بگذار برسانمت

7,000 تومان

بگذار برسانمت شامل ١٧ داستان کوتاه و خواندنی است. در داستان اول این کتاب می‌خوانیم: پدرم می‌گوید: «چند بار بهت بگویم هر روز هر روز چادر سرت نکن برو پی خرید آت و آشغال.» مادرم می‌گوید: «وا! کِی من هر روز هر روز رفتم؟ به جای دست درد نکند است شمس‌الله؟» «حالا کدام چادر سرت بود؟» «همان چادر مشکی گلدارم. مگر فرقی هم دارد.» «دِ همین دیگر! حالا کو تا تو فرق این چیزها را بفهمی.» «باز از خودت حرف درآوردی شمس‌الله؟» «اگر زن موقع راه رفتن قرو قمیش نیاید کسی باهاش کار ندارد.» «خجالت بکش شمس‌الله! بعدِ یک عمر کلفتی تو این خانه، این دستمزدم است، آفرین شمس‌الله! آفرین! خوشم باشد.» «حالا چه شکلی بود؟» «خیر سرش موهای جوگندمی‌اش را زده بود بالا اما ابروهای آن چشم‌های هیزش سیاه بود.» «بفرما! ببین چطوری رفته تو نخ آقا!» «خوب، نگه داشت کنارم؛ فکر کردم فامیلی همسایه‌ایه، نگاهش کردم.

وقتی بی‌حیا گفت: بگذار برسانمت، روم را برگرداندم.»… محمد رضا گودرزی نویسنده این کتاب است که از مجموع آثار وی مجموعه پشت حصیر، فینالیست بنیاد گلشیری و منتقدان مطبوعات شده است.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

بگذار برسانمت

نویسنده
محمدرضا گودرزی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١١٢
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٥
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان کوتاه فارسی
نوع کاغذ ——
وزن ۱۱۹ گرم
شابک
9786005639667
توضیحات تکمیلی
وزن 0.119 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بگذار برسانمت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

شما از کجا بادمجان می‌خرید؟

16,000 تومان
این مجموعه از چهارده داستان کوتاه تشکیل شده است . کتاب با داستان یک سیب زمینی برای پوست کندن آغاز می‌شود : « فکر می‌کنم بهترین آژانس خبری دنیا هم بدون حضور زنان خبرهایش ناقص می‌ماند . نمی‌دانم چطور ممکن است هر روز یک ساعت حرف و خبر دست اول برای هم داشته باشیم . در قابلمه را که می‌گذارم ، دخترک بیدار می‌شود . نیم‌ساعتی می‌شود که کامپیوتر در حالت انتظار فرورفته . امروز دیگر نمی‌خواهم خاموشش کنم . هنوز ظرف‌ها در ظرفشویی مانده‌اند . صبحانه دخترک را می‌دهم . وقتی سرگرم بازی شود ، بهترین وقت نوشتن است . » « آپارتمان شماره هفده یک طبقه پایین‌تر از ما ، دست راست ، قرار دارد . پنجره دونبش آن از یک طرف به خیابان باز می‌شود و از طرف دیگر به محوطه بین دو بلوک دید دارد . درست مثل باقی آپارتمان‌هایی که روی آن هستند . تنها تفاوتش پرده پنجره آن است که از ایستگاه تراموا هم دیده می‌شود و حتی بیشتر از پرده آپارتمان شماره ٢٨ که پرچم کاناداست جلب توجه می‌کند . » چرا بی‌سیم ما دیر بوق زد ؟ چرا گریه کردی ؟ شما از کجا بادمجان می‌خرید ؟ مرد اسیر ، صندوقچه آبا ، این موبایل لعنتی ؟ ، آقای گلابی یک روشنفکر نماست ، کسی برای دوست داشتن ، خوب است که آقا دست بزن ندارد ، خط‌کش هاشم آقا ، خانم کتایون دیبا نویسنده خوبی می‌شد اگر . . . ! و زندگی در صد کلمه داستانهای این مجموعه ٨٤ صفحه‌ای هستند راهی بازار نشر شده است .

سلام

11,000 تومان
رمان «سلام» شرح اضطراب‌ها و اضطرارهای چند زوج جوان در اواسط دهه ٧٠ است که در فضاهای روشنفکری و فرهنگی آن روزگار با هم در حال گفتگو و مراوده‌اند. هر یک از شخصیت‌ها به قلم خود، درون و چیزی را که بر وی می‌گذرد، بازگو می‌کند، شخصیت‌هایی که از یک سو تابع امیال و غرض‌های شخصی خود هستند و از سوی دیگر، خود را پیرو اصول اخلاقی پذیرفته شده می‌دانند و این گونه تضادها و تعارض‌ها، آنان را دچار بحران‌های خانوادگی و اجتماعی متعدد می‌سازد. رمان سلام ترس‌ها و بحران‌های زندگی در کلانشهر تهران و درگیری‌های سیاسی و فرهنگی اجتماعی شخصیت‌ها با این شهر را درگیرودار تحولات این دهه به شیوه چند صدایی روایت می‌کند: «آقای فرزاد مولایی عزیز، سلام شما من را نمی‌شناسید. در واقع این اسم را نمی‌شناسید. چطور بگویم؟ گیج شده‌ام و نمی‌دانم از کجا شروع کنم. می‌شود خواهش کنم صبور باشید و تا پایان نامه را بخوانید؟ پیش از هر چیز از شما می‌خواهم که متن این نامه محرمانه بماند، هر چند با نام دیگری برای شما می‌نویسم. مجبورم ناشناس بمانم، چون هنوز از شما مطمئن نیستم و اگر به گوش شوهرم برسد زندگی‌ام از آنچه هست بدتر می‌شود. متأسفانه تا زمانی که از کمک شما مطمئن نشوم، نمی‌توانم شوهرم را هم به شما معرفی کنم. من به مقداری پول احتیاج دارم تا از مشکلی که به آن گرفتار شده‌ام به جایی دور فرار کنم و بعد از مدتی بتوانم کار کنم و پول را به شما برگردانم.»

