تاریخ ماریخ مستطاب 3/ سبیل

42,000 تومان

سبیل هیتلری، سبیل چخماقی و داگلاسی، سبیل بالمگسی، سبیل دستهموتوری…

آیا تا حالا هیچیک از این سبیلها را دیدهای؟

اصلاً میدانی فرق سبیل طرفداران متفقین در جنگ جهانی با سبیل طرفداران متحدین چی بود؟

یعنی چی شد که اینها با سبیل اینجوری به جنگ آنها با سبیل آنجوری رفتند؟

سختش نکنیم، میدانستی یکوقتی همین دوروبر سبیل نشانهی وقار و بزرگی بود و حتی خانمها کمی سبیل داشتند؟

بههرحال قبل از اینکه همهچی سبیلتوسبیل شود و سبیلها همه بر باد برود، مردمی پیدا شدند که قصهی همهی سبیلها را میدانستند و مینوشتند و میگذاشتند برای ما؛ قصهی آنها که سبیل شاهان را چرب میکردند و قصهی تویی که بیسبیل داری حکایت همهی سبیلدارها را میخوانی و به سبیلشان میخندی.

در کتاب تاریخ مستطاب سبیل با همهجور سبیل آشنا خواهی شد و هرچیزی که بخواهی دربارهی سبیل بدانی، توی این کتاب پیدا میشود.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

تاریخ ماریخ مستطاب 3/ سبیل

نویسنده
شرمین نادری
مترجم
نوبت چاپ
تعداد صفحات 120
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222044145
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “تاریخ ماریخ مستطاب 3/ سبیل”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مرگ ايوان ايليچ

120,000 تومان

در بخشی از کتاب مرگ ایوان ایلیچ می‌خوانیم

زندگى را در خانه‌ى جدید شروع کردند و وقتى خوب مستقر شدند و به جاى جدید خو گرفتند، چنان‌که معمولاً چنین است، دیدند که فقط یک اتاق کم دارند و نیز درآمدشان، گرچه فوق‌العاده زیاد شده بود، اگر اندکى فقط پانصد روبل بیشتر مى‌بود دیگر نقصى در زندگى‌شان نمى‌ماند. در آغاز کار که هنوز خوب مستقر نشده بودند و چیزهایى مانده بود که بخرند یا سفارش دهند، و این یا آن مبل را جابه‌جا، یا فلان و بهمان را باهم جور کنند، احساس بسیار خوشایندى داشتند. گرچه اختلاف‌نظرهایى میان زن و شوهر باقى بود ولى هر دو به قدرى خشنود بودند و کارهاى کردنى به قدرى زیاد بود که بى‌جدال زیاد باهم کنار مى‌آمدند. وقتى دیگر کارى باقى نماند که کرده شود زندگى اندکى رنگ ملال گرفت و احساس کمبود آشکار شد. اما رفته‌رفته آشنایى‌هایى پیدا مى‌شد و عادت‌هایى پدید مى‌آمد و زندگى‌شان هر طور بود پر مى‌شد. ایوان ایلیچ صبح را در دادگاه مى‌گذرانید و براى ناهار به خانه مى‌آمد و ابتدا از این روال رضایت داشت و شادکام بود، هر چند که زندگى از اندکى دل‌آزارى خالى نبود، که تازه آن هم سرچشمه‌اش همین خانه بود. (کوچک‌ترین لکه روى سفره یا پارچه‌ى دیوارپوش، یا بریدن ریسمان پرده و از این نوع سخت به خشمش مى‌آورد. به قدرى براى آراستن خانه رنج برده بود که اندکى ضایع شدن صورت ظاهر آن برایش سخت دردناک بود.) اما به‌طور کلى زندگى‌اش طورى مى‌گذشت که به عقیده‌ى او بایسته بود، یعنى باآسودگى و لذت و باآبرومندى. ساعت نه از خواب برمى‌خاست، قهوه‌اش را مى‌نوشید و روزنامه‌اش را مى‌خواند، بعد اونیفورم قضاوت به تن مى‌کرد و به دادگاه مى‌رفت و آن‌جا طوق اسب عصارى آماده بود و فورا بر گردنش مى‌افتاد.
سفارش:0
باقی مانده:5

در قند هندوانه

16,500 تومان

معرفی کتاب در قند هندوانه

آیا زندگی و دنیا پس از فرا رسیدن آخرالزمان ادامه خواهد یافت؟ کتاب در قند هندوانه نوشته‌ی ریچارد براتیگان، اثری پست مدرن درباره‌ی یک آرمانشهر پس از فروپاشی جهان است. خورشید هر روز با رنگی تازه طلوع می‌کند و انسان‌های منزجر از خشونت، در مکانی به نام آی‌دث غرق در شیرینی هندوانه‌های رنگارنگ هستند و آدم و حوا با چهره‌ای مدرن در این باغ عدن خودساخته سرگردانند. روایتی زیبا،‌ متفاوت و البته تکان‌دهنده.

