تاریخ سبئوس

55,000 تومان

در اهمیت تاریخ سبئوس باید گفت که نگارش این کتاب مقارن سال‌های خلافت معاویه (٤٠ تا ٦٠ ه.ق) پایان یافته است. این یعنی که تاریخ سبئوس قدیم‌ترین و نزدیک‌ترین منبع به رخدادهای دوره فروافتادن ساسانیان و وقایع پیش و پس از آن است.

سبئوس خواننده را به زمانی می برد بسیار قدیم‌تر از منابع موجود تاریخی، و باز مهم‌تر آن‌که وی عمدتاً از مشاهدات خود می‌گوید و فقط روایتگر روزگاران گذشته نیست. کتاب تاریخ منسوب به سبئوس به جمع خیلی اندک گاهشماری‌هایی تعلق دارد که در سده هفتم میلادی در عالم مسیحیت تألیف شده است.

این کتاب مقارن آخرین سال‌های نخستین مرحله از فتوحات مسلمانان به رشته تحریر درآمده و آن زمانی بوده که پیشرفت‌های سهمگین عرب‌ها موقتاً با وقفه روبه‌رو شده و بر همان اساس، امیدهایی در دل مسیحیان شکوفیده بود تا از خواب گران برخیزند و ای بسا که دیگر زمانه پیروزی‌های مسلمانان به سر آمده باشد.

در این کتاب می‌خوانیم:

تاریخ سبئوس یکی از منابع اندکی است که معاصر رویدادهای مندرج در آن بوده و تا به روزگار ما رسیده است. از این رو باید به آن تاریخ با اعتماد کامل نگریست.

نقدی بر این کتاب

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

تاریخ سبئوس

نویسنده
اسقف باگراتونیک سبه ئوس
مترجم
محمود فاضلی بیرجندی
نوبت چاپ ٣
تعداد صفحات ٣١٢
نوع جلد سلفون
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠٣
سال چاپ اول ١٣٩٦
موضوع
تاریخ
نوع کاغذ تحریر
وزن 725 گرم
شابک
9786002782588
توضیحات تکمیلی
وزن 0.725 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تاریخ سبئوس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

عشق علیه عشق

65,000 تومان
«هر وقت دلت گرفت، به این شماره زنگ بزن تا در قتلِ دسته­ جمعیِ سرگرم‌کننده شرکت کنی.» این جمله­‌ها به این رمان ربطی ندارند، اما اگر خودِ شما به این نتیجه برسید چه؟ خط سیرِ این رمانِ جنایی- فلسفی در پنجاه فصل (به علاوۀ بخش یادداشت­های تکان‌دهنده) روایت می­شود. در این‌جا ارزش­هایِ اساسی انسانی، همچون ماهی‌ای افتاده در کنارِ رودخانه، هم امکان دارند با بازگشت به آب جانِ دوباره گیرند، هم به حال خود بمانند و جان دهند، چیزی که تا پایانِ روایت نمی­شود آن­ها را پیش­بینی کرد و دور از ذهن نیست که مخاطب به فراخور «بدفهمی‌هایِ خلّاق» خود راوی را «شبه روشنفکر» بداند یا «مستأصل»، هرچند راوی هیچ‌یک از این دو نیست. چنانچه دربارۀ خود می­گوید: «... من فلسفه و هنر را به صورتِ خودجوش آموخته­ام. از مطالعه به سبکِ یک آدمِ وحشی که وارد شهر شده باشد و همه چیز برایش نو باشد، امّا هر چیز را هم از طریقِ حس کردن و حلاجی کردن و در نهایت دریدن درک کند. یعنی اوّل بت­هایِ خود را بسازد و بعد آن­ها را بشکند. درکی به سبکِ زرتشتِ نیچه». عشق علیه عشق نه تنها رمانی عاشقانه نیست که «علیه عشق» سخن می‌گوید و از «جنون». اگر آماده‌گی‌اش را ندارید، هرگز سراغش نروید...

