بیا با جغدها درباره‌ی دیابت تحقیق کنیم

175,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب «بیا با جغدها درباره‌ی دیابت تحقیق کنیم» مجموعه‌ای از یادداشت‌ها و نوشته‌های دیوید سداریس، نویسنده و طنزپرداز شناخته شده‌ی آمریکایی است که توسط پیمان خاکسار به فارسی برگردانده شده است.

پیش‌تر، این مترجم با ترجمه‌ی کتاب «بالاخره یه روزی قشنگ حرف می‌زنم» این نویسنده‌ی آمریکایی را به مخاطبان فارسی‌‌زبان شناسانده بود.

با خواندن «بیا با جغدها درباره‌ی دیابت تحقیق کنیم» که در آمریکا با استقبال فوق‌العاده روبه‌روشد، با گردشگری کنجکاو آشنا می‌شوید و چیزهایی را می‌خوانید که هرگز فکرش را هم نمی‌کردید بتوانند به این خنده‌داری باشند.

از مشکلاتی که یک دندانپزشک در فرانسه با آن سر و کله می‌زند گرفته تا شکل عجیب و غریب دستشویی‌ها در پکن. از عادات غذایی پرنده‌های کمیاب استرالیایی تا طبیعت بکر کارولینای شمالی.

در این اثر تک‌گویی‌هایی را از آدم‌هایی عجیب و غریب می‌خوانیم که با تفکرات خنده‌دارشان ما را به دنیای متفاوتی دعوت می‌کنند.

شهرت سداریس بیشتر به خاطر داستان‌های کوتاه فکاهی و طنزآمیزی است که با الهام از زندگی شخصی‌اش می‌نویسد. او در قالب داستان‌و به روش خاص خودش، مسائل اجتماعی پیرامونش را تفسیر می‌کند.

در قسمتی از متن این کتاب آمده است: «همیشه به خودم می‌گفتم وقتی پنجاه سالم شود اپرا را کشف می‌کنم، نه همین‌جور سرسری، با تمام وجود: اسم آهنگ‌سازها را حفظ می‌کنم، ایتالیایی یاد می‌گیرم و شاید حتا یک شنل بخرم.

به‌نظرم اپرا چیزی بود که فقط یک آدم مسن جذبش می‌شود، برای همین این‌قدر عقبش انداختم. بعد پنجاه سالم شد و به جای اپرا شنا را کشف کردم. یا شاید بهتر است بگویم دوباره کشف کردم.

از ده‌سالگی شنا بلد بودم، توی باشگاه رالی کلاس می‌رفتم. یک جای بهتر هم بود، باشگاه کارولینا، ولی بعید می‌دانم یانکی‌ها را راه می‌دادند.

اگر حافظه‌ام درست یاری کند جهودها را هم راه نمی‌دادند. تنها سیاه‌پوستانی که به یاد می‌آورم خدمه بودند و همه، حتا بچه‌ها، به اسم کوچک صدای‌شان می‌کردند.

به کسی که پشت پیشخان ایستاده بود به جای آیزاک می‌گفتیم آیک و من با یازده سال سن، آقای سداریس بودم.

باشگاهِ بهتر بر مبنای این شعار بنیان گذاشته شده بود که رالی مهم است، این‌که خانواده‌های قدیمی‌اش بهترین هستند و به جایی احتیاج دارند که بتوانند از معاشرت هم لذت ببرند بی‌این‌که کسی پنجول‌شان بکشد.

اگر این ایده به‌نظرمان خنده‌دار نمی‌آمد در باشگاه‌مان احساس بدبختی می‌کردیم. البته این را هم به آدم می‌گفت: ببین با مزخرف بودن چه‌قدر پول صرفه‌جویی کردی!»