تسلی‌ناپذیر

780,000 تومان
تسلی‌ناپذیر رمان عدم قطعیت است، آغازی ناگهانی، پایانی ناگهانی‌تر، شخصیت‌های این رمان و اتفاقات آن هر یک به جای روشن‌تر کردن ماجرا، بر پیچ و خم این "لابیرنت" هزار تو می‌افزایند. در این رمان داستانی تعریف نمی‌شود، بلکه انگار راوی کابوسی را تعریف می‌کند که شاید به داستانی دیگر مربوط بوده. "تسلی‌ناپذیر" گویی سایه یک رمان است و راوی آن در این عالم غرق در سایه گم است. سرتاسر داستان تلاش راوی است برای روشن‌تر کردن رازی که به نظر دهشتناک می‌آید، اما از آغاز تا به آخر رمان این عدم قطعیت است که بر خط به خط اثر سایه افکنده است.

پیدایش هند نوین

65,000 تومان
آدام گاپنیک در مجله‌ی نیویورکر می‌نویسد: «جنگ و کشتار به کشور‌ها شکل می‌دهد. مرزهایشان شبکه‌ای از جای ظخم‌ها و بریدگی‌هاست. آن‌ها تاریخ خشونت آشکار بر روی زمین‌اند.» از جمله‌ی به‌خون‌آغشته‌ترین مرزها در روی زمین مرزهایی هستند که جمهوری‌های امروزی هند، پاکستان، و بنگلادش را از هم جدا می‌کنند. این سرزمین‌ها زمانی هند باستان را تشکیل می‌دادند که، به گفته‌ی لئوراستن، مؤلف، «یک کشور نبود، بلکه ملغمه‌ای از امیرنشین‌ها، آمیزه‌ای از مذهب‌ها و خرافه‌ها، مخلوطی از آیین‌ها و کیش‌ها و کاست‌هایی بود که هر از گاه  بر اثر هیجانات ناشی از تعصب و خشک‌اندیشی یکدیگر را قتل عام می‌کردند.... این سرزمین از اسطوره‌ها و خرافه‌های بی‌شمار گیج و حیران بود و از انواع بلاها و قحطی‌ها و گرسنگی چنان آسیب می‌دید که گاهی به نظر می‌رسید سرزمین مردگان است.»
سفارش:0
باقی مانده:1

مدار رأس السرطان

290,000 تومان
هنری میلر یکی از نویسندگان مطرح قرن بیستم است. این کتاب برای اولین بار در سال ١٩٣٤ در پاریس منتشر می‌شود و نخستین کتابی است که میلر بعد از سفرش به اروپا می‌نویسد. کتابی که در میان نخبگان و نویسندگان بسیاری تحسین شد. هنری میلر در این کتاب زندگی خودش را دستمایه قرار می‌دهد و دربارۀ آن می‌نویسد. «میلر» در آمریکا و در اوج فقر دست به کارهای مختلفی می‌زند. از جمله گورکنی، کارگری و از همه بیشتر و مهم تر خیابانگردی. مدار رأس السرطان ذهنیت نامه خود نوشته هنری میلر است.

روژی یار

6,000 تومان
روژی یار قصه دختری است به همین نام که روزگار با او سر ناسازگاری دارد: «پدرم در جوانی عاشق دختر کُردی بود به نام روژی یار. اسم او را روی من گذاشت. دوست داشت صدام کند، خسته نمی‌شد از این کار. صدا زدن من براش عادت شده بود، شاید هم یک جور کیف ساده و گذرا نصیبش می‌کرد.» روژی یار عاشق این است که بچه‌دار شود و هر بار در ازدواج‌هایش بخاطر این موضوع ناکام می‌ماند: «این که دلم می‌خواست بچه داشته باشم فقط به خاطر زن بودنم یا جوان بودنم نبود. بیشتر زن‌ها دوست دارند بچه‌دار شوند، به همین سادگی. عالم و آدم بگویند بچه‌دار نمی‌شوی زیر بار نمی‌روم. باید بچه‌دار شوم، سم قاطر که نخورده‌ام... وقتی چیزی را می‌خواستم، با تمام وجود می‌خواستم و...» روژی یار در روایتی که بازگو می‌کند تقصیرها و ناکامی‌ها را به همسرش نسبت می‌دهد و آنگاه که از او جدا می‌شود تن به ازدواج دیگر می‌دهد. اما این بار هم ناکام می‌ماند و پدر او را روانه دکتر می‌کند شاید که افاقه کند، اما... در مرور خاطرات روژی یار در می‌یابیم زندگی بی رحمانه تر از آن است که به او لبخند بزند، مخاطراتی پیش روست که او فکر بچه دار شدن را از سر بیرون می‌کند: «فکر بچه دار شدن را از سرم بیرون کرده بودم، بیرون که نه، فرستادم بودمش گوشه‌ای پرت و دور از ذهنم داشتم مثل آدمیزاد زندگی‌ام را می‌کردم تا اینکه...» «فریده خرمی» نویسنده و مترجم، پیش از این کتاب «دختر خاله ونگوگ» را نوشته است.