سلمانی وارطان

35,000 تومان
سلمانی وارطان مجموعه‌ای است شامل پنج داستان دربارۀ سرخورد‌گان، طردشد‌گان، آدم‌هایی که از تحولات پرشتابجامعه بازمانده‌اند و ناگزیر به کنج عزلت خود خزیده‌اند. کتاب روایتگر تقلای آدمیانی است که به هر نشانۀ آشنایی، ولو ناچیز، چنگ می‌زنند تا شاید در پیوند به گذشته بتوانند تکه‌ای از خویش را بازیابند. در بخشی از داستان اول می‌خوانیم: سی سال پیش که داود چمدانش را در خاک آلمان زمین گذاشت، کار پیدا نمی‌شد، زبان نمی‌دانست و توی خیابان‌ها گم می‌شد. مدتی گذشت تا توانست در سوپرمارکت زنجیره‌ای بزرگی کار پیدا کند. صبح خیلی زود با بقیه کارگر‌ها منتظر می‌ماند تا کامیونِ‌ِ بارها از راه برسد و کارتن اجناس فروشگاه را منتقل کند به انبار که مثل سردابه‌های قرون‌وسطایی زیرزمینی نمور و سرد بود در قعر ساختمانی امروزی. درد کمر آمیزه‌ای بود از چاییدن پهلوها در سوز و سرمای گرگ‌و‌میش و التهاب عصب کمر از سنگینی کارتن‌ها.  وقتی درد کمر امان داود را برید و برای اولین بار روبه‌روی دکتر آلمانی نشست، نمی‌دانست این‌ها را چطور برای دیلماج تشریح کند. آن‌قدر به درد دقیق شد و دنبال کلمۀ درست گشت که درد از یادش رفت. حتی وقتی زبان آلمانی یاد گرفت فهمید آدم فقط به زبان مادری درد می‌کشد.

خانه اوهام

5,300 تومان
داستان «خانه اوهام» روایت جذابی است از فراعنه مصر و حکایات خواندنی دیگر. نمى‏توانستم او را ببخشم. انگشتانم مشت شدند و بعد متوجه شدم که درواقع از پدر واقعى‏ام ناراحت بوده‏ام. خودِفرعون بزرگ. من کودک سلطنتى بودم. توطئه‏چینانِ ناکام بار دیگر گردهم آمده‏اند. طو، زنِ زیبا و تبعید شده فرعون، بار دیگر در آستانه خطرآفرینى است. امااین بار یارى‏رسانى قدرتمند دارد. کامنِ جوان که به طرزى غریب نسبت به این زنِ تبعیدى احساس نزدیکى مى‏کند، برآن است تا یاورش باشد. شعله‏هاى عشقى فراموش شده بار دیگر زبانه مى‏کشد و رازهاى پنهان یکى پس از دیگرى‏آشکار مى‏شود. «خانه اوهام» در ٤٧١ صفحه و با قیمت ٥٣٠٠ تومان راهی بازار نشر شد.

من اسپارتاکوس هستم

15,000 تومان
مطلبی که داگلاس در این کتاب می‌خواهد بگوید شرح چگونگی ساختن فیلمی مانند اسپارتاکوس در دوره‌ای از بروز شکاف و تفرقه در تاریخ کشور است. او درباره ساخت این فیلم می‌گوید: فقط سعی داشتم بر مبنای داستانی که از آن خوشم می‌آمد بهترین فیلم ممکن را بسازم. هنوز هم این داستان برایم خیلی جالب است. داوری درباره فیلم را به دیگران می‌سپاریم. به گمان من این فیلم ارزش‌های خاص خود را دارد و به ساختن آن افتخار می‌کنم. جورج کلونی درباره کرک داگلاس می‌گوید: «جوهر وجود کرک داگلاس از ماده‌ای بس سفت و سخت ساخته شده است. برخلاف بسیاری از کسانی که در فیلم‌ها ‌می‌شناسیم او کارش را با قهرمان‌بازی شروع نکرد. بلکه راه رسیدن او به افتخار بیشتر به راه کسانی چون آتیکاس فینچ در فیلم کشتن مرغ مقلد می‌ماند. او دنبال دردسر نرفت. دردسر او را دنبال کرد... او را یافت... و مثل آتیکاس او همان کاری را انجام داد که بلد بود انجام دهد... کار درست را. کرک داگلاس هم ستاره سینماست و هم تهیه‌کننده فیلم، اما پیش از هر چیز او مردی با شخصیتی استثنایی است. از آن قسم مردانی که در روزگار سختی‌ها و دشواری‌ها پدید می‌آیند. از آن نوع  مردانی که در تیره‌ترین و اندوهبارترین لحظه‌های عمر خود در انتظار از راه رسیدن آن‌ها هستیم.» نقدی بر این کتاب نقدی بر این کتاب ٢

