تاریخ فشرده آلمان

295,000 تومان

«جيمز هاؤز خيلي خوب خواننده را راهنمايي مي‌کند… و با آوردن مثال‌هاي امروزي نشان مي‌دهد تاريخ آلمان، از گذشته‌هاي دور تا همين اواخر، باعث شده اين کشور، اگر نگوييم بازيگر کليدي، دست‌کم بايد بگوييم يکي از بازيگران کليدي رهبري جهان باشد». نشريه‌ي بوک‌ليست
مؤلف در اين تاريخ فشرده‌ي درخشاني که توجه صدها هزار خواننده را به خود جلب کرده مي‌نويسد «مطالعه‌ي گذشته سودي ندارد مگر آن که به روشن شدن امروز کمک کند».
جيمز هاؤز (1960) زبان و ادبيات آلماني را در دانشگاه‌هاي آکسفورد و کالج دانشگاهي لندن خوانده، و بعد در دانشگاه‌هاي مينوث، شفيلد و سوانزي زبان آلماني تدريس کرده است. او در سال 2015 نامزد جايزه‌ي کتاب‌هاي سياسي سال شد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642135370 دسته: , ,
توضیحات

تاریخ فشرده آلمان

نویسنده جمیز هاوز
مترجم سعید مقدم
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 296
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1401
شابک 9789642135370
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.266 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تاریخ فشرده آلمان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

قصر قورباغه

47,000 تومان
قصر قورباغه‌ها قصه‌ی دلتنگی کریستوفر است برای پدربزرگی که دیگر در جهان ما نیست.
کریستوفر به‌زودی سر از دنیایی دیگر درمی‌آورد و ماجراجویی‌های بسیاری را پشت سر می‌گذارد. در این داستان، جهان واقعیت و خیال با هم روبه‌رو می‌شوند و فضای منحصربه‌فردی ایجاد می‌شود.
کریستوفر در سرزمینی رؤیایی راهی قصری می‌شود که همه چیز در آن جادو شده است.
قورباغه‌های غول‌پیکر، مارشال‌های حیله‌گر، دخترخاله، کوتوله، مارمولک‌ها و... هم کریستوفر را در این ماجراجویی همراهی خواهند کرد.
داستانی شوخ‌طبعانه و طنزآمیز که با شگفتی و بازی با کلمات، اندوه و فقدان را با روشی خردمندانه و دوستانه تسکین می‌دهد.  
سفارش:0
باقی مانده:2

مبانی آفرینش ملودی در آهنگ سازی

275,000 تومان
کتاب مبانی آفرینش ملودی در آهنگ سازی نوشته محمدرضا آزاده فر توسط انتشارات مرکز با موضوع هنر، موسیقی، آهنگ سازی به چاپ رسیده است. اگرچه تعداد اصوات سازها محدود است و دامنه‌ی صوتی حنجره‌ی انسانی از آن هم محدودتر، یکی از شگفت‌آورترین توانایی‌هایی که در نهاد انسان وجود دارد بهره‌برداری از این محدودیت برای خلق آثار نامحدود موسیقایی است. آوازی ساده شامل تنها ده نت، امکان تبدیل‌شدن به بیش از شصت میلیون ملودی متفاوت را دارد. اما در ابتدای کارِ یک آهنگ‌ساز جوان، معمولاً ایده‌های موسیقایی به‌راحتی از ذهن او به روی کاغذ یا ساز او جریان نمی‌یابد. او احتیاج دارد ابزاری برای شروع جریان آفرینش خویش در دست داشته باشد تا با کمک آن بتواند عوامل متشکله‌ی موسیقی مانند ملودی، ریتم، هارمونی، واسطه‌های اجرای موسیقی و غیره را بهره‌برداری و کنترل کند. از جهت اینکه خاستگاه «فرم»، «هارمونی»، «کنترپوان» و «ارکستراسیون» تا حد زیادی تمدن غربی بوده است تاکنون منابع بی‌شماری در این موضوعات به زبان‌های خارجی منتشرشده است، اما کتاب مستقل در مورد ملودی در آهنگ‌سازی کمیاب است و موضوع ملودی اغلب در حاشیه‌ی موضوعات دیگر مورد بررسی قرار گرفته است. توجه فرهنگ‌های موسیقایی ایرانی، هندی، ترکی و عربی به ملودی بسیار متفاوت از فرهنگ‌های غربی است. ذائقه‌ی شنیداری شنوندگان این فرهنگ‌ها تا حد زیادی طلب‌کننده‌ی ملودی در آثار است. کتابی که پیش روی شماست براساس ضرورت پرداختن به این موضوع نوشته شده است. معرفی مباحث کتاب مبانی آفرینش ملودی ساختمان ملودی ملودی از دیدگاه شنونده بسط و گسترش ملودی و کلام ملودی در ترکیب سازه ها ملودی و فرم منابع الهام ملودی شیوه کار آهنگ سازان