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

بیا با جغدها درباره‌ی دیابت تحقیق کنیم

نویسنده
 دیوید سداریس
مترجم
 پیمان خاکسار
نوبت چاپ 9
تعداد صفحات 183
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002293947
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بیا با جغدها درباره‌ی دیابت تحقیق کنیم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فیلمنامه نویسی شخصیت محور

32,000 تومان
ایده اصلی کتاب فیلمنامه نویسی شخصیت محور استفاده از یک نظریه نسبتاً معاصر برای خلق عملی یک فیلمنامه است. بر این اساس بخش اعظم این کتاب بر تمرین های عملی بنا شده که آبشخور آنها آراء باختین است. خلق شخصیت چند آوایی بزرگ ترین دستاوردی است که به کارگیری تمرین های این کتاب به دنبال خواهد داشت. هورتون تکنیک و فرایند فیلمنامه نویسی را به گونه ای در اختیار می نهد که هر نویسنده بالقوه ای آن را راحت، خوش دست و به نحو خوش آیندی چالش برانگیز خواهد یافت.  

ته جدولی‌ها 6/ راز قلعه‌ی افسون‌شده

290,000 تومان

در بخشی از کتاب ته جدولی‌ها 1: راز داورهای خواب‌آلود می‌خوانیم:

راستش نمی‌فهمم چه چیز بامزه‌ای توی اسم شهرمونه. دبستان ما توی ناحیه‌ای از شهره که اون هم اسمش سوتو آلتوئه. کلاس‌های پیش دبستانی و دبستان داره. حیاط بزرگی داره با تور و زمین بسکتبال و یه زمین فوتبال، و روی دیوار ورودیش این شعار نوشته شده: «جایی که آموزش هست برتری طبقاتی نیست.» (کنفسیوس) گویا کنفسیوس فیلسوف چینی مهمی بوده و حرف‌های هوشمندانه‌ی زیادی زده. انجمن اولیا برای نوشتن این جمله رأی‌گیری کردن. جمله‌های دیگه‌ای هم بود که خیلی خوششون اومده بود، ولی نهایتاً جمله‌ی چینی رو انتخاب کردن. به نظر من خیلی باحاله. هر چند که خب، درست نمی‌دونم دقیقاً می‌خواد چه حرفی بزنه...
سفارش:0
باقی مانده:1

زیر سقف دنیا

130,000 تومان

معرفی کتاب زیر سقف دنیا: جستارهایی درباره‌ی شهرها و آدم‌ها

کتاب زیر سقف دنیا هم یک سفرنامه است، و هم روایتی خواندنی در قالب ناداستان. محمد طلوعی در این اثر دست خواننده را می‌گیرد و او را در کوچه و خیابان‌های شهرهایی که به آن‌ها سفر کرده، می‌گرداند؛ از رشت گرفته تا تهران، از استانبول گرفته تا دمشق...

