مقدمه ای بر برنامه‌ریزی توسعه روستایی: دیدگاهها و روشها دکتر محمود جمعه پور
مقدمه ای بر برنامه‌ریزی توسعه روستایی: دیدگاهها و روشها قیمت اصلی: 198,000 تومان بود.قیمت فعلی: 120,000 تومان.
بازگشت به محصولات

تاریخ ادیان ابتدایی و قدیم

152,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2

این کتاب برای دانشجویان رشته الهیات (ادیان و عرفان) در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به عنوان منبع اصلی درس «ادیان ابتدایی و قدیم» تدوین شده است.

در ضمن می‌تواند در رشته علوم اجتماعی (مردم‌شناسی) برای درس «مردم‌شناسی فرهنگی» مورد استفاده قرار گیرد.

فهرست:

کتاب اول: ادیان ابتدایی
بخش اول: کلیات

فصل اول: خلاصه روشهای سه‌گانه تحقیق (جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، پدیده‌شناسی) در علم‌الادیان
فصل دوم: مفاهیم و اصطلاحات اصلی

بخش دوم: جان‌پرستی و تفاوت آن با طبیعت‌پرستی
فصل سوم: نظریه‌های سه‌گانه آنیمیسم
فصل چهارم: نظریه نیچریسم: مفاهیم اساسی ادیان ابتدایی (دین طبیعی)

بخش سوم: توتم و تابو
فصل پنجم: توتم‌پرستی (بن‌مایه اندیشه انسان ابتدایی)
فصل ششم: تاریخچه تحقیقات و نظریه‌های مکاتب درباره توتمیسم
فصل هفتم: نظریه‌های مکاتب مردم‌شناسی درباره توتمیسم از آغاز تا قرن بیستم
فصل هشتم: نظریه جادویی توتمیسم

کتاب دوم: ادیان باستان
بخش چهارم: مصر، بین‌النهرین، و یونان

فصل نهم: مصر باستان
فصل دهم: بابل باستان
فصل یازدهم: یونان باستان

کتابنامه

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

تاریخ ادیان ابتدایی و قدیم

نویسنده
دکتر جمشید آزادگان
مترجم
——-
نوبت چاپ 10
تعداد صفحات 302
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
الهیات و فلسفه
نوع کاغذ ——
وزن 425 گرم
شابک
9789644599583
توضیحات تکمیلی
وزن 0.425 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تاریخ ادیان ابتدایی و قدیم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

عقل عذابم مي دهد

11,000 تومان
 

در بخشی از کتاب عقل عذابم می‌دهد: شعرهای دی ماه 75 تا فروردین 78 می‌خوانیم

انسان‌های غارنشین را حتماً دیده‌ای یا لااقل یکی از آن‌ها را تقریباً هر روز پشتِ چراغ‌قرمز یا مکث می‌کند یا فکر می‌کند که مکث می‌کند موهایش بلند و جوگندمی‌ست یا فکر می‌کند که با یک و هفتاد و پنج سانت قد موهایش بلند و جوگندمی‌ست. این از من اما تو فعلاً نصف دیگر سیب‌ات را هم و بعد بردار قلم‌مویت را و دیوار غار مرا با گُل‌وگیاه با هر شاخ و شمایلی که خودت می‌دانی یادت باشد تلفن نارنجی‌ست.

فهرست مطالب کتاب

از این‌که در سه زمان تا کجاها که ما / وَ همین‌ جا چیزی برای نگفتن رفیقی نداری مؤلف من بودم افقی که هرگز با چهره‌های مختلفی از تو سیصد گل سرخ هم که شده از فردا که چه‌طور به ‌روایت خودمان اگر اتفاقی افتاد تو او را ندیده‌ای بر بوم نقاشی تا دوِ بعدازظهر آخه اون‌ها هر دو یک نفریم با ماشین‌حساب هم که فکر کنی راوی گوید این‌طور عصری را اصلاً نمرده‌ای روانی صحنه را عوض می‌کنیم تا آدم‌بزرگ‌ها این‌همه سال کجا بودید؟ فقط یک شوخی بود از دو درختِ فقط زیردریایی از آن‌سوی خط از فرداهایِ چه‌ کنم مؤلف هم سردرگم است دن‌کیشوت از اعماق کدام اتفاق؟ اول تو بخند از فرط خنده خراباتی ترسو! فکرهای از هر طرف این مرثیه و نه هیچ‌گاه در شلوغی‌ِ از هر طرف
 