لیدی اِسکارلِت و داستان شگفت‌انگیز شیری که پرستار بچه شد

25,000 تومان
«لیدی اسکارلت و داستان شگفت‌انگیز شیری که پرستار بچه شد»، داستان یک خانواده‌ی شگفت‌انگیز غیرعادی است و دختر خانواده یعنی لیدی اسکارلت آن را تعریف می‌کند. داستان از جایی شروع می‌شود که مادر به او و برادرش خبر می‌دهد که پدر به جایی رفته و برنمی‌گردد. اسکارلت خیال می‌کند پدر به فضا رفته و برمی‌گردد اما هر چه منتظر می‌ماند به نتیجه‌ای نمی‌رسد. بعد می‌فهمد که مامان از نظر مالی حسابی به مشکل برخورده. برای همین سر و کله‌ی بابابزرگ کینگ پیدا می‌شود. قرار است چند هفته‌ای در خانه بماند و کنار آنها زندگی کند. البته این چند هفته کم‌کم تبدیل می‌شود به برای همیشه. بابابزرگ که آن اول مثل سرگروهبان‌ها رفتار می‌کند، به قول اسکارلت کم‌کم می‌فهمد که نظم چندان هم به درد نمی‌خورد. این‌طور می‌شود که حسابی با بچه‌ها دوست می‌شود و کلی هم به آنها کمک می‌کند. اما یک روز همه متوجه می‌شوند که بابابزرگ مشکل حافظه پیدا کرده و گاهی وقت‌ها یادش می‌رود چطور باید دنبال بچه‌ها به مدرسه برود یا چه ساعتی باید آنجا باشد. به این ترتیب مامان تصمیم می‌گیرد آگهی بدهد تا پرستار بچه‌ای را استخدام کند. پرستارهای جورواجوری برای مصاحبه سر می‌زنند. یکی حسابی سرسخت و جدی است و آن یکی مدام به مامان لبخند می‌زند اما به بچه‌ها حتی سلام هم نمی‌کند. هر کدام ایرادی دارند و برای کار نمی‌مانند. درست همان موقع که همه ناامید شده‌اند یک شیر در می‌زند و می‌خواهد که پرستار بچه‌ها باشد. او مهربان است و کارهای زیادی را می‌داند. بچه‌ها، مادر و حتی پدربزرگ کنار او با خیال خوش و راحت روزگارشان را می‌گذرانند. اوضاع خوب پیش می‌رود تا اینکه توی مدرسه مشکلی پیش می‌آید. دختر خانواده یعنی لیدی اسکارلت با چند نفر از بچه‌های مدرسه بگومگو می‌کند. آنها می‌گویند که پدرش یک دزد است اما در دزدی هم آن‌قدر زبر و زرنگ نیست. یک دزد شل و وارفته و به قولی دله دزد که یخچال دزدیده و بابت همان هم توی زندان است.. لیدی اسکارلت موضوع را برای شیر می‌گوید و بعد از آن شیر هم از داستان زندگی خودش می‌گوید… دوست دارید از زندگی یک شیر پرستار بچه و ماجرا‌های شیر و بچه‌ها سر در بیاورید؟ الیزابت دل کاستیو نویسنده اسپانیایی است. دلش می‌خواسته فضانورد یا خون‌آشام یا خواننده اپرا بشود اما در رشته ی ادبیات انگلیسی درس خواند و نویسنده شد