درباره کتاب زیر سقف دنیا

ایتالو کالوینو، نویسنده‌ی مشهور و فقید اهل ایتالیا، کتابی خواندنی دارد با نام شهرهای نامرئی (یا شهرهای ناپیدا). در این کتاب، با مارکو پولو، جهان‌گرد مشهور ونیزی همراه می‌شویم، و پای صحبت او در باب شهرهای بزرگ و کوچکی که به چشم دیده، می‌نشینیم. در شهرهای نامرئی، مارکو پولو در واقع خاطرات خود از سفرهایش را برای قوبلای خان تعریف می‌کند؛ حاکم قدرقدرتی که آن‌قدر وقت ندارد که مثل مارکو، برای دیدن اقصی نقاط جهان راه بیفتد و دور عالم بگردد. محمد طلوعی در مقدمه‌ی کتاب پیش رو، گفته که قصد داشته کتابی نظیر شهرهای نامرئیِ ایتالو کالوینو به رشته‌ی تحریر دربیاورد. کتاب زیر سقف دنیا در واقع یک سفرنامه است، منتها سفرنامه‌ای با مایه‌های پررنگِ داستانی. طلوعی در این اثر، مثل مارکو پولویِ کالوینو، چنان با ظرافت و دقت به توصیف مشاهداتش از شهرهای گوناگون پرداخته، که مخاطب این شهرها را به‌عینه پیش چشم می‌بیند، و گویی در کوچه‌ها و خیابان‌های آن‌‌ها قدم می‌زند. طلوعی می‌پرسد «راز شناختن یک شهر در کجا نهفته؟». به عبارتی، ما کی می‌توانیم بگوییم که یک شهر را مثل کف دستمان می‌شناسیم؟ آیا صرف دیدن یک شهر، برای این‌که بتوانیم چنین ادعایی بکنیم، کافی‌ست؟ به زعم طلوعی، نه. او در این باره حرف بامزه و جالبی می‌زند: «فکر کردم مقیاس من برای این‌که شهری را شناخته فرض کنم چیست. به این نتیجه رسیدم که آن‌جا که آشپزی کرده باشم مال من است: کسی که جایی آشپزی می‌کند، باید رفته باشد بازار مصالح خریده باشد، با زن‌های محل احوال‌پرسی کرده باشد، سر قیمت چیزها چانه زده باشد. این چیزها انگار به آدم اهلیت می‌دهد، شهر را در ید آدم می‌آورد.» با این حساب، کتاب زیر سقف دنیا گزارشی‌ست در باب شهرهایی که مؤلف در آن‌ها آشپزی کرده است! از رشت گرفته تا تهران، از استانبول و دمشق تا پاریس و پالرمو. با خواندن کتاب زیر سقف دنیا، نقاط گوناگون جهان را از چشم بیننده‌ای می‌نگریم که توجه خاصی به جزئیات دارد؛ نویسنده‌ای اهلِ زندگی، که ابایی از استعمال علف در خیابان‌های آمستردام و چرخ زدن در کوچه‌های جنگ‌زده‌ی دمشق ندارد؛ مردی که زندگی در قامت یک مسافر را خوب آموخته، و حال در پی انتقال این آموخته به مخاطبین آثارش برآمده...
سفارش:0
باقی مانده:1

در کمال خونسردی

340,000 تومان

معرفی کتاب در کمال خونسردی: گزارشی براساس واقعیت از چند فقره قتل و عواقب آن

کتاب در کمال خونسردی روایتی واقعی از چند فقره قتل در کانزاس است. ترومن کاپوتی در این اثر که در ژانر رمان غیرداستانی نوشته شده، ماجرای به قتل رسیدن خانواده‌ی چهارنفره‌ی کلاترها را روایت می‌کند. بد نیست بدانید نویسنده شش سال را صرف نگارش اثر پیش رو کرده است؛ رمانی که دومین کتاب پرفروش ژانر جنایی نام گرفته و جایزه‌ی ادگارد را برای نویسنده‌اش به ارمغان آورده است.

درباره‌ی کتاب در کمال خونسردی

«سوژه‌ای که برای قتل انتخاب می‌شود باید آدم خوبی باشد، و اگر خانواده و فرزندانی هم داشته باشد که چه بهتر.» از کتاب «در باب قتل» نوشته‌ی تامس دی‌کوئیسی کتابی که پیش روی شماست، با نام در کمال خونسردی (In Cold Blood)، رمانی غیرداستانی (Non-Fiction Novel یا رمانی مبتنی بر اتفاقات) نوشته‌ی ترومن کاپوتی (Truman Capote)، نویسنده‌ی آمریکایی است. این اثر نخستین بار در سال 1966 روانه‌ی بازار نشر شد و توجه منتقدان و مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرد. اثر حاضر جزئیات به قتل رسیدن هربرت کلاتر، یک کشاورز درستکار و قابل‌ احترام در غرب کانزاس، و اعضای خانواده‌اش را پی می‌گیرد. در اینجا می‌توان شباهتی آشکار میان جمله‌ی تامس دی‌کوئیسی (که در ابتدای متن ذکر آن رفت) با اثر ترومن کاپوتی آمریکایی یافت. رمان با قتل خانواده‌ی آقای کلاتر آغاز می‌شود. خانواده‌ای که همه دوستشان دارند و به تحسین‌شان می‌پردازند. این دقیقاً همان چیزی است که تامس دی‌کوئیسی در جستار مشهورش از آن می‌گوید.
سفارش:1
باقی مانده:1

