بیمارستان

6,500 تومان

شعر سپید گونه‌ای از شعر نو است که در دهه‌ی سی شمسی، پس از انتشار مجموعه‌ی شعر هوای تازه، اثر احمد شاملو به اتمسفر ادبی ایران معرفی شد را شاید بتوان با شعر آزاد در ادبیات مغرب زمین مقایسه کرد.

برخی از منتقدان و اهل نظر معتقدند شعر سپید که خود را از هر گونه موسیقی و آرایه‌ای آزاد کرده پالوده‌ترین نوع شعر فارسی است.

سال‌هاست که شعر سپید که با وزن و قافیه به شکل متداول سروده نمی‌شود اما از نظر زیبایی سبکی پرطرفدار است، جایش را در شعر و ادب ایران باز و علاقه‌مندان پیدا کرده است.

یکی از شاعران شناخته شده‌ی این سبک، مهدی مظفری ساوجی، است. او که در ساوه چشم به جهان گشوده و بالیده با بیش از دو دهه تجربه‌ی شاعری و روزنامه‌نویسی، تالیف و گردآوری ده‌ها دفتر شعر، گفت‌وگو و شناختنامه را در چنته دارد.

او در دفتر شعر «بیمارستان» که اشعار بین سال‌های 90 تا 93 او را در برمی‌گیرد، چهل اثر گنجانده.

شاعر در این مجموعه با نگاهی افسرده و غمین به دنیا و مافیها نگاه کرده و به خوبی توانسته حس تنهایی، ناامیدی، ترس، نگرانی و اندوهی که در جان‌اش ریشه دوانده و برآمده از تجربیات فردی و اجتماعی‌اش است را در شعرهایش منعکس کند و اثری خواندنی و دامن‌گیر به دست دهد. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «تنهایی / آه / تنهایی / اگر تو را هم نداشتم / اگر تو را هم نداشتم.»

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786002293886 دسته: , , , , , برچسب: ,
توضیحات

بیمارستان

نویسنده
مهدی مظفری ساوجی
مترجم
—-
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 83
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1394
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002293886
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بیمارستان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

خموشان

120,000 تومان

معرفی کتاب خموشان: داستان‌های کوتاه آلبر کامو‬

کتاب خموشان: داستان‌های کوتاه آلبر کامو‬ نوشته‌ی آلبر کامو، مجموعه‌ای از شش داستان این نویسنده و فیلسوف شهیر فرانسوی است. او در این داستان‌ها به تنهایی انسان و حس بیگانگی و انزوا پرداخته است. احساس تعلق آلبر کامو به الجزایر، پیرنگ بسیاری از داستان‌های کتاب خموشان را شکل داده است و در برخی از داستان‌های این مجموعه، ما تصویری از خود کامو را مشاهده می‌کنیم. آلبر کامو که در سال 1957 برنده‌ی نوبل ادبیات شده بود، کمی پس از انتشار این کتاب در یک تصادف در گذشت.

