکردن آن او را در فیلمی قدیمی کنار سالوادور دالی ببینی که در حال بازی با سبیل‌های درازش رو به دوربین می‌گوید: «تنها تفاوت من با یک دیوانه این است که من دیوانه نیستم!»

دایی‌سامان که تازه از سفر اسپانیا برگشته برای بچه‌ها تیشرت‌هایی با نقاشی چهره‌ی‌ زن و مردی عجیب‌و‌غریب آورده. بعد از تقسیم هدایا با هم به تماشای بازی بین دو تیم مهم فوتبال اسپانیا، یعنی رئال مادرید و بارسلونا می‌نشینند. هنگام تماشای بازی فوتبال دایی فاش می‌کند ‌که زمانی در تیم بارسلونا بازی کرده است.

چطور ممکن است دایی در تیم بارسلونا بازی کرده باشد؟ آن هم در کنار سالوادور دالی و دوست نزدیکش فدریکو گارسیا لورکا.

اما فیلم‌های مستندی که دایی از آن سال‌ها ضبط کرده، پرده از این راز بزرگ برمی‌دارد. این‌بار می‌توانید همراه سامی و دالی و دوستش لورکا با ساعت جیبی ذوب شده‌ی دالی به سفری در زمان

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

بچه‌محل نقاش‌ها 6/ زمانی که هم‌سبیل دالی بودم

نویسنده
محمدرضا مرزوقی
مترجم
مجتبی حیدرپناه
نوبت چاپ
تعداد صفحات 184
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222040543
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بچه‌محل نقاش‌ها 6/ زمانی که هم‌سبیل دالی بودم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مهارتهای آموزشی و پرورشی

129,000 تومان
آموزش درست، بهترین وسیله گسترش و نوسازی اندیشه است. هرگز نمی توان نسل جوان را با تحمیل و فشار به سوی رشد و تعالی هدایت کرد. تحمیل مداوم و غیر ضروری، فرصتهای انتخاب را که برای رشد هوشمندانه ضرورت دارد، محدود می کند. متأسفانه، مؤسسات آموزشی امروز نه تنها از آزادی انتخاب و رشد فردی و اجتماعی یادگیرندگان پشتیبانی نمی کنند، بلکه امکان هرگونه ابتکار، آزادی اندیشه و نقادی را از آنان گرفته اند. کتاب مهارتهای آموزشی و پرورشی در دو جلد با عنوان، مهارتهای آموزشی و پرورشی (جلد اول) و مهارتهای آموزشی (جلد دوم) در دو بخش و 9 فصل تنظیم شده است. بخش اول با عنوان نظریه ها و دیدگاههای مختلف، در زمینه آموزش و عوامل مؤثر بر آن بحث می کند و در این فصلها دانشجویان با نظریه و دیدگاههای مختلف در زمینه آموزش آشنا خواهند شد و در آن نقش فرهنگ، ذهن، انگیزش بر ماهیت و عملکرد آموزش و یادگیری تجزیه و تحلیل می شود در بخش دوم با عنوان رویکردها و الگوهای آموزشی، دانشجویان با چهار رویکرد و هشت الگوی آموزشی در اجرای فعالیتها آشنا می شوند. مؤلف بر این باور است که مطالب و محتوای مطرح شده در فصلهای گوناگون نه تنها برای دانشجویان و آموزش دهندگان مبتدی مفید خواهد بود، بلکه برای کلیه آموزش دهندگان در سطوح گوناگون و مجریان باتجربه که به طور عمیق به حرفه آموزشی خود فکر می کنند، می تواند مفید و ارزشمند باشد.  