درباره‌ی کتاب در قند هندوانه

درباره‌ی آخرالزمان و تبدیل شدن جهان به ویرانشهر یا دیستوپیا، کتاب‌ها و آثار هنری متعددی خلق شده، اما شکل گرفتن یک آرمانشهر آن هم پس از ویرانی کامل و فروپاشی جامعه‌ی صنعتی، پدیده‌‌ای چنان غیرقابل باور و دور از ذهن به نظر می‌رسد که کمتر کسی به آن پرداخته است. دنیا در دهه‌های پس از جنگ جهانی دوم آنچنان نیازمند صلح و آرامش بود که جوانان نسل جدید به دنبال راهی برای ساختن یک آرمانشهر می‌گشتند و بر این باور بودند که صنعتی شدن دنیا، باعث بروز این همه مصیبت و بدبختی‌ست. ریچارد براتیگان (Richard Brautigan) نویسنده‌ی مشهور آمریکایی در کتاب در قند هندوانه (In Watermelon Sugar) به توصیف چنین آرمانشهری پرداخته و جامعه‌ای بسیار عجیب را به تصویر می‌کشد. صنایع از میان رفته‌اند و انسان‌ها پیرامون خانه‌ای مرکزی که محل تجمع آن‌هاست، سکونت گزیده‌اند. نام این خانه آی‌دث (iDEATH) است که بر خلاف معنای ظاهری‌اش، بیشتر محل زندگی‌ست تا مرگ و مدام دستخوش تغییر می‌شود. بسیاری از چیزها از قند موجود در هندوانه ساخته شده‌اند، آن هم هندوانه‌های رنگارنگ. خورشید دچار کیفیتی عجیب است و از آن‌جا که هر روز با یک رنگ جدید طلوع می‌کند، هندوانه‌ها نیز دستخوش تغییر و تحول شده‌اند. هر هندوانه روز مخصوص به خود را دارد، مثلاً شنبه روز هندوانه‌های آبی‌ست، یکشنبه هندوانه‌های قهوه‌ای و هندوانه‌های قرمز فقط دوشنبه‌ها می‌رسند.

مینا کاری روی فلز

15,000 تومان
میناکاری روی فلز مشتمل بر نقاشی و تزیین آثار فلزی ساخته شده از مس، نقره و طلا است که با لعابهای رنگین تزیین شده و در زمره هنرهای صناعی است که آثار ظریف و ارزنده آن با رنگهای آتشی، سالیان دراز از گزند حوادث گوناگون مصون مانده و در شمار آثار جاویدان هنری قرار می‌گیرد. مجموعه حاضر به عنوان راهنمای آموزشی هنر میناکاری در شش فصل به بررسی این هنر با توجه به پیشینه تاریخی میناکاری در ایران و جهان، معرفی فلزات مناسب برای میناکاری، شناخت روشهای آماده‌سازی و تزیین آثار میناکاری، ساخت انواع لعاب، شیوه‌های شاخص میناکاری سنتی و روشهای نوین هنری در تهیه آثار میناکاری اختصاص یافته است.در این مجموعه با معرفی اصول اجرایی، نکات و ظرافتهای هنر میناکاری روی فلز در اختیار علاقه‌مندان این هنر قرار گرفته است. پیشگفتار مقدمه فصل اول: پیشینه تاریخی فصل دوم: خواص و مشخصات فلزات مناسب برای میناکاری فصل سوم: شناخت کلی میناکاری فصل چهارم: انواع لعاب در میناکاری فصل پنجم: شیوه‌های شاخص میناکاری فصل ششم: شیوه‌های هنری لعاب مینا بر روی فلز تصاویر منابع واژه‌نامه  

ماجراهای من و اژدهایم 1/ خانه‌ای برای اژدها

70,000 تومان

بعضی بچه‌ها دوست دارند سگ داشته باشند، بعضی‌ها از گربه خوششان می‌آید، من …
اژدها دوست دارم! اما نه یک اژدهای بزرگ. اژدهای بزرگ توی خانه‌مان جا نمی‌شود، اژدهای سه­‌سر هم نمی­‌خواهم. ممکن است سرهایش با همدیگر دعوایشان شود. من اژدهایی انتخاب می­‌کنم که از دهانش آتش بیاید…

برشی از متن کتاب

بعضی بچه ها دوست دارند سگ داشته باشند، بعضی ها از گربه خوششان می آید، من .... اژدها دوست دارم! اما نه یک اژدهای بزرگ. اژدهای بزرگ توی خانه مان جا نمی شود. اژدهای سه سر هم نمی خواهم. ممکن است سرهایش باهم دیگر دعوایشان شود. من اژدهایی انتخاب می کنم که از دهانش آتش بیاید. قبل از این که او را به خانه ببرم، با هم می رویم پیش دکتر تا مطمئن شوم کاملا سالم است. دست هایش را می گیرم و به او می گویم که اژدهای کوچولوی شجاعی است. و حتما از دکتر می خواهم که به او چند تا آب نبات بدهد. در راه خانه، اگر مامان و بابا قبول کنند، او می تواند کتار من بنشیند. برایش یک اسم می گذارم، یک گوشه از اتاقم را خالی می کنم که شب ها آن جا بخوابد و چند اسباب بازی به او می دهم. وقتی بزرگ تر شد، به او پرواز کردن یاد می دهم.
سفارش:0
باقی مانده:1