مزرعه حيوانات

110,000 تومان

در بخشی از کتاب مزرعه‌ حیوانات می‌خوانیم

تا اواخر تابستان، خبرِ آن‌چه در «مزرعه‌ی حیوانات» اتفاق افتاده بود در نیمی از ولایت پیچیده بود. اسنوبال و ناپلئون هر روز دسته‌های کبوتر را به بیرون اعزام می‌کردند که مأموریت داشتند قاتیِ حیوان‌های مزارع مجاور بشوند، ماجرای شورش را برای‌شان تعریف کنند و آهنگِ جانوران انگلستان را یادشان بدهند. بیش‌ترِ این مدت، آقای جونز وقتش را توی میکده‌ی رِد لاین در ویلینگدون گذرانده بود و نزد هر کس که گوشِ شنوا داشت از بخت بدش نالیده بود. شرح داده بود چه ظلم وحشتناکی در حقش شده و چه‌طور یک مشت حیوانِ تن‌لش و مفت‌خور تمام داروندارش را ازش دزدیده‌اند. سایر مزرعه‌داران ظاهراً ابراز هم‌دردی می‌کردند اما اولش چندان رغبت نداشتند به کمکش بیایند. هر کدام‌شان از ته دل در این فکر بود که چه‌طور می‌تواند از بداقبالی جونز یک جوری بهره ببرد. خوشبختانه صاحبان دو مزرعه‌ی مجاورِ «مزرعه‌ی حیوانات» مدام با هم اختلاف داشتند و رابطه‌شان شکرآب بود. یکی‌شان، به اسم فاکس‌وود، مزرعه‌ای بود پهناور و رهاشده به امان خدا که به روش قدیمی کشت می‌شد، قسمت‌های زیادی از آن را زمین‌های جنگلی بلعیده بود، همه‌ی چراگاه‌هایش فرسوده بودند و پرچین‌هایش وضعی اسفناک داشتند. مالکش، آقای پیلکینگتون، اشراف‌زاده‌ای تن‌پرور بود که بیش‌تر وقتش را، بر حسب فصل، به ماهی‌گیری یا شکار می‌گذراند. مزرعه‌ی دیگر، که پینچ‌فیلد نامیده می‌شد، کوچک‌تر بود و بسامان‌تر. مالکش آقای فردریک مردی بود خشن و زبل، همواره درگیرِ دعاوی قضایی و در معامله بدقلق و کارکشته. آن دو چشم دیدن هم را نداشتند و به‌قدری از یکدیگر بیزار بودند که برای حفظ منافع‌شان هم نمی‌توانستند به توافق برسند.
سفارش:0
باقی مانده:2

معرفت شناسی اجتماعی : طرح و نقد مکتب ادینبورا

4,050 تومان
چکیده:
از زمان طرح انتقادهای بنیانی ویرانگر بر مبانی پوزیتیویسم و نگتیویسم منطقی در طول دو دهه 1950 و 1960 و اضمحلال متعاقب آنها، رویکردهای متعددی پیرامون تبیین و فهم معرفت، به ویژه معرفت علمی، ظهور کرده است. این رویکردها دو موضوع بنیانی معرفت‌شناسی را وجهه همّت خود قرار داده‌اند: نخست، تبیین چگونگی ارزیابی دعاوی معرفتی، و دوم، منزلت یا خصلت باور یا دعوی معرفتی پذیرفته‌شده. در حوزه علم‌شناسی- فلسفه علم، جامعه‌شناسی علم، و تاریخ علم-یکی از فعال‌ترین و تحدی‌آمیزترین مکاتب و مناظر نوظهور و بالنده، مکتب معرفت‌شناسی اجتماعی ادینبور است که از اواخر دهه شصت میلادی آغاز به تکوین و توسعه کرده است. این مکتب با بهره‌برداری از آراء لودویگ ویتگنشتاین، عمیق‌ترین و پرنفوذترین فیلسوف قرن بیستم و تامس کوهن، مشهورترین و پرنفوذترین فیلسوف و مورخ علم‌شناس معاصر، نقش شواهد تجربی، معقولیت، و منافع یا تعلقات اجتماعی را در ارزیابی نظریه‌های علمی و غیرعلمی مورد نظریه‌پردازی قرار داده، سه استدلال برای نسبی‌انگاری معرفت‍‌شناختی و ابزارانگاری هستی‌شناختی مطرح می‌کند. همچنین، این معرفت‌شناسی اجتماعی تمام موازین و معیارهای ارزیابی معرفت را نیز نسبی و ابزاری می‌کند. و نهایتاً رابطه‌ای میان اهداف و تعلقات اجتماعی-سیاسی، و دعاوی معرفتی و چگونگی ارزیابی آنها برقرار می‌کند. در این اثر،تمام استدلالات فلسفی این مکتب مورد بازسازی و سپس ارزیابی نقادانه قرار گرفته است. در نهایت راههایی برای رهانیدن مکتب ادینبورا از پاره‌ای معضلات آن ارائه شده، و حوزه‌های بکر و ناکاویده‌ای به منزله عرصه‌های قابل پژوهش و توسعه ظرح شده است.