قصه‌های باپدرومادر 3/ پدر و مادرم دیوانه‌ام کرده‌اند

185,000 تومان

معرفی کتاب قصه های باپدرومادر 3 اثر پیت جانسون

بابای لویی شده یک بابای خانه دار! یک غذاهایی می پزد که هیچ کس نمی تواند لب بزند. رنگ همه ی لباس چرک ها را قاتی پاتی کرده و تازه از لویی می خواهد خودش اتاقش را مرتب کند.
از همه بدتر: لویی را به عنوان بهترین دوستش انتخاب کرده و مغزش را می خورد. لویی باید یک جوری جلویش را بگیرد، اما چطوری؟
درباره نویسنده کتاب
پیت جانسون نویسنده ی انگلیسی است. او ابتدا در رادیو منتقد فیلم بود و بعدها معلم شد. آن قدر با بچه ها سر و کله زد و تجربه های جالب به دست آورد که آخرش تصمیم گرفت برای بچه ها داستان بنویسد. بعدها هم حتی بعد از اینکه بیشتر از چهل تا کتاب برای بچه ها نوشت، ارتباطش را با بچه ها قطع نکرد و هنوز هم که هنوز است از وب سایتش حرف ها و نظرهای دوست های کوچولویش را می خواند. کتاب های پت جایزه های زیادی درو کرده، مثل: جایزه ی یانگ تلگراف و بریلینت بوک.
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتاب‌های کودک، نوجوان و جوان و بازی‌های فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائه‌ی نسل جدیدی از بازی‌های فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بین‌المللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازی‌های فکری، از سال 1394 برنامه‌ریزی آن برای انتشار کتاب‌های مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نخستین کتاب‌های هوپا به بازار عرضه شد.
سفارش:0
باقی مانده:2

سپیده‌دم، افسانه‌ای از سرزمین هند

35,000 تومان
شکوفه‌های انبه سپیده دم روز اول ماه، شاه جوان از جای برخاست و از معبد بیرون آمد و به کنار آبگیر شد. در آن جا نگاهش به لاله‌های سرخ آبی افتاد که گفتی چشم به راه جلوه‌های معشوق خود خورشید آسمان بودند تا چون بدمد رخ از حجاب به درآرند و پیکر زیبای خویشتن در معرض تماشای وی بگذارند و او را خوشامد گویند. صفحه ۲۷
سفارش:0
باقی مانده:1

ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 5/ معمای موشالیزا

195,000 تومان
درباره نویسنده کتاب
الیزلبت دمی (Elisabetta Dami) (1958- ) نویسنده ایتالیایی ادبیات کودک است که به دلیل نگارش سری کتاب‌هایجرونیمو استیلتن مشهور است.
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتاب‌های کودک، نوجوان و جوان و بازی‌های فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائه‌ی نسل جدیدی از بازی‌های فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بین‌المللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازی‌های فکری، از سال 1394 برنامه‌ریزی آن برای انتشار کتاب‌های مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نخستین کتاب‌های هوپا به بازار عرضه شد.  
سفارش:1
باقی مانده:1

