تاریخ سیاسی جهان
495,000 تومان
معرفی کتاب تاریخ سیاسی جهان
تاریخچه سه هزار ساله ی جهان که علل جنگ و جستجوی صلح را بررسی می کند.در سه هزار سال تاریخ ، چین حداقل یازده قرن را در جنگ گذرانده است. امپراتوری روم حداقل در طول 50 درصد از عمر خود درگیر جنگ بوده است. از سال 1776 ، ایالات متحده بیش از صد سال را در جنگ گذرانده است. رویای صلح در تاریخ بشریت رویایی جهانی بوده است.
پس چرا ما به ندرت توانسته ایم به آن دست یابیم؟در کتاب تاریخ سیاسی جهان ، جاناتان هولسلگ تاریخ گسترده ای از جهان ، از عصر آهن تا به امروز ، تولید کرده است که به بررسی علل درگیری بین امپراتوری ها ، ملت ها و مردم و تلاش های دیپلماسی و جهان وطنی می پردازد. این کتاب با نمای دید پرنده از سه هزار سال تاریخ ، نیروهایی را که از مصر باستان تا سلسله هان ، پاکس رومانا تا ظهور اسلام ، صلح وستفالیا تا ایجاد سازمان ملل متحد را شکل می دهند ، روشن می کند.
این رویکرد جهانی واقعی هولسلگ را قادر می سازد تا الگوها را در دوره ها و مناطق مختلف جستجو کند و سوالات بزرگتری راجع به جنگ ، دیپلماسی و قدرت بپرسد و کشف کند. آیا تجارت به صلح دامن زده است؟ حدود دیپلماسی چیست؟ چگونه تغییرات محیطی بر پایداری تأثیر می گذارد؟ آیا جنگ گناه جهانی بر سر قدرت است؟
در زمانی که تهدید به جنگ هسته ای دوباره به وجود می آید ، این یک تاریخ بسیار ضروری است که برای دانشجویان سیاست بین الملل طراحی شده است ، و نیز هر کسی که به دنبال پیش زمینه ای از وقایع فعلی است.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
تاریخ سیاسی جهان
نویسنده |
جاناتان هولسلگ
|
|
مترجم |
محسن عسکری جهقی
|
|
نوبت چاپ | 3 | |
تعداد صفحات | 672 | |
نوع جلد | جلد سخت | |
قطع | وزیری | |
سال انتشار | 1402 | |
سال چاپ اول | —— | |
موضوع |
جنگی
|
|
نوع کاغذ | ——— | |
وزن | 1000 گرم | |
شابک |
|
وزن | 1.000 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
گور به گور
بخشی از کتاب گور به گور
«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، میخندید، تو اون واگنِ دراز هی میخندید، رد که میشد کلههاشون رو برمیگردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی میخندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفتتیرها میخندی؟» گفتم «چرا میخندی؟ برای این که از صدای خنده بدت میآد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکیشون پهلوش نشست، یکیشون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب میرفت. یکیشون باید عقب عقب میرفت، چون که پول دولت پشت هر دونهش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، اینها هم سوار پول دولت شدهاند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمیدونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من میدونم این چیه. «برای همین داری میخندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»طبیعت و قاعده: آن چه سبب میشود تا فکر کنیم
سیاستهای مقایسه ای
تصویرهای متعارض از سیاست جهان
معرفی کتاب تصویرهای متعارض از سیاست جهان
من و تو
در بخشی از کتاب من و تو میخوانیم
با بازوهایی حلقهزده دور چوباسکیها ساک کفشها در دست و کولهپشتی به دوش، مادر را دیدم که دور میزد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بیامو روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاهقدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم بهشدت میزد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آنهمه بار جلوِ حرکتم را میگرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشهی دیگر چرخاندم. آن انتها، روبهروی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسیبلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدانها را در صندوقعقب جا میدادند. یک ولوو با یک جفت چوباسکی روی سقفش کنار شاسیبلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، روبهروی دیوار. به چوباسکیها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوباسکیها را روی سقف مرسدس محکم میکردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف میزدند. سومرو میپرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمیآورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچههایی که کمک نمیکردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوباسکیها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوبها و کفشهای اسکی، فشرده میان کارمندان کتوشلواری، مادران و بچههایی که به مدرسه میرفتند، احساس حماقت میکردم. میشد چشمهایم را ببندم و خیال کنم در تلهکابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. میتوانستم بوی کرهی کاکائو را از میان کرمهای برنزکننده بشنوم. میخندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون میآمدیم.کتاب عربستان از درون
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-سعادت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.