شاهنامه‌ی فردوسی 17: پادشاهی خسرو پرویز

95,000 تومان

در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 17: پادشاهی خسرو پرویز می‌خوانیم

شاه ایران از کار آنان بسیار تعجب کرد و با سپاهش سه روز پشت درِ آن شهر ماند. روز چهارم کسی را فرستاد و به آنان چنین پیغام داد: «سپاه بسیاری با ما نیست. گرچه به این شهر نزدیک شده‌ایم؛ اما برای جنگ نیامده‌ایم. برایمان آذوقه بفرستید و ما را یاری کنید و در پی شکست ما نباشید.» اما حرف در نظر آن‌ها خوار بود و سپاهیان شاه نیز همه خسته و گرسنه بودند. در همان هنگام ابری تیره پدیدار شد و مانند شیر خشمگین غرّید و آنگاه باد سختی بر آن شهر وزیدن گرفت. صدای مردم در هر کوی و برزن برخاست. وقتی نیمی از آن شب تیره گذشت، قسمتی از دیوار شهر فروریخت. تمام مردم داخل شهر از آن کار در شگفت ماندند و اسقف در مقابل خداوند به‌ عذرخواهی پرداخت. در هر کوی و برزن آذوقه تهیه کردند و با سه کشیش پیر آن‌ها را بیرون آوردند. کشیش‌ها از هرچه در آن سرزمین بود، از لباس‌هایی که محصول سرزمین روم است با زاری و ناله نزد شاه ایران آوردند و گفتند: «ای شاه! ما گناهکاریم.» چون خسرو جوان و خوش‌کردار بود، آن‌ها را به‌خاطر بدی‌ای که کرده بودند، سرزنش نکرد. در آن شهر کاخی بود که بلندی‌اش به آسمان می‌رسید. در آن پُر از برده بود؛ زیرا قیصر آن‌جا را چنان ساخته بود. شاه از دشت به درون شهر آمد و در آن شهرستان بسیار گشت. تمام رومیان او را ستودند و به زیر پایش گوهر افشاندند. وقتی شاه به آن جای آباد رسید، مدتی را در آن به‌ استراحت پرداخت و آنگاه نامه‌ای برای قیصر نوشت و از آن طوفان و باد و باران و ابر سیاه گفت. سپس از آن شهرستان به‌سوی سرزمین مانُوی راند که خردمندان آن را بهشت می‌دانستند. هرکس از اهالی مانُوی که خردمند و بزرگزاده بود و از راهبان و کشیشان، با هدیه و نثار بسیار نزد شاه ایران شتافتند.
سفارش:0
باقی مانده:1

عقل عذابم مي دهد

11,000 تومان
 

در بخشی از کتاب عقل عذابم می‌دهد: شعرهای دی ماه 75 تا فروردین 78 می‌خوانیم

انسان‌های غارنشین را حتماً دیده‌ای یا لااقل یکی از آن‌ها را تقریباً هر روز پشتِ چراغ‌قرمز یا مکث می‌کند یا فکر می‌کند که مکث می‌کند موهایش بلند و جوگندمی‌ست یا فکر می‌کند که با یک و هفتاد و پنج سانت قد موهایش بلند و جوگندمی‌ست. این از من اما تو فعلاً نصف دیگر سیب‌ات را هم و بعد بردار قلم‌مویت را و دیوار غار مرا با گُل‌وگیاه با هر شاخ و شمایلی که خودت می‌دانی یادت باشد تلفن نارنجی‌ست.

فهرست مطالب کتاب

از این‌که در سه زمان تا کجاها که ما / وَ همین‌ جا چیزی برای نگفتن رفیقی نداری مؤلف من بودم افقی که هرگز با چهره‌های مختلفی از تو سیصد گل سرخ هم که شده از فردا که چه‌طور به ‌روایت خودمان اگر اتفاقی افتاد تو او را ندیده‌ای بر بوم نقاشی تا دوِ بعدازظهر آخه اون‌ها هر دو یک نفریم با ماشین‌حساب هم که فکر کنی راوی گوید این‌طور عصری را اصلاً نمرده‌ای روانی صحنه را عوض می‌کنیم تا آدم‌بزرگ‌ها این‌همه سال کجا بودید؟ فقط یک شوخی بود از دو درختِ فقط زیردریایی از آن‌سوی خط از فرداهایِ چه‌ کنم مؤلف هم سردرگم است دن‌کیشوت از اعماق کدام اتفاق؟ اول تو بخند از فرط خنده خراباتی ترسو! فکرهای از هر طرف این مرثیه و نه هیچ‌گاه در شلوغی‌ِ از هر طرف