سه قطره خون

126,000 تومان
در بخشی از کتاب سه قظره خون می‌خوانیم در همان حال که نازی اظهار دوستی می‌کرد، وحشی و تودار بود و اسرار زندگی خودش را فاش نمی‌کرد، خانه‌ی ما را مال خودش نمی‌دانست و اگر گربه غریبه گذارش به آنجا می‌افتاد، به‌خصوص اگر ماده بود مدت‌ها صدای فیف، تغیر و ناله‌های دنباله‌دار، شنیده می‌شد. صدایی که نازی برای خبر کردن ناهار می‌داد، با صدای موقع لوس شدنش فرق داشت. نعره‌ای که از گرسنگی می‌کشید، با فریادهای که در کشمکش‌ها می‌زد و مرنو مرنویی که موقع مستیش راه می‌انداخت، همه باهم توفیر داشت و آهنگ آن‌ها تغییر می‌کرد. اولی فریاد جگرخراش، دومی فریاد از روی بغض و کینه و سومی یک ناله‌ی دردناک بود که از روی احتیاج طبیعت می‌کشید، تا به‌سوی جفت خودش برود. ولی نگاه‌های نازی از همه‌چیز پرمعنی تر بود و گاهی احساسات آدمی را نشان می‌داد، به‌طوری‌که انسان، بی‌اختیار از خودش می‌پرسید: در پس این کله‌ی پشم‌آلود و پشت این چشم‌های سبز مرموز چه فکرهایی و چه احساساتی موج می‌زند! پارسال بهار بود که آن پیشامد هولناک رخ داد. میدانی در این موسم، همه جانوران مست می‌شوند و به تک و دو می‌افتند، مثل این است که باد بهاری، یک شور دیوانی در همه‌ی جنبندگان می‌دمد. نازی هم برای اولین‌بار، شور عشق به کله‌اش زد و با لرزه‌ای که همه‌ی تن او را به تکان می‌انداخت، ناله‌های غم‌انگیز می‌کشید. گربه‌های نر، ناله‌هایش را شنیدند و از اطراف، او را استقبال کردند. پس از جنگ‌ها و کشمکش‌ها، نازی یکی از آن‌ها را که از همه پرزورتر و صدایش رسا‌تر بود، به همسری خودش انتخاب کرد. در عشق‌ورزی جانوران، بوی مخصوص آن‌ها خیلی اهمیت دارد. برای همین است که گربه‌های لوس خانگی و پاکیزه، نزد ماده‌ی خودشان جلوه‌ای ندارند.
سفارش:1
باقی مانده:2

چگونه با پدرت آشنا شدم؟

145,000 تومان

معرفی کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم؟

کتاب «چگونه با پدرت آشنا شدم» مجموعه داستان‌ طنزی است نوشتهٔ مونا زارع که به‌صورت نامه نوشته شده است. قهرمان داستان در این نامه‌ها ماجرای آشنایی با شوهرش را برای دخترش می‌نویسد. این کتاب در نشر چشمه چاپ شده است.

درباره کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم

داستان‌های کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم ابتدا به‌صورت ستون هفتگی طنز در روزنامهٔ شهروند منتشر می‌شد که توانسته بود مخاطبان زیادی را با خود همراه کند. مونا زارع این داستان‌ها را بازنویسی کرد و با یک پایان‌بندی متفاوت، کتاب را به اثری مستقل تبدیل کرده است که بازخوانی آن برای خوانندگان پیشین نیز همچنان جذاب خواهد بود. این اثر از آن دسته کتاب‌هایی است که می‌شود با آن بلند‌بلند خندید. روایت یک دنیای زنانه برای پیدا‌کردن شوهر که پر است از توصیف‌های شیطنت‌آمیز و فانتزی‌های بامزه: «ساعت ۷ صبح جمعه بود که تصمیم گرفتم شوهر داشته باشم. چشم‌هایم کاملاً باز نشده بود و قیِ بسته‌شده روی مژه‌ها پلک‌هایم را سنگین کرده بود. سرم را توی بالش فرو بردم و روی شکمم خوابیدم و تا بیست شمردم. چشم‌هایم را باز کردم و تکه‌ای از موهایم را دور بینی‌ام چرخاندم و دوباره تمرکز کردم. فایده‌ای نداشت. هیچ‌چیز دیگر نبود جز شوهر. دلم می‌خواست همان موقع، همان لحظه، یک نفر روی کرهٔ خاکی وجود می‌داشت که شوهر من می‌بود. از خواب که بیدار شدم، دیدم جایش خالی است. پدرت را می‌گویم. اولش مردد بودم نکند گیج خوابم و جای یک چیز دیگر خالی شده و من آن را با شوهرم اشتباه گرفته‌ام؟ خودم را از رخت‌خواب بیرون کشیدم و روبه‌روی آینه ایستادم. موهایم از عروسی دیشب پف کرده بود و ریملِ دور چشم‌هایم قیافه‌ام را شبیه پاندا کرده بود. زبانم را بیرون آوردم و ته حلقم را نگاه کردم. امکان نداشت، اما مشکلم واقعاً شوهر بود.»