درباره‌ی کتاب خموشان: داستان‌های کوتاه آلبر کامو‬

داستان‌های کتاب خموشان (Exile and the Kingdom) نوشته‌ی آلبر کامو (Albert Camus) همه درون‌مایه‌های اگزیستانسیالیستی دارند. نام اصلی کتاب، «جلای وطن و قلمرو» است و در آن شش داستان کوتاه از آلبر کامو، نویسنده‌ی مشهور فرانسوی گرد آمده‌اند. اسمِ هیچ‌کدام از داستان‌های این مجموعه، جلای وطن و قلمرو نیست، ولی شخصیت‌های این داستان‌ها سلطنت و قلمروی خود را به معنایی فلسفی از دست داده‌اند. این شخصیت‌ها تنها هستند و به نوعی از جامعه‌ی خود بیرون زده‌اند. در تمامیِ این داستان‌ها، شخصیت‌ها با جهانِ اطراف‌شان تضاد دردناکی دارند. تضادی که انزوایی خودخواسته یا ناخواسته را در پی داشته است. شخصیت‌های این داستان‌ها تبعید شده‌اند و بر سر دوراهی‌ای قرار دارند؛ بین تنهایی و تعلق؛ بین مهاجرت و بازگشت؛ بین سکوت و صدا. داستان‌های کتاب خموشان، این باور آلبر کامو را نشان می‌دهند که زندگی و جهان بی‌معنی هستند و بزرگ‌ترین و اصلی‌ترین نیاز و میل بشر یافتن معنایی برای زندگی و جهان است. از نظر آلبر کامو، پوچیِ زندگی ناشی از برخورد و مواجهه‌ی این دو واقعیت با یکدیگر است و تنها کاری که می‌توان کرد این است که این کشمکش را بفهمیم و بدون آن‌که به دنبالِ راهِ فراری باشیم در این کشمکش و تعارض زندگی کنیم. آلبر کامو در داستان‌های کتاب خموشان، توانایی بی‌بدیلی در تصویر کردن مناظر زیبا، اما خشن از خود نشان می‌دهد. آفتاب سوزان و صحرا‌های الجزایر، دشت‌های متروک، جنگل‌های انبوه و رازآلودِ برزیل، همه با نثری قدرتمند و شاعرانه تصویر شده‌اند. آلبر کامو با ترسیم چنین مناظری به خوبی توانسته است احساسِ عمیقِ تعلقش به زادگاهش را نشان دهد. همین احساس تعلق هم موجب شده است که در داستان‌ها نشانه‌های بسیاری از خود کامو را می‌بینیم. برای مثال، در داستانِ میزمان، شخصیت اصلی نامی شبیه به نامِ کامو و حتی دغدغه‌هایی شبیه به خودِ آلبر کامو دارد؛ این شخصیت هم دلش برای الجزایر می‌سوزد ولی الجزایری‌ها به واسطه‌ی کشوری که در آن زندگی می‌کند، به او اعتماد ندارند و او را محرم خودشان نمی‌دانند. کتاب خموشان، آخرین کتابی از آلبر کاموست که پیش از مرگ نابهنگامش در سال 1960 منتشر شد. این کتاب توسط محمدمهدی شجاعی ترجمه شده و انتشارات چشمه آن را منتشر کرده است.
سفارش:2
باقی مانده:1

منابع یادگیری در تعلیم و تربیت

5,500 تومان
گسترش روزافزون و سریع علم و شاخه های متعدد آن ایجاب می کند آموزش و پرورش به جای تأکید بر یاد گرفتن «چه چیز»، «چگونه» یاد گرفتن را آموزش دهد. در این شیوه دیگر معلم تنها منبع یادگیری انگاشته نمی شود و آموزش با منابع متعدد و متنوع صورت می گیرد. این کتاب با هدف آشنایی با انواع منابع یادگیری و کاربرد آن در فرایند یاددهی - یادگیری و نیز توانایی طرح تجارب یادگیری مبتنی بر کاربرد منابع آن، تألیف شده است. نویسنده دلیل اصلی خود را برای تألیف این کتاب، در وهله نخست نبودِ منبع برای این درس و سپس آشنایی با منابع مختلف یادگیری و توسعه و ترویج آن بیان داشته است.  

مرگ و چند داستان

11,000 تومان

در بخشی از کتاب مرگ و چند داستان دیگر می‌خوانیم:

برف می‌بارید. باد کم مانده بود دانه‌های برف را فرو کند توی چشم‌ها و پلک‌هاتان را به‌هم بچسباند. دکتر برای پیدا کردنِ کاراوان کلی دردسر کشید. سیرک آماده می‌شد جاده را از سر بگیرد. نمایش تازه تمام شده بود، اما آدم‌های سیرک و سوارکاران قزاقش به همین زودی شروع کرده بودند به شلیک سمتِ طناب‌های چادرِ بزرگ، با این‌که هنوز صدای تشویق و آخرین آکوردِ گروه ارکستر از داخل به گوش می‌رسید. یکی از آکروبات‌کارها که نقشِ بندبازِ سیرک را داشت، چتری انداخته بود روی شانه‌اش و راهش را از بین گودال‌های برفِ آب‌شده پیدا می‌کرد. دلقکی که پشت فرمان فولکس‌واگنش نشسته بود، ماسک دماغ و کلاه‌گیسش را برمی‌داشت. رام‌کننده‌ی حیوانات با لباسِ فُرم بزرگ و قرمزی که سینه‌اش پُر بود از مدال و نشان، چتری باز گرفته بود دستش و این‌طرف و آن‌طرف می‌دوید و فریاد می‌زد: «سزار! سزار!» مربی یکی از شیرهاش را توی تاریکی گم کرده بود و این ماجرا به دکتر حس عجیبی می‌داد. کاراوان کمی دورتر بود، زیر یک درخت؛ روی درش کارت ویزیتی زده بودند: «ایگناتس ماهلِر، هنرپیشه‌ی تئاتر.» دکتر از سه‌تا پله رفت بالا و در زد. صدای زمخت و گرفته‌ای داد کشید: «بیاین تو!» دکتر در را هُل داد. کاراوان خیلی خوب مبله شده بود: یک کاناپه‌ی تخت‌خواب‌شو داشت، یک مبل، یک میز با گلدانی از گل و دو ماهی قرمز توی تنگ، پرده‌هایی از پارچه‌ی مارکِ جوی که نقش‌هاش آدم را یادِ صحنه‌ی تئاترهای قدیمی می‌انداخت. چراغی روی پاتختی روشن بود و مردی روی کاناپه، بین کوسن‌ها دراز کشیده بود.

حفره

180,000 تومان

معرفی کتاب حفره

کتاب حفره، رمانی خواندنی از محمد رضایی راد، نویسنده‌ی نامدار ایرانی‌ست. در این رمان، ماجرای پسرکی عرب در جنوب خوزستان روایت شده که به‌دنبال درگرفتن جنگ میان نیروهای ایرانی و عراقی، برای نجات جان خود با چالش‌های عدیده‌ای مواجه می‌شود...

درباره کتاب حفره

محمد رضایی راد نامی آشنا برای دنبال‌کنندگان ادبیات روز ایران است. این چهره‌ی ادبی بیشتر به عنوان نمایشنامه‌نویس شناخته می‌شود. عمده‌ی نمایشنامه‌های درخشانی که از وی به روی صحنه رفته، توسط نشر بیدگل چاپ شده و به انتشار رسیده‌اند. رضایی راد با همین نمایشنامه‌ها بود که برای خود نامی در میان اهالی ادب به هم زد و نوید ظهور نویسنده‌ای پرتوان و مستعد را داد. با این همه، نمایشنامه‌نویسی تنها حوزه‌ی مورد علاقه‌ی محمد رضایی راد نیست. او همان‌قدر که در درام‌نویسی مهارت دارد، در نگارش داستان و رمان نیز تواناست. برای اثبات این مدعا، کافی‌ست رمان حفره را در دست بگیرید و مطالعه کنید. رمان حفره داستانی با محوریت دفاع مقدس است. البته واژه‌ی «مقدس» در بسترِ بحث از این رمان اندکی گمرا‌ه‌کننده به نظر می‌رسد. چه، نزد رضایی راد هیچ امری که به جنگ و کشتار مربوط باشد، ولو دفاع از خاک، مقدس نیست. او در کتاب حفره به نوعی به تقدس‌زدایی از جنگ مبادرت ورزیده است. از همین رو و از این حیث، می‌توان کتاب رضایی راد را در نوع خود اثری ممتاز و استثنایی در ادبیات معاصر ایران دانست. (شاید تنها کتابی که از این نظر -از جنبه‌ی تقدس‌زدایی از جنگ- قابل مقایسه با کتاب حاضر به نظر برسد، رمان سرزمین سوخته‌ی احمد محمود باشد.) باری، شخصیت اصلی و نقطه‌ی ثقل داستان در کتاب حفره، یک پسرکِ ایرانیِ عرب‌نژاد است. او که هنوز به سن عقل و تمیز نرسیده و از نیک و بد زندگی چندان چیزی نمی‌داند، به ناگهان با واقعیتی هولناک به نام جنگ مواجه می‌گردد. واقعیتی بس تیره و تار که جان او و عزیزانش را به طور جدی تهدید می‌کند. پسرک برای فرار از چنگ سربازان متجاوزی که به خاک سرزمین او یورش آورده‌اند، حفره‌ای در زیر زمین ایجاد می‌کند و ترسان و لرزان در دلِ آن پناه می‌گیرد. اما آیا پناهگاه او برای مدتی طولانی از نظرها محفوظ باقی خواهد ماند؟... در همین حین که داستانِ پسرک و حفره‌ی کوچکش روایت می‌شود، ماجرای موش و گربه‌بازیِ قاتلی زبده و کارآگاهی خبره نیز نقل می‌شود. ماجرایی که در نهایت به طرزی شگفت‌انگیز به داستان پسرک پیوند می‌خورد.
سفارش:0
باقی مانده:1

