تاریخ تاریخ ها

178,000 تومان

کتاب تاریخ تاریخ ها نوشته جان بارو ترجمه حسن افشار توسط انتشارات مرکز با موضوع تاریخ، تاریخ جهان، تاریخ جهان باستانبا موضوع تاریخ, حماسه ها، رخدادنامه ها به چاپ رسیده است.
دل‌نشین و الهام‌بخش… محاوره‌ای، استدلالی، زیرکانه و نافذ.»
ــ برایان یانگ، لیترری ریویو
«درخشان… مروری استادانه. کتاب او شخصیت، بستر، ذکاوت، و شیرینی را یک‌جا دارد.»
ــ دومینیک ساندربروک، ایونینگ استاندارد
«کتاب حاضر داستان خارق‌العاده‌ای است در این باره که ما چگونه گذشته را از ۲۵۰۰ سال پیش تا امروز فهمیده و تفسیر کرده‌ایم. این اثر بی‌همتا با گزارش از پدر تاریخ، هرودوت، تا رخدادنامه‌های سده‌های میانه، و از نقل حماسی گیبون از امپراتوری روم تا مجموعه‌های تلویزیونی کنونی، به کندوکاو در روایت‌های معرف وقایع مهم تاریخی می‌پردازد و به ما نشان می‌دهد که آنها از روزگاران خود و از روزگار ما چه می‌گویند.
معرفی مباحث کتاب تاریخ تاریخ ها
هرودوتک لشگرکشی بزرگ و کار تاریخ نگار
توسیدید: پولیس استفاده و سوایتفاده از قدرت
یونانیان در آسیا
پولوبیوس تاریخ عمومی، تاریخ عملی، ظهور روم
سالوست شهری برای فروش
لیوی از بنیان شهر
جنگ داخلی و سیر خود کامگی پلوتارک اپیان کاسیوس دیو

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642134854 دسته: , ,
توضیحات

تاریخ تاریخ ها

نویسنده جان بارون
مترجم حسن افشار
نوبت چاپ دوم
تعداد صفحات 458
قطع و نوع جلد وزیری جلد سخت
سال انتشار 1401
شابک 9789642134854
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.635 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تاریخ تاریخ ها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

در ستایش سیاست (در گفتگوی اد لانسلن)

53,800 تومان
ماکياوللي سياست را هنر عالي دروغ دانسته است. سياست را اما بايد چيز ديگري دانست: توان يک جامعه در به دست گرفتن سرنوشت خود، در ابداع نظمي عادلانه و در التزام به خير همگاني. نزد آلن بديو، سياست با کلبي‌مسلکي و حتي با عمل‌گرايي بي‌نسبت است. سياست، به دور از اين‌که به تمشيت امور عمومي تقليل يابد، جستجوي همگاني عدالت و حقيقت است.

مفهوم قانون در ایران معاصر (تحولات پیشامشروطه)

280,000 تومان

معرفی کتاب مفهوم قانون در ایران معاصر (تحولات پیشامشروطه)

قانون پدیده‌ی جدیدی نیست و با زندگی بشر ملازمه دارد. همواره و برای هر جامعه و ملتی، مفهومی از قانون وجود داشته که معیاری برای تنظیم زندگی مدنی بوده است: قانونْ نسبتی با عدالت دارد و عدالت نیز جایی مطرح می‌شود که ممکن است ظلم رخ دهد یا رخ داده است. بدین‌سان، مسئله‌ی اصلی نه بودونبود قانون، که امری قهری است، بلکه سازوکار استنباط، وضع، اجرا و تعلیق قانون، و البته تحول در معیار و مفهوم قانون در هر مکان و زمان است. اما این تحول در ایران، سرگذشت و سرنوشت خاصی دارد و منحنی قابل ملاحظه‌ای از حکمرانیِ سنتی تا بحران و بی‌قراری سنت و ظهور تلاش‌های نوگرایانه را نشان می‌دهد. این پژوهش به سرشت و سرنوشت قانون از بحران تا فروپاشی نظم سنتی در ایران پیشامشروطه می‌پردازد؛ سرگذشتی طولانی و پرفرازونشیب که از پایان صفویه (۸۸۰ ـ ۱۱۰۱ ش/ ۹۰۷ ـ ۱۱۳۵ ق) تا جنبش مشروطه‌خواهی (۱۲۸۵ ش / ۱۳۲۴ ق) و آغاز دولت مدرن در ایران را دربرمی‌گیرد.
مفهوم قانون در ایران معاصر (تحولات پیشامشروطه) - انتشارات نی

