بیرون در
30,000 تومان قیمت اصلی: 30,000 تومان بود.25,000 تومانقیمت فعلی: 25,000 تومان.
کتاب «بیرون در» رمانی نفسگیر از محمود دولتآبادی است. شخصیت اصلی این رمان زنی سیوپنجساله به نام آفاق است. نویسنده برشی کوتاه از زندگی آفاق را در کشاکش روزهای پس از انقلاب روایت کرده است.
مخاطب در این رمان به همراه شخصیت اصلی در جستوجوی مردی است که آفاق دیدار کوتاهی با او داشته و اکنون درصدد پیبردن به دلیل این ملاقات است.
جنس روایت این رمان صد و چهل و چهار صفحهای متفاوت است. طوری که یکسره و بیتوقف داستان میگوید و حتی فصلبندی ندارد.
با شروع مطالعهی کتاب، ناگهان به وسط داستان پرت میشوید و به تدریج باید باحوصله، تکههای گمشدهی این پازل را بیابید و کنار هم بچینید.
دولتآبادی، متولد ۱۳۱۹و خالق رمان بلند دهجلدی کلیدر است. او نویسندهای رئالیست است و شخصیتهای آثارش غالبا با موضوعاتی چون جنگ و دیگر مسائل تاریخی و سیاسی دست به گریباناند.
اگر به سبک نویسندگی محمود دولتآبادی علاقه دارید، بیشک از خواندن این کتاب لذت خواهید برد.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «این هم صبح. صبح آمد و روشنایی پهن شد روی درودیوار حیاطی که یک لنگه از در قدیمی فلزیاش کج -همچنان کج نیمهباز بود – انگار که باقی مانده بود نیمهباز چنان که لنگهی سنگین در خودش را فروانداخته بود و نیمی از لبهی پایینیاش گیر کرده بود توی زمین و خیلی زور میخواست که آن را از زمین جدا کنی و بکوشی چفتوجفتش کنی به لنگهی سالم ایستاده که آن لنگه هم در جای خود خشک شده بود و ده سانتی خاکوگل خشکیده آن را توی خودش قالب گرفته، بینیاز انگار به بازوبسته شدن.»
بیرون در
نویسنده |
محمود دولتآبادی
|
مترجم |
—–
|
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 143 |
نوع جلد | گالینگور |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1398 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786220102090
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
يک شب باحال تر از باحال
معرفی کتاب یک شب باحال تر از باحال اثر اینگرید فاند کرکهوف
پرترهی مرد ناتمام
معرفی کتاب پرتره ی مرد ناتمام اثر امیرحسین یزدان بد
مسافران زمان 3/ ماجرای خانوادهی بالبوئنا در امپراتوری روم
معرفی کتاب مسافران زمان ۳
درباره کتاب مسافران زمان ۳
یک طوفانی دیگر در سیاهچاله در پیش است و باز هم خانواده بالبوئنا وارد یک بخش دیگر از تاریخ میشوند. این بار سرزمینی عجیب و پر از گلادیاتورهای جنگجو منتظر آنها است این بار خانواده بالبوئنا به امپراتوری روم رفتهاند و قرار است شاهد قدرت سزار بزرگ باشند. اما اینبار هم دردسری عظیم سر راه است. خب بهتر نیست خودتان کتاب مسافران زمان ۳ را بردارید و بخوانید؟ جواب همه سوالهایتان آنجا پیدا میشود.کتاب مسافران زمان ۳ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر جلد اول این مجموعه را خوانده و دوست داشتید، حالا نوبت کتاب مسافران زمان ۳ است.عصب کشي
بخشی از کتاب عصبکشی