خون خورده

240,000 تومان

معرفی کتاب خون خورده

کتاب خون خورده آخرین رمان مهدی یزدانی خرم، روایتی جذاب از زندگی پنج برادر گم شده در شهرهای تهران، آبادان، مشهد و بیروت در دهه‌ی 60 است که تا مدت‌ها بعد از خواندنش هم ذهنتان را رها نخواهد کرد. این کتاب رمانی‌ منسجم و قوی با جزئیاتی دقیق است. داستان متلاشی‌ شدن برادران سوخته‌ای که سرنوشتی عجیب و مهیب برای‌‌شان رقم می‌خورد و جسم هر کدام روایتی تلخ را پشت سر می‌گذارد. این کتاب تنها ماجرای برادران سوخته نیست. قصه‌‌ی ارواح و انسان‌هایی است که پیرامون زندگی چند برادر پرسه می‌‌زدند. رمان خون خورده به نوعی ادامه‌ی دو اثر قبلی نویسنده تحت عناوین «به گزارش هواشناسی فردا این خورشید لعنتی» و «سرخ سفید» محسوب می‌شود. داستان برادران سوخته، یادآور جنگ‌های صلیبی است و در یک بازه‌ی زمانی بین سال‌های 1360 تا 1367 در زمان گذشته و بخش دیگر آن در یکی دو سال اخیر اتفاق می‌افتد. این قصه نه گذشته را تکرار می‌کند و نه دنیایی کاملاً متفاوت دارد و نویسنده‌ پیچیدگی‌‌های لازم داستانی را برای عامه‌ خوان‌ شدن آن کنار نمی‌زند. این کتاب تجربه‌‌ای‌ سخت و موفق از ذهنی پر قصه و مهندسی‌ شده برآمده است و بدون شک یکی از جدی‌‌ترین و بهترین رمان‌‌های فارسی سال‌‌های گذشته محسوب می‌شود. زبان کتاب خون خورده با وجود پس و پیش شدن ساختار جمله‌ها و اصرار بر توضیح همه چیز، روان و خوشخوان است. نویسنده تاریخ را به گونه‌ای متفاوت توصیف می‌کند. سبک روایت او مانند کتاب‌های تاریخ یا رمان‌های کلاسیک نیست. او به تمام گوشه و کنار تاریخ سر می‌زند. این کتاب را می‌توان به عنوان رمانی گوتیک در نظر گرفت؛ گوتیک نه به معنی ترس بلکه به معنی نوعی تعلیق. داستانی از دل سردابه‌ها و سفر به دل تاریخ که بعضی اوقات ذهن نویسنده آن را جعلی ساخته است. این رمان شما را به فضایی گوتیک گونه برای هجوم تاریخ بر روان‌تان وارد می‌کند. رهایی از دل تاریخ هرگز ممکن نیست. سرنوشت به معنای ماندن بین جبر و اختیار و از بعد معرفت شناختی بین عین و ذهن است. آیا واقعیت در ذهن شماست یا عینیت دارد؟ آیا نمادین و تفسیری است یا عینی‌ و قابل اثبات؟ گوتیک به معنای سرگردانی بین این مفاهیم تعبیر می‌شود. سرگردانی بین آنچه هست و آنچه تفسیر می‌شود؛ سرگردانی بین بودن و عدم وجود. در بخشی از کتاب خون خورده می‌خوانیم: زن گیر افتاده بین آتش دو طرف، خودش را به زمین چسباند. بعد از چند لحظه از پشت لاستیک‌های سوخته بیرون آمد و با یکی دو عکاس دیگر دوید سمت دیوار خانه‌ای که رویش به عربی شعار نوشته بودند. با اسپری قرمز پررنگ. نفسش را حبس کرد و دوباره دوربین را می‌گرفت به طرف زن و گروه‌های درگیر، که ناگهانی سرک می‌کشیدند از گوشه و‌ کنار. از توی ویزور زن را دید که جوان بود اما صورتش خوب معلوم نبود. صدای گلوله آنی قطع نمی‌شد. دوباره گلوله‌ای از پشت شیشه‌ی کافه قنادی فرانسه‌ی تهران ‌گذشت و نشست بر ذهن منصور، که با چند عکاس آماتور دیگر می‌خواست قهوه‌ای بخورد و نفسی تازه کند. صدای گلوله که برخاست، منصور نیم‌خیز شد. صدا از سمت دانشگاه تهران بود. خیابان آرام بود، ولی پر از جوانانی که شتابان راه می‌رفتند در آن هوای ابری. چند هفته از سقوط پهلوی گذشته بود. بعد موتور سیکلتی پر‌ گاز از مقابل قنادی رد شد. درگیری خیابانی. انقلاب تازه پیروز‌ شده هنوز آن‌قدر مقتدر نبود که شهر را آرام کند انگار. رام. منصور به فرهاد نگاهی انداخت که داشت سیگار می‌کشید. اسمش را عوض کرده بود و می‌گفت کمیل صدایش کنند. چای می‌خورد و سیگار می‌کشید و می‌خواست این چهار عکاس روزنامه‌های متفاوت را توجیه کند برای عکاسی از مراسم اعدامی که در پیش بود. سرهنگ‌ها و تیمسارهای فاسد. کمیل از محاربه می‌گفت، از دادگاه انقلابی، از فساد نیک‌خواه و ظلم جهان‌بانی. از اخلاص ارتشی‌های وفادار. از اینکه هر کس نمی‌توانست بیاید و این عکس‌ها قرار بود تاریخ را صادر کنند. منصور سوخته فرهاد را از سال‌ها قبل می‌شناخت.
سفارش:1
باقی مانده:1