شهرزاد چاه

17,000 تومان
زن جوانی که در تهران زندگی می‌کند، دایه پیر او، مادربزرگش و یک راوی دانای کل، هر یک گوشه‌ای از زندگی گذشته و ماجراهایی را که در زمان حال می‌گذرد بازگو می‌کنند: «صبح، عوض این‌که وایستم روی چهارپایه روشویی دست و رو بشورم. می‌روم لب حوض. لبه دامنم رو می‌کنم زیر کمربند، شیر روی ستون سنگی ‌رو که ننه نیلو سفت‌سفت می‌بنده به زور وا می‌کنم. تا آخر می‌پیچونمش تا آب از دهن پرنده بزنه بیرون. بعد سرم رو می‌برم جلو و صورتم، موهام، بلوز و دامنم خیس می‌شه. ننه نیلو همیشه دعوا می‌کنه ولی این قده کیف داره...! پرنده‌هه سفید و پادراز و کاکلیه. خانوم خانوما بهش می‌گه حواصیل. ننه نیلو می‌گه دریاسری. دستش رو می‌گیره جلو دهنش، صداش رو در می‌آره. صدای دریاسری بَده ولی خودش خیلی قشنگه. همین که ننه نیلو موهام رو می‌بافه و چشم‌نظر صدفی رو به پیرهنم سنجاق می‌کنه، از اتاق رو به آفتاب می‌دُوم بیرون که برم پیش خانم خانوما. خانم خانوما بعضی روزا که فقط خودش می‌دونه و خانومای همسایه توی اتاق مهمونخونه، که سردرش یه خورشید خانوم گنده و دوتا خورشید خانوم کوچولو داره، زن‌ها رو می‌بینه. زن‌ها می‌آن خوابشون رو براش تعریف می‌کنن. اونم یه چیزایی واسه‌شون تعریف می‌کنه. بعضیا می‌ترسن، بعضیا می‌خندن، بعضیا گریه می‌کنن. دو ساعت مونده به اذون ظهر، ننه نیلو دیگه کسی رو راه نمی‌ده. تا صدای اذون از مسجد می‌آد، خانوم خانوما داره لب حوض دست و رو می‌شوره. دم سجاده‌اش می‌شینم تا نمازش تموم بشه و ننه نیلو سفره ناهارو پهن کنه... .» حوادث این داستان، در تهران و در روستایی در گیلان به نام «سیاه آتش» و نیز در گوشه‌هایی از سرزمین هفتاد و دوملت یعنی هندوستان می‌گذرد. روابط، مرتبط و حکایات به هم پیوسته‌اند و نوعی پازل را در کنار یکدیگر، تشکیل می‌دهند.

قاب‌های خالی

22,000 تومان
آن روز هم اتاق نیمه تاریک بود و چهره پونه در سایه دلنشینی قرار گرفته بود. نگاهی به دیوارها انداختم. قاب عکس های زیادی به آن ها میخ شده بود. همفری بوگارت که مشتش را زیر چانه حائل کرده بود, میرزاکوچک خان با جنگلی از ریش و مو. چند سال ریش هایش را نتراشید؟.. پنج سال؟؟ رمان «قاب‌های خالی» داستان ثانیه‌های سپری شده اما ثبت نشده زندگی شهاب است که آرزو داشت کسی آن‌ها را به تصویر بکشد و درون قاب بگذارد. شهاب پنج سال در گذشته خود زندانی بود و تمایلی به شکستن در زندانش نداشت تا وقتی که با پزشک معالج خود – ترنج – که او هم به نحوی زندانی است، آشنا می‌شود. این دو نفر راهی سفری می‌شوند که می‌توانست به آزادی هر دو آنها بینجامد اما ... . بدین ترتیب بیمار-شهاب- با پای خود به ملاقات یکی از روانشناسان حاذق سیاتل می‌رود تا زندگی در وجود او دوباره شکل بگیرد. او پنج سال است که هیچگاه نخندیده، حتی گریه هم نکرده است. خصوصیات منحصر به‌فردی دارد. دنیا از دید او تمام نشده بلکه اوست که به پایان راه رسیده است. «سروکله ترنج پیدا شد و یکراست آمد سراغم. بین آن همه آدم تروتمیز، پیدا کردن مردی با ریش‌های پنج سال نزده، کار دشواری نبود. شده بودم شبیه دیو‌، روبرویم نشست. نور آفتاب می‌تابید به صورتش. بعد از یک سال بالاخره ترنج را در روشنایی می‌دیدم. باز هم موهایش را از پشت بسته بود. بند دلم پاره شد و افتاد یک جای‌دور.»