جمشید بلند شد رفت تلفنو جواب داد و برگشت اتاق. تا اومد اتاق روشو کرد طرف اصغر و گفت «پاشو که بلیتت برده، اونم چه بردنی!» محسن گفت «چی شده؟» جمشید گفت «فکر میکنی کی بود؟» محسن گفت «چه میدونم.» جمشید گفت «سرکار خانوم مهشید عباسی.» محسن گفت «این دیگه کیه؟» کار خدا رو میبینی؟ دختره عاشق اصغر شده بود! اصلا باورت میشه؟ ولی خب، آدمیزاده دیگه. طفلک این مهشیده از اون دخترهای ساده و عاطفیِ دوآتیشه بود، ولی خب از پسرها وحشت داشت. اینقدر بابا ننهش که هر دوشون مهندس بودن، درِ گوشش از پسرها بد گفته بودن که دختره پاک جماعتِ مذکرو از زندگیش گذاشته بود کنار. فقط هم حرفهای بابا ننهش نبود ها؛ یه عادتی که باباش داشت این بود که هر روز روزنامه میخرید میآورد خونه و میذاشت مهشیدم بخونه. این بدبخت هم همهش میرفت سراغ صفحهٔ حوادث. صفحهٔ حوادث روزنامهها هم که دیدی، پُره از تجاوز و قتل دخترها به دست مردها و خیانت پسرها به دخترها و اینطور چیزها. مهشید هم اینا رو میخوند و تنش میلرزید و از هر چی پسر بود فرار میکرد. خوشگل هم بود ها! اصلا یه چیزی بود که نگو! ولی هیچ پسری نمیتونست بهش نزدیک شه. اولا طوری خودشو درست میکرد و لباس میپوشید که خیلی به چشم نیاد، بعدش هم تا یه پسر بهش نزدیک میشد، انگار گرگ دیده باشه، همچی فرار میکرد که دستِ پسره که سهله، نگاهش هم بهش نمیرسید. اینقدر بدبین بود که حتا پسرعمه، پسرخاله، پسردایی و پسرعمو هم نمیتونستن باهاش حرف بزنن.زیبایی شناسی قرآن
فهرست:
فصل اول: پیشینه زیباییشناسی قرآن فصل دوم: زبان قرآن از دیدگاه زیباییشناسی فصل سوم: از لفظ تا حقیقت فصل چهارم: ذکر و حذف مسندالیه فصل پنجم: ویژگیهای فصاحت و بیان فصل ششم: تشبیه و جایگاه آن در قرآن فصل هفتم: استعاره و جایگاه آن در قرآن فصل هشتم: مجاز فصل نهم: زیباییشناسی مجازهای قرآن فصل دهم: کنایه و نقش آن فصل یازدهم: کنایه در قرآن فصل دوازدهم: بدیع فصل سیزدهم: آیهها و آرایهها فصل چهاردهم: آرایههای آوایی فصل پانزدهم: آرایههای معناییچگونه با پدرت آشنا شدم؟
معرفی کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم؟
درباره کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم
داستانهای کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم ابتدا بهصورت ستون هفتگی طنز در روزنامهٔ شهروند منتشر میشد که توانسته بود مخاطبان زیادی را با خود همراه کند. مونا زارع این داستانها را بازنویسی کرد و با یک پایانبندی متفاوت، کتاب را به اثری مستقل تبدیل کرده است که بازخوانی آن برای خوانندگان پیشین نیز همچنان جذاب خواهد بود. این اثر از آن دسته کتابهایی است که میشود با آن بلندبلند خندید. روایت یک دنیای زنانه برای پیداکردن شوهر که پر است از توصیفهای شیطنتآمیز و فانتزیهای بامزه: «ساعت ۷ صبح جمعه بود که تصمیم گرفتم شوهر داشته باشم. چشمهایم کاملاً باز نشده بود و قیِ بستهشده روی مژهها پلکهایم را سنگین کرده بود. سرم را توی بالش فرو بردم و روی شکمم خوابیدم و تا بیست شمردم. چشمهایم را باز کردم و تکهای از موهایم را دور بینیام چرخاندم و دوباره تمرکز کردم. فایدهای نداشت. هیچچیز دیگر نبود جز شوهر. دلم میخواست همان موقع، همان لحظه، یک نفر روی کرهٔ خاکی وجود میداشت که شوهر من میبود. از خواب که بیدار شدم، دیدم جایش خالی است. پدرت را میگویم. اولش مردد بودم نکند گیج خوابم و جای یک چیز دیگر خالی شده و من آن را با شوهرم اشتباه گرفتهام؟ خودم را از رختخواب بیرون کشیدم و روبهروی آینه ایستادم. موهایم از عروسی دیشب پف کرده بود و ریملِ دور چشمهایم قیافهام را شبیه پاندا کرده بود. زبانم را بیرون آوردم و ته حلقم را نگاه کردم. امکان نداشت، اما مشکلم واقعاً شوهر بود.»محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.