بچه پرروهای ننر
19,800 تومان
اطلاعات کتاب بچه پرروهای ننر
نام کتاب :
بچه پرروهای ننر
نويسنده ، مولف :
سایمون ریچ
مترجم :
محمدرضا بهاری
نشر ، ناشر ، انتشارات :
مرکز
تعداد صفحه / قطع و نوع جلد :
200 ص / رقعی شومیز (جلد نرم)
نوبت چاپ و سال چاپ :
قيمت پشت جلد کتاب ( تومان ) :
موضوع :
داستان های آمریکایی – قرن 21م
شابک :
9789642133413
تگ ها :
کتاب بچه پرروهای ننر,خرید اینترنتی کتاب بچه پرروهای ننر,سایمون ریچ,محمدرضا بهاری,انتشارات مرکز,داستان های آمریکایی,رمان های آمریکایی,داستان های ترجمه شده,رمان خارجی,رمان آمریکایی ترجمه شده,کتاب چاپ اول,نشر مرکز
درباره کتاب بچه پرروهای ننر انتشارات مرکز
کتاب بچه پرروهای ننر تالیف سایمون ریچ ترجمه محمدرضا بهاری انتشارات مرکز
***
فقط 1 عدد در انبار موجود است
بچه پرروهای ننر
نویسنده | سایمون ریچ |
مترجم | محمدرضا بهاری |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 200 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1396 |
شابک | 9789642133413 |
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
گروه (1+5) 2 (مردی که خودش را پیدا کرد)
قصههای بترس برای بچههای نترس 3/ داس مرگ
از این چیزها میترسی؟ میترسی و میلرزی؟ میلرزی و خیس میشی؟
اگه فکر میکنی بچهی نَترسی هستی، بیا وسط!
اگه دلت میخواد ترس رو توی داستان مزهمزه کنی، دلت رو بزن به دریا و بیا جلو!
اگه دلت میخواد با موجودات عجیبوغریب و ترسناک آشنا بشی، این کتاب رو از توی قفسه بکش بیرون و بخون!
به افتخار همهی بچههای نترس!
جیغ و داد و هیولای بلند
آموزش درمان شناختی- رفتاری
این کتاب، پیش نیاز کاربرد شناخت درمانی در حل و فصل مشکلات مرضی است. شیوه نگارش دقیق و مثال های بالینی آن، به خواننده کمک می کند تا بتواند مشکلات بیماران را فرمول بندی کند. علاوه بر این، کتاب حاضر، همه مهارت های لازم برای تبدیل شدن به شناخت درمانگر صاحب صلاحیت را فراهم می سازد. ویدیویی که به همراه کتاب است به خوبی می تواند ویژگی های اساسی درمان شناختی- رفتاری را به نمایش بگذارد. بنابراین، درمانگران می توانند با مطالعه این کتاب و با تماشای ویدیوها و انجام تمرین ها توان مندی و قابلیت های خود را در شناخت درمانی ارتقا ببخشند. پروفسور ارون بک استاد روان پزشکی، فیلادلفیا، دانشگاه پنسیلوانیا
ما اينجا داريم مي ميريم
جملاتی از کتاب ما اینجا داریم میمیریم
خوشبختیها را گم کردهایم، همهشان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همهچیز گم میشود توی های و هوی شهر.
طلاپری میداند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال میبینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره میایستند و هیچوقت پریهای جنگل را صدا نمیزنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستارههایشان میگردند.
مادرش همیشه میگفت هیچ کار خدا بیحکمت نیست. بعد هم غشغش میخندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمیفهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم میآید.
آدمیزادها هیچوقت صدایی را که نمیبینند، نمیشنوند. حتی گاهی خوشبختیهای کوچکشان را هم نمیبینند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.