کتاب جنون منطقی

355,000 تومان
معرفی کتاب جنون منطقی افشین یداللهی (زادهٔ ۲۱ دی ۱۳۴۷ – درگذشتهٔ ۲۵ اسفند ۱۳۹۵) ترانه‌سرا و روان‌پزشک اهل ایران بود. او فعالیت‌های حرفه‌ای ترانه‌سرایی خود را در سال ۱۳۷۶ در سازمان صدا و سیما آغاز کرد. نخستین ترانه‌های وی با آهنگسازی فواد حجازی و شادمهر عقیلی و با خوانندگی خشایار اعتمادی اجرا می‌شد. از جمله ترانهٔ «از فارس تا خزر» که با آهنگ‌سازی شادمهر عقیلی و خوانندگی خشایار اعتمادی اجرا شد. یداللهی چندین سال بود که ادارهٔ انجمنی به نام «خانهٔ ترانه» را برعهده داشت. خانهٔ ترانه در سال ۱۳۸۰ با همکاری ترانه‌سرایانی از قبیل عباس سجادی، سعید امیر اصلانی، بابک صحرایی، یغما گلرویی، افشین سیاهپوش، نیلوفر لاری‌پور، محمدرضا حبیبی و افشین یداللهی راه‌اندازی شد. این جلسات به خواندن ترانه، نقد ترانه و جلسات کارگاهی اختصاص می‌یافت. جلسات خانه ترانه سپس به فرهنگسرای قانون و پس از آن به فرهنگسرای شفق و فرهنگسرای ارسباران انتقال یافت. در طی سال‌های گذشته به‌تدریج ترانه‌سراهای موسس خانهٔ ترانه به دلایل مختلفی از آن جدا شدند و افشین یداللهی تنها فرد باقی‌مانده از هیئت موسس این انجمن بود که بعد از این اتفاق، همچنان اداره خانه ترانه را بر عهده داشت. جلسات خانه ترانه در فرهنگسرای شفق از کم اثرترین جلسات اجرایی بود. مکان اجرایی خانه ترانه در گذر زمان دستخوش تغییراتی بوده‌است. این کتاب شامل تعدادی از ترانه های این ترانه سرا است. . . .

شخصیت رنسانس … میگل دِ سروانتس

3,200 تومان
کتاب « دون کیشوت » تأثیر عظیمی بر فرهنگ جهان داشته است اما نباید این اثر شگرف را جدا از خالق آن در نظر گرفت . « دون کیشوت » تخیلی از خیلی جهات بسیار شبیه « سروانتس » واقعی است . او هم چون شوالیه مجنونش فردی آرمانگرا بود . سروانتس با نوشته‌هایش ، در جهانی سرشار از زشتی ، زیبایی خودش را آفرید . به علاوه او همانند دون کیشوت به جنگ بر سر راستی ، ولو علیه چیزهای به ظاهر غیرممکن ، باور داشت . سروانتس به رغم بسیاری از ناملایمات ، از جمله فقر و سال‌های سپری شده در زندان هیچگاه تسلیم نشد . او از عهده این کار سترگ برآمد و ادبیاتی گرانقدر برای تمامی نسل‌ها آفرید . او فهمیده بود که « سروانتس » و « دون کیشوت » جدایی ناپذیرند . مجلد دیگری از شخصیت‌های تأثیرگذار به « سروانتس » نویسنده اسپانیایی می‌پردازد و زندگی پر فراز و نشیب او را شرح می‌دهد . این کتاب در ١١٠ صفحه راهی بازار نشر شده است .

من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.