مطرود و دو داستان ديگر

160,000 تومان
بخشی از کتاب مطرود و دو داستان دیگر شهر را درست نمی‌شناختم، شهر محل تولدم و محل اولین گام‌هایم در این جهان، و بعد گام‌های دیگرم، آن‌چنان پُرشمار که گمان می‌کردم همهٔ ردپاهایم گم شده، اما اشتباه می‌کردم. چه کم بیرون می‌رفتم! گه‌گاه پشت پنجره می‌رفتم، پرده‌ها را کنار می‌زدم و بیرون را تماشا می‌کردم. اما بعد تندی برمی‌گشتم به کنج اتاق، به سوی تخت‌خواب. در این هوایی که محاطم کرده بود احساس ناخوشی می‌کردم، احساس گمگشتگی در برابر هرج‌ومرج چشم‌اندازهای بی‌شمار. اما همچنان می‌دانستم در این برهه چه‌طور عمل کنم، در مواقعی که کاملاً ضروری بود. اما اول چشم چرخاندم به سوی آسمان، همان جا که به ما مدد می‌رساند، که هیچ مسیری در آن نیست، که انسان در آن آزادانه پرسه می‌زند، همچون در برهوت، و هیچ‌چیز سد نگاهت نمی‌شود، هر جا که چشم بگردانی، مگر حدودوثغور خودِ نگاه. سرِ آخر ملال‌آور می‌شود. بچه که بودم گمان می‌کردم زندگی وسط دشت چه خوب است، و رفتم به خلنگ‌زار لونِبورک۱ با فکر دشت رفتم به خلنگ‌زار. خلنگ‌زارهای نزدیک‌تر دیگری هم بود، اما صدایی مدام به‌ام می‌گفت، خلنگ‌زار لونِبورک به کارت می‌آید. به‌حتم عامل ۲lüne در این ماجرا مؤثر بود. از قرار معلوم خلنگ‌زار لونِبورک به‌هیچ‌وجه رضایت‌بخش نبود، به‌هیچ‌وجه. ناامید به خانه آمدم، و درعین‌حال آسوده‌خاطر. بله، نمی‌دانم چرا، اما هیچ‌وقت ناامید نشده‌ام، اغلب در روزهای نخست ناامید می‌شدم، بدون آن‌که هم‌زمان، یا اندکی بعد، آسودگی خاطر انکارناپذیری احساس کنم.
سفارش:0
باقی مانده:2

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کلاس اولی کتاب اولی (21)(بابا برفی در شب یلدا)(سطح 3)

40,000 تومان

توضیح کتاب :

مجموعه کتاب اولی کلاس اولی، مجموعه‌ای ۴۰ جلدی است که به قلم جمعی از نویسندگان ایرانی و توسط نشر افق چاپ و منتشر می‌شود. کتاب کلاس اولی کتاب اولی در ۵ سطح مختلف تولید شده که هر سطح آن شامل ۸ کتاب است. این مجموعه بهترین مجموعه کتاب داستان برای کلاس اولی ها به شمار می‌رود که قصد تمرین کلمه‌خوانی و جمله خوانی را دارند. مجموعه کتاب اولی کلاس اولی ۲۰ جلد از بهترین کتاب‌های ویژه روان‌خوانی برای اول دبستان بوده که به‌ترتیب حروف الفبا و براساس درس‌های ۱۱ تا ۱۳ کتاب فارسی اول دبستان نوشته شده است.

خلاصه مجموعه کتاب کلاس اولی کتاب اولی

به‌طورکلی، هر ۴۰ جلد کلاس اولی کتاب اولی نشر افق داستان‌هایی را همراه با تصاویر کودکانه روایت می‌کند که برای دانش‌آموزان پایه اول ابتدایی جذابیت بسیاری دارد. هر کدام از داستان‌های کتاب کلاس اولی کتاب اولی سطح ۱ تا سطح ۵، به‌ترتیب حروف الفبا نوشته شده‌اند؛ در پایان هر جلد از کتاب کلاس اولی کتاب اولی نیز فعالیت‌هایی نیز برای سنجش مهارت دانش‌آموزان گنجانده شده‌ است. هر کدام از سطح‌های کتاب کلاس اولی کتاب اولی به روش زیر تقسیم‌بندی شده‌اند:
  • کتاب کلاس اولی کتاب اولی سطح ۱: بر اساس درس ۱ تا ۵ کتاب فارسی اول دبستان
  • کتاب کلاس اولی کتاب اولی سطح ۲: بر اساس درس ۶ تا ۱۰ کتاب فارسی اول دبستان
  • کتاب کلاس اولی کتاب اولی سطح ۳: بر اساس درس‌های ۱۱ تا ۱۳ کتاب فارسی اول دبستان
  • کتاب کلاس اولی کتاب اولی سطح ۴: بر اساس درس ۱۴ تا ۱۸ کتاب فارسی اول دبستان
  • مجموعه کتاب کلاس اولی کتاب اولی سطح ۵: بر اساس درس ۱۹ تا ۲۲ کتاب فارسی اول دبستان
کتاب های کلاس اولی کتاب اولی به تقویت مهارت روخوانی، کلمه‌خوانی و جمله‌خوانی دانش‌آموزان اول ابتدایی و حتی دانش‌آموزان دوم ابتدایی کمک می‌کند. همچنین، دانش‌آموزان پیش‌دبستانی که توانایی خواندن برخی از کلمات را دارند، به‌راحتی با خرید مجموعه کلاس اولی کتاب اولی می‌توانند مهارت جمله‌خوانی را تقویت کنند.

عروسی خون (۵۸) (نمایش‌نامه)

110,000 تومان

معرفی کتاب عروسی خون (۵۸)

جهان نمایش مجموعه‌ای است از متن‌هایی که برای صحنه‌ی نمایش یا درباره‌ی آن نوشته شده‌اند. انواع نمایش‌نامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایش‌نامه‌هایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متن‌های نظری در حوزه‌ی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای می‌گیرند.
● پسرتو می‌خواستم، نمی‌خواستم فریبش بدم، اما بازوهای اون یکی مثل موج دریا منو می‌کشید و با خودش می‌برد، مثل افسار قاطر به گردنم افتاده بود تا ابد، برای همیشه، همیشه، منو با خودش می‌کشید و می‌برد، حتی اگه پیر می‌شدم و تمام پسرهای پسرت چنگ می‌نداختن به موهام که جلومو بگیرن. ص ۹۹ عروسی خون (۵۸) (نمایش‌نامه) - انتشارات نی

همیشه اولین نفر باشید! برای اطلاع از آخرین تخفیف‌ها و جدیدترین کالاها در خبرنامه ثبت‌نام کنید.

سبد خرید
ورود

حساب کاربری ندارید؟

فروشگاه
نوار کناری
0 لیست علاقه‌مندی‌ها
57 مورد سبد خرید
حساب من