دختر خاندان گات 4/ دختر خاندان گات و سمفونی شوم

130,000 تومان

در بخشی از کتاب دختر گات و شبح موش می‌خوانیم

در عین این‌که بقیه مات مانده بودند و نگاه می‌کردند فُن هِلسانگ یکی از چهارلول‌ها را در‌آورد و شلیک کرد؛ یک‌بار، دو‌بار، چهار‌بار، هشت‌بار... با هر شلیک مرگ‌بار، یکی از موجودات جلوِ چشم تماشاچی‌ها از بین می‌رفت. فُن هِلسانگ هنسل و گرِتِل را با پوزخندی توی جلدشان فرو‌کرد و شمشیر مبارزه‌ی دندانه‌داری از کمربندش بیرون کشید. «پیش به‌سوی بریدن سرها!» این را گفت و با قدم‌های بلند روی پشت‌بام به طرف دودکش‌ها رفت اما سرجایش بی‌حرکت ماند. غرید: «این چیه؟» پایین پایش یک‌عالم یخ ریخته بود. در همین لحظه آدا از پشت یکی از دودکش‌های یک‌کم دورتر بیرون آمد. سیرن سِستا کنارش ایستاده بود. از پشت دودکش‌های دور و برش بقیه اعضای کلوب زیر‌شیروانی هم هر یک با یکی از موجودات بیرون آمدند. روبی خدمت‌کارِ انبارِ پشتی موادِ غذایی کنار اومالوسِ فان ایستاد. امیلی کَبِیج روی هر یک از شانه‌هایش یک هارپی و روی سرش هارپی دیگری نشسته بود. کینگزلیِ دودکش‌پاک‌کن بازوی همسرِ بارنز را گرفته بود و آرتور هالفورد هم دستِ وایلد‌مَنِ پات‌نِی را در دست داشت. ویلیام کَبِیج سرِ پشمالوی هَمیش فانِ شِتلَند را نوازش می‌کرد. فُن هِلسانگ فریاد کشید: «من جوایزم را می‌خواهم.» و از روی یک دودکش به روی دودکش دیگر می‌پرید و شمشیرش را دیوانه‌وار حرکت می‌داد و روی پشت‌بام پیش می‌رفت. صدای خوش‌نواز و آرامی که کمی ته‌لهجه داشت به گوش رسید که می‌گفت: «روپرت فُن هِلسانگ! بالاخره به هم رسیدیم.» لوسی بورجیا از پشتِ کلاهکِ دودکشی بیرون آمد و چترش را بالا گرفت.
سفارش:1
باقی مانده:1

سه قصه

7,500 تومان
ناگاه دو کبوتر سفید در آسمان مهتابی شب بال‌کوبان و چرخ‌زنان بر بالای جمعیت شدند و بر شانه‌ی کودکی بنشستند. جمعیت آشفته از این پرواز پراکنده شدند. کودک لبخندی زد و دست بر پَرِ سفید کبوتران کشید. سوار بلند به صدا درآمد «ببینید، آرزوی او برآورده شد، آرزوی داشتن دو کبوتر سفید.» زنی آه‌کشان گفت «راست می‌گوید. بچه‌ام آرزوی دو کبوتر سفید داشت.» جمعیت در ازدحام شد، به دور کودک گرد آمدند.