قلندرنامه آداب الطريق

30,000 تومان

معرفی کتاب قلندرنامه ای به نام آداب الطریق اثر بابا حاجی عبدالرحیم

قلندریه به عنوان گروه هایی از صوفیان و اهل طریق حدودا از قرن هفتم هجری در تاریخ تصوف و عرفان اسلامی پدیدار شدند.
آنان ظاهری خشن داشتند، گروهی سفر می کردند، غزل و آواز سر می دادند و هیاهو و سماع می کردند، بنگ می خوردند و حشیش می کشیدند، تکدی گری می کردند و غالبا اظهار به تشیع می کردند اما فرایض دینی و عبادات را انجام نمی دادند.
این کتاب متن مصحّح قلندرنامه ای با عنوان «آداب الطریق» است که یکی از منابع مهم فارسی دربارۀ قلندریه و تصوف عوامانه می باشد که در سدۀ یازدهم در ماوراءالنهر نوشته شده است.
برای آشنایی خواننده از متن مصحّح، پژوهشی نو دربارۀ قلندریه به عنوان مقدمه در چهار فصل آورده شده است: فصل نخست سرچشمه های قلندری گری را جستجو می کند. فصل دوم ویژگی های قلندران در جمع صوفیان را می شناساند.
فصل سوم طریقه های قلندری را در سرزمین های اسلامی بررسی می کند و فصل چهارم به معرفی قلندرنامۀ آداب الطریق می پردازد.
قلندرنامۀ آداب الطریق نوشتۀ بابا حاجی عبدالرحیم عاقبت به خیر، یکی از قلندران نقشبندیه در سدۀ یازدهم هجری است که در ماوراءالنهر می زیسته و مرید و خلیفۀ بابا قولمزید از پیران بزرگ قلندریه در ماوراءالنهر بوده است.
حاجی عبدالرحیم آداب الطریق را به سال 1083 قمری در عهد فرمانروایی پنجمین امیر سلسلۀ جانیان در بخارا، عزیز خان نوشته و در دیباچۀ کتاب خود او را ستوده است.