توضیحات:

کتاب حاضر برای دانشجویان رشته فلسفه در مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا و رشته جامعه‌شناسی در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا به‌عنوان کتاب مبنایی تدوین شده است.

فهرست:

مقدمه فصل اول: در جستجوی حقیقت فصل دوم: حقیقت، معلول جامعه فصل سوم: تاریخ‌نگاری درونی و برونی علم فصل چهارم: معقولیت و شواهد تجربی فصل پنجم: نظریه معقولیت طبیعی و نسبی‌انگاری فصل ششم: معقولیت و نسبی‌انگاری فصل هفتم: معقولیت و تعیّن ناقص نظریه‌ها مؤخره: امکان نجات مکتب ادینبورا فهرست منابع و ارجاعات واژه‌نامه فارسی ـ انگلیسی واژه‌نامه انگلیسی ـ فارسی فهرست اسامی فهرست موضوعی

باشگاه مشت‌زنی

195,000 تومان
کتاب باشگاه مشت‌زنی اثر چاک پالانیک، نویسنده و مقاله‌نویس معروف آمریکایی است. این اثر در ابتدا یک داستان کوتاه چند صفحه‌ای بود؛ اما بعدها نویسنده آن را بسط داد. آن بخش اولیه هم بدون تغییر، فصل ششم این کتاب را به خود اختصاص داد. کتاب باشگاه مشت‌زنی در سال 1996 منتشر شد. جی. جی. بالارد، نویسنده‌ی آمریکایی، این اثر پالانیک را آینه‌ی تمام‌نمای انسان تنهای امروز می‌داند. داستان ماجرای یک شهروند آمریکایی است که دلش می‌خواهد زندگی‌یکنواخت و ملال‌انگیزش پایان یابد. او با مردی به نام تایلر دردن آشنا می‌شود. این آشنایی پای راوی داستان را به یک باشگاه مشت‌زنی زیرزمینی باز می‌کند؛ جایی که افراد زیادی به آن‌جا می‌آیند تا از شر سرخوردگی‌های زندگی‌شان رها شوند. این داستان سه شخصیت اصلی دارد: راوی، تایلر دردن و زنی به نام مارلا سینگر. روایت داستان کمی پیچیده است و باید برای درک آن، کمی خود را به زحمت بیندازید. اگر اوایل داستان برایتان مبهم بود، حوصله به خرج دهید و لذت کشف ماجرا را از خود دریغ نکنید. چاک پالانیک کتاب باشگاه مشت‌زنی را در سی‌ونه‌سالگی نوشت. اقتباس سینمایی از این داستان پس از سی‌وسه‌سال باز هم اثر پالانیک را بر سر زبان‌ها انداخت. کارگردانی این فیلم را دیوید فینچر برعهده داشته و برد پیت و ادوارد نورتن در آن ایفای نقش کرده‌اند. در ادامه، قسمتی از متن کتاب را با هم می‌خوانیم: «من خسته و دیوانه و عصبی بودم. هر بار که سوار هواپیما می‌شدم، آرزو می‌کردم سقوط کنیم. به آدم‌هایی که داشتند از سرطان می‌مردند، حسودی‌ام می‌شد. از زندگی‌ام حالم به هم می‌خورد. از شغل و اسباب و اثاثیه‌ام خسته و عصبانی بودم و هیچ راهی هم برای تغییر به عقلم نمی‌رسید. فقط می‌خواستم تمامش کنم. احساس می‌کردم در تله افتاده‌ام. زیادی کامل بودم. زیادی بی‌نقص بودم. دنبال یک راه برای فرار از زندگی حقیرم بودم.»
سفارش:0
باقی مانده:4

ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 5/ معمای موشالیزا

195,000 تومان
درباره نویسنده کتاب
الیزلبت دمی (Elisabetta Dami) (1958- ) نویسنده ایتالیایی ادبیات کودک است که به دلیل نگارش سری کتاب‌هایجرونیمو استیلتن مشهور است.
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتاب‌های کودک، نوجوان و جوان و بازی‌های فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائه‌ی نسل جدیدی از بازی‌های فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بین‌المللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازی‌های فکری، از سال 1394 برنامه‌ریزی آن برای انتشار کتاب‌های مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نخستین کتاب‌های هوپا به بازار عرضه شد.  
سفارش:1
باقی مانده:1

من از گوراني ها مي ترسم

76,000 تومان
در بخشی از کتاب من از گورانی‌ها می‌ترسم می‌خوانیم: چی می‌شد اگر دعوتش را قبول می‌کردم و یک روز صبح، صبحانه را با او می‌خوردم؟ چرا نباید این کار را بکنم؟ از چی می‌ترسم؟ چرا این ترس لعنتی ولم نمی‌کند؟ مگر نه اینکه حالا آزادم؟ مگر نه این‌که حالا برای بهداشت اخلاقی جامعه خطری ندارم؟ از اول هم خطری نداشتم. زن‌های زشت، زن‌های معمولی، هیچ‌وقت برای جامعه خطر ندارند. من زشت نبودم اما خوشگل هم نبودم. معمولی بودم. معمولی شدم، بعد از آن‌که دانشجو شدم و آن بینی صدمنی را عمل کردم. من کپی پدرم بودم، پوست سبزه، دماغ بزرگ و پیشانی بلند را از او به ارث برده بودم. مادر هیچ‌چیز به من نداده بود. به بقیه‌ی بچه‌ها چیزی داده بود اما به من دریغ از یک انگشت پا. حتم ابراهیمِ خیابان‌گز‌کن چشم به ثروت پدرم داشت که آمد خواستگاری‌ام، وگرنه من انتخاب یکی‌مانده‌به‌آخرش بودم. عاشقش نبودم. چه‌طور می‌توانستم عاشقش باشم وقتی به تعداد زیادی از دخترهای دبیرستان جلال آل‌احمدِ گوران پیشنهاد ازدواج داده بود و من آخری‌شان بودم؟ با این‌همه خوشحال بودم که یک نفر به خواستگاری‌ام آمده. بختم باز شده بود و همین برایم کافی بود. به دکتر می‌گویم: «من از گورانی‌ها می‌ترسم.» می‌گوید: «چرا؟» «به خاطر شلاق زدن یه هم‌مدرسه‌ای و شریک‌جرمش تو اون سال‌ها.» کلاس اول دبیرستان بودم، پانزده سالم بود و عاشق احسان شیخ‌خانی شده بودم که خانه‌شان روبه‌روی خانه‌مان بود. می‌دانستم شیخ‌خانی‌ها از ملاکین آن اطراف هستند و برای خودشان اسم‌ و رسمی دارند. پدر احسان به نظرم در اداره‌ی کشاورزی، آب، برق، یک همچین جایی کار می‌کرد، رئیس اداره بود انگار. تمام سال‌هایی که در آن خانه بودیم، حتی یک بار من خانه‌شان را ندیدم. آن‌ها از ما هم خاص‌تر بودند. اما صبح‌به‌صبح پسرِ سر‌ به زیر و قد‌بلندشان را می‌دیدم که کیف به دست به دبیرستان می‌رفت، از من بزرگ‌تر بود. من عاشقش شده بودم و او چنان‌ که بعدها فهمیدم عاشق رودابه بود که خویش‌شان بود.